مفاهیم پایه در بازار فارکس
در واقع اصطلاحات و مواردی است که قبل شروع به کار در این بازار نیاز است تا به طور دقیق با آنها آشنا باشید. ما این مطالب را در قالب مفاهیم پایه در بازار فارکس بیان کرده ایم. در ادامه این موارد توضیح داده شده است.
آشنایی با نماد ها در بازار فارکس
نماد ها توسط سازمان استاندارد جهانی برای ارزها، شاخص ها و کالاهای اساسی تعیین شده است. در این نماد ها که معمولا سه حرفی هستند دو حرف اول مربوط به کشور مبدا ارز و حرف سوم نام ارز است. به طور مثال در زیر تعدادی نمونه آورده شده است و در تصویر نیز نمادهای شاخص این بازار نمایش داده شده است. لیست کامل این نماد ها در پلتفرم های معاملاتی قابل مشاهده است.
- دلار امریکا United States Dollar USD
- یورو اتحادیه اروپا European Union Euro EUR
- ین ژاپن Japanese Yen JPY
- پوند انگلستان Pound Sterling GBP
- فرانک سوئیس Swiss Franc CHF
- دلار استرالیا Australian Dollar AUD
- دلار کانادا Canadian Dollar CAD
- یک اونس طلا Gold ounce XAU
- یک اونس نقره Silver ounce XAG
مفهوم جفت ارز در بازار فارکس (Currency Pairs)
در بازار فارکس همیشه ارزش یک ارز در مقابل ارز دیگری سنجیده می شود. به طور مثال ارز پوند انگلستان در برابر دلار آمریکا (یعنی هر پوند در مقابل هر دلار چقدر ارزش دارد). در نتیجه در این بازار همیشه با جفت ارز ها سر و کار داریم. برای نمایش این جفت ارزها نیز از سیستم نمادی که قبلا اشاره شد استفاده می شود. به طور مثال:
- EUR/USD (مقدار برابری ارزش یورو در مقابل دلار)
- GBP/USD (مقدار برابری ارزش پوند در مقابل دلار)
- USD/CHF (مقدار برابری ارزش دلار در مقابل فرانک سویس)
- USD/JPY (مقدار برابری ارزش دلار در مقابل ین ژاپن)
چهار جفت ارز بالا را جفت ارزهای اصلی (Major Currency) در بازار فارکس می نامند. در صورتی که در طرفین جفت ارز دلار آمریکا نباشد آن جفت ارز را متقاطع (Cross Rate) می گویند. مانند: EUR/GBP- GBP/CHF- AUD/NZD
یکی از مطالب مهم در مفاهیم پایه در بازار فارکس درک جفت ارز ها می باشد. در یک جفت ارز در بازار فارکس، ارز اول را ارز پایه (Base Currency) و ارز دوم را ارز متقابل (Counter Currency) می نامند. به طور مثال اگر نرخ خرید جفت ارز EUR/USD برابر ۱.۳۲۶۵ باشد بدین معنی است که هر یک یورو، ۱.۳۲۶۵ دلار ارزش دارد و برای خرید یک یورو باید ۱.۳۲۶۵ دلار پرداخت شود.
واحد تغییرات جفت ارزها (PIPs, Points)
به علت حجم بالای معاملات در فارکس (بازار تبادلات ارزی) معمولا نرخ برابری ارزها تا پنج رقم صحیح و اعشار محاسبه می شوند. در جفت ارزهای اصلی به جز ین ژاپن برابری ارزها به صورت یک رقم صحیح و چهار رقم اعشار آورده تعریف بازار مالی می شوند. در جفت ارزهایی که نرخ برابری آنها تا چهار رقم اعشار محاسبه می شود، به رقم چهارم بعد از اعشار پیپ (Pips) یا (Point) می گویند. ممکن است در پلتفرم معاملاتی پنج رقم اعشار ببینید که رقم پنجم را اصطلاحا پیپت (Pipet) می گویند که همچنان همان رقم چهارم اهمیت دارد و پیپ است.
مثلا اگر یورو به دلار از ۱.۳۲۶۰ به ۱.۳۲۶۴ برسد، می گوییم ۴ پیپ افزایش یافته است. در جفت ارزهای شامل ین ژاپن اعشار تا دو رقم است پس به عنوان مثال اگر قیمت GBP/JPY از ۱۸۸.۵۶ به ۱۸۸.۵۰ برسد می گوییم ۶ پیپ کاهش یافته است.
مفهوم اسپرد (Spread) و قیمت خرید و فروش (Bid & Ask)
در فارکس، برای هر جفت ارز در هر لحظه دو قیمت وجود دارد. قیمتی که شما در آن قیمت می توانید خرید انجام دهید (Ask) و دیگری قیمتی که می توانید در آن فروش انجام دهید (Bid) تفاوت این دو قیمت را اسپرد (Spread) می گویند. در واقع این دو مقدار مانند زمانی است که از صرافی قصد خرید دلار دارید و قیمت خرید و فروش در صرافی متفاوت است این اختلاف همان اسپرد است.
در پلتفرم معاملاتی به EUR/USD نگاه کنید، خواهید دید: Ask 1.3695 و Bid 1.3694 یعنی قیمت خرید این جفت ارز ۱.۳۶۹۵ و قیمت فروش ۱.۳۶۹۴ است. تفاوت این دو مقدار یا همان اسپرد در کارگزاری یا بروکر های مختلف متفاوت است مثلا برای یورو به دلار ممکن است از مقدار ۰ تا ۲ پیپ باشد.
اسپرد در واقع هزینه ای است که شما به عنوان یک معامله گر برای انجام معامله می پردازید. این مقدار در واقع در یک معامله عدد کوچکی است. مفهوم اسپرد یکی از ساده ترین مفاهیم پایه بازار فارکس است که شما از قبل نیز ممکن است با آن آشنا بوده باشید.
تعریف لوریج (Leverage)
لوریج یا ضریب اهرمی از آن دسته از مطالب مفاهیم پایه بازار فارکس است که تعریف های اشتباه و سو تفاهم های زیادی در درک آن است. میزان تغییر قیمت جفت ارز ها در بازار در روز حدود ۱ درصد است و ممکن است سرمایه گذاران خرد علاقه ای به این بازار نداشته باشند. به همین دلیل مفهومی به نام اعتبار اهرمی یا Leverage به وجود آمده است.
