حاشیه سود و کاربردهای آن در تحلیل مالی (Profit Margin)
حاشیه سود یکی از نسبتهای مهم مالی به شمار میرود که هدف از آن محاسبه میزان سودآوری یک بنگاه تجاری به ازای فروش است. هدف از محاسبه حاشیه سود در واقع محاسبه این است که یک بنگاه تجاری یا واحد اقتصادی به ازای هر ریال یا دلار فروش چقدر سودآوری کرده است. این نسبت بسیار مشهور است و تحلیلگران از آن برای مقایسه میزان سودآوری و فعالیت سودآورانه یک شرکت و مقایسه و تطبیق فعالیت سودآوری شرکتها با یکدیگر استفاده میکنند.
محاسبه این نسبت مالی اگرچه ساده است اما بسیار بااهمیت است چراکه به گفته بسیاری از تحلیلگران بیش از بقیه نسبتها میزان سودآوری شرکت را اندازهگیری میکند و کارایی آن نیز در مقایسه با سایر نسبتها بیشتر است. از همین رو این نسبت تبدیل به یکی از نسبتهای مشهور در تحلیل بنیادی شده که خود شرکتها نیز این نسبت را به صورت سه ماهه و سالانه گزارش میکنند. حاشیه سود با توجه به اینکه سودهای مختلفی در یک بنگاه تجاری گزارش میشوند انواع مختلفی دارد که به شرح زیر هستند:
حاشیه سود ناخالص اولین مورد از انواع مختلف حاشیه سود است که تحلیلگران برای بررسی فعالیتهای کلی شرکت از آن استفاده میکنند. محاسبه این نسبت بسیار ساده است و تمامی دادههای مربوط به این نسبت را میتوان از صورت سود و زیان استخراج کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:
حاشیه سود ناخالص = (سود ناخالص / فروش خالص) * ۱۰۰
میتوان فرمول را به شرح زیر به صورت جزئیتر نیز نوشت:
حاشیه سود ناخالص = ((فروش خالص – بهای تمامی شده کالا) / فروش خالص) * ۱۰۰
سود ناخالص در حالت کلی در واقع زمانی به دست میآید که بهای تمام شده کالاها را از فروش خالص کسر کنیم که به این صورت اولین سود گزارش شده در صورت سود و زیان یعنی سود ناخالص به دست میآید.
حاشیه سود عملیاتی شرکت یکی دیگر از انواع حاشیه سود است که بیشتر مربوط به فعالیتهای عملیاتی شرکت است. در واقع این سود بر فعالیت خود شرکت متمرکز است و اساسا کاری به فعالیتهایی که خارج از عملیات اصلی شرکت صورت گرفته ندارد. سود عملیاتی از کسر هزینههای عمومی و اداری یا کلا هزینههای عملیاتی از سود ناخالص شرکت به دست میآید. این نسبت در راستای فهم این مسئله است که به ازای هر دلار فروش، شرکت در نتیجه عملیات خود چقدر سود کرده است. سود عملیاتی نیز در صورت سود و زیان یک مرحله جلوتر است و فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی به شرح زیر است:
حاشیه سود عملیاتی = (سود عملیاتی / فروش خالص) * ۱۰۰
حاشیه سود عملیاتی از آنجا که سودآوری ناشی از فعالیتهای خود شرکت را اندازهگیری میکند نسبت مالی محبوب تحلیلگران است چرا که آنها بر این عقیده هستند این نسبت بیشتر از بقیه نسبتها میزان سودآوری شرکت را اندازهگیری میکند.
حاشیه سود قبل از مالیات به محاسبه این موضوع میپردازد که به ازای هر دلار فروش شرکت چقدر توانسته سود قبل از مالیات کسب کند. از آنجا که هزینه مالیاتی معمولا هزینه ثابتی است که شرکتها به دولتها میپردازند لذا سود قبل از مالیات نیز گاهی مورد توجه تحلیلگران قرار میگیرد. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
حاشیه سود قبل از مالیات = (سود قبل از مالیات / فروش خالص) * ۱۰۰
به عنوان مثال اگر حاشیه سود قبل از مالیات شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۶۰ دلار هزینه کرده و ۴۰ دلار نیز توانسته سود کسب کند، البته سودی که هنوز مالیات آن پرداخت نشده است.
حاشیه سود خالص مهمترین نسبت در میان سایر حاشیههای سود محسوب میشود و در این نسبت مالی سود خالص نهایی شرکت مورد توجه قرار میگیرد. به لحاظ ریاضی فرمول حاشیه سود خالص به شرح زیر است:
حاشیه سود خالص = (سود خالص / فروش خالص) * ۱۰۰
حاشیه سود خالص به دنبال محاسبه این موضوع است که اساسا شرکت به ازای هر دلار فروش یا درآمد چقدر سود میکند. اگر حاشیه سود خالص شرکتی ۲۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۲۰ دلار سود خالص کسب میکند و ۸۰ دلار نیز بابت تمامی هزینهها پرداخت میکند. حاشیه سود خالص ۲۰ درصدی به معنی این است که ۲۰ درصد از فروش کل شرکت را سود خالص تشکیل میدهد. لازم به ذکر است که سود تقسیم شده شرکت در فرمول حاشیه سود جایگاهی ندارد و محاسبه نمیشود.
این نسبت میگوید که در حالت کلی اگر شرکتی قصد داشته باشد میزان حاشیه سود خالص خود را افزایش دهد؛ یعنی از ۲۰ درصد به ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد برساند میبایست یا هزینهها را کاهش دهد و یا میزان فروش خود شرکت را افزایش دهد.
گاها در خبرها میخوانیم «حاشیه سود صنعت خودروسازی آمریکا کاهش یافت» و یا «حاشیه سود شرکتهای اروپایی کاهش یافته است»؛ این نشان میدهد که این نسبت مالی از اهمیت بسیار زیادی برای ارزیابی وضعیت سودآوری شرکتها و صنایع برخوردار است. به همین دلیل است که شرکتها به صورت سه ماهه و سالانه گزارش حاشیه سود خود را به سهامدارانشان ارائه کنند تا سهامداران این شرکت از وضعیت سودآوری این شرکتها مطلع شوند.
اگر حاشیه سود شرکتی نزدیک به صفر یا منفی باشد بدین معنی است که شرکت در تلاش برای حفظ خود از طریق کاهش هزینههاست و اگر نتواند در این وضعیت در آینده نزدیک تغییراتی ایجاد کند عملا فعالیت این شرکت تنها باعث زیان خواهد شد. اما بنگاههایی که حاشیه سود مثبت دارند نیز تلاش میکنند تا این نسبت را افزایش دهند یعنی درصد سودآوری شرکت از میزان فروش را از طریق مدیریت بیشتر هزینهها، جایگزین کردن تکنولوژیهای جدید و … افزایش دهند.
تحلیل نسبت مالی حاشیه سود
حاشیه سود شرکتهای صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است بنابراین ممکن است مقایسه حاشیه سود بین شرکتهایی از دو صنعت مختلف چالشبرانگیز باشد. به عنوان مثال میزان فروش و هزینههای دو شرکت مایکروسافت (صنعت تکنولوژی) و والمارت (خردهفروشی) بسیار متفاوت است چون ترکیب سرمایه آنها متفاوت است. شرکتهای خردهفروشی از قبیل والمارت اگرچه ممکن است حاشیه سود پایینی نسبت به شرکتهای تکنولوژی محور از قبیل مایکروسافت داشته باشند اما میزان گردش مالی آنها و گردش سود آنها بسیار بیشتر است.
حاشیه سود میزان گردش سود شرکتها را اندازهگیری نمیکند بنابراین به همین دلیل استفاده از این نسبت به تنهایی برای مقایسه دو شرکت از دو صنعت مختلف میتواند چالشبرانگیز باشد. مقایسه حاشیه سود شرکت مایکروسافت و گوگل منطق بیشتری دارد چرا که هر دو شرکت از یک صنعت هستند و ترکیب سرمایه آنها بسیار مشابه است. به عنوان مثال شرکتهای فروشنده محصولات لوکس دارای حاشیه سود بالایی هستند چرا که نسبت سود به فروش آنها بالاست اما گردش سود آنها بسیار پایین و میزان فروش آنها نیز کم است و به همین دلیل مقایسه یک شرکت فروشنده محصولات لوکس مانند لامبورگینی با یک شرکت فروشنده مواد مصرفی مانند «تارگت» از اساس اشتباه است.
