دوره تحلیلگر تکنیکال بورس
تحلیلگر تکنیکال بورس تحلیلگر تکنیکال بورس ( چارتیست ) شخصی است که از گراف ها و نمودارهای مرتبط با قیمتها و سطوح قیمتی اوراق بهادار استفاده کرده تا بتواند روند آتی آنها را در آینده پیش بینی و توصیف کند . چارتیست ها الزاما از الگوهای مشهور سر ، شانه و یا سطوح مقاومتی در اوراق بهادار استفاده می کنند تا آن ها تحلیل گر تکنیکال چیست؟ را به بهترین شکل ممکن معامله کنند . تمامی چارتیست ها معاملات خود را در بازارهای مختلف ( بازار سهام ، ارز ، کالا و اوراق قرضه ) انجام می دهند . چارتیست ها بعنوان تحلیل گرا.
دوره تحلیلگر تکنیکال بورس
Stock market technical analyst
- نحوه برگزاری : مجازی
- مدت : ۸۲ ساعت
- گواهینامه پایان دوره: ملی
- شهریه : ۱,۰۰۰,۰۰۰ تومان
- کتاب : 105
- فیلم : 726 دقیقه
موارد دریافتی شما
توضیحات
تحلیلگر تکنیکال بورس
تحلیلگر تکنیکال بورس ( چارتیست ) شخصی است که از گراف ها و نمودارهای مرتبط با قیمتها و سطوح قیمتی اوراق بهادار استفاده کرده تا بتواند روند آتی آنها را در آینده پیش بینی و توصیف کند . چارتیست ها الزاما از الگوهای مشهور سر ، شانه و یا سطوح مقاومتی در اوراق بهادار استفاده می کنند تا آن ها را به بهترین شکل ممکن معامله کنند . تمامی چارتیست ها معاملات خود را در بازارهای مختلف ( بازار سهام ، ارز ، کالا و اوراق قرضه ) انجام می دهند . چارتیست ها بعنوان تحلیل گران تکنیکال بورس نیز معرفی می شوند . تحلیلگران بورس عموما بر این باورند که نوسانات قیمت ها در بازار های مختلف بورس اتفاقی نیست و می توان از طریق مطالعه ی روند آن در گذشته و سایر ابزارهای تحلیلی بورس ، روند آنرا پیش بینی کرد .
چارتیست ها در هنگام ارزیابی فروش یا خرید اوراق بهادار یا سهام در بازار معمولا اصول تحلیل های تکنیکال و بنیادی را با هم ترکیب می کنند . ان دسته از تحلیلگرانی که از ترکیب این دو مورد استفاده می کنند اصولا از زمان مناسب خرید و فروش اوراق و سهام نیزآگاه می شوند
بورس اوراق بهادار در اغلب موارد به عنوان قسمت عمده ی بازار سرمایه ای ، مورد توجه و تمرکز خاص سرمایه گذارهای بازار بوده و از اهمیت خاصی بر خوردار می باشد . در ارایه ی تعریف بازار بورس و اوراق بهادار قبل از همه لازم است که به تعریف بازار پرداخته و انواع بازار را توصیف کنیم .
در علوم اقتصادی تعاریف گوناگونی برای بازار ارایه شده که به بیان مختصری از آن می پردازیم : کلمه ی بازار در مفهوم ابتدایی آن به مکانی فیزیکی اطلاق می شود که فروشندگان و خریداران برای خرید و مبادله ی کالا در مکان مورد نظر جمع شده و فعالیت های خرید و فروش کالا را انجام می دهند .
در تعاریف بعدی و جامع تر بازار ، الزاما برای بازار مکان فیزیکی در نظر گرفته نشده است ، بدین مفهوم که ، حقیقتا بازار شامل کلیه ی فروشندگان و خریدارانی می باشد که در حال معامله و داد و ستد خدمات و یا کالای خاصی می باشند . به عنوان مثال بازار معاملات سهام جهانی ، بازاریست که عملیات داد و ستد در آن از طریق شبکه های مخابراتی در سطح بین الملل صورت گرفته و مکان خاصی برای آن قابل تعریف نمی باشد . در واقع بازار مکانیزم خاصیست که امکان خرید و یا فروش و معامله ی دارایی های سرمایه داران را فراهم می سازد ، که این دارایی ها ممکن است املاک ، اوراق بهادار و . باشند .