با استفاده از اعتبار اهرمی، سرمایه گزار می تواند تا ۱۰۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شود (این رقم در بروکر های مختلف می تواند بین ۱۰ تا ۱۰۰۰ متغیر باشد و توسط شما قابل تغییر است) که البته همین موضوع ریسک شما را نیز به همین اندازه افزایش می دهد. اگر در یک معامله ۱۰ پیپ سود کنید با حجم ۱ لات، چه لوریج شما ۱۰۰ باشد چه ۵۰۰ سود یکسانی می کنید تفاوت در این است که ممکن است با سرمایه کم و ضریب اهرمی کم نتوانید معامله ای به اندازه ۱ لات انجام دهید. این مورد در مقاله ای با عنوان ضریب اهرمی (Leverage) به طور مفصل توضیح داده شده است.
لات (Lot) واحد اندازه گیری حجم معاملات
یکی از موارد مفاهیم پایه در بازار فارکس آشنایی دقیق با حجم معاملات است. اندازه حجم قرارداد یک معامله در بازار مبادلات ارز فارکس را به طور استاندارد یک لات در نظر می گیرند. اندازه قراردادها با واژه هایی مانند لات Amount یا Lot بیان می شود. در بیشتر قراردادها هر لات برابر با ۱۰۰۰۰۰ واحد ارز پایه است. مثلا اگر شما در معامله ای با حجم ۱ لات، یورو را در مقابل دلار خرید کنید (EUR/USD) در واقع ۱۰۰۰۰۰ یورو در مقابل دلار خرید کرده اید. البته نیاز نیست همیشه با این حجم وارد معامله شوید شما می توانید با مقداری مانند ۰.۰۱ لات وارد معامله شوید. این مقدار بستگی به ضریب اهرمی و سرمایه اولیه شما دارد.
مفهوم بهره شبانه (سواپ – Swap)
اکثر معاملات در بازار توسط بروکر ها و در شبکه بانکی انجام می شود. بروکر ها به علت اینکه نرخ بهره در کشورهای مختلف متفاوت می باشد تفاوت نرخ بهره معاملات باز (معاملات در جریان) مشتریان را محاسبه و نرخ بهره آن را در سود و زیان معامله لحاظ می کنند. این مورد برای معاملاتی است که بیش از ۱ روز کاری در جریان باشد و توسط شما بسته نشده باشند. در صورتی که قصد انجام معاملات بلند مدت دارید حتما از روش محاسبه سواپ کارگزار و نرخ های بهره کشورهای مختلف اطلاعات کسب کنید.
انواع دستورات معاملاتی
آشنایی و یادگیری انواع دستورات و نحوه اجرای آن ها از مهمترین مفاهیم پایه در بازار فارکس می باشد. معاملات در بازار ارز با مشخص بودن ۴ عامل انجام می شوند:
- نوع جفت ارز
- حجم معامله
- تعیین دستور خرید یا فروش
- قیمت ورود
این معاملات در فارکس به ۲ صورت انجام می شوند:
- Market Order
- Pending Order
آشنایی با Market Orders
سفارش و دستور خرید یا فروشی است که که معامله گر به صورت دستی و لحظه ای بر اساس نرخ های موجود بازار ثبت می کند. این سفارش در لحظه انجام می شود و جفت ارز مورد نظر خریده یا فروخته می شود. این مورد در مفاهیم پایه در بازار فارکس یکی از پرکاردبردترین دستورات می باشد.
آشنایی با Pending Order
سفارش و دستور خرید یا فروشی است که بر اساس تغییرات قیمت در آینده انجام می شود را دستورات معلق در مفاهیم بازار فارکس می گویند. به عنوان مثال اگر قیمت جفت ارز EUR/USD برابر ۱.۴۵۵۰ باشد، معامله گر می تواند یک دستور به کارگزار ارسال کند که اگر قیمت به ۱.۴۶۰۰ رسید، خرید یا فروشی برای وی انجام دهد.
انواع Pending Order:
A) Buy Limit ) دستور بای لیمیت دستوری است که سفارش خرید در قیمتی پایین تر از قیمت جاری بازار گذاشته می شود. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند صعودی را پایین تر از قیمت فعلی بازار پیش بینی می کند.
B) Sell Limit ) دستورسل لیمیت دستوری است که سفارش فروش در قیمتی بالاتر از قیمت جاری بازار گذاشته می شود. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند نزولی را بالاتر از قیمت فعلی بازار پیش بینی میکند.
C) Buy Stop ) دستور بای استاپ دستوری است که سفارش خرید را در قیمتی بالاتر از قیمت جاری بازار قرار می دهد. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند صعودی را بالاتر از قیمت فعلی بازار، پیش بینی می کند.
D) Sell Stop ) دستور سل استاپ دستوری است که سفارش فروش را در قیمتی پایین تر از قیمت جاری بازار قرار می دهد. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند نزولی را پایین تر از قیمت فعلی بازار، پیش بینی می کند.
آشنایی با سایر دستورات معاملاتی
Stop Loss دستوری است که مشخص می کند معامله با چه میزان ضرر بسته شود (در صورتی که تحلیل شما اشتباه باشد بیشتر از یک مقداری ضرر نکنید.)
Take Profit دستوری است که مشخص می کند معامله با چه میزان سود بسته شود (حد نهایی رشد یا ریزش بازار را که تحلیل کرده اید.)
روش های بررسی و تحلیل بازارهای مالی
بطور کلی از سه روش پایه برای تحلیل و پیش بینی بازار استفاده می شود.
الف: Technical Analysis (تحلیل تکنیکال) بررسی نمودار ها و مطالعه روند های حرکتی قیمت برای پیش بینی و تحلیل حرکت های آینده است. معامله گران تکنیکال اعتقاد دارند هر اتفاق موثر در قیمت لحاظ شده است. انواع سبک نظریه پردازی تحلیل تکنیکال:
– تغییر قیمت ها هدفمند می باشد
– قیمت ها بر اساس روند ها حرکت می کنند
– در مورد قیمت، تاریخ تکرار می شود
ب: Fundamental Analysis (تحلیل فاندامنتال) معامله گرانی هستند که بر اساس متغیرهای سیاسی، واقعیت های اقتصاد بین الملل و وضعیت اقتصاد داخلی با تفسیر بنیادی به دنبال انگیزه ها و دلایل حرکت قیمت می باشند.
