شاخص داوجونز چیست و چه کاربردی دارد؟
شاخص داوجونز یک میانگین صنعتی از شاخص بورس در آمریکاست که با نماد اختصاری DJI شناخته میشود و نوسانات قیمت ۳۰ شرکت فعال در ایالت متحده آمریکا را نشان میدهد.این شاخص توسط چارلز داو تقریبأ یک قرن پیش تأسیس شد و دقیقأ به همین دلیل است که سرمایهگذاران از این شاخص، برای مقایسه عملکرد خود در بازار سهام استفاده میکنند.داوجونز از سهام چه شرکت هایی تشکیل می شود؟سهام برندهای مشهور آمریکا که در زمینههای امور مالی، نفت و گاز، خدمات عمومی، کالاهای مصرفی، فناوری و مخابرات و مراقبتهای پوستی فعالیت میکنند، یک شاخص وزنی قیمتی را تشکیل میدهند.به این معنا که، سهام شرکتها با ارزش بالاتر، تأثیر بیشتری بر ارزش بازار خواهند داشت و به همین ترتیب، سهام با ارزش پایینتر، ارزش کمتری بر ارزش بازار خواهند داشت. به بیان دیگر سهامی با ارزش و حجم بالاتر، ۷۰ درصد از ارزش بازار را تشکیل میدهد.توجه به این نکته خالی از لطف نیست که، سهام شرکتهایی مانند آمازون، فیسبوک و آلفابت به دلیل وزن بالایی که جریان درآمدیشان طی انجا معاملات در بازار سهام ایجاد میکنند، دراین شاخص لحاظ نمیشوند.کاربردهای شاخص داوجونزعاملی برای نظارت بر شرایط بازار است. چرا که این شاخص، به عنوان یکی از شاخصهای اصلی، درک صحیحی از بازار سهام را برای سرمایهگذاران ایجاد مینماید.ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد. در واقع با خرید این شاخص، میتوانید یک سرمایهگذاری متنوع و با ریسک کم را تجربه کنید.عاملی برای نظارت بر عملکرد سرمایهگذاری است. برای مثال اگر سود حاصل از سبد شما به طور مداوم از داوجونز بیشتر باشد، نشان میدهد که سرمایهگذاری بهینهای را در پیش گرفتهاید و البته برعکس این حالت نیز صادق است.روند آینده سهام، وجوه متقابل و تحلیل شاخص صنعتی داوجونز ETFها را مشخص میکند. در واقع با توجه به ضریب بتا میتوان سنجید که ارزش بازاری سهام یک شرکت در مقابل داوجونز روند افزایشی خواهد داشت و یا کاهشی.یک ایرانی میتواند در شاخص داوجونز سرمایه گذاری کند؟پاسخ شما مثبت است و شما میتوانید برای خرید این شاخص سرمایه گذاری نمایید. البته باید توجه داشته باشید که تحلیل یک سهم با تحلیل یک شاخص بسیار متفاوت است چرا که شاخصها عمومأ به صورت تکنیکالی حرکت نمیکنند و به این ترتیب ریسک سرمایهگذاری برای شما افزایش مییابد.به طور کلی میتوان بیان کرد که داوجونز در بلندمدت تحلیل شاخص صنعتی داوجونز همیشه روند صعودی و مثبتی را تجربه کرده است و البته به دلیل نوسانات بسیار زیاد در طی یک روز، سودهای کلانی را نصیب نوسانگیران حرفهای خود میکند. بنابراین، در صورت تسلط بر بازارهای مالی بینالمللی، سرمایهگذاری در این شاخص، همیشه جذاب خواهد بود.شاخص داوجونز چیست و چه کاربردی دارد؟ / 1
۲ دلیل اصلی صعود قیمت بیت کوین به بالای ۴۱ هزار دلار: این روند تا کجا ادامه خواهد داشت؟
بیتستان: بیتکوین به تازگی توانسته است که روند نزولی خود را تا حد زیادی کنترل کرده و از سطح ۳۰ هزار دلار فاصله بگیرد و وارد کانال ۴۰ هزار دلار شود. به گفتهی کالین وو، رشد بیش از ۲ درصدی شاخص نزدک و رشد بازار نقدی، ۲ دلیل اصلی صعود قیمت بیت کوین به بالای ۴۱ هزار دلار هستند.
