تفاوت تعلیق در انشا و منشا
تعلیق در انشا یعنی معلق کردن عقد (ماهیت ) حقوقی و مشروط کردن آن به شرطی در خود ایجاد عقد این نوع تعلیق باعث می شود که عقدی صورت نگیرد مثال : فروشنده می گوید اتومبیلم را به تو به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان خواهم فروخت اگر برادرم از سفر برگردد در این مورد اگر منظور این باشد که ایجاد عقد بیع وابسته به آمدن برادر است تعلیق در انشا بوده و ماهیت حقوقی در زمان حال ایجاد نشده است و تعلیق در انشا باطل است.
تعلیق در منشا در مورد عقد یعنی عمل عقد بالفعل ایجاد شده ولی تحقق عقد معلق به شرطی در آینده است مثال: فروشنده بگوید اتومبیلم را به مبلغ ۱۰۰ هزارتومان فروختم اگر فردا برادرم ار مسافرت بیاید در این صورت اگر قصد فروشنده ایجاد ماهیت حقوقی باشد و واقعا بخواهد اتومبیل را بفروشد و خریدار قبول کند عقد صحیح است.
2 Comments
بسیار خوب،من البته چندین بار این مطلب را خوانده ام ولی در شرح اللغه آن و در مفهوم و منطوق دچار مشکل می شدم،لیکن امشب اینقدر زور زدم تا از مفهوم استقبال آن متوجه شدم که حالیست شرط اشکال بلا اشکال و مطلق اشتراط عقد در مستقبل ممتنع است.
سلام، حامد عزیز من جمله بالا رو فهمیدم چیه ولی جمله شما انقدر سنگین بود که با چندین بار خوندن متوجه نشدم?
وکیل عقد معلق
ماده ۱۸۹ قانون مدنی در تعریف عقد منجز این چنین تشریح کرده است:
عقد منجز آن است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد و الا معلق خواهد بود.
به عنوان مثال در عقد بیع پس از انعقاد فروشنده مالک ثمن و خریدار مالک مبیع میگردد. بنابر ماده فوق مشخص میشود که عقد معلق عقدی است که تاثیر آن بر حسب انشا موقوف به امر دیگری عقد معلق چیست؟ است. به دین معنا که عقد محقق نمیشود مگر این که شرط دو طرف محقق شود. این امر بدین معنی میباشد که طرفین عقد میتوانند به دلیل تعلیق، ایجاد و پیدایش آثار عقد را وابسته به وقوع امری در آینده داشته باشند.
عقد معلق چیست؟ آقا منجز چیست؟ چه ارتباطی با یک دیگر دارند؟
عقدی عنوان معلق بودن میگیرد که وقوع و تحقق آن وابسته به وقوع امر دیگری باشد. عقد معلق در مقابل عقد منجز میباشد، در عقد معلق بعد از ایجاب و قبول دارای اثر حقوقی نیست؛ توافق صورت میگیرد و عقد هم منعقد میشود اما اثر آن ایجاد نمیشود و وابسته به یک حادثه میباشد.
به عنوان مثال اگر پدری به دختر خود بگوید اگر در تا ماه آینده گواهینامه خود را بگیرد، ماشین خود را به تو خواهم داد و تو مالک ماشین هستی. دختر هم قبول نماید، عقد محقق شده است. اگر دختر گواهینامه خود را بگیرد، مالک ماشین خواهد شد. این عقد معلق میباشد.
تفاوت عقد معلق با عقد مشروط
عقد مشروط عقدی است که در آن از جانب طرفین معامله شرط و شروطی گذارده شده باشد. مانند اینکه فروشنده عقد معلق چیست؟ شرط میکند. در صورتی که خریدار ظرف ۷۲ ساعت پس از امضای مبایعه نامه تمامی ثمن معامله را پرداخت نکند، معامله فسخ میشود. دو طرف قرار داد در ذیل قرار داد اصلی و مفاد اصلی قرار داد اصول فرعی را هم قرار میدهند.
این شروط باید صریح و روشن و واضح باشد و مشروط علیه نیز به انجام آن شروط ملزم میگردد که در صورت عدم انجام از طریق دادگاه ملزم میشود و هم چنین در صورتی که الزام غیر ممکن باشد، عقد فسخ میشود.