ج: Technical & Fundamental Analysis (تحلیل تکنیکال و فاندامنتال) معامله گرانی که با ترکیب و تجزیه تحلیل عوامل تکنیکال و فاندامنتال به تحلیل و پیش بینی آینده قیمت در بازار می پردازند.
موارد مطرح شده از مهمترین مفاهیم پایه در بازار فارکس است و در مطالب بعدی به طور مفصل این موارد توضیح داده می شود.
تعریف بازار مالی فارکس (FOREX MARKET)
بازار فارکس بزرگ ترین و نقد شونده ترین بازار غیر متمرکز مالی جهان است که در آن همه ارزها در برابر یکدیگر معامله می شوند و معامله گران از تغییرات قیمت ارزها سود و زیان می کنند. این بازار، تحت عناوین دیگری از جمله، بازار مبادلات ارزی، بازار معامله ارز و یا به طور خلاصه، FX نیز شناخته می شود.
میانگین ارزش معاملات در بازار فارکس روزانه به بیش از 5 تریلیون دلار(معادل 5، 000 میلیارد دلار) می رسد که به صورت الکترونیکی و به صورت فرابورس (OTC) انجام می شود و این بدان معنی است که همه تراکنش های معاملاتی از طریق کامپیوتر توسط معامله گران و سایر فعالان بازار، در سراسر جهان انجام می گردد.
بازار فارکس بدون دارا بودن یک مرکز متمرکز معاملات، به طور 24 ساعته و پنج روز در هفته باز است و ارزها در سراسر جهان و تقریباً در همه مناطق زمانی (time zone) در آن معامله می شوند. این بازار نقدشونده ترین بازار مالی دنیا است و نقدشوندگی بالای آن موجب پیدایش فرصت های معاملاتی چندگانه برای معامله گران می شود.
مقایسه بازار فارکس با سایر بازارهای بزرگ مالی جهان
تاریخچه بازار فارکس
دو رویداد مهم در تاریخ بازارهای مالی دنیا وجود دارند که تأثیری عمیق در ایجاد و توسعه این بازار گذاشته اند. این دو رویداد تاریخی عبارتند از ایجاد سیستم پایه استاندارد طلا (Gold Standard) و سیستم برتون وودز (Bretton Woods).
سیستم های پایه طلا و برتون وودز
سیستم پایه استاندارد طلا (Gold Standard) در سال 1875 ایجاد شد و ایده اصلی پشت این سیستم این بود که دولت ها پیشتیبانی یک ارز توسط طلا را تضمین کنند. تمامی کشورهای اقتصادی مهم یک سیستم استانداردی را وضع کردند که طی آن یک ارز می تواند به ازای مقدار ثابتی از طلا مبادله شود. به این ترتیب، به منظور تعیین ارزش یک ارز در برابر ارز دیگر لازم بود که نسبت مقدار طلای مورد نیاز برای خریدش را به دست آورند و در نتیجه آن یک نرخ مبادله ای، تعیین می شد. این اولین ابزار استاندارد مبادله ارز در طی تاریخ است که در آن زمان کشورها به دنبال اتخاذ سیاست های کنترلی مبادله ی پولی بودند، هرچند جنگ جهانی اول به این سیستم پایان داد، چراکه کشورها به دنبال سیاست های پولی ای بودند که مقید به سیستم نرخ مبادله ای ثابت در سیستم پایه استاندارد طلا نباشند.
اهمیت یک سیستم پولی جایگزین برای سیستم پایه استاندارد طلا باعث شد تا 700 نماینده از متفقین در ژوئیه سال 1944 در شهر "برتون وودز" (نیو همپشایر، ایالات متحده) گرد هم آیند تا قراردادی برای ایجاد یک سیستم جدید ارتباطات پولی منعقد نمایند. قراردادی که منجر به ایجاد سیستمی شد که به سیستم مدیریت پولی بین المللی برتون وودز مشهور گردید. ایجاد این سیستم باعث شکل گیری نرخ های مبادلاتی ثابت شد چراکه ایالات متحده ارزش دلار به ازای هر اونس طلا را 35 دلار تعیین کرد و دیگر کشورها نیز ارزهای شان را به دلار تثبیت کردند. به این ترتیب دلار آمریکا تبدیل به ارز ذخیره اصلی و تنها ارزی که توسط طلا پشتیبانی می شود گردید. هرچند در سال 1970 میزان ذخایر طلای ایالات متحده به قدری کم بود که خزانه داری آن کشور نمی توانست با آن، ذخایری که توسط بانک های مرکزی خارجی نگهداری می شدند را پوشش دهد.
سیستم معاملات فارکس
ایالات متحده در ماه اوت سال 1971 اعلام کرد که دیگر اقدام به تبدیل طلا به ازای دلار که بانک های مرکزی خارجی ذخیره کرده اند نمی کند. اینجا پایان سیستم برتون وودز و آغاز سیستم معاملات فارکس بود.
فرق بازار سرمایه و بازار پول چیست؟
با تقسیم کل سیستم اقتصاد یک کشور به دو بخش واقعی و مالی، بخش مالی را تعریف بازار مالی میتوان به عنوان زیرمجموعهای از نظام اقتصادی تعریف کرد که در آن وجوه، اعتبارات و سرمایه در چارچوب قوانین و مقررات مشخص از طرف پسانداز کنندگان و صاحبان پول و سرمایه به طرف متقاضیان، جریان مییابد.
بازارهای مالی نیز بازارهایی هستند که در آنها داراییهای مالی مبادله می شوند. داراییهای مالی داراییهایی مثل سهام و اوراق قرضه هستند که ارزش آنها به ارزش تولیدات وخدمات ارایه شده توسط شرکتهای منتشر کننده آنها وابسته است. تفاوت داراییهای مالی با داراییهای واقعی در این است که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارند مانند اتومبیل، املاک و مستغلات، و وسایل منزل.
