نسبت سرمایه در گردش چیست؟


دوره گردش موجودی کالا

دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. برای محاسبه این نسبت ابتدا به توضیح مفهوم گردش موجودی کالا یا دفعات گردش کالا می‌پردازیم.

گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت، در یک بازه زمانی مشخص (به‌عنوان‌مثال یک سال مالی) چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.

درنتیجه مفهوم دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی موردنیاز برای اینکه یک کالای ساخته‌شده، فروخته شود را نمایش می‌دهد.

نحوه محاسبه نسبت:

به‌منظور محاسبه نسبت گردش موجودی کالا باید به شیوه زیر عمل نماییم:

دفعات گردش کالا:بهای تمام شده کالای فروش رفته تقسیم بر متوسط موجودی کالا

متوسط موجودی کالا : (موجودی انتهای دوره + موجودی ابتدای دوره ) تقسیم بر ۲

موجودی کالا در ابتدا و انتهای دوره و همچنین بهای تمام‌شده کالای فروش رفته از صورت سود و زیان قابل‌استخراج است.

دوره گردش کالا:۳۶۰ تقسیم بر دفعات گردش کالا

تجزیه و تحلیل نسبت:

– بالا بودن نسبت دوره گردش کالا، به دلایل زیر اتفاق می‌افتد:

فروش شرکت نسبت به موجودی کالا، افزایش بیشتری داشته و شرکت از کارایی عملیاتی بالایی برخوردار است.

سرمایه‌گذاری‌ شرکت در موجودی کالا کاهش‌یافته است.

چرخه عملیاتی تبدیل مواد و موجودی کالا به وجه نقد، کوتاه است.

دوره رکود موجودی کالا در انبار کوتاه است.

پایین بودن نسبت گردش موجودی کالا به دلایل زیر اتفاق می‌افتد:

نگهداری میزان زیادی از موجودی‌ کالا در شرکت (انبار شدن کالاها)

  • – پایین بودن سطح فروش در شرکت

بالا بودن هزینه‌های نگهداری موجودی کالا در شرکت

احتمال بروز مشکل در تأمین مالی شرکت به دلیل پیش‌بینی پایین بودن وجوه نقد آن

ایجاد خط تولید جدید و عدم تبلیغات برای فروش محصولات آن.

نام کالا = کارتن

دوره محاسبه = ۶ ماهه

موجودی ابتدای دوره = ۳۵۰ عدد

موجودی انتهای دوره = ۴۶۰ عدد

متوسط موجودی = / ۲ (۴۶۰+۳۵۰) = ۴۰۵

کل خروجی طی دوره = ۱۵۰۰۰ عدد

محاسبه ITR = کل خروجی طی دوره / متوسط موجودی طی دوره

هر چه عدد ITR بزرگ تر باشد کالا پر گردش تر است .

ITR بیان می‌کند که این کالا چندبار در انبار گردش داشته است.

حالا با یک روش دیگه هم میتونید دوره‌های پر و خالی شدن کالا در انبار را هم محاسبه کنید

برای هر کسب و کاری، هزینه سرمایه یکی از اجزای مهم حسابداری و تحلیل مالی محسوب می‌شود. برای کسب و کارهایی که با موفقیت امور مالی خود را مدیریت می کنند، هزینه سرمایه باید کمترین میزان ممکن باشد. در ادامه این مطلب در مورد هزینه سـرمایه و اهمیت آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. همچنین فرمول محاسبه هزینـه سرمایه را با ذکر چند مثال توضیح می‌دهیم تا شما نیز بتوانید برای کسب و کار خود، هزینه سرمایه‌تان را حساب کنید.

سرمایه معنای بسیار گسترده ای دارد و می تواند شامل هر چیزی باشد که به صاحبش ارزش یا منفعت می‌بخشد. برای مثال، یک کارخانه و ماشین آلات آن، مالکیت معنوی مانند حق ثبت اختراع یا دارایی‌های مالی یک کسب و کار یا یک فرد را باید سرمایه در نظر گرفت. هرچند می‌توان خود پول را به عنوان سرمایه تعریف کرد، اما سرمایه اغلب با پول نقدی مرتبط است که برای مقاصد تولیدی یا سرمایه گذاری به کار گرفته می‌شود.


سرمایه همان پولی است که یک کسب و کار در اختیار دارد تا برای پیشبرد فعالیت‌ها و عملیات روزانه خود بپردازد و رشد آینده خود را تأمین کند.

به طور کلی، سرمایه یک جزء حیاتی برای اداره یک کسب و کار و تضمین کننده رشد آن کسب و کار در بلندمدت است. سرمایه یک کسب و کار ممکن است از عملیات تجاری آن حاصل شود یا از طریق قرض یا فروش سهام تامین شود. هنگام بودجه بندی، همه کسب و کارها، فعال در هر حوزه‌ای و در هر اندازه‌ای، معمولاً بر سه نوع سرمایه تمرکز می‌کنند: سرمایه در گردش، سرمایه سهام و سرمایه قرضی. در صنایع مالی، یک کسب و کار سرمایه تجاری خود را به عنوان جزء چهارم شناسایی می‌کند.

هزینه سرمایه چیست؟

منظور از هزینه سرمایه میزان بازدهی یا بازگشت سرمایه‌ای است که یک شرکت از یک سرمایه گذاری خاص انتظار دارد تا ارزش مصرف منابع را داشته باشد. به عبارت دیگر، هزینه سرمایه، نرخ بازگشت یک نسبت سرمایه در گردش چیست؟ سرمایه را برای ترغیب سرمایه گذاران برای تامین مالی یک پروژه تعیین می‌کند.

هزینه سرمایه برای محاسبه حداقل بازدهی یک شرکت به کار می‌رود که برای توجیه انجام یک پروژه بودجه ریزی سرمایه، مانند ساخت یک کارخانه جدید، ضروری است. اصطلاح “هزینه سرمایه” توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران استفاده می‌شود، اما همیشه ارزیابی این موضوع است که آیا یک تصمیم پیش بینی شده می‌تواند با هزینه آن توجیه شود یا خیر. سرمایه گذاران همچنین ممکن است از این اصطلاح برای اشاره به ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری در رابطه با هزینه و خطرات آن استفاده کنند.

هزینه سرمایه تا حد بسیار زیادی به نوع تامین مالی شرکت‌ها بستگی دارد. یک شرکت یا کسب و کار می‌تواند از طریق وام، اعتبار و یا از طریق فروش سهام سرمایه خود را تامین کند. با این حال، اکثر شرکت‌ها ترکیبی از روش‌های مختلف تامین مالی را به کار می‌گیرند. بنابراین هزینه سرمایه، از میانگین موزون تمام منابع مالی یک شرکت حاصل می‌شود.