اما در عقد معلق، شرط معلق یک امری میباشد که امکان ایجاد آن وجود دارد و تا وقتی که آن امر ایجاد نشود، عقدی به وجود نمیآید. در نتیجه شرط یک امر فرعی متصل به عقد است اما تشکیل عقد موصوف به آن امر فرعی نمیباشد اما تعلیق، موکول نمودن عقد به امر دیگری است که پیش از تحقق آن، عقدی به وجود نمی آید.
برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است:
قصد طرفین و رضای آنها.
موضوع معین که مورد معامله باشد.
مشروعیت جهت معامله.
تعلیق ضامن به شرایط صحت آن مثل اینکه ضامن قید کند که اگر مضمون مدیون باشد من ضامنم سبب بطلان آن نمیشود.
شرط تعلیقی باید احتمالی باشد (بشود یا نشود) چرا که اگر احتمالی باشد، تکلیف عقد روشن نیست اما اگر، حتمی یا محال باشد، تکلیف عقد روشن میباشد و در این حالت، عقد معلق نمیباشد. در قانون مدنی دو عقد وجود دارند که نمیتوانند به صورت معلق منعقد شوند یعنی عقد معلق آنان، باطل میباشد. این دو عقد عبارت است از:
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید از وکلای مجموعه تهران وکیل کمک بگیرید. وکلای مجموعه تهران وکیل آمادهی خدمت رسانی به شما مشتریان عزیز میباشند. جلب رضایت شما مشتریان گرامی، هدف وکلای صاحب تجربه این مجموعه است؛ پس با اطمینان خاطر پروندههای خود را در این زمینه به وکلای تهران وکیل بسپارید و با شمارههای موجود در سایت تماس بگیرید.
عقد معلق چیست؟
نتایج جستجو برای: عقد وکالت معلق
تعداد نتایج: 5214 فیلتر نتایج به سال:
جایگاه حسن نیّت در عقد وکالت
حسن نیّت عبارت است از انجام وظایفی که هر یک از طرفین قرارداد یا اشخاص مرتبط با آن، انتظار دارند طرف دیگر قرارداد بصورت صادقانه، منصفانه و معقولانه به آن پایبند باشد و برای رعایت حقوق و منافع طرف مقابل بکوشد و از هر گونه سوء نیّت و فریبکاری بپرهیزد. مواد 667 ، 680 قانون مدنی و 399 قانون تجارت نشان دهندة توجه قانونگذار ایران به اصل حسن نیّت است.یکی از رهیافت های مطالعه اصل حسن نیّت در فقه امامیه و ح.
وکالت معلق به رشد وکیل
موانع موجود بر سر راه تنظیم اسناد متضمن عقود ناقله سبب شیوع تنظیم وکالت در دفاتر اسناد رسمی شده است.یکی از انواع وکالت ها که در سالهای اخیر از میان اسناد رایج در دفاتر اسناد رسمی ولو بصورت محدود سر بر آورده است وکالت معلق به رشد وکیل است . هدف این مقاله بیان وضعیت حقوقی این نوع وکالت است که با روش توصبفی – تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و با استعانت از منابع فقهی و حقوقی وکالت م.
وکالت معلق به رشد وکیل
موانع موجود عقد معلق چیست؟ بر سر راه تنظیم اسناد متضمن عقود ناقله سبب شیوع تنظیم وکالت در دفاتر اسناد رسمی شده است.یکی از انواع وکالت ها که در سالهای اخیر از میان اسناد رایج در دفاتر اسناد رسمی ولو بصورت عقد معلق چیست؟ محدود سر بر آورده است وکالت معلق به رشد وکیل است . هدف این مقاله بیان وضعیت حقوقی این نوع وکالت است که با روش توصبفی – تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و با استعانت از منابع فقهی و حقوقی وکالت م.
تبیین فلسفی عقد معلق
ریشه اختلافنظر در وضعیت حقوقی عقد معلق به رویکرد اتخاذی نسبت به متعلق تعلیق و امکان انفکاک انشاء از منشأ باز می گردد. پذیرش رابطه علیت بین انشاء و منشأ و عدم امکان انفکاک بین علت و معلول، برخی را به ابراز نظریه بطلان عقد معلق سوق داده و برخی دیگر را ناگزیر نموده تا «اثر عقد» را متعلق تعلیق معرفی نمایند. معهذا، متعلق تعلیق همان مُنشأ است و امکان انفکاک انشاء از مُنشأ را بایستی در امکان جدایی علت.