یکی از راههای سرمایه گذاری خرید داراییهای مالی است. مزیت خرید داراییهای مالی نسبت به خرید داراییهای واقعی از دیدگاه اقتصادی این است که اولا دارایی واقعی کالای مصرفی است نه وسیله پس انداز و سرمایه گذاری. دوم اینکه خرید داراییهای واقعی و بلااستفاده نگه داشتن آنها به امید گرانتر شدن در آینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است و ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند. مگر آنگه از آن استفاده شود. مثل اینکه شخصی اتومبیل و یا خانهای بخرد و آن را اجاره دهد. چند نوع از داراییهای مالی عبارتند از: سپرده های سرمایه گذاری در بانکها، طرح های بازنشستگی که توسط صندوقهای بازنشستگی ارایه می شود، انواع بیمه نامه های شرکتهای بیمه و در نهایت اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس اوراق بهادار که توسط کارگزاران خرید و فروش می شود.
در اقتصاد، بازار مالی به مکانیزمی اطلاق می شود که امکان خرید و فروش سهام ، کالا یا هر محصول قابل تبادلی را برای مشارکت کنندگان با هزینه ای پایین فراهم می آورد. بازارهای مالی چند صده اخیر رشد قابل توجهی داشته و به طور مستمر درحال تکامل و افزایش نقدینگی در جهان است. وظیفه بازارها گردآوری خریداران و فروشندگان علاقه مند به مشارکت در بازار است. در واقع تمامی بازارهای مالی در پی گردآوری سرمایه و برقراری ارتباط بین جویندگان سرمایه (قرض گیرندگان) و دارندگان سرمایه (قرض دهندگان) هستند.
کارکردهای بازار مالی
جذب و تجهیز پساندازها و تخصیص بهینة منابع (انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی)
انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی نقش اساسی بخش مالی اقتصاد است. واحدهای اقتصادی بهطور کلی شامل واحدهای دارای پسانداز و واحدهای سرمایهگذاری هستند. نقش بازارهای مالی این است که این دو گروه مزبور را به یکدیگر نزدیک کند و راهکاری فراهم نمایند که وجوه از واحدهای دارای مازاد پسانداز به واحدهای مواجه با کمبود منابع یا کسری پسانداز انتقال یابد. بدیهی است که تأثیر این نقلوانتقال وجوه فراهم آوردن امکانات سرمایهگذاری مولد است. بنابراین ملاحظه میشود که در صورت عدم وجود یا ضعف بازارهای مالی، امکان تحقق سرمایهگذاریهای مولد در سطح وسیع وجود نخواهد داشت.
تعیین قیمت وجوه و سرمایه
قیمت وجوه و سرمایه نیز در بازارهای مالی تعیین میشود. بنابراین بازارهای مالی با تعیین قیمت سرمایه و وجوه، بنگاهها را در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و برنامهریزیهای مالی کمک میکنند. بهطوری که قیمت بازاری سرمایه توسط بنگاه میتواند با بازده انتظاری ناشی از آن مورد مقایسه قرار گیرد و بدینترتیب بنگاهها سرمایة خود را به سرمایهگذاریهایی که بازدة آنها بالاتر یا مساوی هزینة سرمایة آنهاست اختصاص دهند. همچنین با استفاده از هزینة سرمایه که در بازار مالی تعیین میشود، امکان مقایسه و ترجیح سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدت فراهم میشود. اما فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به درستی و به شکل عادلانه انجام میگیرد که شرایط رقابتی بر بازار حاکم باشد. در این شرایط عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین میکند و قیمت تعیین شده توسط بازار بهترین راهنما برای عرضهکنندگان وجوه یعنی پساندازکنندگان و سرمایهگذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپردهپذیران خواهد بود. بدینوسیله تصمیمگیری برای هر دو گروه آسان خواهد شد و منابع سرمایهای به بهترین نحو تخصیص خواهد یافت.
انتشار و تحلیل اطلاعات
بازارهای مالی، اطلاعات را گردآوری مینمایند و از طریق قیمتهای منتشر شده منعکس مینمایند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه ارزیابی بنگاهها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکردهاند، میتوانند قیمتهای سهام را که منعکس کنندة اطلاعاتی است که دیگران به دست آوردهاند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط بازارهای مالی باعث میشود تا جامعه منابع ناچیزی را به منظور به دست آوردن اطلاعات هزینه کند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات دربارة فرصتهای سرمایهگذاری، میتواند به تخصیص بهتر منابع منجر گردد.
سیستمهای مالی که هزینههای مبادلاتی را کاهش میدهند، میتوانند موجب تخصصیتر شدن فعالیتها، نوآوری تکنولوژی و رشد اقتصادی شوند. همانطور که آدام اسمیت (1779) نیز ادعا میکند، هزینة مبادلاتی کمتر باعث تخصصیتر شدن کارها میشود. وجود واسطهای همانند پول، باعث میشود تا هزینههای مبادله کالا تا حد زیادی کاهش یابد و امر مبادله سادهتر و روانتر گردد. وجود نهادهای واسطهای نیز خود باعث کاهش این هزینهها، تقسیم کار بهتر و در نتیجه کارآیی و رشد بالاتر میشود.
توزیع خطر و مدیریت ریسک
بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایة پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع میکنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع میشود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیتهای اقتصادی بزرگ و پرمخاطره اشتغال دارند به پسانداز کنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازدة غیرمطمئن هستند، منتقل و بین آنها توزیع میکنند.
بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایهگذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایهگذاری میکنند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک میشود. کل ریسک به این علت کاهش مییابد که زیان در بعضی از سرمایهگذاریها توسط منافع ناشی از سایر سرمایهگذاریها جبران میشود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش میدهند. نقدشوندگی، عبارت از سهولت تبدیل داراییها به قدرت خرید در قیمتهای مورد توافق است. هزینههای مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش میدهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل دادوستدها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک میکنند.
طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقهبندی هستند:
طبقهبندی بر اساس نوع دارایی
طبقهبندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی
بر اساس نوع دارایی، میتوان بازار اوراق بهادار را به دستههای زیر تقسیمبندی کرد:
الف- بازار سهام در این بازار، سهام شرکتها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد میشود.