منابع هزینه سرمایه

معمولا، منبع سرمایه به کار گرفته شده توسط شرکت‌ها از این چهار طریق حاصل می‌شود:

سرمایه حاصل از فروش سهام

سرمایه سهام ترجیحی

چرا هزینه سرمایه اهمیت دارد؟

بیشتر کسب و کارها برای رشد و توسعه خود تلاش می‌کنند و ممکن است گزینه‌ها و راه‌های زیادی را امتحان کنند: گسترش و توسعه یک کارخانه، حذف کردن یک رقیب، ایجاد یک محصول یا سرویس جدید، ایجاد و راه اندازی شعب بیشتر و بزرگ‌تر و… . قبل از اینکه شرکت در مورد هر یک از این گزینه ها تصمیم بگیرد، هزینه سرمایه برای هر پروژه پیشنهادی را تعیین می‌کند.

تعیین هزینه سرمایه نشان می‌دهد که چقدر طول می‌کشد تا هزینه‌های یک پروژه تسویه شوند و در آینده، چقدر قرار است به صاحبان شرکت و سهامداران آن سود بدهد. البته چنین پیش بینی‌هایی همیشه تخمینی هستند. اما در هر صورت، هر شرکت و کسب و کاری باید از یک روش و قاعده منطقی برای انتخاب بین گزینه‌ها پیروی کند.

از دیدگاه یک سرمایه گذار، هزینه سرمایه ارزیابی میزان بازدهی است که می‌توان از خرید سهام یا هر سرمایه گذاری دیگری انتظار داشت. این یک مقدار تخمینی است و ممکن است شامل بهترین و بدترین احتمالات باشد. یک سرمایه گذار ممکن است به نوسانات (بتا) نتایج مالی یک شرکت نگاه کند و نتیجه بگیرد که آیا هزینه سرمایه گذاری در این سهام با بازده احتمالی آن توجیه می‌شود یا خیر.

به طور خلاصه، اهمیت هزینه سرمایه را می‌توان در این موارد خلاصه کرد:

هزینه سرمایه بر تصمیم گیری مدیران شرکت برای سرمایه گذاری تأثیر می‌گذارد.

هزینه سرمایه بر ارزش گذاری شرکت تأثیر می‌گذارد. شرکت‌هایی که هزینه سرمایه آن‌ها روبه رشد و افزایش است می‌توانند ریسک‌های بالاتر و ارزش کمتری داشته باشند.

هزینه سرمایه نرخ تنزیل شرکت را تعیین می‌کند. تحلیلگران مالی اغلب از میانگین موزون هزینه سرمایه برای تعیین نرخ تنزیل جریان‌های نقدی آتی شرکت در تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) استفاده می‌کنند.


تفاوت هزینه سرمایه با نرخ تنزیل

هزینه سرمایه و نرخ تنزیل تا حدودی مشابه هستند و به همین دلیل اغلب به جای یکدیگر استفاده می‌شوند. اما این دو اصطلاح تفاوت‌هایی نیز با هم دارند. هزینه سرمایه اغلب توسط بخش مالی و حسابداری یک شرکت محاسبه می‌شود و توسط مدیریت برای تعیین نرخ تنزیل (یا نرخ مانع) استفاده می‌شود. نرخ تنزیل نقطه‌ای است که باید شکسته شود تا یک سرمایه گذاری توجیه منطقی داشته باشد.

هزینه سرمایه یک محاسبه نسبتاً ساده از نقطه سر به سر یک پروژه است. با استفاده از محاسبه هزینه سرمایه، تیم مدیریت نرخ تنزیل را تعیین می‌کند. در واقع، از طریق محاسبه هزینه سرمایه و نرخ تنزیل، مدیران تصمیم می‌گیرند که آیا یک پروژه می‌تواند به اندازه کافی بازدهی داشته باشد که نه تنها هزینه‌های آن را بازپرداخت کند، بلکه به سهامداران شرکت نیز سود برساند.

مفهوم هزینه سرمایه اطلاعات کلیدی است که برای تعیین نرخ مانع یک پروژه استفاده می‌شود. شرکتی که یک پروژه بزرگ را آغاز می‌کند باید بداند که پروژه باید چقدر پول تولید کند تا هزینه‌های راه اندازی و اجرای آن را جبران کند و سپس به تولید سود برای شرکت ادامه دهد.


مولفه های هزینه سرمایه

هزینه سرمایه از سه مولفه یا عنصر اصلی تشکیل می‌شود:

بازده ریسک صفر

بازده ریسک صفر در مورد نرخ بازگشت مورد انتظار، در زمانی صحبت می‌کند که یک پروژه هیچ ریسک مالی یا تجاری نداشته باشد.

پاداش در ازای ریسک تجاری

ریسک تجاری با تصمیمات بودجه بندی سرمایه‌ای که یک شرکت برای فرصت‌های سرمایه گذاری خود اتخاذ می‌کند، تعیین می‌شود. بنابراین، اگر شرکتی پروژه‌ای را انتخاب کند که دارای ریسک بیش از حد معمول باشد، بدیهی است که تأمین‌کنندگان سرمایه نرخ بازدهی بالاتری را نسبت به نرخ معمولی می‌خواهند یا تقاضا می‌کنند.

بنابراین میزان پاداش در ازای ریسک نقش مهمی در محاسبه هزینه سرمایه ایفا می‌کند، زیرا هزینه سرمایه را افزایش می‌دهد. اما این پاداش باید چقدر باشد؟ این بستگی به تصمیم‌گیری مدیران در انتخاب پروژه شرکت دارد و حتی شاید ربطی به اهداف و مقاصد شرکت و اینکه چقدر می‌خواهند پروژه ارزش بازار خود را افزایش دهد نداشته باشد.

پاداش در ازای ریسک مالی

ریسک مالی با الگوی ساختار سرمایه شرکت مرتبط است. در اینجا، پاداش به حجم بدهی‌هایی که شرکت بر ذمه دارد وابسته است. هر چه سرمایه حاصل از دیون و بدهی‌های یک شرکت بیشتر باشد (در مقایسه با شرکتی که بدهی نسبتاً پایینی دارد) در معرض ریسک بیشتری نیز خواهد بود.


نحوه محاسبه هزینه سرمایه

هر شرکتی، در هر حوزه و صنعتی که فعالیت می‌کند، میانگین هزینه سرمایه متفاوتی دارد. طبق تحقیقاتی که در دانشکده کسب و کار استرن نیویورک انجام شد، در صنعت ساخت و ساز، هزینه سرمایه بالایی لازم است، چیزی حدود 6.35 درصد. در حالی که در حوزه خرده فروشی مواد غذایی، هزینه سرمایه رقم نسبتا کوچکی است، چیزی حدود 1.98 درصد.

برای محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC)، ابتدا باید هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنید که با فرمول‌های نسبت سرمایه در گردش چیست؟ زیر به دست می‌آیند:

1- هزینه بدهی

هزینه بدهی به نرخ بهره پرداخت شده برای هر بدهی مانند وام مسکن و اوراق قرضه اشاره دارد. هزینه بهره، سود پرداختی به بدهی جاری است.