تبیین فلسفی عقد معلق
ریشه اختلاف نظر در وضعیت حقوقی عقد معلق به رویکرد اتخاذی نسبت به متعلق تعلیق و امکان انفکاک انشاء از منشأ باز می گردد. پذیرش رابطه علیت بین انشاء و منشأ و عدم امکان انفکاک بین علت و معلول، برخی را به ابراز نظریه بطلان عقد معلق سوق داده و برخی دیگر را ناگزیر نموده تا «اثر عقد» را متعلق تعلیق معرفی نمایند. مع هذا، متعلق تعلیق همان مُنشأ است و امکان انفکاک انشاء از مُنشأ را بایستی در امکان جدایی علت.
اثر حقوقی شرط عدم عزل وکیل ضمن عقد وکالت
عقد وکالت از عقود جایز بوده و به سوسیله درج عقد ضمن عقد لازم یا عدم عزل وکیل در ضمن عقد لازم می توان آن را به صورت لازم در آورده و حق عزل وکیل از موکل سلب گردد و در نتیجه به گونه ای به صورت عقد لازم در عالم خارج به وجود خواهد آمد کما اینکه این موضوع را ماده 679 قانون مدنی بیان نموده است بحث در این است که آیا می توان عدم عزل وکیل را ضمن عقد وکالت را متول می نماید درج نمود یا خیر و در صورتی که ای.
آثار عقد معلق
عقد معلق قبل از حصول معلق علیه دارای یک اثر ابتدایی قابل حمایت می باشد و بعد از حصول معلق علیه آثار کامل آن به بار می نشیند که اثر کشفی دارد همچنین در صورت عدم حصول معلق علیه عقد باطل نیست و عقیم می ماند .
ابرام عقد المشاركة في الانتاج النفطي p.s.c
ایفای تعهد در عقد وکالت جمعی
پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی غیر دولتی و غیرانتفاعی علامه محدث - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1391
عقد وکالت یکی از مهم ترین عقوقد مدنی می باشد و از سوی دیگر عقد وکالت جمعی به واسطهی طبیعت جمعی آن از مهم ترین اقسام عقد وکالت می باشد. انچه که در این نوع از عقد اهمیت بسیار دارد بررسی اختلافاتی می باشد که در این عقد ایجاد می شود. به بیان دیگر طبیعت وکالت جمعی به گونه ای است که می تواند به خاطر تعدد وکال مهمل اختلافات فراوانی گردد. از این رو مهم ترین امر در رابطه با این عقد بررسی اختلافات و حل آ.
معلق علیه
برای دانستن معلق علیه ابتدا تعریف تعلیق را باید بدانیم. تعلیق یعنی وابسته کردن مفاد عقد یا ایقاع به امرى ( مثل تعلیق فروش کتاب به آمدن زید از سفر ) .
تعلیق در مقابل تنجیز عبارت است از اینکه مفاد عقد یا ایقاع - مثلا فروش کتاب - به تحقّق امرى دیگر - مثلا آمدن زید از سفر - انشاء گردد. به مضمون جمله اوّل ( معلق ) و جمله دوم ( معلق علیه ) گفته می شود.
اثر عقد معلق وابسته به امر دیگری است. در تعریف معلق علیه باید گفت که مثلا فروش کتاب با آمدن علی از سفر امکان پذیر است پس فروش کتاب وابسته به آمدن علی است. جمله اول معلق ولی جمله دوم معلق علیه است
۱ - معلق علیه حادثه ای است خارجی، ۲ - حادثه ای است احتمالی۳ - حادثه ای است مربوط به اینده،
معلق علیه مربوط به طرفین عقد نیست مربوط به شخص ثالث است والا عقد معلق نیست
معلق علیه در مفهوم کلی و ساده منوط کردن عقدی به زمان آینده و پیوند زدن آن با عملی دیگر است ، در واقع طرفین عقد برای اجرای عقددر زمانی در آینده که شاید بطور دقیق معلوم نباشد این حالت را به وجود می آورند
معلق علیه یعنی آن چیزی باعث شده طرفین بر آن تراضی کنند که اثر آن در آینده تعهد را به وجود آورد به عبارت دیگری همان شرطی که عقد معلق را معتبر میکند و به آن رنگی التزام یافته میدهد
عقد معلق
((مثال)) پدر به فرزندش می گوید اگر در آزمون وکالت قبول بشوی ماشینم مال تو و پسر هم قبول می کند. پس عقد منعقد شده است. حال اگر پسرش در آزمون قبول بشود، مالک ماشین است و اگر قبول نشد مالک ماشین نمی شود. این را عقد معلق می گویند . در عقد معلق آن حادثه ای را که اثر عقد منوط به آن است، معلق علیه گویند. در مثال فوق معلق علیه قبولی در آزمون وکالت است
معلق علیه باید سه خصوصیت داشته باشد تا عقد معلق باشد، اگر این سه خصوصیت را داشت عقد معلق است ولی اگر حتی یکی را نداشته باشد، معلق محسوب نمی شود!!