ب - بازار اوراق بدهی بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت(اوراق قرضه) دادوستد میشوند.
ج - بازار ابزارهای مشتق ب ازاری است برایمعاملات ابزارهایی مبتنی بر داراییهای مالی یا فیزیکیکه از آن جمله می توان بهاختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.
طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار:
بازار دست اول (اولیه) شرکتها، مؤسسات و بنگاههای اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند که اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، بهدست میآورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام میشود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر میشوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.
بازار دست دوم (ثانویه) پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته میشود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پیدا میکنند. وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل تعریف بازار مالی است که قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش دهد، ضمن اینکه شرایطی فراهم میآورد که قرضدهندگان و قرضگیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایهگذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند.
دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام میشود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد میشود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری میشود و در نتیجه ضربههای کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایهگذار خواهد داشت.
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی:
بنا به تعریف، بازار پول بازاری برای دادوستد پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یکسال دارند. همچنین میتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند.
ب ) بازار سرمایه
برپایه طبقهبندی بازار مالی با نگرش به سررسید داراییها، بازار سرمایه به بازار دادوستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال و داراییهای بدون سررسید اطلاق میشود. این بخش از بازار مالی نقش مهمتری در گردآوری منابع پساندازی و تأمین نیازهای سرمایهگذاری واحدهای تولیدی دارد. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گستردهتر است و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است.
مهمترین کارکرد بازارهای مالی شامل بازارهای پول، سرمایه و بیمه در اقتصاد ملی، تجهیز منابع پس اندازی و هدایت آن به سوی فعالیتهای مولد اقتصادی است، ضمن آنکه تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات و توزیع ریسک اقتصادی نیز اغلب در شمار کارکردهای این بازارهاست.
بازار گاوی چیست؟ تعریف، مثال و تکنیک در ترید
یکی از اساسیترین و مهم ترین مسائل در بازارهای مالی، روند بازار نام دارد. روند بازار یا (Market Trend) را اغلب میتوان به عنوان جهت کلی حرکت یک دارایی یا بازار در نظر گرفت. درواقع به همین خاطر است که تحلیل گران تکنیکال و بنیادین، روند بازار را به نحوی دقیق بررسی میکنند. در این میان روند صعودی بازار با نام بازار گاوی شناخته میشود.
بازار گاوی برای ترید و معامله بسیار ساده است و میتوان از آسانترین استراتژیهای معاملهگری و سرمایهگذاری در چنین بازاری بهره برد. حتی معاملهگرهای بیتجربه نیز میتوانند با توجه به شرایط مطلوب بازار گاوی، پرسود عمل کنند. با این اوصاف درک چگونگی حرکت بازار در انواع دورهها نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در این مقاله بیشتر در خصوص بازار گاوی و نحوه ترید و معامله در این روند صحبت خواهیم کرد.
بازار گاوی چیست؟
احتمالاً اصطلاحات بازار گاوی و یا خرسی را از زبان معاملهگران شنیده باشید. زمانی که یک معاملهگر از بازار گاوی صحبت میکند، به این معناست که انتظار دارد قیمتها بیشتر شوند و زمانی که از بازار خرسی صحبت میشود روند رو به کاهش قیمتها مدنظر است.
تعریف ساده بازار گاوی به زمانی اختصاص مییابد که در آن قیمتها صعودی و رو به افزایش است. از اصطلاح بازار گاوی اغلب در بازار سهام استفاده میشود. بااینحال میتوان این روند صعودی را در انواع بازارهای مالی از جمله فارکس، اوراق قرضه، کالاها، املاک و حتی ارزهای دیجیتال مشاهده کرد. علاوه بر این، اصطلاح بازار گاوی ممکن است درباره دارایی خاص مانند بیت کوین، اتریوم یا بایننس کوین هم استفاده شود.
البته استفاده از این اصطلاح به اینجا ختم نشده و میتواند به بخشهای مختلف نیز اشاره داشته باشد. بهعنوانمثال در توکنهای کاربردی(Utility token)، ارزهای مبتنی بر حفظ حریم خصوصی(Privacy coins) یا سهام بیوتکنولوژی (Biotech) نیز اصطلاح بازار گاوی مورداستفاده قرار میگیرد.
از اصطلاح گاوی همچنین میتوان به مفهوم سوددهی یک بازار در فاصلههای بلندمدت هم استفاده کرد، هرچند ممکن است این سناریو رخ ندهد. بهطورکلی گاوی بودن بازار لزوماً به این معنی نیست که در حال حاضر یک فرصت ترید طولانیمدت برای معاملهگر مهیا است بلکه به این مفهوم است که قیمتها در حال افزایشاند و یا انتظار میرود که افزایش پیدا کنند.
فراموش نکنید که بازار گاوی ابداً به این معنا نیست که افت یا نوسان قیمت وجود ندارد. به همین دلیل است که باید بازارهای گاوی را در بازه زمانی بزرگتری در نظر گرفت. باید توجه داشت که بازارهای گاوی میتوانند دارای دورههای افت یا ثبات نیز باشند. بااینوجود روند اصلی صعودی بازار شکسته نخواهد شد.
با نگاهی به نمودار بیت کوین در عکس پایین بیشتر متوجه این مسئله خواهید شد.
نمودار قیمتی بیت کوین (۲۰۲۰-۲۰۱۰)
همانطور که میبینید در این نمودار دورههای کاهش قیمت و حتی چند مورد سقوط شدید قیمت دیده میشود. بااینوجود این بازار از لحظه تأسیس تا به امروز صعودی است.
بنابراین تعریف بازار گاوی تا حد زیادی به دوره زمانی مورد نظر وابسته است. بهطورمعمول زمانی که از اصطلاح بازار گاوی استفاده میشود بازههای مورد نظر چندماهه یا چندساله است.
در تحلیل بازار، روند در بازه زمانی بزرگتر از اعتبار بیشتری نسبت به روند در بازه زمانی کوچکتر برخوردار است. بنابراین ممکن است در یک بازار گاوی طولانیمدت، دورههای بلندمدت افول قیمتی نیز مشاهده شود و ازآنجاییکه این حرکات خلاف روند اصلی است، آثار سوء ی از جمله بیثباتی بر بازار دارد.