در اینجا، هزینه بدهی برابر است با کل بدهی تقسیم بر هزینه بهره ضربدر 1 منهای نرخ مالیات حاشیه ای.

2- هزینه حقوق صاحبان سهام

هزینه حقوق صاحبان سهام به این موضوع اشاره دارد که آیا بازگشت سرمایه لازم و مدنظر شرکت از یک سرمایه گذاری معین حاصل شده است یا خیر. همچنین، هزینه حقوق صاحبان سهام نشان دهنده میزان تقاضای بازار در ازای مالکیت دارایی و در نتیجه حفظ ریسک مالکیت است.

هزینه حقوق صاحبان سهام توسط مدل قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM) تقریب زده می‌شود:


Rf همان نرخ بازگشت بدون ریسک است.

Rm نرخ بازگشت بازار است.

و بتا، میزان برآوردشده ریسک یا نوسانات ارزش است.

3- میانگین موزون هزینه سرمایه

هزینه سرمایه بر مبنای میانگین موزون هزینه بدهی (WACC) و هزینه حقوق صاحبان سهام استوار است.


E ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت است.

D ارزش بازار دیون و بدهی‌های شرکت است.

V مجموع E و D است.

Re هزینه حقوق صاحبان سهام است.

Rd هزینه بدهی است.

و Tc نرخ مالیات بر درآمد است.

نمونه هایی از هزینه سرمایه

همان طور که گفتیم، هزینه سرمایه در صنایع مختلف متفاوت است. برای مثال، در میان شرکت‌های داروسازی و بیوتکنولوژی و پزشکی، تولیدکنندگان فولاد، شرکت‌های نرم‌افزار اینترنتی و شرکت‌های نفت و گاز یکپارچه هزینه سرمایه بالاست. این صنایع تمایل دارند سرمایه‌گذاری قابل توجهی به بخش‌های تحقیق، توسعه، تجهیزات و ایجاد و راه اندازی کارخانه‌ اختصاص دهند.

از جمله صنایعی که هزینه سرمایه کمتری دارند می‌توان به بانک‌های پول محور، شرکت‌های برق، موسسات سرمایه‌گذاری املاک و مستغلات و شرکت‌های تامین انرژی آب و برق اشاره کرد. چنین شرکت‌هایی ممکن است به تجهیزات کمتری نیاز داشته باشند یا شاید از جریان‌های نقدینگی کاملا ثابت بهره ببرند.

شرکت‌هایی که به طور کارآمد و موثر عمل می‌کنند باید هزینه سرمایه کمتر یا برابر با رقبای خود در همان صنعت داشته باشند. در اینجا، چند مثال برای روشن کردن هزینه سرمایه و نحوه محاسبه آن مطرح می‌کنیم:

شرکت نیوهومز در صنعت املاک و سرمایه گذاری در این حوزه فعالیت می‌کند و در حال تجزیه و تحلیل بازسازی آشپزخانه و حمام در 25 خانه آپارتمانی است. هزینه بازسازی این 25 آپارتمان 30 میلیون دلار خواهد بود و پیش بینی می‌شود برای پنج سال آینده، سالانه 5 میلیون دلار به نفع شرکت صرفه جویی شود. اما این ریسک جزئی نیز وجود دارد که بازسازی خانه‌های جدید نتواند کل 5 میلیون دلار در سال را به نفع شرکت ذخیره و صرفه جویی کند. از طرف دیگر، نیوهومز می‌تواند روی اوراق قرضه پنج ساله سرمایه‌گذاری کند که همان میزان ریسک را دارد و بازدهی 10 درصدی در سال دارد.

انتظار می‌رود که پروژه نوسازی 16٪ در سال (5,000,000 دلار الی 30,000,000 دلار) بازدهی داشته باشد. پس پروژه نوسازی، نسبت به اوراق قرضه پنج ساله، سرمایه گذاری بهتری محسوب می‌شود، زیرا نرخ بازگشت موردنظر شرکت از 10 درصد عبور می‌کند و این میزان، از سرمایه گذاری در هر جای دیگری، برای شرکت نیوهومز سود بیشتری به همراه می‌آورد.

شرکت Gold که تازه تأسیس شده است برای خرید دفتر و تجهیزات لازم برای انجام کار خود نیاز به جذب 1.5 میلیون دلار سرمایه دارد. این شرکت 800000 دلار اول را با فروش سهام تامین می‌کند. سهامداران تقاضای بازگشت 5 درصدی سرمایه گذاری خود را دارند، بنابراین هزینه حقوق صاحبان سهام 5 درصد است.

در گام بعدی، این شرکت 700 اوراق قرضه را به قیمت 1000 دلار می‌فروشد تا 700000 دلار باقیمانده سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند. افرادی که این اوراق را خریداری می‌کنند انتظار بازدهی 10 درصدی دارند، بنابراین هزینه بدهی شرکت 10 درصد است.

ارزش کل بازار شرکت Gold یک و نیم میلیون دلار و نرخ مالیات شرکتی آن 25 درصد است. میانگین موزون هزینه سرمایه را می‌توان به صورت زیر محاسبه کرد:

عرضه کل ارز دیجیتال؛ چقدر سرمایه رمزنگاری شده در حال گردش است؟

بررسی عرضه در گردش در ارز دیجیتال

در دنیای ارزهای دیجیتال مفاهیم تخصصی زیادی وجود دارند. کلیه افرادی که می‌خواهند به عنوان معامله‌گر شناخته شوند و ورود پرقدرتی در دنیای رمز ارزها داشته باشند نسبت سرمایه در گردش چیست؟ باید روی مفاهیم تخصصی حوزه گسترده کریپتوکارنسی به تسلط کامل برسند.

با توجه به اهمیت این مفاهیم در این مقاله به بررسی عرضه کل ارز دیجیتال می‌پردازیم. پیشنهاد می‌کنیم خواندن این مقاله از مجله والکس را از دست ندهید.

چرا باید با مفاهیم ارزش بازار آشنا شویم؟

قبل از بررسی مفهوم عرضه کل ارز دیجیتال باید بدانید که درک مفاهیم ارزش بازار بسیار مهم است. برای انجام معامله و خطر کردن روی سرمایه‌های خود باید در مورد بزرگی ارز دیجیتال مورد نظر اطلاعاتی کسب کنید. ارزش بازار فقط در عرضه کل خلاصه نمی‌شود. مفاهیم زیادی در حوزه ارزهای دیجیتال هستند که در صورت آموختن آن‌ها می‌توانید هوشمندانه‌تر اقدام به سرمایه‌گذاری کنید و سریع‌تر به اهداف مورد نظر خود دست یابید.

چرا درک مفهوم عرضه کل ارز دیجیتال مهم است؟

در بحث مارکت کپ باید بدانید که عرضه کل ارز دیجیتال با نام انگلیسی “Total Supply” شناخته می‌شود. درک مفهوم عرضه یک ارز دیجیتال برای تعیین معیارهای مهمی مانند عرضه، تقاضا و ارزش بازار اهمیت زیادی دارد. یکی از دلایلی که باعث می‌شود بدانید چرا ارزی مانند بیت‌کوین (Bitcoin) تا این حد ارزش دارد این است که وقتی شما در حال معامله بیت‌کوین هستید دقیقا می‌دانید که چه تعداد از این ارز دیجیتال هر لحظه در حال گردش است.