– معلق علیه باید ((یک حادثه خارجی)) باشد یعنی خارج از شرایط صحت عقد باشد و خارج از عقد نیز باشد. مانند مثال فوق که قبولی در آزمون کانون یک حادثه ی خارجی است اگر معلق علیه یک حادثه ی خارجی نباشد یعنی جزء شرایط است، بخاطر اینکه تکلیف روشن است (پس هر وقت تکلیف روشن بود عقد معلق نیست). موقعی عقد معلق است که تکلیف روشن نباشد، مثلا من می گویم خانه ام را فروختم اگر اهلیت داشته باشم که اهلیت داشتن جزء شرایط صحت عقد است و اینجا تکلیف روشن است چون من یا اهلیت دارم که معامله درست است یا اهلیت ندارم که معامله درست نیست
۲- معلق علیه ((آینده) باشد که آینده تکلیف روشن نیست. اگر علیه گذشته باشد چون تکلیف روشن است، عقد معلق نیست، مثلا قبولی در کنکور آینده است
۳- معلق علیه باید ((احتمال)) باشد یا بشود یا نشود* اگر احتمالی باشد تکلیف روشن نیست. حال اگر معلق علیه حتمی باشد یا محال باشد (حتمی یعنی صددرصد می شود، محال یعنی صددرصد نمی شود چون تکلیف روشن است در این صورت عقد معلق نیست . و مثلا قبولی در کنکور احتمالی است حتی اگر خیلی مسلط باشد. یک مثال برای حتمی (که معلق نیست). : مثال: خانه ای را فروختم اگر تا دو ماه دیگر زمستان بیاید (البته با فرض اینکه الان آبان ماه است که این را مؤجل گویند چون تکلیف روشن است و تا دو ماه دیگر صددرصد زمستان می آید. (سؤال کنکور)
مثال برای محال: خانه ام را فروختم اگر تا دو ماه دیگر نوروز بیاید که محال است تا دو ماه دیگر نوروز بیاید و عقد کلا باطل است
نکته: فقها می گویند عقد معلق باطل است، یعنی یکی از شرایط صحت منجز بودن (تنجیز) آن است. اما این نظر در قانون مدنی پذیرفته نشده است (ماده ۱۳۹ق. م).
عقد معلق آن است که تأثیر عقد معلق چیست؟ آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد که این امر دیگر همان معلق علیه است.
در قانون مدنی مدنی دو تا عقد است که معلقش باطل است:
۱- ضمان ( ماده ۱۶۹ ق.م)
۲- نکاح (ماده ۱۰۱۳ ق.م) مثلا مرد می گوید هر وقت وام گرفتم تو را هم می گیرم.
عقد معلق و بررسی شرایط معلق علیه قانون مدنی در مقام بیان اقسام عقود در ماده ۱۸۹ تعریفی از عقود منجز ارائه کرده است که از مفهوم مخالف آن می توان به تعریف عقود معلق دست یافت. تعلیق نقطه مقابل تنجیز است. عقد منجز طبق تصریح قانونگذار آن است که تاثیر آن بر حسب انشا موقوف به امر دیگری نباشد والا معلق خواهد بود. پس از این تعریف برمی آید که عقد منجز عقدی است که در آن ایجاد اثر حقوقی مثلاً در عقد بیع انتقال مالکیت منوط به امری نشده است، درحالی که عقد معلق برعکس آن است یعنی تحقق ماهیت عقد (اثر حقوقی) موقوف بر وقوع امری شده است و در واقع قصد مشترک بدون تحقق آن امر عقد را ایجاد نمی کند.