شرکتهای تکنولوژی ممکن است در ابتدای فعالیت توسعهای خود هزینه زیادی متحمل شوند اما سپس میزان هزینه شرکت به شدت پایین میآید. به عنوان مثال شرکت مایکروسافت با توسعه ویندوز در مراحل ابتدایی ممکن است در ابتدای فعالیت خود به دلیل هزینههای تحقیق و توسعه حاشیه سود بالایی نداشته باشد، اما بعدها با فروش میلیونها نسخه از همان ویندوز بدون انجام هزینه حاشیه سود بالایی را به دلیل کاهش هزینهها و فروش زیاد رقم بزند.
مشاغلی از قبیل محصولات لوکس، تکنولوژی و همچنین مواد دارویی دارای حاشیه سود بالایی هستند. مثلا تولید دارو ممکن است در مرحل تحقیق و توسعه هزینه زیادی داشته باشد اما بعدها با ساخت مواد دارویی فروش این مواد در سراسر جهان با حاشیه سود بالایی همراه خواهد بود.
صنعت حمل و نقل، خردهفروشی و تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه، کشاورزی، خودرو و .. دارای حاشیه سود پایینی هستند اما میزان فروش این محصولات بسیار بیشتر از محصولات بالایی هستند. محصولات کشاورزی ممکن است در معرض آسیبهای زیادی از قبیل آب و هوا، موجودی انبارهای زیادف عملیات اورهال و ذخیره و … قرار بگیرند و حاشیه سود آنها تحت تاثیر قرار بگیرد. بخش خودرو نیز به دلیل رقابت بسیار شدید، بی ثباتی تقاضای مصرف کننده و هزینه های عملیاتی بالا و پشتیبانی نیز حاشیه سود پایینی دارد.
معامله اهرمی چیست و لوریج در ارز دیجیتال چه کاربردی دارد؟
معامله اهرمی چیست و استفاده از لوریج در ارز دیجیتال پرسشهای پرتکراری است که میتواند آغاز یک راه پرفرازونشیب در ترید باشد. معامله اهرمی امکان کسب سود بیشتر با سرمایه کم را فراهم میکند. از سویی دیگر این معاملات ممکن است منجر به از دست رفتن تمامی سرمایه شما بشوند. لازمه ورود به این معاملات پذیرش ریسک آن و همچنین تحقیق و بررسیهای فراوان است. در ادامه بیشتر با اینکه اهرم در ارز دیجیتال چیست و معامله شورت و لانگ در ارز دیجیتال چگونه انجام میشوند؛ آشنا خواهید شد.
مقدمه؛ با اهرم در ارز دیجیتال آشنا شوید
برای کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال روشهای مختلفی وجود دارد. برای نمونه آنچه در بازار معاملاتی ارز دیجیتال نوبیتکس ارائه میشود؛ از نوع بازار اسپات (Spot) است. بهطورکلی در بازار ارزهای دیجیتال علاوه بر بازار اسپات، بازارهایی مانند بازار مارجین و بازار آتی یا فیوچرز نیز در دسترس کاربران است. در این بازارها میتوان از ابزاری به نام اهرم استفاده کرد.
اصطلاح اهرم، به استفاده یک شخص از سرمایه قرض گرفتهشده برای انجام معاملات اشاره دارد. در معاملات اهرمی بهواسطه استفاده از لوریج (leverage)، قدرت خرید یا فروش شما تقویت میشود. در واقع شما حتی اگر سرمایه اولیه زیادی ندارید، امکان سود کردن بیشتر از یک معامله را خواهید داشت.
باید در نظر داشت، استفاده از لوریج در ارز دیجیتال ممکن است سود بالقوه انجام یک معامله را چند برابر کند؛ اما در همین حال ریسک از دست رفتن کل سرمایه اولیه را نیز افزایش میدهد. هوشیاری و استفاده درست از چنین ابزاری در بازار بیثبات رمزارزها امری ضروری است در غیر این صورت متحمل شدن ضررهای غیرقابلجبران امری اجتنابناپذیر است.
چگونگی انجام معاملات اهرمی میتواند برای بسیاری از تازهکاران بسیار گیجکننده باشد بنابراین پیش از ورود به چنین بازارهایی بد نیست بدانید با چه چیزی سروکار دارید و بهطورکلی بر چه اساسی کار میکند. تمرکز این مقاله بر روی معاملات لوریج در بازار رمزارزها است اما بخش بزرگی از این اطلاعات در بازارهای سنتی نیز معتبر است.
اهرم در ارز دیجیتال چیست و چه کاربردی دارد؟
همانطور که گفتیم اهرم به استفاده از پول یا سرمایه قرض گرفتهشده برای ترید در بازارهای مالی اشاره دارد. به زبان ساده اهرم نوعی گرفتن وام است و قدرت خرید یا فروش شما را در معاملات افزایش میدهد. بنابراین به کمک این ابزار میتوانید با سرمایهای بیشتر از آنچه در حال حاضر در اختیار دارید؛ ترید کنید.
معمولاً مقدار اهرم به صورت یک نسبت تعریف میشود. به عنوان مثال نسبت یک به پنج ۱:۵، به صورت ۵x نمایش داده شده یا نسبت یک به بیست ۱:۲۰ به صورت ۲۰x نمایش داده میشود. بر این اساس میتوان دریافت که سرمایه اولیه معاملهگر ضربدر چند شده است.
برای نمونه تصور کنید که سرمایه اولیهای که در اختیار دارید ۱۰۰ دلار است اما میخواهید موقعیتی به ارزش ۱۰۰۰ دلار در بیت کوین (BTC) باز کنید. با اهرم ۱۰ برابری (۱۰x)، صد دلار شما همان قدرت خرید هزار دلار را خواهد داشت. در صورتی که معامله شما حاشیه نگهداری چیست؟ به سود ختم شود، میزان سود شما بر اساس هزار دلار محاسبه میشود.
از اهرم یا لوریج میتوان برای بازار مشتقات مختلف رمزارزها استفاده کرد. رایجترین معاملات اهرمی در معاملات مارجین، توکنهای اهرمی و قراردادهای فیوچرز یا آتی است.
معاملات اهرمی چگونه کار میکند؟
وثیقه در معامله اهرمی
پیش از آنکه بتوانید برای ترید از پلتفرمها پول قرض کنید؛ باید میزانی دارایی بهحساب معاملاتی خود واریز کنید. این پول در اصل سرمایه اولیهای است که به عنوان وثیقه عمل میکند. مقدار این وثیقه بهاندازه اهرم و ارزش کل موقعیتی که میخواهید باز کنید(مارجین)؛ بستگی دارد.
البته نگران این بخش نباشید. وبسایتهای ارائهدهنده این خدمات، میزان سرمایه اولیه مورد نیاز برای شروع این معاملات و اندازه قابل دسترس اهرم را نیز در اختیار کاربران قرار میدهند. این میزان بر اساس سرمایه کاربر محاسبه میشود.
فرض کنید میخواهید ۱۰۰۰ دلار در بیت کوین (BTC) با اهرم ۱۰x سرمایهگذاری کنید. مارجین مورد نیاز ۱/۱۰ از ۱۰۰۰ دلار خواهد بود؛ بنابراین باید حسابتان را ۱۰۰ دلار به عنوان وثیقه شارژ کنید. اگر از اهرم ۲۰x استفاده کنید، مارجین مورد نیاز شما کمتر میشود (۱/۲۰ از ۱۰۰۰ دلار = ۵۰ دلار). اما به خاطر داشته باشید که هر چه اهرم بیشتر باشد؛ خطر لیکویید شدن یا از دست وثیقه حساب نیز بیشتر خواهد شد.