نمونههای بازار گاوی
برخی از معروفترین نمونههای بازار گاوی در بورس اوراق بهادار آمریکا مشاهدهشده است. در این زمانها قیمت سهام و شاخصهای بازار (مانند Nasdaq 100) به طور مداوم در حال افزایش بوده است.
آنچه مشخص است اقتصاد جهانی بین بازارهای گاوی و بازار خرسی در نوسان است. این چرخههای اقتصادی میتواند سالها یا حتی دههها طول بکشد.
برخی معتقدند که بازار گاوی از دوران پس از بحران مالی ۲۰۰۸ آغازشده و تا زمان شیوع ویروس کرونا ادامه داشته است “طولانیترین بازار گاوی در طول تاریخ”. هرچند این مسئله با توجه به دیدگاه ما، میتواند درست یا نادرست تلقی شود.
اگر نگاهی به عملکرد بلندمدت شاخص ( Dow Jones Industrial Average (DJIA بیندازیم. میتوان مشاهده کرد که این بازار در یک قرن گذشته همواره گاوی بوده است. مطمئناً دورههایی از افول هم دیده میشود و سالها ادامه داشته است، مانند سال ۱۹۲۹ یا ۲۰۰۸ ، اما روند کلی همچنان رو به بالا بوده است.
عملکرد شاخص DJIA از سال ۱۹۱۵
برخی معتقدند که میتوان چنین روند مشابهی را در بازار بیت کوین نیز مشاهده کرد. اما مسلماً نمیتوان با قطعیت بیان کرد که آیا بیت کوین با یک بازار خرسی چندساله مواجه خواهید شد یا خیر. همچنین توجه داشته باشید که اکثر ارزهای دیجیتال دیگر (altcoins) احتمالاً هرگز افزایش قیمتی مشابه بیت کوین را تجربه نخواهند کرد، پس با دانستن این نکته آگاهانه سرمایهگذاری کنید.
تفاوت بازار گاوی با بازار خرسی در چیست؟
درواقع این دو اصطلاح مفاهیم متضادی هستند. به همین خاطر دریافتن تفاوت آنها نباید چندان کار دشواری باشد. اگر روند قیمت در بازار گاوی افزایش باشد، این روند در بازار خرسی رو به کاهش است.
تفاوت این دو بازار موضع معاملهگران و سرمایهگذاران را نیز مشخص میکند. در بازار گاوی، معاملهگران و سرمایهگذاران معمولاً موقعیت لانگ (Long) داشته درحالیکه در یک بازار خرسی موقعیت آنها روی شورت (Short) تنظیم میشود و یا حتی ترجیح میدهند وارد معاملات نشده و سرمایه خود را به صورت نقد نگهداری کنند.
در بعضی موارد، تبدیل سرمایه به پول نقد یا ارزهای دیجیتال با نرخ ثابت (Stable coins) ممکن است به معنای گرفتن موقعیت Short یا محافظت سرمایه (Hedge) محسوب شود، چرا که روند نزولی قیمتها کاملاً قابل انتظار است.
البته بد نیست بدانید که استراتژی نقد شدن به حفظ سرمایه میانجامد و موقعیت شورت (Short) گرفتن به معنای کسب سود از کاهش قیمت یک دارایی است. همینطور اگر یک دارایی را به امید اینکه با قیمت پایین خریداری کنید به فروش برسانید، حتی اگر از این کاهش به صورت مستقیم سودی به شما نرسد باز هم موقعیت شورت (Short) گرفتهاید.
در این میان نباید کارمزدها را از یاد ببرید. استراتژی تبدیل سرمایه و نگهداری آن به صورت ارزهای دیجیتال با نرخهای ثابت هزینهبر نیست و مجبور به پرداخت کارمزدهای احتمالی در زمانهای متفاوت نخواهید شد و تنها در زمان برداشت و انتقال به کیف پول است که باید کارمزد پرداخت کنید.
فراموش نکنید که بسیاری از موقعیتهای شورت (Short) برای باز ماندن سفارش نیازمند پرداخت کارمزد یا پرداخت نرخ بهره هستند. به همین خاطر معاملات آتی یا فیوچر (Futures) برای معاملات بلندمدت شورت (Short) ایدئالتر است زیرا برای انجام این معاملات کارمزدی شامل آنها نمیشود.
چگونه معاملهگران میتوانند از بازارهای گاوی کسب سود کنند؟
مسئله اساسیای که در پشت معاملات بازارهای گاوی وجود دارد، نسبتاً ساده است. قیمتها در حال افزایش است، به همین خاطر گرفتن موقعیت لانگ (Long) بر معاملات و خرید در کف (Buying dips)، بهطورکلی یک استراتژی منطقی به شمار میرود. به همین دلیل استراتژی خرید و نگهداری (Hold Strategy) و میانگین هزینه دلار (Dollar-cost averaging) بهطورکلی برای بازارهای بلندمدت گاوی مناسب است.
به قول جمله معروف که ” روند دوست شماست، تا زمانی که دیگر دوست شما نباشد!” شما باید جهت معاملات را با روند بازار تنظیم کنید و در عین حال فراموش نکنید که هیچ روندی همیشگی نیست و ممکن است یک استراتژی در بخشهایی از یک چرخه بازار عملکرد مناسبی نداشته باشد.
در بازار تنها مسئله قطعی این است که هیچ قطعیتی وجود ندارد و همهچیز میتواند تغییر کند و قطعاً تغییر خواهد کرد. همانطور که با شروع همهگیری ویروس COVID-19 مشاهده کردیم، بازارهای گاوی چندساله میتواند تنها ظرف چند هفته از بین بروند.
به طور طبیعی، بیشتر سرمایهگذاران در بازار گاوی تمایل دارند پول بیشتری برای هر دارایی بپردازند یا اصطلاحاً رفتار گاوی (Bullish) از خود نشان دهند. این امری منطقی است زیرا میدانند قیمتها در حال افزایش است بنابراین احساس کلی (Sentiment) به بازار نیز باید گاوی باشد. بااینحال، حتی در بازار گاوی، برخی از سرمایهگذاران رفتاری خرسی خواهند داشت و اگر از استراتژی معاملاتی مناسبی بهره ببرند، حتی ممکن است در معاملات کوتاهمدت نزولی، با شورت (Short) گرفتن سود هم کسب کنند.