هر چقدر که بیشتر جلو بروید در کنار مفهوم عرضه کل ارز دیجیتال با عرضه در گردش (Circulating Supply) و مفهوم حداکثر تأمین (Max Supply) روبه‌رو خواهید شد. برای درک عرضه کل باید روی یادگیری مفاهیم ذکر شده نیز تمرکز کنید.

عرضه کل ارز دیجیتال چیست؟

آشنایی با مفهوم عرضه کل در ارز دیجیتال

برای درک معنای ارزش بازار و آشنا شدن با اصطلاحات ارز دیجیتال باید با مفهوم عرضه کل ارز دیجیتال آشنا شوید. عرضه کل یکی از مهم‌ترین مفاهیم تخصصی در حوزه ارز دیجیتال است. عرضه کل ارز دیجیتال، مربوط به تعداد دقیقی از توکن‌هایی است که در بلاک چین وجود دارند. عرضه کل شامل توکن‌هایی که در گردش نیستند نیز می‌شود.

فراموش نکنید وقتی که یک پروژه ارز دیجیتال اقدام به راه‌اندازی یک توکن (Token) می‌کند، امکان اینکه ارزهای دیجیتال بیشتری نیز تولید کند افزایش نسبت سرمایه در گردش چیست؟ می‌یابد.

در این بین عرضه کل ارز دیجیتال به توکن‌هایی که در گردش هستند و حتی آن توکن‌هایی که از روش‌های مختلف و با برخی از ابزارها قفل شده‌اند را نیز دقیق تشریح می‌کند. آن دسته از کوین‌هایی که برای استیکینگ (Staking) در نظر گرفته می‌شوند یا آن‌هایی که توسط خود بنیان‌گذاران برای مدتی در جریان فروش قرار ندارند نیز در این توصیف قرار می‌گیرند. در بررسی عرضه کل باید قیمت لحظه ای ارز دیجیتال را نیز بررسی کنید.

البته عرضه کل ارز دیجیتال شامل آن دسته از ارزهای دیجیتال سوزانده شده نمی‌شود. برخی از ارزهای دیجیتال به صورت هدفمند سوزانده می‌شوند. این کار باعث می‌شود ارزش آن دسته از ارزهای دیجیتال که در گردش هستند به خوبی حفظ شوند.

به طور کلی امکان دارد عرضه بازار با عرضه کل ارز دیجیتال برابر یا حتی از آن کمتر باشد و باید به این موضوع توجه داشته باشید. در این بین برخی هستند که عرضه در گردش را با عرضه کل و حتی عرضه حداکثر اشتباه می‌گیرند. لازم است که در این مورد نیز توضیحاتی ارائه دهیم.

عرضه کل ارز دیجیتال را چطور محاسبه می‌کنند؟

محاسبه عرضه کل رمز ارز

برای محاسبه عرضه کل، تعداد ارزهایی که در بازار ارزهای دیجیتال قفل یا سوزانده شده‌اند را از مقدار ارزهایی که آن‌ها را استخراج کرده‌اند، کم می‌کنند. البته باید بدانید که ارزهای دیجیتال سوزانده شده یا قفل شده در نهایت از روند محاسبه عرضه کل کنار گذاشته می‌شوند.

عرضه در گردش چیست؟

در بررسی مفهوم عرضه کل ارز دیجیتال به عرضه در گردش می‌رسیم. عرضه در گردش به مقدار ارزی که آن را استخراج کرده‌اند مربوط می‌شود. این مقداری که اشاره می‌کنیم آن اندازه تقریبی است که ارز مورد نظر در بین عموم معامله‌گرها در حال گردش است.

در بحث عرضه کل ارز دیجیتال باید بدانید که عرضه در گردش یک ارز دیجیتال خاص هیچ وقت ثابت نیست و می‌تواند در طول زمان با توجه به خرید و فروشی که معامله‌گرها انجام می‌دهند بیشتر یا کمتر شود. به عنوان مثال در صورتی که یک ارز دیجیتال استخراج شود این موضوع منجر به افزایش عرضه در گردش خواهد شد. همچنین نسبت سرمایه در گردش چیست؟ اگر اقداماتی مانند سوزاندن یک ارز دیجیتال صورت بگیرد در آن صورت شاهد کاهش عرضه در گردش یک ارز دیجیتال خواهیم بود.

کاربرد مهم عرضه در گردش این است که می‌توان متوجه شد ارزش بازار در یک ارز دیجیتال به خصوص چقدر است؛ بنابراین متوجه شدید که عرضه در گردش چه تفاوتی با عرضه کل ارز دیجیتال دارد و این دو مفهوم یکی نیستند.

مفهوم حداکثر تأمین در ارز دیجیتال در مقابل عرضه کل

حداکثر تأمین در دنیای رمز ارزها

وقتی با مفهوم عرضه کل ارز دیجیتال و عرضه در گردش آشنا شدید لازم است که بدون حاشیه رفتن با مفهوم حداکثر تأمین نیز آشنا شوید. این مفهوم نیز با عرضه کل و حتی عرضه در گردش نیز به اشتباه گرفته می‌شود.

در بحث عرضه کل ارز دیجیتال باید بدانید که حداکثر تأمین را با عنوان حداکثر عرضه ارز دیجیتال نیز می‌شناسند. این مفهوم تخصصی نشان می‌دهد که مقدار حداکثری که برای یک ارز دیجیتال وجود دارد چقدر است. یک ارز دیجیتال خاص را در نظر بگیرید. اگر مقدار عرضه آن ارز به بیشترین مقدار خود برسد دیگر اقدامی برای تولید آن، استخراج و حتی صدور آن صورت نمی‌گیرد.

به عنوان مثال حداکثر عرضه بیت‌کوین را در نظر بگیرید. امروز شاهد محدود شدن حداکثر عرضه بیت‌کوین به ۲۱ میلیون هستیم. این یعنی وقتی که تعداد کوین‌های در گردش به ۲۱ میلیون برسد عملیات استخراج متوقف خواهد شد.

در این مطلب از عرضه کل ارز دیجیتال برخی سؤال می‌کنند که آیا آن روز که بیت‌کوین به صفر برسد وجود دارد؟ اگر بخواهیم از دیدگاه فنی این موضوع را بررسی کنیم باید بدانید که امکان به صفر رسیدن هر نوع ارز دیجیتال وجود دارد. اما برای ارز محبوب و ارزشمندی چون بیت‌کوین باید اتفاقات بسیار مهم تکان دهنده‌ای رخ دهد تا بیت‌کوین به صفر برسد که این موضوع امروزه بعید به نظر می‌رسد.