مطابق با تعریف دومنیک سالواتوره ، بازار موقعیت و یا مکان خاصی برای فروشندگان و یا خریداران کالا ، خدمات و منابعی خاص فراهم می کند . برای هر کالا ، خدمات و یا منابعی که قابلیت معامله و داد و ستد را داشته باشند ، بازاری وجود دارد . در این تعریف بازار می تواند محلی فیزیکی و یا مادی بوده و یا آنکه موقعیتی برای انجام معاملات باشد .
انواع بازار
در یک نگاه کلی ، بازارها به دو نوع بازار دارایی های واقعی و بازار دارایی های مالی تقسیم بندی می شود .
بازار دارایی های فیزیکی به بازاری اطلاق می شود که در آن فروشندگان و خریداران به داد و ستد دارایی های واقعی مانند( املاک تحلیل گر تکنیکال چیست؟ ، اتومبیل ، مستغلات و . ) می پردازند .
بازار دارایی های مالی به بازاری اطلاق می شود که تمامی افراد اعم از حقیقی یا حقوقی می توانند در این نوع بازارها به معامله ی کالا ، اوراق ضمانت مالی و سایر دارایی ها با هزینه ی مبادلاتی پایین بپردازند . قیمت ها در اینگونه بازارها تابع تقاضا و عرضه می باشد . اوراق ضمانت مشتمل بر سهام ، اوراق قرضه و بعضی کالاها نظیر فلزات گرانبها و یا محصولات کشاورزی می باشد .
بازار ها از جهات دیگری نیز قابل تقسیم بندی هستند که یکی از این تقسیم بندیها با در نظر گرفتن سررسید تعهدات مالی ، نوع ساختار وبر حسب دارایی ها طبقه بندی می شود .
بازار های مالی از این حیث به دو دسته تقسیم می شوند :
بازار پول
بازار سرمایه
بازار پول به بازاری اطلاق می شود که به منظور داد و ستد پول و سایر دارایی های نزدیک به پول که سررسیدی کمتر از یکسال دارند ایجاد شده است و یا به عبارت دیگر بازار پول ، ابزارهای مالی کوتاه مدت را در بر می گیرد که سه ویژگی عمده دارند :
قابلیت نقد شوندگی سریع
پایین بودن سطح ریسک عدم پرداخت
ارزش اعتباری بالا
ابزارهای بازار پول شامل گواهی سپرده ، اسناد خزانه ، پذیرش بانکی ، اوراق تجاری ، قرار دادهای باز خرید و انواع ارز اروپایی می باشد . از مهمترین عناصر این بازار می توان به بانک مرکزی ، شرکت های تجاری ، موسسات دولتی ، دولت ، صندوق های سرمایه گزاری ، معامله گران ، سرمایه گزاران اشاره نمود .
بازار سرمایه به بازار های مالی به منظور خرید و فروش ابزارهای مالی مانند اوراق بهاداربدون سررسید و یا سررسید های بیشتر از یکسال اطلاق می شود . بازار سرمایه بخشی بزرگتر از بازار پولی بوده که اهمیت به سزایی در تامین منابع لازم و جمع آوری آن برای سرمایه گزاران واحد های مختلف تولیدی را دارد . بازار سرمایه خود نیز از نظر زمان عرضه ی اوراق بهادار به دو دسته ی بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم می شود .
اصطلاحات بورس
در بازار بورس اططلاحات و عبارات خاصی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از :
سهام فعال که سهامی است که به صورت روزانه و مکررا مورد داد و ستد قرار می گیرد .
شاخص که عبارتست از اعدادی که نمایانگر وضعیت بازار در دوره های قبلی بوده اند .
درصد تقسیم سود که نسبت سود نقدی تقسیم شده بین سهامداران را اعلام می کند
کارگزار بورس ، عضوی از سازمان بورس می باشد که دارای مجوز خرید و فروش سهام مشتری می باشد .
برگه ی سهام ، بعد از تقاضای خرید یک سهم به کارگزار و خرید آن بعد از گذشت مدت زمان هفت روز کاری برگه ی سسهلام خریدار آماده می شود .