به همین ترتیب، برخی از معاملهگران تلاش میکنند تا از سقفهای اخیر در بازار گاوی موقعیت شورت (Short) بگیرند. بااینوجود، اینها استراتژیهای پیشرفتهای هستند و بهطورکلی برای تریدرهای حرفهای مناسبتر است. به عنوان یک معاملهگر کمتجربه، معقولتر است تا بر اساس روند ترید کنید. بسیاری از سرمایهگذاران در تلاش برای گرفتن موقعیت شورت (Short) در بازار گاوی به دام افتادهاند. هرگز فراموش نکنید که قدم گذاشتن در مقابل یک گاو خشمگین یا یک لوکوموتیو کاری خطرناک است.
سخن آخر
بهطورکلی سادهترین استراتژی معاملات در هر روند، پیروی از جهت و روند کلی بازار است و همانطور که اشاره شد، بازارهای گاوی نه تنها برای تریدرهای حرفهای که حتی برای معاملهگران مبتدی و تازهکارهای بازار نیز فرصتی مناسب باشد. با وجود همه این مسائل فراموش نکنید که مدیریت ریسک صحیح و یادگیری مداوم از اشتباهات برای کم کردن امکان خطا تا حد ممکن ضروری است.
سرمایه گذاری چیست و چه مدلهایی دارد؟
سرمایهگذاری ابزاری برای کسب دارایی است اما فقط برای کسب دارایی استفاده نمیشود. هرکسی میتواند وارد یک برنامهی سرمایهگذاری شود و ابزارهای زیادی وجود دارد که میتوان بهوسیلهی آنها شروع کار با سرمایهی کم را آسان کرد. در واقع تفاوت میان سرمایهگذاری و شرطبندی این است که سرمایهگذاری یک فرایند زمانبر محسوب میشود و روشی نیست که بهوسیلهی آن بتوان خیلی سریع ثروتمند شد.
حتما بخوانید:
سرمایهگذاری: عمل اختصاص دادن پول برای کاری که به تلاش زیادی نیاز دارد با این انتظار که درآمد یا سود اضافی بهدست آید.
سرمایهگذار افسانهای، وارن بافت (Warren Buffett) سرمایهگذاری را اینگونه تعریف میکند: «فرایند برنامهریزی برای پول تا در آینده پول بیشتری نصیب شما بشود.» هدف از سرمایهگذاری این است که پولتان را در یک یا چند جا انباشته کنید تا برای شما کار کند به این امید که پولتان در طول زمان رشد خواهد کرد.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری به معنای «هوشمندانهتر کار کردن است، نه سختتر کار کردن.» ما در شغلهایمان سخت کار میکنیم، خواه برای یک شرکت باشد و خواه برای کسبوکاری که خودمان راهاندازی کردهایم. ما معمولا ساعتهای زیادی کار میکنیم که نیازمند فداکاری است و باعث افزایش استرس میشود. برداشتن بخشی از پولی که بهسختی بهدست آمده است و سرمایهگذاری آن برای نیازهای آینده، بهترین روش استفاده از پولی است که کسب کردهایم.
همچنین سرمایهگذاری به اولویتگذاری برای پولتان مربوط میشود. پول تعریف بازار مالی خرج کردن کار سادهای است و باعث ایجاد خوشیهای زودگذر میشود، برای مثال میتوانید پولتان را صرف خرید وسایل جدید برای خانه کنید، به یک سفر تفریحی هیجانانگیز بروید یا در یک رستوران گران قیمت شام بخورید. همهی این کارها فوقالعاده هستند و زندگی شما را لذتبخشتر میکنند اما سرمایهگذاری مستلزم اولویت بخشیدن به آیندهی مالی در برابر خواستههای کنونی است.
سرمایهگذاری راهی است برای اینکه در دورانی که درگیر زندگی روزمره هستید مقداری پول کنار بگذارید تا برای شما کار کند و در آینده از دسترنج کارتان بهره ببرید. در حقیقت، سرمایهگذاری ابزاری است برای اینکه آیندهی شادتری داشته باشید.
سه نوع سرمایهگذاری
همانطور که در فرهنگ لغات توضیح داده شده است، سرمایهگذاری چیزی است که با پول خریداری میشود و انتظار میرود که در آینده درآمد یا سود تولید کند. میتوان سرمایهگذاری را به سه گروه عمده تقسیم کرد: مالکیتی، اعتباردهی و معادل نقدی.
سرمایهگذاریهای مالکیتی
زمانی که دربارهی سرمایهگذاری صحبت میشود، سرمایهگذاری مالکیتی اولین چیزی است که به ذهن افراد میرسد. سرمایهگذاری مالکیتی پُرخطرترین و پُرسودترین نوع سرمایهگذاری است. در ادامه مثالهایی از سرمایهگذاری مالکیتی بیان میشود:
سهام مدرکی است که نشان میدهد شما مالک سهمی از یک کارخانه یا شرکت هستید. به بیان کلیتر همهی اوراق بهادار نوعی سرمایهگذاری مالکیتی هستند، هرچند که تمام چیزی که در اختیار شماست تنها یک قرارداد است. زمانی که یکی از این سرمایهگذاریها را خریداری میکنید، شما مالک بخشی از ارزش آن شرکت خواهید بود.
با توجه به ارزش بازاری که دارایی شما به آن تعلق دارد، سود مورد انتظارتان محقق میشود. اگر شما در شرکت سونی سهامدار هستید و این شرکت سودی بهدست آورد، سرمایهگذارها سهمشان را از شرکت سونی طلب خواهند کرد. تقاضای آنها برای سود باعث افزایش قیمت خواهد شد و اگر تصمیم بگیرید سهامتان را بفروشید سود شما نیز افزایش پیدا میکند.