۲ دلیل اصلی صعود قیمت بیت کوین به بالای ۴۱ هزار دلار
بیت کوین به بالای سطح ۴۱,۰۰۰ دلار بازگشته است و اتریوم، دومین ارز دیجیتال بزرگ نیز موفق شده که سطح ۳,۰۰۰ دلار را پس بگیرد. کالین وو، نویسندهی شناخته شده در حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال، ۲ مورد را به عنوان دلایل اصلی تغییر روند این ارزهای دیجیتال معرفی کرده که در ادامه خدمتتان معرفی خواهیم کرد.
۱- رشد بیش از ۲ درصدی شاخص نزدک:
بیت کوین اخیراً با شاخص کامپوزیت نزدک (Nasdaq Composite) و شاخص صنعتی داوجونز (Dow Jones Industrial Average) بازار سهام ارتباط نزدیکی داشته است. به گفته کالین وو، روزنامهنگار و وبلاگنویس چینی در حوزه ارزهای دیجیتال، اخیرا شاخص نزدک ۲ درصد رشد کرده و موجب شده که بیتکوین به بالای ۴۱,۴۰۰ دلار برسد.
پلتفرم تحلیل دادههای بلاکچینی Santiment نیز از افزایش بازار سهام به عنوان دلیلی برای افزایش قیمت بیت کوین یاد کرده است. همچنین با شروع افزایش قیمت در روز جمعه، میزان احساسات مثبت معاملهگران کریپتو نسبت به احساسات منفی افزایش پیدا کرد.
۲- افزایش بازار نقدی:
به بازاری که برای انجام فوری معاملات، شامل خرید و فروش داراییها ایجاد شده است، بازار نقدی گفته میشود. کالین وو در توییتی نوشت، بیتکوین و اتریوم در ۲۴ ساعت گذشته به ترتیب ۱۲ و ۶ درصد افزایش داشتهاند، اما سایر ارزهای دیجیتال رشد زیادی تجربه نکردند.
این در حالی است که دادههای موجود در CoinMarketCap نشان میدهند برخی از آلتکوینها افزایش قیمت خوبی داشتند، مانند: Near Protocol (15/50 درصد)، Decentraland (MANA) (13/20 درصد)، LEO (22/66 درصد) و SAND (17/67 درصد)
با این حال، وو میگوید که محرک احتمالی افزایش قیمت بیتکوین و اتریوم، بازار نقدی بوده است، نه بازار مشتقات کریپتو. او دادههایی را به اشتراک گذاشته که نشان میدهند در ۲۴ ساعت گذشته، حجم نقدینگیهای آتی بیتکوین تنها ۱۰۰ میلیون دلار بوده و ۹۰ میلیون دلار از اوراق بهادار نقد شده، یعنی این که بازار مشتقات تحلیل شاخص صنعتی داوجونز نسبتاً آرام و بدون تغییرات خاصی بوده است.
پیش بینی پیتر شیف در مورد قیمت بیت کوین:
پیتر شیف یکی از بنیانگذاران SchiffGold و دوستدار طلا، در مورد افزایش قیمت بیتکوین به بالای ۴۱,۰۰۰ دلار اظهار نظر کرده است. او در توییتی نوشت که این ممکن است آخرین فرصت برای خرید بیتکوین در بالای سطح ۴۰,۰۰۰ دلار باشد.
پیش از این، در توییتر اعلام کرده بود که انتظار دارد بیتکوین به زیر ۳۰,۰۰۰ دلار سقوط کند و سپس با یک سقوط وحشتناک و غیر منتظره، به پایینترین سطح یعنی ۱۰,۰۰۰ دلار برسد.
درباره تئوری داو ( dow jones theory )
تئوری داو یک رویکرد برای توسعه معاملهگری است که توسط چارلز داو تهیه شده است. چارلز داو و شریک تجاریاش ادوارد جونز در سال ۱۸۸۲ شرکت داوجونز را تأسیس کردند. اکثر تکنسینها و دانشجویان بازار معتقدند بیشتر آنچه که ما امروزه تحلیل تکنیکال مینامیم، منشا آن در نظریههایی است که برای اولین بار توسط داو مطرح شده است. بیشتر تحلیلگران ایدههای اصلی داو را می شناسند و آنها را به کار میگیرند.