نمی‌توان گفت که همه کوین‌ها حداکثر عرضه را دارند. اتریوم (Ethereum) از جمله ارزهایی است که شامل مفهوم حداکثر عرضه نمی‌شود. یعنی برای اتریوم هیچ محدودیتی وجود ندارد. این ارزهایی که این‌گونه بی‌نهایت و بدون محدودیت هستند در مفهوم عرضه بی‌نهایت (Infinite Supply) قرار نسبت سرمایه در گردش چیست؟ می‌گیرند که در بررسی عرضه کل ارز دیجیتال نیز باید به آن‌ها توجه کنید.

کاربردی بودن عرضه در گردش نسبت به عرضه کل ارز دیجیتال

تفاوت عرضه در گردش و عرضه کل ارز دیجیتال

در بحث عرضه کل ارز دیجیتال حتما شما هم متوجه شده‌اید که بسیاری از معامله‌گرها در بررسی ارزهای دیجیتال به جای توجه به عرضه کل بیشتر به عرضه در گردش توجه می‌کنند. جواب این سؤال ساده است. طبق تحقیقات صورت گرفته در این زمینه مشخص شده که برای تعیین ارزش بازار، عرضه در گردش گزینه انتخابی مناسب‌تری است.

به طور کلی کوین‌هایی که در بازار قفل شده‌اند و امکان فروش آن‌ها در بازار عمومی وجود ندارند کوین‌هایی به حساب می‌آیند که نمی‌توانند روی قیمت‌ها تأثیر داشته باشند. به همین دلیل متخصصان می‌گویند که نباید اجازه داد این کوین‌ها روی ارزش بازار تأثیر بگذارند. به همین دلیل کمتر به عرضه کل ارز دیجیتال توجه می‌شود.

روش استفاده از عرضه در گردش سخت نیست. این روش شباهت زیادی به روش استفاده از سهام شناور عمومی را دارد که در سرمایه‌گذاری سنتی از آن برای تعیین ارزش شرکت‌ها استفاده می‌شود.

عرضه کل ارز دیجیتال و مسئله ترجیح زمانی در علم اقتصاد

در بحث عرضه کل ارز دیجیتال با مفهومی در علم اقتصاد با نام ترجیح زمانی یا Time preference روبه‌رو می‌شویم. Time preference به این مسئله اشاره دارد که شاید ارزی که امروزه در اوج خود قرار دارد در آینده ارزش آن به شدت کاهش پیدا کند.

طراحی ارزهای دیجیتال به صورت هدفمند و کاملا برنامه‌ریزی شده صورت گرفته است. آن‌ها را طوری طراحی کرده‌اند که ارزهای دیجیتال در مرز حداکثر می‌مانند اما از آن فراتر نمی‌روند. به حداکثر رسیدن بیت‌کوین را تصور کنید. اگر این اتفاق رخ دهد که حداقل تا صد سال آینده بعید است، در بیت‌کوین دیگر شاهد وجود تورم نخواهیم بود.

بررسی عرضه کل ارز دیجیتال توسط معامله‌گر

عرضه کل ارز دیجیتال، عرضه در گردش یا حداکثر تأمین

در این مقاله تلاش کردیم در مورد عرضه کل ارز دیجیتال و مفاهیمی که ارتباط مستقیمی با این موضوع دارند اطلاعات مهمی در اختیارتان قرار دهیم. اینکه بگوییم کدام معیار را برای شروع سرمایه‌گذاری بیشتر مورد توجه قرار دهید دشوار است چرا که هر کدام از این مفاهیم در جایگاه خودشان اهمیت ویژه‌ای دارند.

توصیه ما این است که به هر سه مورد اهمیت بدهید و هرگز یکی از این معیارها را به کلی کنار نگذارید تا در سرمایه‌گذاری‌های خود با مشکلی روبه‌رو نشوید. این مفاهیم به خصوص عرضه کل ارز دیجیتال را مانند یک راهنمای حرفه‌ای در مسیر معاملات خود در نظر بگیرید.

سؤالات متداول

بله. به طور کلی عرضه کل از حداکثر عرضه بیشتر است یا با آن برابری می‌کند.

ارزش بازار، مفهوم عرضه کل ارز دیجیتال و موضوعات مرتبط با این موضوع نشان دهنده محبوبیت یک رمز ارز در مدت زمان طولانی است.

سرمایه در حسابداری

سرمایه در حسابداری

وجود سرمایه در اکثر مشاغل و کسب و کار ها یک نیاز اولیه و مهم جهت استارت و کسب درآمد می باشد ، سرمایه در حسابداری و چگونگی مدیریت آن برای برنامه ریزی های بودجه و هزینه بسیار مهم و اساسی است. سرمایه یک مفهوم اساسی در تجارت است ، هر شرکتی که از سرمایه بیشتری برخوردار باشد نسبت به رقبای خود عملکرد مناسب و بهتری دارد .

ساده ترین راه جهت مدیریت سرمایه و اطلاع از مانده آن و همچنین تمامی عواملی که بر کاهش یا افزایش آن تأثیر می گذارند ، استفاده از نرم افزار حسابداری می باشد . اما برخی از مشاغل تازه تأسیس و نوپا ترجیح می دهند این کار را به صورت دستی انجام دهند .

سرمایه در حسابداری چیست ؟

سرمایه در حسابداری شامل وجوه نقد و سایر دارایی های مالی است که توسط یک فرد یا تجارت نگهداری می شود و تمامی منابع مالی مورد استفاده برای رشد و پیشرفت و ایجاد ثبات مالی است. سرمایه می تواند شامل وجوهی باشد که در حساب سپرده نگهداری می شود ، یا ماشین آلات ملموس مانند تجهیزات تولید ، ماشین آلات ، ساختمان های ذخیره سازی و غیره که از ارزش پولی بالایی برخوردار هستند.

به این نکته هم توجه داشته باشید که اقلام و مواد اولیه ای که در تولید از آن ها استفاده میکنید ، جزء سرمایه تلقی نمی شود . در اینجا به نمونه هایی از انواع سرمایه اشاره می کنیم : موجودی نقد ، املاک و ساختمان ، نرم افزار ها، اتومبیل ها ، نام های تجاری و غیره .

سرمایه می‌تواند دارای معانی مختلف و گوناگونی باشد. معنی دقیق و آشکار آن به مفهومی که کلمه سرمایه در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، بستگی دارد. معمولاً ، به منابع مالی مورد استفاده سـرمایه گفته می‌شود. در حسابداری ، معمولاً با سه نوع سرمایه سروکار داریم ، در ادامه به تشریح هر کدام می پردازیم .

۱.سرمایه ثبت شده یا حساب سرمایه : سرمایه ثبت شده همان حساب سـرمایه در بخش حقوق صاحبان سهام در ترازنامه است. حساب سـرمایه برابر است با تعداد سهام عادی منتشر شده ضربدر قیمت اسمی هر سهم (در ایران قیمت اسمی هر سهم عادی 1000 ریال یا 100 تومان است). به عبارتی حساب سـرمایه نشان می دهد شرکت چه میزان سرمایه از طریق انتشار سهام عادی جذب کرده نسبت سرمایه در گردش چیست؟ است.