سهام غیر فعال ، این سهام به ندرت مورد معامله قرار می گیرد ، هرچند که نام آن در سهام شما فهرست شده است
دوره ی تحلیلگر تکنیکال بورس
امروزه بورس به یکی از شاخه های فعال و پر مخاطب درزمینه ی تجارت جهانی تبدیل شده که یادگیری و اجرای دقیق اصول اولیه و تکنیکی بازار های بورس می تواند کمک شایانی در موفقیت بازار بورس به شمار رود ، در راستای تحقق این اهداف مرکز آموزش مجازی پارس ، ارایه دهنده ی دوره های مختلف در زمینه ی آموزش بازار بورس ، تحلیل گر تکنیکال بورس ، تحلیل گر بورس اوراق بهادار ، معامله گر تکنیکال بورس ، بورس و تجارت الکترونیک ، تحلیل گر بورس ، بورس رفتاری و . می باشد .
این مرکز ضمن ارایه ی کلیه ی اصول اولیه ی آموزشی بورس و بازار های آن ، در پایان دوره ی اموزشی ، مدرک معتبر تحلیلگر تکنیکال بورس را به کلیه ی فراگیران اعطا کرده و شانس ورود موفق دانش پذیران به بازار کار را افزایش می دهد .
.
تحلیل تکنیکال چیست و چگونه در آن حرفهای شویم؟
یکی از مهمترین روشهای سرمایهگذاری در بازار بورس که اخیرا شلوغترین روزهای خود را سپری میکند، استفاده از تحلیل تکنیکال است. در ادامه به این پرسشها که تحلیل تکنیکال چیست، چرا باید از آن استفاده نماییم و چطور یک تحلیلکننده حرفهای شویم، پاسخ خواهیم داد.
اگر بخواهید خرید و فروش سهم در بازار بورس را شروع کرده، از هدر رفتن پسانداز شخصیتان جلوگیری و در این بازار مثل حرفهایها رفتار کنید باید از روشهای معتبر و اثبات شده برای سرمایهگذاری بهره ببرید. روشهای تحلیل تکنیکال و بنیادین از بهترین متدهای سرمایهگذاری در بازار بورس هستند. تحلیل تکنیکال در حقیقت به تشریح و پیشبینی ارزش بازار سرمایه در آینده میپردازد و با استفاده از تحلیل گر تکنیکال چیست؟ این تحلیل میتوانید قیمت آینده بازار را از طریق مطالعه وضعیت آمار و ارقام در گذشته برآورد نمایید. به زبان سادهتر یعنی بتوانید قیمت آینده یک سهم را از روی رفتار آن در گذشته حدس بزنید!
استفاده از تحلیل تکنیکال نیازمند مطالعه و بررسی رفتار بازار سرمایه در بازههای زمانی مختلف است و برای نخستین بار در قرن هفدهم توسط سرمایهگذاری به نام جوزف دلاوگاس پایهریزی شد و در نهایت چارلز داو با ارائه تئوری مختص به خودش به نام Dow theory (نظریه داو) توانست اساس و قوانین تحلیل تکنیکال مدرن و امروزی را معرفی و گردآوری کند. این تحلیل بهطور ویژه روی نمودار قیمت سهم مورد نظر توجه خواهد کرد و میتوان از آن در هردو نوع سرمایهگذاری کوتاه یا بلندمدت در بازارهای مختلف سرمایه استفاده نمود.
باید افزود که تحلیل تکنیکال بهعنوان یک روش قانونمند برای آنالیز نحوه تغییرات ارزش بازار مورد نظر در گذشته و ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری روی آن در آینده است. باید در نظر داشته باشید که ممکن است نتیجه بررسیهای شما در این متد با روش محبوب دیگری به نام تحلیل بنیادین متفاوت باشد. البته این موضوع بهخاطر آن است که برخلاف تحلیل تکنیکال، تمرکز تحلیل بنیادین روی عوامل اثرگذار بر قیمت سهام بوده و شما با استراتژی کاملا متفاوتی در مورد خرید و فروش یک سهم تصمیمگیری خواهید کرد.
از مزایای این روش میتوان به تشخیص سریع روند تغییر قیمت سهام تحت نظر در بازار سرمایه اشاره نمود، که تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش آن را برای سرمایهگذار آسانتر میسازد. البته از آنجایی که این بازار بهطور کامل و 100 درصد قابل پیشبینی نیست نمیتوان با قطعیت تمام در مورد سود یا زیان تصمیم اتخاذ شده، آگاه گشت و این تحلیل اطمینانی نسبی را برای فرد سرمایهگذار فراهم کرده و ریسک ناشی از رفتارهای هیجانی یا احساسی را کاهش میهد.