در ۳ ژوئیه ۱۸۸۴، داو اولین میانگین سهام بورس را که متشکل از قيمت نهایی یازده شرکت بود را منتشر کرد؛ این یازده شرکت از ۹ شرکت راه آهن و دو شرکت تولیدی تشکیل میشدند. داو احساس کرد که این یازده سهام نشانهی خوبی از سلامت اقتصادی کشور است.
در سال ۱۸۹۷، داو تعیین کرد که دو شاخص جداگانه بهتر می توانند این سلامت را نشان دهند: یکی شاخص دوازدهگانهی شرکتهای صنعتی که به شاخص میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) معروف است و دیگری شاخص بیست شرکت راه آهن که به شاخص میانگین حمل و نقل داوجونز (DJIT) معروف است. سال بعد در سال ۱۹۲۸ تعداد شرکتهای مؤثر در شاخص صنعت به عدد ۳۰ تحلیل شاخص صنعتی داوجونز رسیدند. سردبیران وال استریت ژورنال این لیست را در سالهای بعد چندین بار به روز کردند.
داو در سال ۱۹۰۲ درگذشت و پیش از مرگش کتابی در مورد تئوری خود ننوشت. اما، چندین نفر از پیروان ایدههای وی اقدام به گرداوری و انتشار سرمقالههای وی کردند که از این میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«فشارسنج بازار سهام» از ویلیام.پی.همیلتون (۱۹۲۲)
«تئوری داو» از رابرت رنا (۱۹۲۳)
«چگونه به بیش از ۱۰ هزار سرمایهگذار در سودآوری سهام کمک کردم» جورج شفر (۱۹۶۰)
«تئوری داو امروز» ریچارد راسل (۱۹۶۱)
داو معتقد بود که بورس اوراق بهادار به عنوان یک کل، معیار قابل اعتمادی برای شرایط کلی تجارت در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کلیت بازار، میتوان شرایط آن را به دقت ارزیابی کرد. البته این نظریه در تاریخ بیش از ۱۰۰ ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است اما همچنان زیربنا و پایه اصلی نظریات تجزیه و تحلیل بازار است.
در اینجا تحلیل شاخص صنعتی داوجونز شش اصل اساسی تئوری داو شرح داده خواهد شد:
۱-همه چیز در بازار (قیمت) لحاظ شده است
نظریه داو شبیه نظریه بازار کارآمد (EMH) عمل میکند زیرا بیان میکند که قیمت داراییها، تمام اطلاعات موجود در بازار را دربرمیگیرد. این رویکرد نقطه مقابل اقتصاد رفتاری است.
بر اساس این نظریه پتانسیل درآمد ، مزیت رقابتی ، صلاحیت مدیران وتمام عوامل و موارد دیگر در بازار قیمت گذاری شده است ، حتی اگر همه افراد از همه یا هر یک از این جزئیات اطلاع نداشته باشند. در یک برداشت دقیقتر حتی میتوان گفت تمام رویدادهای آینده نیز در قیمت لحاظ شدهاند.
۲- در بازار سه روند اصلی وجود دارد
روند صعودی از دیدگاه داو این گونه تعریف می شود: هرگاه قیمت در یک موج صعودی بالاتر از موج صعودی پیش از خودش قرار گیرد یا قیمت در یک موج نزولی بالاتر از موج نزولی پیش از آن قرار گیرد یا به عبارت سادهتر کفها بالاتر از کفهای قبلی و سقفها بالاتر از سقفهای قبلی قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت. در واقع روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و برعکس این حالت مجموعهای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی مینامیم. در یک روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است. این تعریف داو، اساس تحلیل روندهاست.
از نظر داو یک روند شامل سه روند دیگر است: روند اولیه؛ روند ثانویه؛ روند کوچک که میتوان آنها را به: جریان، موج و سطح ناهموار دریا تشبیه کرد.