۲.سرمایه استقراضی : شرکت قادر است با وام گرفتن سرمایه مورد نیاز خود را جذب کند. این سرمایه از نوع بدهی است و می توان آن را از طریق منابع خصوصی یا دولتی بدست آورد. برای شرکت‌های ثبت شده، عموماً به معنای استقراض از بانک‌ ها و سایر مؤسسات مالی یا منتشر کردن اوراق بدهی است. برای مشاغل کوچک (غیر شرکتی)، منابع سرمایه می تواند شامل دوستان و خانواده نیز باشد.

باید این نکته را هم مورد توجه قرار دهید که کلیه بدهی های شرکت به عنوان سرمایه ی استقراضی محسوب نمی شوند ، فقط بدهی هایی که شامل بهره می شوند مانند وام یا اوراق بدهی، در این طبقه قرار می گیرند .

۳.سرمایه در گردش : سرمایه در گردش یک شرکت، نقدینگی شرکت یا دارایی هایی با نقد شوندگی بالا را شامل می شود. به عبارتی دیگر سرمایه در گردش مساوی است با دارایی های جاری منهای بدهی های جاری. این بخش از سـرمایه برای عملیات های روزمره ی شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.

همچنین بخوانید : اصول حسابداری چیست؟

شناخت انواع سرمایه در حسابداری

سرمایه گذاری چیست؟

سرمایه‌ گذاری روشی است برای بدست آوردن دارایی ، هر فردی که توانایی انجام یک سرمایه گذاری را دارد. ابزار های متعدد و مختلفی برای شروع این کار وجود دارد. این کار می تواند کلان یا بسیار اندک باشد و مهم این است که در این مسیر توانایی افزایش دادن سرمایه را داشته باشید. توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد و مهم است ، که سرمایه گذاری یک فرآیند زمان بر و طولانی است و نیازمند صبر و حوصله دارد. این کار روشی نیست که در آن به راحتی و سریع به ثروت زیاد برسید.

معنی نسبت سرمایه در گردش چیست؟ اصلی سرمایه گذاری ، هوشمندانه تر کار کردن است، نه سخت کار کردن. این یک مفهوم کلی از سر مایه گذاری می باشد. اغلب اشخاص برای کسب درآمد بیشتر سخت کار می کنند، و عقیده دارند هر چه سخت تر و بیشتر کار کنید درآمد بیشتری خواهند داشت. که همین موضوع باعث استرس بیشتر این اشخاص می شود. این کار روشی است که به کمک آن می توانید بدون دغدغه ، و استرس درآمد خود را بیشتر کنید. برای داشتن یک سر مایه گذاری معتبر و سود آور نیازمند هوش اقتصادی خوب هستید، تا بهترین تصمیم را برای سرمایه گذاری اموال خود داشته باشید .

به صورت کلی سرمایه ‌گذاری به سه گروه طبقه بندی می شود سرمایه گذاری مالکیتی ، اعتبار دهی و معادل نقدی. همچنین سرمایه گذاری در بخش های مختلفی انجام می شود، مانند : سر مایه گذاری ثابت، سرمایه گذاری در بورس، سرمایه گذاری در سهام، سرمایه گذاری خارجی و غیره . در ادامه به توضیح و تشریح هر کدام از این موارد می پردازیم .

سرمایه گذاری مالکیتی

پر سود ترین و مناسب ترین نوع سرمایه گذاری، سرمایه گذاری مالکیتی می باشد که در ضمن پرخطر ترین نوع سرمایه گذاری نیز محسوب می شود. سرمایه‌ گذاری مالکیتی خود به بخش های مختلفی دسته بندی می شود.

سرمایه گذاری در سهام

سهام مدرکی است برای تعیین و مشخص کردن سهم شما از یک کارخانه یا شرکت. به طور کلی تمام اوراق بهادار نوعی سرمایه‌گذاری مالکیتی می باشد. به عنوان مثال: اگر شما سهام از یک شرکت خریداری کرده باشید، سود شما با توجه به سود آوری شرکت مورد نظر افزایش می یابد. و در نتیجه سهام داران خواهان سهم خود از این سود هستند.

سرمایه گذاری در کسب و کار

زمانی که برای شروع یک کسب و کار پولی یا وجه نقدی را هزینه می کنید ، این روش نیز سرمایه گذاری محسوب می شود. این نوع سرمایه گذاری نوعی از سرمایه گذاری مالکیتی می باشد که بسیار سخت و در مواردی دشوار می باشد. که نوعی کار آفرینی می باشد که بازدهی و سود خوبی به همراه دارد.

سرمایه گذاری در املاک

سرمایه گذاری در املاک به معنی خرید و فروش ملک، زمین و یا اجاره دادن آن ملک می باشد. البته باید توجه داشته باشید ، خانه ای که برای زندگی کردن خریداری می کنید به هیچ عنوان سرمایه گذاری محسوب نمی شود چون باعث افزایش درآمد شما نمی شود گرچه با گذشت زمان قیمت ملک تان افزایش می یابد اما به عنوان یک سرمایه گذاری سودمند از آن نمی توانید بهره مند شوید.

سرمایه گذاری در خرید کالاهای گران قیمت

خرید وسایل عتیقه، طلا، جواهرات می تواند به عنوان سر مایه گذاری بلند مدت باشد. اگر چه‌ این نوع سرمایه گذاری ها زیاد مناسب به نظر نمی رسند اما با گذشت زمان قیمت شان افزایش می یابد که به نوبه خود یک سرمایه گذاری مالکیتی به شمار می آیند .

سرمایه گذاری اعتباردهی چیست

طبقه بعدی سرمایه ‌گذاری، سرمایه گذاری ‌اعتباردهی می باشد. در این روش از سرمایه گذاری مشابه بانک عمل می کنید، این سرمایه گذاری سود و منفعت کمی دارد زیرا خطر کمتری به دنبال دارد ، همچنین نسبت به سرمایه گذاری مالکیتی کم خطر تر و سود کمتری نیز دارد اگر شما اوراق قرضه ی یک شرکت خاصی را داشته باشید، مقدار پول معینی را برای یک دوره‌ی معین دریافت می کنید. اما امکان دارد در طول این مدت ارزش سهام شرکت چند برابر شود یا ارزش سهام سقوط کند اما به هر حال چون اوراق قرضه در اختیار دارید پول خود را دریافت خواهید کرد.

سرمایه گذاری معادل نقدی چیست

سرمایه‌گذاری معادل نقدی، پول نقد محسوب می شود به این جهت که به‌ آسانی می توانید آن را به پول نقد تبدیل کنید. صندوق‌ های سرمایه‌گذاری راحت تر به پول نقد تبدیل می‌شوند، می توانید به راحتی از صندوق سرمایه‌گذاری چک بنویسید و آن را به وجه نقد تبدیل کنید.