کسبوکار
پولی که برای شروع و ادارهی یک کسبوکار اختصاص داده میشود نوعی سرمایهگذاری است. کارآفرینی یکی از دشوارترین سرمایهگذاریها است چرا که به چیزی بیش از پول احتیاج دارد. در نتیجه این نوع سرمایهگذاری نیز نوعی سرمایهگذاری مالکیتی تلقی میشود که بازگشت سرمایهی بسیار زیادی به همراه خواهد آورد. کارآفرینان با تولید یک محصول یا خدمات و فروش آن به افرادی که خواهان آن هستند، درآمد بسیار زیادی بهدست میآورند. بیل گیتس، مؤسس شرکت مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا بهترین مثال در این مورد است.
املاک
خانهها، آپارتمانها و دیگر املاک که شما میخرید، اجاره یا تعمیر میکنید و دوباره میفروشید نوعی سرمایهگذاری هستند. البته خانهای که در آن زندگی میکنید قدری متفاوت است، چرا که یکی از نیازهای اساسی شما را تأمین میکند. خانهای که در آن زندگی میکنید نیاز شما به سرپناه را برآورده میکند و هرچند که ممکن است ارزش آن در طول زمان افزایش پیدا کند، اما نباید آن را با انتظار سوددهی خریداری کنید. رکود بازار مسکن سال ۲۰۰۸ در آمریکا بهخوبی خطر این نوع سرمایهگذاری را نشان داده است.
کالاهای گران قیمت
خرید طلا، جواهرات و نقاشیهای داوینچی همگی میتوانند به عنوان نوعی سرمایهگذاری مالکیتی درنظر گرفته شوند. به این شرط که این کالاها با این هدف که در آینده با قیمت بالاتر فروخته شوند خریداری شده باشند. فلزات گرانبها و کلکسیونها به دلایل مختلفی موارد خوبی برای سرمایهگذاری نیستند، اما قطعا در زمرهی سرمایهگذاریها قرار میگیرند. درست مانند خانه، این احتمال وجود دارد که اقلام اشاره شده نیز از نظر فیزیکی آسیب ببینند، در نتیجه نیازمند مراقبت و هزینهی نگهداری هستند که در آن صورت بدیهی است که از سود نهایی کم خواهد شد.
سرمایهگذاریهای اعتباردهی
سرمایهگذاری اعتباردهی به شما اجازه میدهد که مانند یک بانک عمل کنید. این نوع سرمایهگذاریها در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری دارند و در نتیجه سود آنها نیز کمتر است. اوراق قرضهای که برای یک شرکت صادر میشود مقدار پول مشخصی را برای یک دورهی مشخص به شما میدهد، درحالیکه ممکن است در طول این مدت ارزش سهام آن شرکت دو یا سه برابر شود یا ممکن است ارزش سهام بهشدت سقوط کند و شرکت ورشکسته شود. در هر دو صورت کسی که اوراق قرضه را در اختیار دارد پول خود را دریافت میکند.
حساب پساندازتان
حتی اگر هیچ چیزی جز یک حساب پسانداز عادی ندارید، میتوانید خود را یک سرمایهگذار بدانید. در واقع شما به بانک پول قرض دادهاید که ممکن است بهصورت وام به دیگران داده شود. بازگشت سرمایهی این مورد بسیار ناچیز است اما خطر آن نیز بسیار کم است چرا که شرکتهای بیمه از بانک حمایت میکنند.
اوراق بهادار
اوراق بهادار دستهی گستردهای از سرمایهگذاری هستند که از اوراق خزانهداری و وامهای بینالمللی تا اوراق قرضهی بنگاههای کوچک و تبادل افول اعتبار را شامل میشوند. خطر و بازگشت سرمایهی اوراق قرضهی مختلف، با یکدیگر تفاوت دارد اما بهطور کلی سرمایهگذاری اعتباردهی در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری خواهد داشت و سود کمتری نیز به همراه میآورد.
معادل نقدی
این نوع سرمایهگذاری درست مانند پول نقد است، یعنی بهسادگی میتوان آن را تبدیل به پول نقد کرد.
صندوق سرمایهگذاری بازار پول
بازگشت سرمایه در صندوق سرمایهگذاری بازار پول بسیار کم است (چیزی در حدود ۱ تا ۲ درصد) اما خطر آن نیز بسیار کم خواهد بود. اگرچه ارزش سهام این صندوق اخیرا با افت بسیاری مواجه شد، اما این اتفاق آنچنان نادر است که میتوان از آن چشمپوشی کرد. صندوقهای سرمایهگذاری در مقایسه با سرمایهگذاریهای دیگر راحتتر به پول تبدیل میشوند، یعنی درست مانند حساب خودتان میتوانید از صندوق سرمایهگذاری چک بنویسید و آن را نقد کنید.
نزدیک شدهاید اما نه کاملا
آموزشی که در اینجا به شما داده شد سرمایهگذاری نام دارد و به شما کمک میکند درآمد بیشتری داشته باشید. یکی از کارهایی که میتوانید انجام بدهید این است که مانند یک کسبوکار خدماتی کوچک، آموزشتان را بفروشید و مانند یک سرمایهگذاری مالکیتی از آن پول بهدست آورید. دلیل اینکه این کار را نوعی سرمایهگذاری قلمداد نمیکنیم این است که نمیخواهیم همه چیز را به عنوان نوعی سرمایهگذاری دستهبندی کنیم. در واقع هر زمانی که ما چیزی میخریم که باعث کارایی بیشتر میشود نوعی سرمایهگذاری انجام دادهایم. برای مثال سرمایهگذاری بر روی یک توپ کاهش استرس یا یک فنجان قهوه که ما را بیدار نگه میدارد. به این ترتیب ما معنای سرمایهگذاری را گسترش دادهایم اما چیزی به شما آموزش داده نشده است.
چه چیزهایی سرمایهگذاری نیستند
خریداری چیزهایی مانند تخت خواب، ماشین، تلویزیون و هر چیزی که بهطور طبیعی در اثر استفاده و گذر زمان خراب میشود سرمایهگذاری محسوب نمیشود. برای مثال شما با خرید یک بالشت اسفنجی برای یک خواب خوب سرمایهگذاری نمیکنید. مگر اینکه شما فرد بسیار معروفی باشید و انتظار داشته باشید که افرادی حاضر باشند قیمت بیشتری برای بالشت پرداخت کنند.
دیدگاه شما