روند اولیه نشاندهندهی جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل میکنند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند. هر جریان که بتواند روند خود را به قیمتها تحمیل کند به عنوان روند غالب در نظر گرفته میشود. به عقیده داو روندهای اولیه میتوانند تا سالها ادامه پیدا کنند. اما قیمتها نمیتوانند یک مسیر را به صورت خطی طی کنند و هر چند مدت یکبار نیاز به اصلاح دارند. اصلاح قیمتها در روند ثانویه رخ میدهد. این اصلاحهای قیمتی معمولا به اندازه یک سوم تا دوسوم جریان اصلی صورت میگیرد و بین ۳ هفته تا ۳ ماه به طول میانجامند. روندهای کوچک نیز نشان دهنده نوسانات در روند ثانویه هستند که معمولا کمتر از ۳ هفته به طول میانجامند.
٣. روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند
داو توجه خود را به روندهای اصلی یا عمده متمرکز کرد. وی معتقد بود این روند معمولا در سه مرحلهی مجزا صورت می گیرد، مرحلهی انباشت (جمع کردن سهم در بازار)، مرحلهی ورود عموم مردم و مرحلهی توزیع (فروش سهم توسط سرمایهگذاران بزرگ).
مرحله انباشت بیانگر خرید آگاهانه از سوی سرمایهگذاران مستعد است. اگر روند قبلی رو به کاهش بود، در این مرحله این سرمایهگذاران میدانند که بازار اخبار «بد» را جذب کرده است و چیزی تا شروع صعود بعدی نمانده است.
مرحله ی مشارکت عمومی، جایی که اکثر تحلیلگران تکنیکال شروع به مشارکت و خرید سهام می کنند. این مرحله هنگامی اتفاق میافتد که قیمتها به سرعت در حال افزایش هستند و وضعیت تجاری بهبود مییابد.
مرحله ی توزیع یا فروش توسط سرمایهگذارن حرفه ای زمانی اتفاق میافتد که روزنامهها شروع به چاپ داستانهایی میکنند که به طور فزاینده به سیر صعودی بازار کمک میکند. وقتی اخبار اقتصادی بهتر از همیشه است؛ و هنگامی که حجم سفته بازی و مشارکت عمومی افزایش می یابد.
در پایان، همان سرمایهگذاران آگاه که اواخر رکود بازار شروع به جمع آوری سهام از بازار کردند (هنگامی که هیچ کس قصد خرید نداشت) قبل از اینکه کس دیگری شروع به فروش کند، شروع به عرضه می کنند. در واقع این اصل از تئوری داو بنیان و شالوده تئوری امواج الیوت است.
۴-شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند
داو اعتقاد داشت که هیچ سیگنال مهمی از بازار نمیتوان گرفت مگر اینکه دو شاخص، این سیگنال را تایید کنند. برای همین دو تحلیل شاخص صنعتی داوجونز شاخص حمل و نقل و صنعت را جداگانه در نظر گرفت. وی معتقد بود تا زمانی که این دو میانگین یکدیگر را تایید نکردهاند نمیتوان تغییر روند را تایید شده دانست. البته داو اعتقاد نداشت که سیگنالها باید همزمان رخ دهند اما دریافت که هرچه زمان بین دو سیگنال تایید کوتاهتر باشد، به معنای تایید قویتر است.
۵-حجم باید روند را تأیید کند
داو حجم را به عنوان عاملی ثانویه اما مهم در تأیید سیگنالهای قیمت به رسمیت می شناسد. به عبارت ساده، حجم باید در جهت روند اصلی افزایش یابد. در روند صعودی اصلی، با افزایش قیمت ها، حجم معاملات افزایش می یابد و در اصلاحها با کاهش قیمت ها حجم کاهش مییابد. در روند نزولی، با کاهش قیمت و ادامه روند نزولی، باید حجم آن افزایش یابد.
۶-یک روند تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکند ادامه مییابد
داو این ایده را نیز از قوانین فیزیک گرفته است که میگوید یک شی تا زمانی که توسط نیروهای خارجی مجبور به تغییر جهت نشود، تمایل به ادامه حرکت در همان مسیر اولیه را دارد. به عبارت دیگر تا زمانی که اندیکاتورها و میانگینها تغییر جهت روند را به طور قطعی تایید نکردهاند، فرض بر این است که روند فعلی ادامه پیدا خواهد کرد.