چطور در تحلیل تکنیکال حرفهای شویم؟
1. از نرمافزارهایی که ادعا میکنند با یک کلیک تمام وظایف را برای شما انجام میدهند، پرهیز کرده و خودتان همهچیز را در دست بگیرد. جمله معروف “تجربه پدر علم است” را فراموش نکنید زیرا فقط با چندین و چند بار تکرار این روش میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید.
2. اصول پایه و اساسی در بازار سرمایه را فرا بگیرید و با اصطلاحات تخصصی آشنا شوید تا سریعتر بتوانید به یک نتیجه منطقی و بهدور از هیجان دست پیدا کنید.
3. در ابتدای کار به فکر نوسانگیری در بازار سرمایه نباشید و تلاش کنید با انتخاب ابزار مناسب و یک سرمایهگذاری بلند مدت، متوجه نحوه تغییر قیمت سهم مورد نظرتان شوید و بازههای زمانی مختلف این رفتار با نتیجه تحلیلهای خودتان مقایسه نمایید.
4. رواشناسی تجارت را یاد گرفته یا حداقل با آن آشنا شوید تا از تصمیمات شتابزده و احساسی دور شده و بتوانید ریسکهای موجود و تغییرات ناگهانی را مدیریت کنید.
5. تحلیل نمودارها را بهصورت حرفهای آموزش ببینید و از کتابهای معتبر (تاکید میکنم معتبر. اخیرا کتابها در مورد بورس مانند قارچها در جنگل شدهاند) در این زمینه استفاده کنید.
تحلیل گر تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از سبکهای تحلیلی جذاب و فوق العاده پر طرفدار و پر کاربرد بازارهای مالی تحلیل تکنیکال یا نمودار خوانی است. که بسیاری از تحلیلگران و معامله گران بازار های مالی از آن استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یا تحلیل نموداری شاخهای از تحلیل بازارهای مالی است که با اطلاعاتی که قیمت در گذشته در قالب یک نمودار در اختیار تحلیلگر قرار میدهد به پیش بینی قیمت در آینده به شخص کمک میکند. در تحلیل تکنیکال برخلاف تحلیل فاندامنتال ما به دنبال تجزیه تحلیل اخبار و صورت های مالی و…نیستیم بلکه به دنبال پیش بینی آینده با استفاده از الگوها و تاریخچه قیمت هستیم.
جمله معروف تحلیل تکنیکال: تاریخ همیشه تکرار میشود.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال با توجه به حجم معاملات و سابقه معاملات و… درگذشته سعی میکنند مسیر حرکت قیمت را طبق اصول و قواعد این تحلیل پیش بینی کنند. بصورت کلی همه اطلاعات و ابزارهای تحلیل تکنیکال در قالب یک نمودار در اختیار ما قرار میگیرد.
از جمله ابزار های تحلیل تکنیکال میتوان به انواع اندیکاتورها، انواع ابزارهای نموداری مانند فیبوناچی، خطوط و… اشاره کرد.
تحلیل تکنیکال در چه بازه زمانی بررسی میشود
وقتی که تحلیلگر نمودار یک سهم یا ارز خاص را مشاهده میکند این نمودار فقط در آن بازه زمانی خاص دیده میشود. برای نمونه نمودار در تایم یک ساعته دیده میشود که هر کدام از نشانههای روی نمودار نشان دهنده یک ساعت است.
میتوان بسته به نیاز، تایم زمانی نمودار مورد نظر را انتخاب کرد. هرچقدر مقدار زمان نشان دادن نمودار در بازه زمانی بلند تری دیده شود به تحلیلگر امکان قدرت پیش بینی قیمت را در زمان بلندتری میدهد مثل بازه زمانی ماهانه یا هفتگی.
هرچقدر بازه زمانی کوچکتری انتخاب شود جزییات بیشتر مشخص شده ولی دید دراز مدتی آن کمرنگ میشود و امکان تحلیل برای مدت زمان کوتاه فراهم میشود.
به عنوان مثال فرض کنید از بالا به کره زمین نگاه میکنید از این زاویه دید شما دارای کلیات بیشتری است و مناطق زیادی را قابل مشاهده است.ولی جزییات را خیلی کم قابل مشاهده است. حالا فرض کنید دیدتان را مدام نزدیکتر میبرید هر قدر که نزدیکتر میشوید جزییاتی بیشتر معلوم میشود ولی در عوض شما دید کلی را از دست میدهید.