آستانه نگهداری مارجین چیست؟
به غیر از سپرده اولیه مارجین، همچنین باید یک آستانه نگهداری مارجین نیز برای معاملات در نظر بگیرید. چرا که وقتی بازار شروع به حرکت کرد، میزان مارجینی که در ابتدا به شما نمایش داده شد هم میتواند تغییر کند. بنابراین زمانی که بازار برخلاف موقعیت شما حرکت میکند ناگهان مارجین از آستانه حفظ موقعیت شما کمتر شده و اگر مدیریت نشود؛ منجر به لیکویید شدن یا صفر شدن حساب شما میشود. بهتر است همیشه میزان بیشتری دارایی در حساب خود قرار دهید تا به عنوان یک آستانه تحمل عمل کند. این آستانه با عنوان حاشیه نگهداری یا maintenance margin نیز شناخته میشود.
معامله شورت و لانگ چیست؟
اهرم را میتوان در دو موقعیت لانگ و شورت استفاده کرد. باز کردن یک موقعیت لانگ به این معنی است که انتظار دارید قیمت یک دارایی افزایش یابد . به موقعیت لانگ موقعیت خرید هم میگویند.
در مقابل باز کردن یک موقعیت شورت به این معنی است که انتظار دارید قیمت یک دارایی کاهش یابد. به موقعیت شورت، موقعیت فروش هم میگویند.
چنین مسئلهای در بازار معاملات اسپات مسئلهای عادی است. هر تریدری تلاش میکند تا دارایی دیجیتال مورد نظر را در قیمت پایینی خریداری کند و در قیمتی بالاتر به فروش برساند. اما در معاملات اهرمی همه چیز به نحو دیگری صورت میگیرد.
معاملات اهرمی به شما امکان میدهد که فقط بر اساس وثیقه خود و نه بر اساس دارایی خود، داراییها را بخرید یا بفروشید. بنابراین لازم نیست حتماً در کیف پول خود بیت کوین داشته باشید تا بتوانید بر روی آن پوزیشن لانگ یا شورت بگیرید.
برای درک درستتر این مفهوم لازم است بدانید در بازار فیوچرز(Futures) تنها قرارداد آتی خرید (لانگ) یا فروش (شورت) معامله میشود. بنابراین نیازی نیست حتماً صاحب یک دارایی به خصوص باشیم. شما تنها با قراردادن مقداری دارایی (وثیقه) و انتخاب یک موقعیت لانگ یا شورت میتوانید وارد این معاملات شده و از روند آنها کسب درآمد کنید.
این وثیقه میتواند در پلتفرمهای مختلف متفاوت باشد اما معمولاً تتر، بیت کوین، اتر و بایننس کوین به عنوان وثیقه مورد قبول پلتفرمها قرار میگیرد.
باید توجه داشت که قیمتهای بازار آتی رمزارزها کمی با بازار اسپات آنها متفاوت است. برای دنبال کردن قیمت بازار فیوچرز در وبسایت تریدینگ ویو (Trading view) باید عبارت Perpetual Futures را جست و جو کنید. برای نمونه با جست و جوی BTC Perpetual Futures Contract به نمودار قیمتی بازار آتی صرافی بایننس را مشاهده خواهید کرد.
استفاده از لوریج در ارز دیجیتال برای معامله شورت و لانگ
حالا که با معامله شورت و لانگ در ارز دیجیتال آشنا شدید؛ بد نیست یک مثال استفاده از اهرم معاملاتی را با یکدیگر مرور کنیم:
فرض کنید میخواهید یک موقعیت لانگ ۱۰,۰۰۰ دلاری با اهرم ۱۰x در بیت کوین باز کنید. پس برای این موقعیت به ۱۰۰۰ دلار به عنوان وثیقه نیاز دارید. اگر قیمت بیت کوین ۲۰ درصد افزایش پیدا کند؛ سود خالص ۲۰۰۰ دلاری منهای مقداری کارمزد به دست خواهید آورد. این میزان بسیار بیشتر از ۲۰۰ دلاری است که با خرید ۱۰۰۰ دلار بیت کوین به دست میآوردید.
بااینحال نکته مهم این است اگر قیمت بیت کوین در همین زمان ۲۰ درصد کاهش پیدا کند؛ موقعیت شما ۲۰۰۰ دلار از دست میدهد. از طرفی سرمایه اولیه شما (وثیقه) تنها ۱۰۰۰ دلار بوده است. در نتیجه افت ۲۰ درصدی قیمت به معنی لیکویید شدن ۱۰۰۰ دلار وثیقه شما است و موجودی شما صفر میشود. نکته تلختر ماجرا این است که در واقع، حتی اگر بازار تنها ۱۰ درصد هم سقوط کند باز هم امکان لیکویید شدن حساب شما وجود دارد. ارزش لیکویید شدن به صرافیای که استفاده میکنید بستگی دارد.
برای جلوگیری از صفر شدن حساب، باید دارایی بیشتری را به کیف پول اضافه کرد تا وثیقه افزایش پیدا کند. معمولاً صرافیها پیش از لیکویید شدن حساب، کاربر را با خبر میکنند. شاید اصطلاح کال مارجین را شنیده باشید. این همان پیام استرسآوری است که اطلاع میدهد شما در خطر از دست رفتن سرمایهتان قرار دارید.
تقریباً همه چیز در موقعیت شورت شبیه موقعیت لانگ است با این تفاوت که قیمت ارز مورد نظر شما باید کاهش پیدا کند تا سود کنید.
چگونه ریسک معاملات با اهرم را مدیریت کنیم؟
در ابتدا باید با صراحت بیان کنیم اگر در بازار ارزهای دیجیتال تازهوارد محسوب میشوید؛ به سراغ معاملات اهرمی نروید. بهتر است خریدوفروش این نوع داراییها را موقتاً تا زمانی که آمادگی لازم را به دست نیاوردهاید؛ در بازار معمول (اسپات) رمزارزها دنبال کنید.
درست است که معامله با استفاده از اهرم بزرگ ممکن است به سرمایه کمتری نیاز داشته باشد و در شروع انتخاب مناسبی به نظر بیاید، اما هرچه مقدار اهرم انتخابی بیشتر شود، شانس لیکویید شدن نیز بالاتر میرود.
در واقع این اشتباه مشترکی است که معاملهگران تازهکار و کسانی که سرمایه زیادی ندارند؛ مرتکب میشوند. معاملهگران کوچک تصور میکنند که با توجه به سرمایه کم خود باید از اهرمهای بزرگ استفاده کنند تا بهسرعت سودی به دست آورده و بار خود را ببندند. این تصور و همینطور طمع حاصل از آن باعث صفر شدن سرمایه اولیه آنها میشود و علاوه بر این منجر به کنارهگیری آنها از بازارهای مالی میشود.
در صورتی که عدد اهرم خیلی بزرگ تعیین شود، حتی یک درصد تغییر قیمت هم میتواند منجر به از دست رفتن کل سرمایه شود. هر چه اهرم بزرگتر باشد؛ به همان میزان تحمل نوسانات قیمتی نیز کمتر میشود.
بهطورکلی استفاده از اهرم کوچکتر به این معنی است که ریسک از دست دادن کل حساب معاملهگر کاهش مییابد.
نکته حائز اهمیت این است که در بازههای زمانی کوچکتر، بازار بهطور لحظهای در حال نوسان است. بنابراین اگر اهرم انتخابی، عددی معقول (بین ۱x تا ۵x) باشد؛ التهاب لحظهای بازار، موقعیت شما را کمتر تهدید خواهد کرد.
استراتژیهای مدیریت ریسک مانند تعیین حد ضرر و حد سود، امکان از دست رفتن سرمایه شما را به حداقل میرساند.