چند تبصره خاص:
قیمتهای پایانی و خطوط دامنه
داو صرفا به قیمتهای پایانی اعتماد داشت و هیچ ارزشی برای نوسانات روزانه شاخص قائل نبود. وی معتقد بود تنها قیمتهای پایانی میتوانند روند را تایید کنند، نه نوسانات قیمتی.
سیگنالها و شناسایی روندها
یکی از جنبههای دشوار پیادهسازی نظریه داو، شناسایی دقیق روند است. به یاد داشته باشید که یک دنبال کنندهی نظریه داو صرفا با جهت کلی بازار معامله میکند، بنابراین بسیار مهم است که نقاطی را که در آن جهت تغییر میکند، شناسایی کند.
از دیگر جنبه های نظریه داو این است که قیمت گاهی در یک محدودی افقی با روندی خنثی حرکت میکند و اصطلاحا در حال تثبیت قیمت یا کفسازی است؛ این حرکت تا زمانی که یکی از دو خط روند صعودی یا نزولی را بشکند ادامه خواهد یافت و پس از آن قیمتها با توجه به اینکه کدام خط روند را شکسته اند در همان جهت حرکت میکنند. برای مثال اگر پس از مدتی نوسان قیمت در یک محدوده با دامنه ی کم (اصطلاحا محدوده رینج) قیمت خط روند صعودی را بشکند احتمالا در آستانه یک روند نزولی هستیم. (دقت شود که برای رسم خطوط روند صعودی، کف ها را به هم وصل میکنیم و برای روند نزولی سقف ها را)
بازگشت روند
برگشت و تغییر در روند اولیه زمانی رخ میدهد که بازار نتواند دو قله پیاپی را در جهت روند اصلی ایجاد کند. برای یک روند صعودی، هنگامی که قیمت نتواند از قله پیشین خود فراتر روند و سپس نتواند بالاتر از کف پیشین خود متوقف شود و از کف پیشین پایینتر برود ، برگشت روند رخ میدهد. همچنین برای یک روند نزولی، هنگامی که بازار دیگر نتواند از پایینترین کف خود، پایینتر رود و سپس از سقف قبلی خود نیز فراتر برود، روند نزولی معکوس شده است.
تحلیل شاخص های داوجونز،اونس طلا،نفت برنت،پوند انگلیس/آیا بحران نزدیک است؟
ابتدا به تحلیل بلندمت وکلی داوجونز میپردازیم که به علت ظهور بیماری کرونا وریزش نفت شاخص به شدت دچار ریزش شد ،حمایتهای قرمز رنگ رو میبیند که اعتبارشون از 2017 گرفته اند وهمچنان جزو حمایت های شکسته نشده داوجونز محسوب میشوند پیش بینی ما بازگشت داوجونز ورشد 40 درصد شاخص داوجونز تا خط ابی رنگ رسم شده میباشد.
نفت برنت درپایین ترین حالت ممکنه در دهه اخیر قرار گرفته است،حمایت 27 دلاری که اعتبارشان را از سال 2003 تا کنون دارند یکی ازمهم ترین سطوح حمایتی محسوب میشود،پیش از این نفت حمایت 40 دلاری که اعتبارش از 2008 میلادی میگرفت دروزهای اخیر شکسته بود،
اما پیش بینی ما از نفت رشد این نماد ورسیدن به سطوح 86 ،108، و 127 دلاری است ولی اگر نفت سطح 27 دلاری خودرا به پایین بشکند اوضاع تلخی میتوان متصور بود وان رقم 10 دلار برای هربشکه است!قاعدتا غول های نفتی هرگز نخواهند گذاشت نفت این سطح راازدست بدهد پس سناریو اول بسیار محتمل خواهد بود زیر استخراج نفت درصورتی برای امریکا ارزش اقتصادی دارد که رقمی بالای 60 الی 65 دلار برای هربشکه باشد.
اما پوند انگلیس پس از برگزیت چه سرنوشتی دارد؟
پوند یک سطح حمایتی معتبر از سال های 2016 دارد که تاکنون شکسته نشده ،روند پوند درهفته اخیر بهشدت صعودی بوده،پیش بینی ما این است که پوند به خطوط زرد وآبی خواهد رسید ورشد بزرگی را تجربه خواهد کرد درواقع انتظارما این است که پوند به سطوح افزایشی ابتدای 2016 میلادی برسد.