انواع تحلیل تکنیکال
با پیشرفت بازار های مالی و گسترده شدن لحظهای این تجارت، سبکهای تحلیلی به طبع تحلیل تکنیکال بسیار پیشرفت کرده و وسیع شده اند. سبک های زیادی که هر کدام بر اساس یک سری قواعد سعی در پیش بینی قیمت و رفتار آینده فعالان این حوزه را دارند.
سبک های تحلیل تکنیکال بر اساس الگوهای روانشناسی، الگوهای رفتاری، رفتار قیمت در گذشته، رفتار خریدار و فروشنده، حجم معاملات و… شکل میگیرند.
نگران نباشید شما لازم نیس همه سبکهای تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید.بجای یادگیری روش های مختلف تحلیل تکنیکال که ممکن است باعث سردرگمی تازه واردها شود، میتوانید با تکیه به علایق و نوع شخصیت خود و همچنین نوع معاملاتی که میخواهید انجام دهید، بهترین سبک تحلیل تکنیکال را یاد گرفته و به مرور زمان و انجام معاملات سیستم تحلیلی خودتان را بهینه و تکمیل کنید.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟
پایه اساسی تحلیل تکنیکال بررسی دقیق رفتار قیمت سهام است که در نتیجه رفتار عموم معاملهگران شکل میگیرد. برخلاف تحلیلگر بنیادی که تلاش میکند ارزش ذاتی سهام شرکتها را بر مبنای دادههای بنیادی از قبیل مقدار فروش و حاشیه سود و غیره برآورد کند، تحلیلگر تکنیکال به دنبال آن است که حجم معاملات و روند قیمت سهام شرکت را زیر ذرهبین بگذارد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال به این منظور توسعه داده شدهاند که تحلیلگر بتواند تاثیرات فرایند عرضه و تقاضا را روی قیمت سهام به دقت بررسی کند. معمولا از این تحلیل برای یافتن سیگنالهای معاملاتی در بازههای زمانی کوتاه استفاده میشود، اما این امکان هم وجود دارد که از ابزارهای این روش تحلیلی برای مقایسه عملکرد یک شرکت با کلیت صنعتی که در آن فعالیت دارد و نیز با عملکرد کلی بازار استفاده شود.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکالی که تحلیلگران امروزی میشناسند و به کار میبرند، نخستین بار از طرف شخصی به نام چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد. چارلز داو روزنامهنگار و کارآفرین هم بود و نشریه معروف «والاستریت ژورنال» را هم او پایهگذاری کرده است. همچنین او با همکاری ادوارد جونز شاخص صنعتی داو جونز را معرفی کرد. از آن به بعد کارشناسان و تحلیلگران دیگری از قبیل ویلیام همیلتون، ادسون گلد و جان مگی کمک کردند تا پایههای اصلی این روش تحلیلی شکل بگیرد. در حال حاضر و بعد از گذشت چندین دهه تحقیق و بررسی، صدها الگوی تحلیلی و روش سیگنالیابی به بدنه تحلیل تکنیکال راه یافته است.
فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که روند معاملات و نوسانهای قیمت در گذشته، میتواند شاخص مناسبی برای تخمین قیمت در آینده باشد. تحلیلگران حرفهای معمولا این روش تحلیلی را در کنار روشهای تحلیلی دیگر به کار میگیرند. اما از آنجا که یادگیری مقدمات تحلیل تکنیکال به نسبت سادهتر از فراگیری تحلیل بنیادی است، بسیاری از معاملهگران خرد فقط بر این نوع تحلیل تکیه دارند و تلاش میکنند با استفاده از سیگنالهای تحلیل تکنیکال، روند قیمت را در کوتاهمدت تخمین بزنند و با ورود و خروج سریع به سهام یک شرکت، درآمد کسب کنند.
پیشفرضهای اساسی تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال روی هم رفته ۳ پیشفرض اساسی را برای روش تحلیلی خودشان میپذیرند:
۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده است
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه اخبار و مولفههای تاثیرگذار، از وضعیت بنیادی شرکت گرفته تا مولفههای موثر بر اقتصاد کلان و روانشناسی و احساسات معاملهگران، در قیمت منعکس شده است. این فرضیه را میتوان بهنوعی با نظریه «بازار کارا» مقایسه کرد که میگوید اطلاعات جدید با سرعت بالا بر بازار تاثیر میگذارد و قیمتها با توجه به این دادهها تعدیل میشوند. آنچه باقی میماند روند عرضه و تقاضا است که روند حرکت قیمت را در آینده تعیین میکند.