با تعیین حد ضرر، موقعیت به صورت خودکار در قیمتی معین و با تحمل میزان مشخصی ضرر بسته خواهد شد. در نتیجه زمانی که بازار علیه موقعیت شما حرکت کند؛ چندان ضرر نخواهید کرد و وثیقه را کاملاً از دست نخواهید داد. تعیین حد سود عملکردی عکس حد ضرر دارد. با تعیین حد سود زمانی که سود معامله به مقدار مشخصی برسد؛ معامله بهطور خودکار بسته میشود. با استفاده از حد سود، شما میتوانید پیش از آنکه موقعیت بازار به روند نزولی تغییر حالت بدهد، سود خود را برداشت کنید.
تعیین حد سود برای تبدیلشدن به یک تریدر حرفهای مسئله مهمی است. یک تریدر حرفهای با مشخص کردن حد سود، انتظار خود را از یک موقعیت مشخص میکند و از سود بالقوهای که دست نیافتن به آن میتواند منجر به ضرر هنگفتی شود؛ دست میکشد. کنترل حس طمع و علم به اینکه در بازار موقعیتهای امن بسیاری وجود دارد؛ از مهمترین مشخصات یک تریدر حرفهای است. برای اطلاعات بیشتر در این خصوص میتوانید به مقاله حد سود و ضرر چیست و چگونه از آنها استفاده کنیم ، مراجعه کنید.
آیا استفاده از لوریج در ارز دیجیتال برای شما مناسب است؟
همانطور که خواندیم؛ معامله اهرمی در ارز دیجیتال شمشیر دو لبهای است که میتواند سود بسیار زیادی داشته باشد و هم ضرر بسیار زیادی. بهطورکلی ریسک معاملات اهرمی در تمامی بازارها بالاست و این ریسک در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال بسیار بیشتر است.
در حال حاضر به دلیل ملاحظات قانونی امکان انجام این معاملات در یک پلتفرم ایرانی وجود ندارد و علاقهمندان به معاملات اهرمی باید از پلتفرمهای خارجی برای این منظور استفاده کنند. این مسئله نیز بهخودیخود فاکتور ریسک دیگری را برای کاربران ایرانی به همراه خواهد داشت.
اگر مایل به انجام معاملات اهرمی هستید؛ پیش از هر چیز دانش و مسئولیتپذیری را در قبال هر اقدام خود رعایت کنید. احتیاط کنید و بدون تحلیل و تحقیق وارد هیچ موقعیتی نشوید. از سویی دیگر پلتفرم مورد نظر برای معامله اهرمی ارز دیجیتال را نیز با تحقیق، بهدرستی انتخاب کنید.
بسیاری از صرافیهایی که امکان معاملات اهرمی را فراهم میکنند؛ بارها به دستکاری بازار، از کار افتادن ابزارهای تعیین حد سود یا حد ضرر و خدماتشان در لحظههای حساس بازار، متهم شدهاند. بنابراین انتخاب پلتفرم مناسب به تحقیق بسیار زیادی نیاز دارد.
قربانی طمع نشوید. ورود به چنین بازارهایی بدون علم و تحقیق، جز ضرر چیزی به همراه نخواهد داشت. بازار پر نوسان ارز دیجیتال حتی سرمایهگذاری در بازار اسپات را با چالش مواجه میکند چه رسد که ریسک این سرمایهگذاری در معاملات اهرمی چندین برابر هم خواهد بود. تا جایی که عده بسیاری معتقدند ورود به معاملات اهرمی در ارز دیجیتال، بیشتر از سرمایهگذاری، قمار است.
سخن پایانی
اهرم در ارز دیجیتال، سرمایهگذاری اولیه با پول کم و سود بیشتر را امکانپذیر میکند. بااینحال نوسانات بازار میتواند منجر به از دست رفتن همان سرمایه اندک شود. مخصوصاً اگر از اهرمهای بزرگی مانند ۱۰۰x استفاده کنید. همیشه با احتیاط معامله را آغاز کنید و پیش از انجام معامله با اهرم، ریسک آن را ارزیابی کنید. هرگز اموال و داراییهایی را که نمیتوانید از دست بدهید را وارد هیچ معاملهای نکنید. بد نیست پیش از امتحان کردن معاملات اهرمی، به تعداد حسابها و رقمهایی که بهطور روزانه در صرافیها لیکویید میشوند نیز توجه کنید.
مارجین چیست؟ | همه چیز درباره مارجین یا حاشیه
اگر می خواهید در وادی بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس فعالیت کنید، باید خودتان را برای یادگیری واژه ها و اصطلاحات این بازار، آماده کنید. هر مارکتی، یک سری واژگان مخصوص به خودش را دارد که به آن اصطلاحا زبان منحصر به فرد آن شغل خاص گویند. یکی از این اصطلاحات بسیار حیاتی، مارجین است.
فردی را در نظر بگیرید که زبان انگلیسی خوبی دارد. این فرد وقتی برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه می شود، باید زبان خاص علم پزشکی را یاد بگیرد. در بازار فارکس هم این مسئله صادق است.
هیچ تریدر حرفه ای را پیدا نخواهید کرد که با واژه مارجین آشنا نباشد. شما باید با واژه هایی چون اهرم، اسپرد، پیپ، مارجین، سطح مارجین و مارجین کال و غیره آشنا شوید.
برای معامله در بازار فارکس، شما تنها به مقداری از سرمایه خود برای باز کردن و حفظ یک پوزیشن جدید، نیاز دارید. اسم این سرمایه، مارجین است. به عنوان مثال اگر قصد خرید 100.000 دلار امریکا جفت ارز یورو به دلار داشته باشید، شما نیاز به کل سرمایه تان ندارید.
تنها چیزی که شما نیاز دارید، اندکی از آن پول یعنی 3000 دلار است. در حقیقت، عدد واقعی که شما نیاز دارید، به بروکرتان بستگی دارد. نتیجتا، مارجین حکم مقداری از سرمایه و یا چیزی شبیه به ضمانت را دارد. این ودیعه برای این حاشیه نگهداری چیست؟ است که شما بتوانید تا لحظه آخر، پوزیشنتان را حفظ کنید.
مارجین، دستمزد یا هزینه معامله نیست. در حقیقت، مارجین مقداری از سرمایه شما است که بروکرتان، برای باز نگه داشتن معامله تان از تراز حساب شما، کنار می گذارد. این کار برای این است که کارگزار، اطمینان پیدا کند شما از پس ضرر و زیان های معامله بر می آیید.
ضمنا، این مقدار پول فقط مادامیکه در حال ترید کردن هر دارایی خاصی می باشید، استفاده، بلوکه و یا به عنوان ضمانت کنار گذاشته خواهد شد. به محض بسته شدن پوزیشن تان، مارجین شما آزاد یا دوباره به حساب شما واریز خواهد شد و شما مجددا قادر خواهید بود در تریدهای بعدی تان، از آن استفاده کنید.
در این مقاله آموزشی قصد داریم تا شما را با موضوعات زیر، آشنا کنیم.
مارجین چیست، درصد مارجین مورد نیاز (شرط مارجین) چیست، مارجین مورد نیاز چیست، ارتباط بین مارجین و اهرم، فرمول محاسبه مارجین مورد نیاز در فارکس، مارجین لول Margin Level، کال مارجین Call Margin، مارجین آزاد و نتیجه گیری.
مارجین چیست؟
مارجین درصدی از کل ارزش پوزیشن معاملاتی است که باید برای باز کردن تریدتان، کنار بگذارید. معامله کردن از طریق مارجین، معامله گران را در معرض خطر قرار می دهد. در حقیقت، معاملات مارجینی هم سود و هم ضرر معامله گران را افزایش می دهد.
معامله کردن با مارجین، به معامله گران این امکان را می دهد تا سایز معاملاتشان را بزرگ کنند. در واقع مارجین، این اجازه را به تریدرها می دهد تا پوزیشن های معاملاتی اهرمی باز کنند. یعنی با مقدار پول کمتر، آنها را در معرض سودهای فراوان تر و یا خطرات بیشتر قرار می دهد.
فراموش نکنید مارجین مثل شمشیر دو لبه عمل می کند. زیرا، همانطور که گفتیم هم می تواند سود و هم زیان شما را افزایش دهد دلیل این مسئله هم این است که مارجین بر اساس ارزش کل معامله هست، نه فقط مقدار مورد نیاز برای باز کردن آن ترید.