فرمول سرمایه در حسابداری

برداشت یا افزایش سرمایه توسط سهام داران و شرکا و تأثیر آن بر حساب سرمایه

حالا بررسی می کنیم که افزایش و کاهش در سرمایه چگونه در حسابداری ثبت می شود ، در طول دوره مالی‌ ممکن است اتفاق بیافتد که صاحبان و مدیران شرکت برای تامین هزینه ها و مصارف شخصی خود، مبالغی از صندوق برداشت نمایند. این برداشت ها اگر چه اثر کاهش دهنده در سرمایه دارد ولی ثبت های لازم به منظور کاهش سرمایه در حساب سرمایه انجام نشده و این ثبت ها در حساب دیگری به نام حساب برداشت انجام می گیرد. به این ترتیب میزان سرمایه اولیه و نیز جمع برداشت های صاحب یا صاحبان شرکت مشخص و معین باشد.

در اینجا ، علت امر آن است که برداشت با فرض تحصیل سود و از محل آن انجام شود. بدیهی است با انجام برداشت، حساب صندوق که یکی از حساب ‌های دارایی است معادل مبلغ برداشت شده کاهش می یابد. برای برقراری معادله اصلی ترازنامه، چون این موضوع ارتباطی با بدهی های شرکت ندارد، پس باید حساب دارایی دیگری افزایش و یا سرمایه کاهش یابد.

تفاوت دارایی و سرمایه

در پاسخ به این سوال به تفاوت بین دارایی و سرمایه خواهیم پرداخت و با بیان تفاوت ها و ارائه مثال برای هر کدام به تشریح موضوعات می پردازیم، لطفاً تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.

دارایی چیست ؟

با توجه به تعاریف گوناگون حسابداری به هر چیزی که دارای ارزش پولی باشد، هم به صورت نقدی و هم به صورت غیر نقدی دارایی گفته می شود ، دارایی ها به دو گروه تقسیم می شوند که عبارت اند از دارایی های ثابت و دارایی های جاری.

دارایی های جاری به آسانی قابلیت تبدیل شدن به نقدینگی را در حداقل زمان ممکن دارند و یا خود نقدینگی می باشد. به عنوان مثال می توان به موجودی کالا یا وجه نقد اشاره کرد.

دارایی های ثابت ، این نوع از دارایی ها دارای طول عمر بالا و هدف از داشتن آن استفاده و بهره برداری از آنهاست، که به مرور زمان و با استفاده مکرر مستهلک می شوند. به عنوان مثال می توان به تجهیزات و ساختمان، وسایل نقلیه اشاره کرد.

سرمایه چیست ؟

سرمایه به مجموعه دارایی هایی گفته می شود که به صورت خالص و حاصل کسر کلیه بدهی ها از آن به دست می آید و با سرمایه گذاری آن به روش های گوناگون، هم به صورت سرمایه گذاری فیزیکی و هم به صورت سرمایه گذاری مالی و غیره امکان افزایش ثروت وجود دارد.

به عنوان مثال برای سرمایه گذاری فیزیکی می توان خرید املاک و مستغلات و طلا اشاره کرد و برای مثال برای سرمایه گذاری مالی می توان به خرید سهام یک شرکت اشاره کرد، که ارزش آن به پشتوانه یک دارایی دیگر تعیین و مشخص می شود.

در تفاوت بین دارایی ها و سرمایه این نکته را می توان گفت که سرمایه بخشی از دارایی را تشکیل می دهد ، سرمایه به صورت خالص و دارایی به صورت ناخالص از لحاظ بدهی و هزینه ها می باشند .

نسبت نقدینگی چیست و چه کاربردی دارد؟

نسبت نقدینگی

قبل از توضیح نسبت نقدینگی میبایست به تعریف نسبت مالی بپردازیم:

نسبت مالی چیست؟

به ارتباط منطقی و ریاضی که به شکل نسبت نمایان میشود نسبت‌ مالی گفته می شود و از آن در موارد ذیل استفاده می شود:

  1. ارزیابی کیفی اطلاعات کمی
  2. ارائه گزارش
  3. طبقه‌بندی صورت‌های

توجه داشته باشید که از هر نسبت مالی می‌توان به‌عنوان یک سیگنال خبری در کنار سایر نسبت‌ها استفاده کرد و هرگز نباید فقط یک نسبت مالی را به‌عنوان ملاک تصمیم‌گیری قرار داد.

مهمترین نسبت‌های مالی:

  • نسبت‌های نقدینگی
  • نسبت‌های سودآوری
  • نسبت‌های کارایی
  • نسبت‌های اهرمی

نسبت نقدینگی چیست؟

نسبت نقدینگی یا Liquidity Ratio جز یکی از نسبت‌های مالی می باشد که از تقسیم پول نقد و معادل‌های نقدی و اوراق بهاداری که به‌راحتی قابل تبدیل به نقد می‌باشند، بر بدهی‌های جاری، به‌دست می‌آید. این نسبت آزمون نقدینگی شرکت است و برای محاسبه آن کل وجوه نقد و اوراق بهادار قابل‌ خرید و فروش در بازار را جمع می‌کنند و آن را بر کل بدهی‌های جاری تقسیم می‌کنند. نسبت‌های نقدینگی، میزان توان شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود یا عمل به تعهدات کوتاه مدت را نشان می‌دهد. نسبت نقدینگی بالا نشان دهنده این است که حاشیه امنیت شرکت بیشتر است و از پس بدهی های کوتاه مدتش بر می آید. اما این بدان معنی نیست که نسبت نقدینگی هر چه بالاتر باشد بهتر است، این نسبت خیلی هم نباید بزرگ باشد.

نکته! با نسبت‌های نقدینگی می‌توان نسبت سرمایه در گردش چیست؟ بررسی کرد که آیا یک شرکت می‌تواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود پاسخ دهد یا خیر، نسبت‌های نقدینگی، توانایی واحد تجاری را در انجام تعهدات کوتاه مدت، اندازه‌گیری می‌کند.

برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید.

انواع نسبت های نقدینگی:

برای محاسبه این نسبت دارایی های جاری بر بدهی های جاری تقسیم می شود. دارایی های جاری، دارایی هایی ست که به یک دیگر تبدیل می شوند و در صورت نیاز در عرض یک سال می توان آن ها را به پول نقد تبدیل کرد. بدهی های جاری به آن دسته از بدهی ها گفته می شود که موعد پرداخت آن ها کمتر از یک سال است. بالا بودن نسبت جاری نشان می دهد که برای طلب کاران هیچ جای نگرانی نیست و اصل مبلغ خود به همراه سود آن را از شرکت دریافت خواهند کرد.