۲. قیمت در قالب یک روند مشخص تغییر میکند
تحلیلگران تکنیکال قبول دارند که حتی تغییرات قیمت در بازار، حتی اگر تصادفی به نظر برسد، در قالب یک روند مشخص انجام میگیرد. به زبان سادهتر، قیمت سهام یک شرکت بیشتر احتمال دارد که روند (نزولی یا صعودی) قبلی خود را ادامه بدهد. بیشتر استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال استوارند بر مبنای این فرض طراحی شدهاند.
تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند
۳. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند
تحلیلگران تکنیکال معتقدند تاریخ تکرار میشود. طبیعت تکرارشونده نواسانهای قیمت را هم معمولا به برآیند روانشناسی معاملهگران و فعالان بازار نسبت میدهند که بر اساس احساساتی انسانی از قبیل ترس و طمع و هیجان شکل میگیرد. تحلیلگران تکنیکال با مطالعه دقیق الگوهای تکرارشونده در نمودار قیمت سهام تلاش میکنند این احساسات را تحلیل کنند تا درک بهتری نسبت به تحرکات قیمت داشته باشند. اگرچه بیش از یک قرن است که صاحبنظران تحلیل تکنیکال سبکهای تحلیلی مختلفی را توسعه دادهاند و به کار گرفتهاند، تحلیل گر تکنیکال چیست؟ اما این اعتقاد وجود دارد که همه این روشها در اصل یک چیزند، چرا که مبنای آنها الگوهای تکرارشونده در رفتار قیمتها است.
انواع تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم، از معرفی تحلیل تکنیکال بیش از یک قرن میگذرد و در این مدت معاملهگران و تحلیلگران بزرگ روشهای تحلیل را شاخوبرگ دادهاند و در قالب کتابها و مقالههایی که نوشتهاند، ابزارها و روشهای متعددی برای این نوع تحلیل معرفی کردهاند. در اینجا بعضی از معروفترین و پرکاربردترین روشهای تحلیل تکنیکال را بهاجمال مرور میکنیم.
تحلیل تکنیکال کلاسیک
بیشتر اوقات منظور از تحلیل تکنیکال کلاسیک، اصول و مقدمات روش تحلیل است. معرفی انواع نمودار قیمت (نمودار میلهای، نمودار خطی و نمودار شمعی)، مفهوم حمایت و مقاومت، خط روند، کانالکشی، میانگینهای متحرک و غیره همگی از پایهایترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع اندیکاتور (مکدی، آراسآی، استوک آراسای و غیره) در این روش تحلیلی به کار گرفته میشود.
ابزارها و روشهایی که با عنوان تحلیل تکنیکال کلاسیک شناخته میشوند بهنوعی پیشنیاز درک و یادگیری سایر روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. البته این روش تحلیلی هم به نوبه خود روش کاملی است و میشود بر اساس آن استراتژیهای مختلف معاملاتی تعریف کرد، اما بهمرور زمان در کنار این روشهای اولیه، روشها و ابزارهای پیچیدهتری هم توسعه داده شدهاند که هر کدام فلسفه خاص خودش را دارد.
پرایس اکشن
روش پرایس اکشن (یا تحرکات قیمت) را شاید بتوان در دسته تحلیل تکنیکال کلاسیک جا داد، اما معاملهگرانی که از این روش تحلیلی استفاده میکنند در سالهای اخیر کوشیدهاند روش تحلیلی خودشان را یک روش تحلیل تکنیکال مستقل معرفی کنند. روی هم رفته تحلیلگران پرایس اکشن تلاش میکنند تمام توجه خودشان را به خود قیمت معطوف کنند و تا جایی که میتوانند از روشها و ابزارهای پیچیده دور بمانند. این روش تحلیلی تاکید بسیار کمی روی اندیکاتورها دارد و بیش از همه از الگوهای شمعی ژاپنی و خط روندهای ساده استفاده میکنند.
روش ایچیموکو
روش ایچیموکو یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است که روزنامهنگار و تحلیلگری ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی توسعه داده است. این روش تحلیلی در واقع روشی تکمیلی برای تحلیل نمودارهای شمعی است که علاوه بر بعد قیمت، بعد زمان را هم در نظر میگیرد. ایچیموکو را با اصطلاح «نمودار ابری» هم میشناسند و اگر نمودارهای مبتنی بر این روش تحلیلی را دیده باشید، حتما چشمتان به ابرهای ایچیموکو آشناست!