اهرمی که در اختیار معاملهگران قرار میگیرد به مارجین مورد نیاز کارگزار یا محدودیتهای اهرمی که توسط نهاد نظارتی مربوطه، برای مثال ESMA تعیین شده است، بستگی دارد.
مارجین مورد نیاز بسته به کارگزاران فارکس و منطقه جغرافیایی که حساب شما در آن مستقر است متفاوت است، اما معمولاً در بریتانیا برای محبوب ترین جفت ارزها از حدود 3.3٪ شروع می شود.
به عنوان مثال، اگر یک کارگزار فارکس مارجینی با نرخ 3.3٪ را ارائه دهد و یک معامله گر بخواهد پوزیشنی به ارزش 100.000 دلار باز کند، فقط 3300 دلار به عنوان ضمانت برای ورود به معامله مورد نیاز است. مابقی 96.7% را خود بروکر برای تان فراهم می کند.
در مثال بالا، اهرم ما 30:1 است. در حقیقت با افزایش سایز معامله، میزان مارجین مورد نیاز نیز، افزایش می یابد. ضمنا یادتان باشد از لحاظ طبقه بندی اگر شما یک "مشتری حرفه ای" محسوب شوید، مارجین مورد نیاز شما، فرق خواهد کرد.
داشتن درک و فهم درستی از معنی مارجین، برای کسانی که در معاملاتشان از اهرم استفاده می کنند، بسیار حیاتی است. درک این نکته که معامله به وسیله مارجین می تواند سود و ضرر شما را افزایش دهد یا در کل ریسک معاملات شما را بالا ببرد، بسیار مهم است.
درصد مارجین مورد نیاز (شرط مارجین) چیست؟
مارجین، درصدی از "کل سایز معامله" است که همچنین به "ارزش کل" پوزیشنی که قصد باز کردنش را دارید نیز، مشهور است. درصد مارجین مورد نیاز، بسته به اینکه چه جفت ارزی را معامله می کنید یا با کدام بروکر کار می کنید، فرق می کند.
درصدهای مارجینی که به شما پیشنهاد می شود ممکن است از: 0.25%، 0.5%، 1%، 2%، 5%، 10% و یا بیشتر هم باشد. به این "مقدار درصد"، درصد مارجین مورد نیاز، یا اصطلاحی که در ایران ترجمه شده یعنی "شرط مارجین" گفته می شود.
در شکل زیر شما نمونه هایی از درصدهایی که به جفت ارزهای متفاوت تعلق گرفته را، می بینید.
جفت ارز مورد نیاز
مارجین مورد نیاز
مارجین مورد نیاز چیست؟
اگر به خاطر داشته باشید در تعریف مارجین گفتیم به درصد خاصی از پول شما که حاشیه نگهداری چیست؟ برای ترید بلوکه می شود، مارجین می گویند. همین درصد خاص، مارجین مورد نیاز نام دارد. حال، هر پوزیشنی که شما باز می کنید، برای بلوکه شدن به مقدار خاصی از "مارجین مورد نیاز" احتیاج دارد.
به مارجین مورد نیاز، مارجین وثیقه ای، مارجین ورودی و مارجین اولیه نیز گفته می شود. اجازه دهید با مثالی ساده، موضوع را برایتان بیشتر روشن کنیم. جفت ارز EUR/USD را در نظر بگیرید.
اگر شما قصد معامله 100.000 دلار جفت ارز یورو به دلار داشته باشید، و قصد استفاده از اهرم را هم نداشته باشید، شما باید 100.000 دلار امریکا در حساب معاملاتی تان داشته باشید. ولی اگر قصد ورود به معامله 100.000 دلاری با "درصد مارجین مورد نیاز 2%" داشته باشید، "مارجین مورد نیاز شما" برای بازکردن و حفظ این ترید، فقط 2000 دلار می باشد.
ارتباط بین مارجین و اهرم
شما از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده می کنید. اهرم، یک قدرت معاملاتی افزایش یافته است که برای استفاده از حسابهای مارجینی، در دسترس می باشد. اهرم به شما اجازه ترید کردن مبالغ بزرگتر از مبلغ هایی که در حسابتان موجود است، می دهد. اهرم در قالب نسبت، نمایان می شود. مثلا در قالب اهرم معاملاتی X:1
در حقیقت اهرم، نسبتی است بین پول واقعی که شما دارید و پولی که با آن می توایند ترید کنید. به عنوان مثال، اگر شما قصد ترید کردن 1 لات معاملاتی جفت ارز USD/JPY بدون مارجین را داشته باشید، شما دقیقا به 100.000 دلار نیاز خواهید داشت.
ولی با "درصد مارجین مورد نیاز 1%"، شما باید فقط 1000 دلار از پولتان را به عنوان وثیقه، کنار بگذارید. حال، اهرمی که برای این معامله ایجاد شده، 100:1 می باشد. در شکل زیر، شما نسبتهای اهرم بسته به درصد مارجین مورد نیاز را می بینید.
جفت ارز
درصد مارجین مورد نیاز
نسبت اهرم
فرمول محاسبه مارجین مورد نیاز در فارکس
وقتی که با مارجین معامله می کنید، مقدار مارجین یا همان مارجین مورد نیازی که برای نگهداری یک پوزیشن به آن نیاز دارید، به صورت درصد یا همان درصد مارجینی از سایز پوزیشن شما، محاسبه می شود. آن مقدار مارجین مشخص مورد نیاز، بر اساس ارز پایه جفت ارزی که در حال معامله آن می باشید، محاسبه می شود.
اگر ارز پایه شما با ارزی که حسابتان را با آن باز کرده اید متفاوت باشد، مارجین مورد نیاز به پولی که حسابتان را با آن باز کرده اید، تبدیل خواهد شد. فرمول مارجین مورد نیاز به این شکل است:
اگر ارز پایه، با پولی که حسابتان را با آن باز کرده اید یکی باشد:
مارجین مورد نیاز = ارزش کل معامله * درصد مارجین مورد نیاز |
و اگر که ارز پایه با ارز حساب معاملاتی شما متفاوت است:
مارجین مورد نیاز = ارزش کل معامله * درصد مارجین مورد نیاز * نرخ مبادله بین ارز پایه و ارز حساب معاملاتی شما |
مارجین لول Margin Level
به زبان ساده، مارجین لول یا مقدار مارجین، میزان سلامت حساب معاملاتی شما را نشان می دهد. شاید بپرسید چطور؟ در حقیقت مارجین لول، نسبت سرمایه شما به مارجین استفاده شده که به صورت درصد نشان داده شده، می باشد. اگر بخواهیم آن را در غالب یک فرمول به شما نشان دهیم، به این شکل است:
مارجین لول = سرمایه / مارجین استفاده شده * 100
فرض کنید سرمایه شما به عنوان یک تریدر، 5000 دلار است. 1000 دلار شما به صورت مارجین، توسط بروکر شما بلوکه شده است. مارجین لول شما بر اساس این فرمول، به این شکل است:
این مبلغ در بازار فارکس، یک حساب بسیار سالم و عالی تلقی می شود. یک راه برای اطمینان از اینکه آیا حساب شما سالم است یا خیر، این است که ببینید آیا مارجین لول شما بالای 100% است یا خیر.
کال مارجین Call Margin
وقتی که در فارکس مارجین لول شما به یک اندازه خاصی می رسد، به آن کال مارجین می گویند. زمانیکه حساب شما به این آستانه برسد، امکان بسته شدن اجباری برخی یا تمام پوزیشن های شما، وجود دارد. اصطلاحا به این شرایط، Liquidated یا لیکویید شدن هم گفته می شود.
مقدار این مارجین، در حقیقت نزد هر کارگزاری با هم متفاوت است. مثلا وقتی که سطح مارجین حساب شما نزد بعضی بروکرها به 100% برسد، هشدار کال مارجین شما فعال می شود.