بدهی های جاری / دارایی های جاری = نسبت جاری

نسبت آنی در مقایسه با نسبت جاری کمی سخت تر محاسبه می شود. برای محاسبه این نسبت فهرست دارایی هایی که در مقایسه با پول نقد از قدرت نقد شوندگی کمتری برخوردارند از دارایی های جاری شرکت کسر می شود. بالا بودن نسبت آنی می تواند بیانگر این باشد که اعتبار دهندگان کوتاه مدت دچار هیچ مشکلی نخواهند شد و یا اینکه بیانگر این است که نقدینگی یا مطالبات شرکت بسیار زیاد است.

بدهی های جاری / (حساب های دریافتی + سرمایه گذاری های کوتاه مدت+ پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت آنی

یک نوع از نسبت آنی به سادگی فهرست موجودی را از دارایی های جاری کم می‌کند و آن را از نسخه‌ای که در بالا به آن اشاره شد اندکی بخشنده‌تر نشان می‌دهد. گفته می‌شود این نسبت اگر چیزی در حدود یک باشد، قابل قبول است. اگر این نسبت زیاد باشد، این اتفاق ممکن است به سه دلیل رخ دهد. نخست ممکن است موجودی کالای کمی نگهداری می‌شود. دوم ممکن است دارایی های جاری زیاد باشد و سوم ممکن است اعتبارات کوتاه مدت کمی جذب شده باشد.

بدهی های کنونی/(موجودی کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی

در این نسبت موجودی کالا، دارایی های جاری و حساب های دریافتنی در نظر گرفته نمی شود. جهت پیش بینی توانایی پرداختی شرکت در مواقع ضروری این نسبت در مقایسه با نسبت قبلی بیشتر به کار می آید. اگر شرکتی به میزان کافی توانایی نقد شوندگی نداشته باشد به مشکل بر می خورد حتی اگر از سود دهی بالایی برخوردار باشد.

بدهی های جاری / (سرمایه گذاری های کوتاه مدت + پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت پول نقد

نسبت سودآوری چیست؟

این نسبت‌ها میزان ﻣﻮفقیت ﺷﺮﻛﺖ را درﻛﺴﺐ ﺳﻮد ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیه و تحلیل ﻗﺮار می‌دﻫﺪ.

  1. نسبت سود ناخالص: این نسبت میزان سود ناخالص تولید شده از فروش را ارزیابی می‌کند. سود ناخالص برابر با فروش خالص منهای هزینه‌ی فروش است.
  2. بازده فروش: این نسبت به عنوان حاشیه‌ی سود خالص یا نسبت سود خالص نیز شناخته می‌شود و درصد درآمد ناشی از فروش را می‌سنجد. به طور معمول، هر چه عدد این نسبت بالاتر باشد، بهتر است.
  3. بازده دارایی‌ها: در تحلیل مالی، این نسبت بازده سرمایه‌گذاری را اندازه می‌گیرد. همچنین جهت ارزیابی کارآیی مدیریت در استفاده از دارایی‌ها برای تولید درآمد به کار می‌رود.
  4. بازده حقوق صاحبان سهام: درصد درآمد ناشی از هر ریال از حقوق صاحبان سهام را می‌سنجد.

نسبت کارایی چیست؟

به کمک این نسبت‌ها می‌توان میزان ﻛﺎرآیی یک ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺎرﺑﺮد منابع خود اﻧﺪازه گیری نمود.

  1. گردش مطالبات: کارآیی بسط نسیه و وصول آن را می‌سنجد. این نسبت میانگین تعداد دفعاتی را که شرکت در یک سال به وصول حساب‌های باز خود می‌پردازد، نشان می‌دهد. نسبت‌های بالا دلالت بر نسیه‌ی مؤثر و فرآیند وصول دارند.
  2. میانگین دوره‌ی وصول مطالبات: این نسبت به گردش مطالبات برحسب روز یا دوره‌ی وصول معروف است و میانگین تعداد روزهایی را که یک شرکت مطالباتش را وصول می‌کند، اندازه می‌گیرد. هرچه این نسبت کوچک‌تر باشد، بهتر است. البته گاهی افراد به جای ۳۶۰، از عدد ۳۶۵ استفاده می‌کنند.
  3. گردش موجودی: نمایانگر تعداد دفعاتی است که موجودی، فروخته و جایگزین شده است. در نظر داشته باشید که بعضی نویسندگان در فرمول بالا، به جای هزینه‌ی فروش از فروش استفاده می‌کنند. نسبت بالا نشان‌دهنده‌ی این است که شرکت در مدیریت موجودی‌هایش کارآمد است.
  4. میانگین دوره‌ی موجودی: به عنوان گردش موجودی برحسب روز نیز شناخته می‌شود و نمایانگر تعداد روزهایی است که موجودی در انبار می‌ماند. به عبارت دیگر، تعداد روزها را از زمان خرید موجودی تا فروش آن، می‌سنجد. همانند میانگین دوره‌ی وصول مطالبات، هر چه این نسبت کوچک‌تر باشد بهتر است.
  5. گردش حساب‌های پرداختنی: تعداد دفعاتی که یک شرکت حساب‌های پرداختنی‌اش را در طول یک دوره می‌پردازد، نشان می‌دهد. نسبت کوچک طرفدار بیشتری دارد، چون بهتر است که پرداخت‌ها را تا حد امکان به تأخیر انداخت تا بتوان از پول برای اهداف مولد بیشتری استفاده کرد.
  6. میانگین دوره‌ی پرداختنی: این نسبت به «گردش حساب‌های پرداختنی بر حسب روز یا دوره‌ی پرداخت نیز معروف است و عدد میانگین روزهای سپری شده‌ی پیش از پرداخت تعهدات به عرضه‌کنندگان را می‌سنجد.
  7. دوره‌ی گردش عملیات: تعداد روزهایی را که یک شرکت، چرخه‌ی عملیاتی را کامل می‌کند، می‌سنجد. هر چه چرخه‌ی عملیاتی کوتاه‌تر باشد، یعنی شرکت فروش و وصول وجه نقد را سریع‌تر انجام می‌دهد.
  8. چرخه‌ی تبدیل وجه نقد: این نسبت میزان سرعت یک شرکت در تبدیل وجه نقد به وجه نقد را اندازه می‌گیرد. چرخه‌ی تبدیل وجه نقد نمایانگر تعداد روزهایی است که یک شرکت برای خرید‌هایش پرداخت می‌کند، آنها را می‌فروشد و مقدار بدهی را وصول می‌کند. به طور معمول، این چرخه نیز همچون چرخه‌ی عملیاتی، هرچه کوتاه‌تر باشد، بهتر است.
  9. گردش کل دارایی: کارآیی کلی یک شرکت در فروش را با استفاده از دارایی‌هایش می‌سنجد. این فرمول شبیه بازده دارایی‌هاست، با این تفاوت که به جای درآمد خالص، از فروش خالص استفاده می‌شود.

نسبت اهرامی چیست؟

تمرکز اصلی نسبت های مالی اهرمی بر روی توازن بین دارایی ها و بدهی هاست. ﺗﺎمین نیازﻫﺎی مالی از ﻃﺮیق ایجاد بدهی را ﻧﺸﺎن می‌دﻫﺪ.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.