نظریه امواج الیوت
رالف نلسون الیوت در دهه ۱۹۳۰ نظریهای را معرفی کرد که تا امروز هم کاربرد دارد. اساس نظریه الیوت شباهت زیادی به نظریه چارلز داو دارد، اما شهرت الیوت بیش از همه به خاطر معرفی الگوی امواج حرکتی قیمتها است. الیوت در بررسیهایش متوجه شد که قیمتها در یک روند صعودی بلندمدت، ابتدا در قالب یک روند صعودی پنجموجی حرکت میکنند و پس از رسیدن به اوج، در قالب یک روند اصلاحی سهموجی تعدیل میشوند.
در دهههای اخیر، تحلیلگران و معاملهگران زیادی سراغ نظریه امواج الیوت رفتهاند و کتابهای متعددی در این زمینه نوشتهاند و کوشیدهاند با ارائه مثالهای متعدد، روش تحلیلی الیوت را بیش از پیش توسعه بدهند.
روش تحلیلی نئوویو
روش تحلیل نئوویو در واقع یکی از روشهایی است که بر مبنای تحلیل تکنیکال امواج الیوت توسعه یافته است. این روش تحلیلی را شخصی به نام گلن نیلی پایهگذاری کرده است و کوشیده است قواعدی را وضع کند که تا تحلیلگر بتواند با اتکا به این قواعد، تا جای ممکن با مشکلات و ضعفهای روش تحلیل الیوت مواجه نشود.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
بعضی از منتقدان تحلیل تکنیکال میگویند تاریخ دقیقا به همان شکلی که سابقا رخ داده تکرار نمیشود. بنابراین مطالعه روند قیمتها در گذشته فایده مشخصی ندارد و میشود از آن صرف نظر کرد. عده دیگری از منتقدان معتقدند که اگرچه تحلیل تکنیکال در مواردی درست کار میکند، اما فقط به این دلیل است که تحلیل تکنیکال نوعی پیشبینی خودمحققکننده است؛ یعنی اینکه پیشبینیهای این روش تحلیلی باعث میشوند این پیشبینیها در نهایت محقق شوند.
مثلا وقتی تعداد زیادی از معاملهگران با استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به این نتیجه میرسند که در قیمت مشخصی اقدام به فروش سهامشان بکنند، سهام شرکت پس از رسیدن به این قیمت با عرضه شدید همراه میشود و در نتیجه قیمت سهامش افت میکند و به این ترتیب پیشبینی تحلیلگران محقق میشود. وقتی هم که قیمت شروع به نزول میکند، ممکن است بقیه معاملهگران هم از ترس ریزش بیشتر قیمتها، اقدام به فروش سهامشان بکنند و به این ترتیب فشار فروش مضاعفی روی سهم شکل بگیرد.
با این حال، تحلیلگران بنیادی میگویند اگر قیمت سهام شرکت زیر ارزش ذاتی باشد، این نوسانها و هیجانات کوتاهمدت تاثیری روی روند بلندمدت سهام ندارد و قیمت سهام در نهایت به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد.
معایب و مزایای تحلیل تکنیکال
هر ابزاری اگر درست و بهجا استفاده شود میتواند مفید باشد، ولی اگر کسی بدون دانش و مهارت کافی سراغ آن ابزار برود ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند. تحلیل تکنیکال هم از این نظر تفاوتی با ابزارهای دیگر ندارد. پس بهتر است هنگام استفاده از این ابزار با معایب و مزایای آن بهخوبی آشنا باشیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
یادگیری آسان: ایده کلی، مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال بهنسبت سادهاند و تقریبا هر کسی که به عالم معاملهگری علاقهمند باشد میتواند با صرف مدتزمانی کوتاه، در این زمینه به دانش و مهارت کافی دست پیدا کند.
توجه: فرایند تحلیل با فرایند معامله بسیار متفاوت است. ممکن است شخصی بهسرعت به ابزارهای تکنیکال مسلط شود و بتواند بهخوبی استراتژیهای معاملاتی را توضیح بدهد، اما نتواند معاملات خوبی در بازار سرمایه داشته باشد. معاملهگری مهارتی است که فقط از راه کسب مهارت تحلیل تکنیکال به دست نمیآید.
تعیین محدودههای مناسب برای خریدوفروش: استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی میشوند، از آنجا که به مفهوم ریسک به ریوارد (یا نسبت ریسک به بازده انتظاری) توجه دقیق دارند، میتوانند محدودههای مناسب قیمتی برای خرید یا فروش یک سهم را بهدقت مشخص کنند.