در نتیجه، زمانیکه حساب مارجینی شما که معمولا به خاطر یک یا چند معامله ضررده با کمبود نقدینگی مواجه شده است، شما کال مارجین شده اید. معنی این هشدار این است که باید حسابتان را دوباره شارژ کنید و اگر شارژ نکنید، حساب شما به طور اتوماتیک بسته خواهد شد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به مقاله کال مارجین چیست؟ سر بزنید.
مارجین آزاد
مارجین معمولا به این شکل طبقه بندی می شود: 1- مارجین استفاده شده 2- مارجین آزاد. هنگامی که یک تریدر فارکس پوزیشنی را باز می کند، سپرده اولیه معامله گر برای آن معامله به عنوان وثیقه توسط کارگزار بلوکه می شود. مجموع پولی که کارگزار برای باز نگه داشتن پوزیشن های معامله گر بلوکه کرده است، مارجین استفاده شده نامیده می شود.
حال بپردازیم به مارجین آزاد. مابه التفاوت سرمایه و مارجین استفاده شده، مارجین آزاد نام دارد. در حقیقت مارجین آزاد، همان مقدار پول راکد درون حساب شما است که درگیر هیج پوزیشنی نشده است. به مارجین آزاد، مارجین قابل استفاده نیز گفته می شود. چرا که شما می توانید از آن در معاملات آتی تان، استفاده کنید.
نتیجه گیری
یکی از بزرگترین جذابیت هایی که بازار فارکس ایجاد کرده، معامله از طریق ابزاری به اسم مارجین است. اما معنی مارجین برای خیلی از تریدرها، مفهومی مبهم و غریبه است.
همان گونه که برای شما توضیح دادیم، معامله با مارجین شما را قادر می سازد تا تریدهایی بزرگتر از موجودی درون حسابتان باز کنید. اما فراموش نکنید که معامله با مارجین، مثل شمشیر دو لبه می ماند. همان قدر که شما ممکن است به سود برسید، به همان اندازه امکان ضرر کردن و از دست رفتن سرمایه تان، وجود دارد.
از شما خواهش می کنیم تا این مقاله را در صورت نیاز چند بار مطالعه کنید تا با مفهوم مارجین، قبل از ورود به دنیای واقعی ترید، آشنا شوید. در صورتیکه این مقاله را مفید یافتید، لطفا آن را با عزیزانتان نیز، به اشتراک بگذارید تا جلوی ضررهای احتمالی آنها را بگیرید.
حاشیه سود (Profit Margin)
حاشیه سود (خالص) که مارجین هم به آن گفته می شود، یکی از نسبت های سودآوری است که از تقسیم سود (خالص) بر درآمد یا فروش به دست میآید. سود خالص که آخرین خط از صورت سود و زیان است، با کسر کردن همه هزینه های شرکت، از جمله هزینه های عملیاتی، هزینه مواد اولیه و هزینه های مالیاتی، از کل درآمد به دست می آید.
در حسابداری و مالی، میزان سودآوری یک شرکت را نسبت به درآمد (فروش) آن با استفاده از مارجین اندازه گیری می کنند.
حاشیه سود یا مارجین به زبان ساده
حاشیه سود به شکل درصدی بیان میشود و به عبارتی مشخص میکند که یک شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش (درآمد)، چند میلیون سود به دست می آورد. برای مثال، اگر مارجین سود خالص شرکتی 20% باشد، به این معنی است که این شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش، 20 میلیون تومان سود خالص کسب می کند.
انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها
حاشیه سود انواع مختلفی دارد، که از طریق تحلیل عمودی صورت سود و زیان هم می توان آن ها محاسبه کرد.
حاشیه سود ناخالص (Gross Profit Margin)
حاشیه سود ناخالص از تقسیم سود ناخالص بر درآمد به دست می آید. برای محاسبه مارجین سود ناخالص از فرمول زیر استفاده می کنیم:
حاشیه سود عملیاتی (Operating Profit Margin)
حاشیه سود عملیاتی از تقسیم سود عملیاتی (EBIT) بر درآمد به دست می آید. مارجین سود عملیاتی برای ارزیابی سودآوری شرکت از عملیات اصلی آن مورد استفاده قرار می گیرد. برای محاسبه آن از فرمول زیر استفاده می کنیم:
حاشیه سود خالص (Net Profit Margin)
حاشیه سود خالص از تقسیم سود خالص (Net Profit) بر درآمد به دست می آید و یکی از پر کاربرد ترین نسبت های مالی است که تحلیلگر های مالی با استفاده از آن میزان سودآوری شرکت را با توجه به فروش یا درآمد های شرکت مورد ارزیابی قرار می دهند.
روش محاسبه مارجین سود خالص از طریق فرمول زیر نمایش داده شده است:
کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین
در سطحی ابتدایی، مارجین پایین میتواند اینطور تعبیر شود که سود دهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، با افت در فروش مواجه شود، مارجین آن حتی کمتر هم خواهد شد و حتی امکان دارد صفر یا منفی شود.حاشیه نگهداری چیست؟
مارجین سود پایین میتواند به نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند. به طور مثال، اگر مارجین سود یک شرکت کم باشد، میتواند نشان دهنده آن باشد که فروش کمتری از سایر شرکتها در همان صنعت (سهم بازار کم) داشته و یا اینکه صنعتی که شرکت در آن فعالیت دارد خودش از شرایط وخیمی رنج میبرد.
حاشیه سود همچنین به یک سری نکات راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینه هایش اشاره دارد. مخارج بالا نسبت به درآمد (مارجین سود پایین) ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، احتمالاً به خاطر مشکلات مدیریتی، در حال تقلا برای پایین نگهداشتن هزینهها است. این امر مستلزم آن است تا هزینه ها بهتر تحت کنترل قرار گیرند. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتند، مثلاً شرکت به نسب فروش خود موجودی کالای زیادی دارد، یا اینکه کارمندان زیادی استخدام کرده یا در فضای بیش از حد بزرگی فعالیت میکند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و دلایل دیگری از این دست.
از طرف دیگر حاشیـه سود بالا نشانگر سودآوری شرکت است که کنترل بهتری بر هزینههایش به نسبت رقبا دارد.
مارجین ها همچنین میتوانند جنبههای خاصی از استراتژی قیمت گذاری یک شرکت را مشخص نمایند. به طور مثال مارجین سود پایین ممکن است نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت گذاری کرده است.
محدودیتهای استفاده از مارجین ها
گرچه حاشیه سود نسبت مفید و محبوبی برای اندازهگیری سودآوری شرکتها است، اما مثل هر معیار یا نسبت مالی دیگری دارای محدودیتهایی است که سرمایه گذاران باید در هنگام استفاده از آن، این محدودیت ها را در نظر بگیرند.
اگرچه حاشیه سود میتواند برای مقایسه شرکتها با یکدیگر بسیار مفید باشد، افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکتها در یک صنعت خاص و با مدلهای کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. شرکتها در صنایع متفاوت اغلب مدلهای کسب و کار مختلف با مارجین های گوناگون دارند، به همین دلیل تفسیر مقایسهای بین حاشیههای سود آنها تقریباً بیمعنی است.
به طور مثال، شرکتهایی که اجناس لوکس میفروشند اغلب درصد سود بالایی در اجناس دارند، درحالیکه موجودی کالا و هزینه سربار کمی دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از حاشیـه سود بالایی برخوردارند. در سویی دیگر، شرکتهای تولیدکننده کالاهای اساسی به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه سربار نسبتاً بالایی دارند. همینطور ممکن است این شرکتها درآمد بالایی داشته باشند، اما از مارجین پایینی برخوردارند.
محاسبه حاشیـه سود برای شرکتهایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آنها هیچ سودی ندارند.