طلا بعد ازشکست سطوح پی درپی مقاومتی خود این بار سطح 1715 دلاری درا درپیش دارد واگر بتواند ازاین سطح گر کند لمس 1915 دلار دور از ذهن نخواهد بود، سقوط شاخص های بورس ایالات متحده وناامیدی از رشد این شاخص ،افزایش قیمت طلا را درپی داشته است باید دید ایا طلا از 2000 عبور میکند ودنیا وارد یک بحران میشود؟
تحلیل بنیادی بازارهای مالی ۲۰ مهر ۱۴۰۰
▪️در غیاب انتشار داده های اقتصاد کلان با اهمیت ، ریسک ها محرک اصلی حرکت بازار در آغاز هفته بودند. در حالی که شاخص های اصلی سهام در ایالات متحده پس از گذراندن چند ساعت اول جلسه معاملاتی در منطقه مثبت به سمت منفی ها رفتند، شاخص دلار آمریکا مجدداً جایگاه خود را بازیابی کرد و ۰.۲۷ درصد در روز دوشنبه افزایش یافت.با توجه به تعطیلی بانک ها در کانادا و آمریکا حجم معاملات به حداقل رسیده بود.
▫️ریسک گریزی معامله گران بار دیگر در ساعات معاملاتی آسیا در روز سه شنبه خود را نشان داد زیرا Nikkei 225 و بورس شانگهای هر دو بیش از ۱ درصد سقوط کردند. امروز ، نظرسنجی ZEW شاخص تمایلات اقتصادی برای منطقه یورو و آلمان و داده های فرصت های شغلی اشتغال نشده ایالات متحده را در تقویم اقتصادی را داریم. با این وجود ، احتمالاً معاملهگران قبل از گزارش اصلی تورم آمریکا درروز چهارشنبه بر روی بازار تمرکز خواهند کرد.
▪️وال استریت: S&P 500 روز دوشنبه ۰.۶۹ درصد و شاخص میانگین صنعتی داوجونز ۰.۷۲ درصد کاهش یافت. به نظر می رسد علاوه بر گزارش مشاغل ناامیدکننده روز جمعه ، نگرانی های جدید در مورد عدم پرداخت وام از سوی توسعه دهندگان املاک چینی نیز باعث شده است که فعالان بازار موضعی محتاطانه اتخاذ کنند. بانکهای بزرگ آمریکایی از جمله بانک آمریکا ، JPMorgan Chase و Citigroup گزارش درآمدهای سه ماهه سوم را در اواخر هفته منتشر خواهند کرد.
▫️افزایش مجدد ارزش دلار در نیمه دوم روز ، جفت ارز EUR/USD را مجبور کرد در روز دوشنبه در محدوده منفی بسته شود. این جفت ارز در فاصله یکسانی از پایین ترین سطح ۱۵ ماهه خود در ۱.۱۵۲۹ قرار دارد.
▪️جفت ارز USD / JPY در بالاترین سطح خود از اواخر ۲۰۱۸ قرار دارد و به دنبال تثبیت بالا ۱۱۳.۰۰ در روز سه شنبه است. پس از افزایش بیش از ۱۰ درصدی در هفته قبل ، بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله خزانه داری ایالات متحده به بالاترین سطح چهار ماه گذشته ۱.۶۳۶٪ رسید و باعث صعود USD/JPY شد.
▫️جفت ارز GBP/USD نسبت به گزارش اشتغال انگلستان که نشان می دهد نرخ بیکاری انگلستان در آگوست به ۴.۵ درصد کاهش یافته است ، واکنش ناچیزی نشان می دهد و همچنان در حدود ۱.۳۶۰۰ حرکت می کند. جزئیات بیشتر نشان داد که نرخ دستمزد و پاداش ۷.۲ درصد سالانه افزایش یافته است.
▪️طلا برای دومین روز معاملاتی متوالی در محدوده بسیار محدود بالای ۱۷۵۰ دلار در نوسان بود. داده های شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) روز چهارشنبه از ایالات متحده می تواند کاتالیزور بعدی برای XAU/USD باشد.
▫️جفت ارز های AUD/USD و NZD/USD هر دو موفق شدند در روز دوشنبه با افزایش قیمت کالاها ، به ویژه مس ، روند مثبتی را پیش بگیرند
دیدگاه شما