سرعت بالا در فرایند تحلیل: تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند.
هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد
معایب تحلیل تکنیکال
عدم توجه به ارزش ذاتی: بسیاری اوقات آنچه که توجه خریداران را به سهام یک شرکت جلب میکند ارزش ذاتی آن شرکت است، ولی تحلیل تکنیکال تحلیل گر تکنیکال چیست؟ هیچ توجهی به این موضوع ندارد. در واقع ممکن است سهام شرکتی مدتها بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شود، ولی از نظر تحلیل تکنیکال، قیمت سهام آن شرکت مناسب خرید تشخیص داده شود. در چنین حالتی، خرید سهام آن شرکت ممکن است ریسک بالایی داشته باشد و احتمال افت قیمت بسیار زیاد باشد.
بیتوجهی به مفهوم سرمایهگذاری: معاملهگرانی که صرفا به روشهای تکنیکال تکیه دارند، شاید هیچ توجهی به مفهوم سرمایهگذاری و سهامداری نداشته باشند. سرمایهگذاران بلندمدت در تلاشند سراغ شرکتهایی بروند که در طول زمان، ارزش ذاتیشان بالا میرود و در نتیجه قیمت سهامشان هم در بازار افزایش مییابد. این سرمایهگذاران توجهی به نوسانهای کوتاهمدت بازار سهام ندارند و سعی میکنند در بازههای زمانی بلندمدت سودهای دلچسب کسب کنند. مشخص است که این سرمایهگذاران از آنجا که میدانند روی چه کسبوکاری سرمایهگذاری کردهاند، استرس و نگرانی از آینده سهامشان ندارند. اما تحلیلگران تکنیکال ممکن است بیش از اندازه روی تحرکات کوتاهمدت قیمت توجه کنند و از توجه به تصویر کلی غافل شوند. طبیعی است که در چنین حالتی، کوچکترین نوسان بازار میتواند باعث ایجاد فشار روانی برای معاملهگر شود.
مشکل حد ضرر در بازار بورس ایران: یکی از مهمترین نکاتی که در استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال در نظر گرفته میشود «حد ضرر» است. به زبان ساده، هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
وقتی بحث تحلیل بازارها در میان باشد، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکریاند که به دو انتهای یک طیف تعلق دارند. از هر دوی این روشها برای تحلیل و بررسی و پیشبینی روند آینده بازارها استفاده میشود و مانند هر استراتژی سرمایهگذاری یا معاملاتی، هر دوی این روشهای تحلیلی طرفداران و مخالفان خودشان را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت است. تحلیل بنیادی تلاش میکند همه چیز را از اقتصاد کلان و وضعیت صنایع مختلف گرفته تا وضعیت مالی و شیوههای مدیریتی یک شرکت، به دقت بررسی کند. مطالعه دقیق مواردی از قبیل سود خالص، هزینهها، داراییها و بدهیهای یک شرکت از اجزای جداییناپذیر تحلیل بنیادی است.
در طرف دیگر طیف تحلیلگران تکنیکال نشستهاند که میگویند قیمت یک سهام و حجم معاملات آن سهام تنها ورودیهای تحلیل هستند و به اطلاعات دیگر نیازی وجود ندارد. آنها میگویند همه دادههای بنیادی در قیمت انعکاس یافته و بنابراین لازم نیست این دادهها را بررسی کنیم. تحلیلگران تکنیکال کاری به ارزش ذاتی سهام ندارند، بلکه تلاش میکنند با تحلیل نمودار قیمت سهام و شناسایی الگوها و روندها، تخمین بزنند که قیمت سهام در آینده چه تغییراتی خواهد داشت.
نکته: بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر چیزی که در هر بازاری معامله میشود به کار برد. از قیمت طلا و دلار در بازار ایران گرفته تا قیمت سهام و اختیار فروش و نرخ برابری ارزها در بازار فارکس و قیمت رمزارزها. میشود گفت به همین دلیل است که بسیاری از تازهکارها اول از همه سراغ این روش تحلیلی میروند؛ روش تحلیلی که از ابزارهای آن میشود در بازارهای مختلف استفاده کرد. اما معاملهگران و سرمایهگذاران حرفهای بهندرت خودشان را به تحلیل تکنیکال محدود میکنند و تلاششان این است که این روش تحلیلی را در کنار روشهای دیگر به کار بگیرند.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
دیدگاه شما