توضیحات مدیر مالی در مورد مارجین
اعدادی مثل فروش یا درآمد به ندرت میتوانند چیز خاصی راجع به سودآوری شرکت در اختیار قرار دهند و نگاه کردن به درآمدهای یک شرکت اغلب کل داستان را تعریف نمیکند. افزایش درآمدها خوب است، ولی افزایش بدین معنی نیست که حاشیـه سود یک شرکت در حال بهبود است. به طور مثال، فرض کنید که درآمد یک سال شرکت فرضی شناسا ۱ میلیارد تومان بوده و ۷۵۰ میلیون تومان هزینه داشته باشد که مارجین سود او را ۲۵% میکند (۲۵%=۱۰۰۰/(۷۵۰-۱۰۰۰)). اگر در طول سال بعدی درآمدش به ۱٫۲۵ میلیارد تومان افزایش یابد و هزینه های آن به ۱ میلیارد تومان برسد، حاشیـه سود آن ۲۰% میشود ((۱۲۵۰-۱۰۰۰)/۱۲۵۰=۲۰%). گرچه درآمد شرکت افزایش پیدا کرده، اما حاشیه سود شرکت به خاطر افزایش سریعتر هزینه ها نسبت به درآمد، کاهش یافته است.
به همین ترتیب، افزایش یا کاهشی در مخارج شرکت ضرورتاً بدین معنی نیست که حاشیه سود شرکت در حال رشد یا کاهش است. فرض کنید که شرکت فرضی پایا درآمد و مخارجش در یک سال ۲ میلیارد و ۱٫۵ میلیارد تومان باشد. در این صورت حاشیـه سود آن ۲۵% خواهد بود. در سال بعد، شرکت یک تغییر ساختار انجام میدهد و مخارج خود را با حذف یک خط تولید کاهش میدهد، به همین خاطر درآمد کل هم کاهش مییابد. اگر درآمد و مخارج شرکت پایا در سال دوم ۱٫۵ میلیارد و ۱٫۲ میلیارد دلار باشد، پس مارجین سود آن حالا ۲۰% است. گرچه شرکت پایا توانست هزینه های خود را به شکل قابلتوجهی کاهش دهد، ولی حاشیـه سود به شکل قابل ملاحظهای تحت تأثیر قرار گرفت. چون درآمد سریعتر از مخارج با کاهش روبرو شد.
نکات کلیدی نگهداری از سینگونیوم (Syngonium) در خانه + ویدیو
معرفی و نگهداری گل سینگونیوم : سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه، میخوام گیاهی رو معرفی کنم که خیلی کم توقع هست و میتونه در شرایط نوری خیلی کم رشد خوبی داشته باشه، گزینه بسیار خوبی برای راه پله و جاکفشی هست ولی اگر میخواید که برگهای جذاب و رنگی داشته باشید از نور برای این گیاه غافل نشید. رشد خوبی داره (حتی اگه نور کافی هم بهش نرسه) بهتره برای رشد خوب و شاداب موندن از قیم (تیکه گاه) براش استفاده کنید.
راستی هرس کردن رو از یاد نبرید باعث میشه فرم و شکلی خوبی گیاه شما داشته باشه، بعد از یک توضیح مختصر در خصوص سینگونیوم بریم و شرایط نگهداری و همچننی نحوه تکثیر اونو با هم مرور کنیم و در انتها برخی از مشکلات رایج این گیاه رو هم بررسی میکنیم. در ضمن اگر میخواید با انواع سینگونیوم آشنا بشید در مطلبی جدا 19 گونه مختلف از این گیاه رو معرفی کردیم.
گل سینگوینوم چست و از کجا آمده؟
قبل از اینکه به بررسی علمی بپردازیم بگم که این گیاه رو میشه جزو خانواده گیاهان هوازی هم دانست چون در زیستگاه اصلی خودش روی شاخه و تنه درختان رشد میکرده و به همین خاطر به راحتی میتونید در آب هم ازش نگهداری کنید. نام علمی این گیاه Syngonium هست که به شکل sɪŋɡoʊni.əm تلفظ میشه از خانواده Araceae هست و بومی آمریکای مرکزی و جنگل های پر باران می باشد، این گیاه زیبا دارای حدود 36 گونه از گیاهان گلدار در خانواده گلشیپوریان می باشد. گیاه سینگونیوم بسیار شبیه به فیلودندرون می باشد که شما میتونید از طریق رنگ برگها تفاوت این دو را متوجه بشید، اگر بخواهیم به شکل گیاه شناسی بررسی کنیم این گیاه دارای برگهای جوان نیزه ای شکل با رگبرگهای زرد و در قسمت زیرین نزدیک به محل اتصال به دمبرگ به صورت دو گوشواره در می باشد.
مطالب مرتبط
تاثیر کاکتوس بر امواج وای فای، نقش کاکتوس در جذب اشعه، شایعه یا واقعیت
17 از گیاهان آپارتمانی بزرگ + نگهداری و تکثیر آسان
راستی گونه ها این گیته سمی هست پس مراقب آن باشید، در مطلبی جدا گیاهان سمی رو معرفی و بررسی کدیم که پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید.
از این گیاه میتوانید به عنوان گیاه بالارونده هم استفاده کنید ولی همانوطر که گفتیم با هرس برگهای بالایی میتویند گیاه رو مجبور به رشد افقی بکنید و اون فرم دلخواهتون رو بهش بدید.
یکی از ایده های جذاب و فوق العاده استفاده از این گیاه در کاشت های گروهی می باشد، همچنین پیشنهاد میکنم گونه صورتی آن را که فوق العاده دل فریب و جذاب هست را هم برای نگهداری انتخاب کنید.در یک مطلب جداگانه تمام نکات و روش هایی که برای نگهداری از سینگونیوم صورتی به آن نیاز دارید گذاشته شده است .
شرایط درست نگهداری از سینگونیوم
بطور خلاصه باید گفت که این گیاه به نور متوسط (البته به نور کم هم مقاوم است)، دمای معمول اتاق، آبیاری متوسط، رطوبت نسبتا زیاد و خاک سبک برای رشد و شادابی نیاز دارد که در ادامه هر کدام از موارد را مورد بررسی کامل قرار خواهیم داد. راستی از این گیاه میتونید به عنوان گیاه مناسب محل کار هم استفاده کنید.
نور مناسب برای گل سینگونیوم چقدر باید باشه؟
همانطور که بارها گفته شد این گیاه به کم نوری مقاوم است و جزو گیاهان مقاوم به نور کم به حساب می آید ولی نور زیاد و فیلتر شده باعث رشد بسیار خوب و رنگ بندی زیبا در برگها خواهد شد، توجه داشته باشید که نور زیاد و مستقیم باعث سوختگی برگها میشود. در صورت نور کم باشد برگهای گیاه کم رنگ خواهند بود. پس میشه گفت برای رشد خیلی خوب روزانه حدود 6 الی 8 ساعت نور فیلتر شده نیاز داره تا برگهایی شاداب داشته باشه
سینگونیوم چقدر باید آبیاری بشه؟
این گیاه آبیاری زیاد را دوست ندارد پس بین دو آبیاری اجازه بدین که خاک گلدان به اندازه یک بند انگشت (2 الی سه سانتی متر) خشک بشه و سپس اقدام به آبیاری کنید، به هیچ وجه زمانی برای آبیاری تعیین نکنید (منظورم این هست که نگید هر چهار روز یکبار آبیاری کنم) چون شرایط نگهداری متفاوت می باشد، با این کار دیگر نیاز نیست که آبیاری را در زمستان کاهش بدید آبیاری زیاد موجب پوسیدگی ریشه و ساقه گیاه شما خواهد شد.
بهترین آبی که میتونید برای این گیاه استفاده کنید آب بدون املاح و هم دمای محیط می باشد، برای این کار آب جوشیده را به مدت 24 ساعت در دمای محیط قرار دهید خنک بشه و بعد از اون به گیاه بدید.
گیاه سینگونیوم چقدر رطوبت نیاز داره؟
این گیاه رطوبت رو دوست داره و برای تامین این رطوبت بهترین راه استفاده از دستگاه رطوبت ساز و یا ساخت جزیره هست، میتونید براش فبارپاشی رو هم انجام بدید ولی باید حتما اصول غبارپاشی رو رعایت کنید چون در غیر این صورت گیاهتون دچار لک و بیماری برگی میشه، رطوبت زیاد دوست داشتن به این معنی نیست که نمیتونه تو رطوبت اتاق رشد کنه، بله با بالا رفتن رطوبت رشد گیاه بیشتر خواهد شد.