قانون مدنی در مقام بیان اقسام عقود در ماده ۱۸۹ تعریفی از عقود منجز ارائه کرده است که از مفهوم مخالف آن می توان به تعریف عقود معلق دست یافت. تعلیق نقطه مقابل تنجیز است. عقد منجز طبق تصریح قانونگذار آن است عقد معلق چیست؟ که تاثیر آن بر حسب انشا موقوف به امر دیگری نباشد والا معلق خواهد بود. پس از این تعریف برمی آید که عقد منجز عقدی است که در آن ایجاد اثر حقوقی مثلاً در عقد بیع انتقال مالکیت منوط به امری نشده است، درحالی که عقد معلق برعکس آن است یعنی تحقق ماهیت عقد (اثر حقوقی) موقوف بر وقوع امری شده است و در واقع قصد مشترک بدون تحقق آن امر عقد را ایجاد نمی کند. نکته حائز اهمیت این است که نباید عقد معلق را با عقد مشروط اشتباه گرفت. در عقد مشروط طرفین در ضمن تعهدات اصلی که دارند یکسری تعهدات ضمنی و فرعی را هم برعهده می گیرند که این شرط یا شروط باید صریح و روشن بوده و مشروط علیه ملزم به انجام شرط است والا از طریق دادگاه الزام می شود و در صورت عدم امکان اجرای شرط هم حق فسخ برای مشروط له (کسی که شرط به نفع او است) به وجود می آید. در حالی که در عقد معلق شرط تعلیقی همان طور که ذیلاً بحث خواهد شد امری ممکن الحصول است که وقوع آن برای طرفین محل تردید است. در ضمن طرفین بدون وقوع شرط اصلاً عقدی را اراده نمی کنند و در صورت عدم وقوع شرط نمی توان متعهد را ملزم به انجام شرط کرد. نتیجه اینکه تعلیق موکول کردن عقد به امر دیگری است به طوری که پیش از تحقق امر معلق علیه عقدی به وجود نمی آید در صورتی که شرط امر فرعی متصل به عقد است که تشکیل عقد متوقف بر آن امر فرعی نیست. عقد در زمان انشا محقق می شود و شرط یا آثار آن را با خود به وجود می آورد. حال که اهمیت تحقق امری که عقد بر آن معلق می شود را دانستیم، به نظر خالی از فایده نیست. در این مجال به بررسی اوصاف و شرایطی که این امر (معلق علیه) باید داشته باشد، بپردازیم. همان طور که در تعریف عقد معلق می گوییم عقدی است که در آن ایجاد و انحلال اثر حقوقی منوط به وقوع حادثه خارجی احتمالی می شود. پس بررسی مواردی که باید در لحاظ کردن امری با عنوان معلق علیه رعایت کرد، مفید است. معلق علیه یا شرط تعلیق یکسری اوصاف را باید داشته باشد تا تعلیق واقعی باشد و یکسری شرایطی که اگر رعایت نشوند، عقد اساساً باطل خواهد بود. ابتدا به بحث درباره شرایط دسته اول می پردازیم؛
۱- شرط تعلیق مربوط به وقوع حادثه یی در آینده باشد چرا که عقد معلق چیست؟ اگر شرط به زمان حاضر یا گذشته باشد عقد را معلق نمی کند همین طور اگر در زمان تراضی طرفین رخ داده باشد. حتی اگر طرفین نسبت به وقوع آن جاهل باشند باز هم باید عقد و تعهد را منجز شمرد. اگر طرفین عقد را بر امر واقع شده معلق کنند تعلیق صوری و ظاهری است. همین طور اگر طرفین یقین داشته باشند که شرط تحقق نیافته است تعهد ایجاد نمی شود چرا که طرفین قصد و اراده جدی نداشته اند.
۲- وقوع امر معلق علیه در آینده مشکوک الحصول باشد یعنی طرفین ندانند آیا واقع خواهد شد یا خیر مثل اینکه فروشنده بگوید خانه ام را به تو فروختم اگر در فلان مسابقه( در آینده) برنده شوی. اگر وقوع شرط مورد یقین باشد مثل فرا رسیدن یک روز مشخص در تقویم مثل عید قربان در واقع این یک تعهد موجل است نه معلق. اگر هم شرط در آینده محال باشد تعهد اصلاً از آغاز موجود نمی شود. تعلیق به محال در حکم عدم است.