برای غبارپاشی یک نکته بسیار مهم است و اونهم اینه که در زمانی که نور مستقیم به گیاه میخوه به هیچ وجه غبارپاشی نکنید چون باعث ایجاد لکه بر روی برگها خواهد شد.همچنین از آب جوشیده سرد شده برای این کار استفاده کنید.
گیاه سینگونیوم چه خاکی رو دوست داره؟
خاک سبک رو دوست داره ولی میتونید از ترکیب پیت ماس و کمپوست استفاده کنید ولی بهترین ترکیب برای این گیاه مقدار کمی خاک باغچه، پیت ماس، پرلیت و مقدار خیلی کمی ماسه است اگر به ترکیب کوکوپیت هم اضافه کنید عالی میشه ولی گونه برگ صورتی آن عاشق خاک اسیدی هست و شما میتونه با اضافه کردن تفاله چای به خاک گلدان و یا هیومیک اسید رنگ برگها را تقویت کنید. پیشنهاد میکنم هر سه ماه یکبار یک قاشق چای خوری هیومیک اسید رو در یک لیتر آب حل کنید حاشیه نگهداری چیست؟ و به گیاه بدید تا هم رشد بهتری داشته باشه و هم رنگ برگهای اون زیباتر بشه
دمای محیط نگهداری سینگوینوم چقدر باشه؟
دمای مناسب برای نگهداری همان دمای اتاق می باشد ولی حداقل دمای در زمستان 15 درجه سانتی گراد و تابستان 21 درجه می باشد ولی گونه صورتی سینگونیوم عاشق هوای سرد می باشد.
میزان و نحوه کوددهی گل سینگوینوم
این گیاه هم همانند سایر گیاهان برگی باید ماهی یکبار در فصل بهار و تابستان به شکل آبیاری با کودهای تقویتی تغذیه شود شما میتوانید یک گرم از کود را در یک لیتر آب حل کنید و به شکل آبیاری به گیاه بدید. توجه کنید که کوددهی را در زمستان متوقف کنید. بهترین کود برای این گیاه کود سه بیست و 121236 است.
تعویض گلدان و تمیز کردن برگها
هر زمان ریشه از زیر گلدان خارج شد و یا دو سال از تعویض گلدان گذشته بود حتما تعویض گلدان رو انجام بدید و اگر قادر به تعویض گلدان نیستید حتما خاک سطحی گیاه رو با خاک جدید تعویض کنید. به هیچ وجه از مواد شیمیایی برای تمیز کردن و براق کردن گیاه استفاده نکنید، اگر دوست دارید که گیاه شما براق باشد با استفاده از یک دستمال مرطوب برگها را تمیز کنید.
نحوه درست تکثیر سینگونیوم در خانه
تکثیر و قلمه گرفتن از این گیاه کار چندان سختی نیست فقط کافی است که شما در فصل رشد از ساقه هایی که دارای ریشه های هوایی هستند و ساقه ای را انتخاب کنید که حداقل 8 سانتی متر طول داشته باشد و همچنی ساقه باید طوری از گیاه جدا کنید که برش آن دقیقا بر زیر گره باشد و اگر ساقه انتخاب شده دارای برگهای زیاد می باش تمامی آنها را باید از گیاه جدا کرد. سپس قلمه را در ترکیب خاک پرلیت+ پیت ماس+ ماسه+ خاک برگ+ شن بکارید تا ریشه دار بشه.
بعد از ریشه دهی گلدان رو به محلی با نور زیاد و دما خوب منتقل کنید و به هیچ وجه اجازه ندید که خاک گلدان قلمه خشک شود. عمل ریشه دهی بعد از 4 ماه به صورت کامل انجام خواهد شد.
مشکلات و بیماری های سینگونویم
یکی از رایج ترین بیماری ها و آفت گل سینگونیوم کنه های قرمز می باشد این آفت در قسمت پشت برگها، تارهایی بسته دیده می شود و باعث زرد شدن و درنهایت ریزش برگها خواهد شد در صورت مشاهده چنین مشکلی حتما گیاه رو با آب به شکل کاملا بشورید. البته میتویند از حشره کش استفاده کنید ولی این گیاه به
علت باز نشدن برگ سینگونیوم چیست؟
از دلایل باز نشدن برگهای سینگونیوم کمبود نور هست پس اگر این مشکل رو دارید حتما به محلی با نور بیشتر مثل پشت پنجره جنوبی گیاه رو منتقل کنید، از دیگر دلایل کمبود مواد مغذی در خاک گلدان هست که در فصل رشد گیاه رو با استفاده از کودهای مخصوص گیاهان زینتی تغذیه کنید و رطوبت و آبیاری رو به صورت منظم انجام بدید.
دراز و منحرف شدن ساقه گیاه
اگر ساقه گیاه شما دراز و منحرف میوشد و فاصله بین برگها زیاد نشون میده که نور کافی به گیاهت نمیرسه پس گلدان رو به مکانی با نور زیاد و به دور از نور مستقیم منتقل کنید. کمترین میزان نوری که باید براش فراهم بشه حدود 2 الی 3 ساعت نور غیر مستقیم هست.
علت قهوه ای و شکننده شدن برگها سینگونیوم چیست؟
این مشکل ناشی از گرم و خشک بودن محل نگهداری گیاه است اگر دمای محیط بالا است با فراهم کردن روطبت مناسب این مشکل را حل کنید و یا گیاه را به مکانی با دمای کمتر منتقل کنید
علت قهوه ای شدن حاشه برگها سینگوینوم چیست؟
اگر حاشیه برگهای شما قهوه ای میشود و یا برگها لوله و پژمرده میشود دلایل مختلفی را گیاه شما میتواند داشته باشد :
- آبیاری خیلی کم هست
- یا آبیاری زیاده بوده و موجب پوسیدگی ریشه شده
- دمای محل نگهداری خیلی پایین است. پس شرایط را بررسی کنید و بنابه مورد به حل آن اقدام کنید.
دلیل رنگ پریدگی برگهای سینگونیوم چیست؟
این مشکل هم میتونه از نور کم و یا تغذیه نکردن گیاه اتفاق بیوفته بسته به مشکل یا گیاه را به محلی با نور زیاد منتقل کنید و یا گیاه را با کودهای مثل سه بیست تغذیه کنید. ولی اگر برگها رنگ پریده و شفاف هستند حتما گیاه شما از کمبود مواد مغذی رنج میبرد.
نام انواع گونه های سینگونیوم
همانطور که گفتیم در مطلبی جدا به معرفی انواع گونه های معروف این گیاه پرداختیم که در زیر فقط اسم اونها رو میاریم که پیشنهاد میکنم برای آشنایی بیشتر مطلب رو مطالعه کنید.
1. سینگونیوم سنگ زمرد (Emerald Gem)
2. سینگونیوم هالی (Holly)
3. سینگونیوم جولیا (Bold Allusion)
4. سینگونیوم پیکسی (Pixie)
5. سینگونیوم ماریا (Maria Allusion)
6. سینگونیوم واریگاتوم (Variegatum)
7. سینگونیوم نقاشی پیکان (Painted Arrow)
8. سینگونیوم سه شاخه (Trileaf Wonder)
9. سینگونیوم صورتی ؛ (Pink Allusion)
10. سینگونیوم عجیب (Exotic Allusion)
11. سینگونیوم سبز طلایی (Green Gold)
12. سینگونیوم کرم صورتی (Strawberry Cream)
13. سینگونیوم آلبویرنس (Albovirens)
14. سینگونیوم (Berry Allusion)
15. سینگونیوم کرم (Cream Allusion)
16. سینگونیوم سبز زمردی (Emerald Green)
17. سینگونیوم پنج انگشتی (Five Fingers)
18. سینگونیوم آریتروفیلوم (Erythrophyllum)
19. سینگونیوم آلبولیناتوم (Albolineatum)
دیدگاه شما