۳- معلق علیه از شرایط صحت و درستی عقد نباشد؛ قانونگذار برای اینکه عقود به درستی واقع شوند یکسری شرایط را قائل شده است که از جمله ارکان اصلی و داخلی عقود است. در واقع مقنن شکل گیری و ایجاد عقود را منوط به این شرایط اساسی کرده است که اگر یکی از این شروط نباشد اصلاً عقدی ایجاد نمی شود. مثلاً طبق ماده ۱۹۰ قانون مدنی که در مقام بیان شرایط اساسی برای صحت معامله است قصد طرفین و رضای آنها، اهلیت طرفین، موضوع معین که مورد معامله باشد و مشروعیت معامله را ذکر کرده است. حال فرض کنیم تحقق اثر حقوقی معلق شود بر اینکه طرف بالغ و رشید باشد. همان طور که ذکر شد اهلیت طرفین(بلوغ- رشد و عقل) از جمله شروطی است که قانون خود برای صحت معامله ذکر کرده است. باید گفت این نوع تعلیق تنها تاکید بی فایده یی است در باب اجرای قانون و تحصیل حاصل است ولی به هر حال تصریح به آن در لفظ مانعی ندارد اگرچه تعلیق واقعی نیست. عده یی از حقوقدانان که معتقد بر صحت چنین تعلیقی هستند ماده ۷۰۰ قانون مدنی را دلیلی بر تایید نظر خود ذکر می کنند که متن آن بدین شرح است؛ تعلیق ضمان به شرایط صحت آن مثل اینکه ضامن قید کند اگر مضمون عنه مدیون باشد، من ضامنم موجب بطلان آن نمی شود. البته دکتر کاتوزیان معتقدند که این نوع تعلیق مصرح در قانون تعلیق واقعی نیست و در واقع رابطه حقوقی باید قابلیت وقوع بدون شرط را هم دارا باشد و تنها در این صورت است که تعلیق واقعی است. حال به شرایطی که برای اعتبار تعلیق و نفوذ عمل حقوقی منبع تعهد باید رعایت شود، می پردازیم؛
۱- تحقق اثر عقد نباید موقوف بر اراده و خواست مدیون شود. هرگاه در قراردادی تحقق ماهیت عقد منوط به خواست متعهد شود در واقع تعهدی در کار نیست چرا که تکلیف و الزام جوهره تعهد است. برای مثال در قراردادی که تعمیرکار بگوید خانه تو را در ازای فلان مبلغ تعمیر می کنم اگر بخواهم. در واقع این نوع تعلیق، عقد را هم باطل می کند چرا که در آن متعهد اراده جدی به بستن عقد نداشته و این با قصد انشا منافی است و سبب بطلان عقد و سقوط تعهد طرف دیگر می شود. ۲- شرط تعلیقی نباید نامقدور و نامشروع باشد. عهدی که بر امری ناممکن معلق شود، باطل است. خواه آن امر از لحاظ طبیعی ناممکن باشد یا از لحاظ حقوقی مثلاً خانه ام را به تو بخشیدم اگر ماه را به زمین نزدیک کنی یا فرزندت را از ارث آشکارا محروم کنی. ممکن است ایراد شود که قانون مدنی در ماده ۲۳۲ شروط فاسدی را ذکر کرده از جمله آن ناممکن بودن و نامشروع بودن شرط است. در حالی که عقد را فاسد نمی کنند پس چرا در مورد شرط تعلیقی فساد شرط موجب عقد هم می شود. در پاسخ باید گفت در عقد معلق قصد مشترک خواسته است که اصلاً اگر معلق علیه محقق نگشت عقدی به وجود نیاید به بیانی دیگر در این موارد بقای عقد با قصد مشترک طرفین ناسازگار است. پس در این مورد فساد شرط به عقد هم سرایت می کند و اگر قائل به این شویم که تنها شرط فاسد است اما عقد سالم می ماند عقد از قصد پیروی نکرده و این مغایر با اصول است. همین طور است در موردی که عقد به شرطی معلق شود که خلاف نظم عمومی و اخلاق است و در موردی که شرط خلاف مقتضای عقد است یا سبب جهل به عوضین شود برای مثال فروشنده زمینی می گوید زمینم را فروختم به تو اگر بعد از ساخت و ساز در آن یکی از خانه ها را به انتخاب خودم مالک گردم. در عقد معلق چیست؟ این مورد چون مقدار واقعی مورد معامله معلوم نیست جهل در شرط موجب جهل به عوضین هم می شود پس به طریق اولی موقعی که به عنوان شرط تعلقی لحاظ شود عقد را باطل می کند چرا که شرطی که ماهیت عقد بر آن منوط شده است جهت عمده عقد است
مجموعه دفتر وکالت حق گرا
پیشنهاد می گردد در صورتی که با مشکل حقوقی مواجه هستید و قرار است قراردادی را با فرد یا شرکتی منعقد نمایید با مراجعه به یکی از نزدیکترین دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب تهران ، پیگیری موضوع را به وکلای با تجربه ما بسپارید
دیدگاه شما