ارزش فعلی خالص
برای ارزیابی پروژه های مختلف و انتخاب مناسبترین پروژه و یا انتخاب بین شقهای مختلف یک تصمیم می توان ارزش فعلی (PV) از ارزش فعلی خالص(NPV ( استفاده کرد.
فرمول کلی NPV به صورت های زیر است:
NPV=-c+R1/ (1+r) + R2/ (1+r)2 +….. + Rn/ (1+r)n
در انتخاب بین پروژه ها فقط پروژه های ارزش فعلی (PV) با NPV مثبت را باید بپذیریم و بین آنها نیز پروژه ای که NPV بزرگتر دارد در اولویت است.
فرایند رها کردن پول در بازار سرمایه و قرض دادن آن برای سالی دیگر(یا مدتی دیگر) را ترکیب می نامند.
برا ی مثال اگر ۱ دلار با نرخ بهره r برای یک سال به کسی قرض دهیم در پایان سال پولی که از وی دریافت خواهیم کرد به صورت زیر خواهد بود:
یعنی اصل پول بعلاوه بهره یکسال آن
حال اگر پول و بهره آن را مجددا برای سال دوم قرض دهیم پولی که در پایان سال دوم دریافت خواهیم کرد به صورت زیر خواهد بود:
یعنی اینکه قرض دهنده علاوه بر اصل پول و بهره دو سال(۲r)، مقدار r2 را نیز دریافت می کند که در واقع بهره سال دوم بر بهره سال اول است.
به عبارت دیگر بازار سرمایه، سرمایه گذار را قادر می سازد که با ارائه فرصت وام ۱ دلار را به ۱+۲r+r2 تبدیل کند.
مثال: دو تن از کارشناسان مالی، بازده یکی از بازارهای سهام از سال ۱۹۲۶ تا پایان سال ۲۰۰۱ را حساب کرده اند. آنها دریافتند که ۱ دلاری که در ابتدای سال ۱۹۲۶ در این سهام سرمایه گذاری می شود در پایان سال ۲۰۰۱ ارزشش به ۲۲۷۹.۱۳ دلار می رسد. که این در واقع ۱۰.۷۱ درصد بازدهی سالانه در مدت ۷۶ سال است (یعنی.( ۱* (۱.۱۰۷۱)۷۶=۲۲۷۹.ارزش فعلی (PV) ۱۳ اما در نرخ ۱۰.۷۱ درصد، بهره ساده ۱ دلار، ۱۰.۷۱ سنت برای هر سال نصیب فرد می کند. بنابراین بهره ساده در ۷۶ سال ، ۸.۱۴ دلار( یعنی۷۶*.ارزش فعلی (PV) ۱۰۷۱ )است.
حال شاید فکر کنید ارزش ۱ دلار در پایان سال ۱۵۲ دو برابر ارزش آن در سال ۷۶ است. در حالی که اینطور نیست ارزش ۱دلار در سال ۱۵۲ مجذور ارزش آن در سال ۷۶ است و به طریق زیر بدست می آید:
حالتی که ترکیب و تنزیل به طور سالانه اتفاق نمی افتد بلکه بیش از یکبار در سال مثلا هر شش ماه، هر چهار ماه، سه ماه، ماهانه روزانه و حتی کمتر اتفاق می افتد.
به طور کلی ترکیب یک سرمایه گذاری که m بار در سال بهره پرداخت می کند در پایان سال ثروتی مطابق زیر ایجاد خواهد کرد: C0 (1+r/m)m که C0 سرمایه گذاری اولیه و r نرخ بهره سالانه معین است.
حالتی که بهره صورت لحظه ای و پیوسته تعلق می گیرد ارزش ارزش فعلی (PV) در پایان سال tام به صورت زیر بدست می آید:
هر چه مدت تعلق بهره کمتر باشد ارزش آتی پول بیشتر خواهد بود. که دلیل آن را می توان در نرخ بهره موثر جست.
- پرداخت دائمی: جریانات نقدی بدون پایانی که در دوره های مشخص پرداخت های معینی را انجام می دهد. مانند اوراق قرضه دولت انگلیس(کنسول)
PV= c/(1+r) + c/(1+r)^2 + c/(1+r)^3 + ….. =c/r
- پرداخت های دائمی در حال رشد: پرداخت دائم العمربا یک نرخ رشد معین در هر دوره
PV=c/(1+r) + c(1+g)/ (1+r)^2 ارزش فعلی (PV) ارزش فعلی (PV) + c(1+g)^2/ (1+r)^3+…..+ c(1+g)^N-1/ (1+r)^N = c/ (r-g)
- سالواره: پرداختهای منظمی است که برای دوره هایی ثابت و معین پرداخت می شود. مانند مستمری، اجاره و غیره
انواع سالواره: سالواره تاخیری – سالواره پیشاپیش – سالواره کم وقوع – سالواره با جریانات نقدی ورودی خروجی و مساوی
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای ارزش فعلی (PV) جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر ارزش فعلی (PV) شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با ارزش فعلی (PV) عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی ارزش فعلی (PV) خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
ارزش فعلی (PV)
امروز ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ به وب سایت ما خوش آمدید.
برنامه های برگزیده
اکسل هوشمند حقوق و دستمزد سال 1399
اکسل محاسبه مالیات حقوق سال ۱۳۹۹
محاسبه حقوق و دستمزد سال 1400 بصورت هوشمند
نرم افزار IDM ( جهت مدیریت دانلود )
نرم افزار Winrar ( جهت باز کردن فایل های فشرده )
نتایج برچسب در برنامه ها:
توابع مالی در اکسل
- ۲۱۱۲ بازدید
- اردیبهشت ۳, ۱۴۰۰
- ۱۰ دیدگاه
توابع مالی در اکسل از جمله توابع پر کاربرد برای حسابداران هستند از جمله توابع استهلاک که به راحتی و با دقت میتوانید از این توابع مالی در اکسل برای محاسبه استهلاکات خود استفاده کنید از جله دیگر از این توابع مالی میتوان به به توابع محاسبه ارزش فعلی و ارزش آتی اشاره کرد که این توابع بسیار کاربرد دارند در مباحث مدیریت مالی همچنین توابع سرمایه گذاری ها به هر حال لیست این توابع رو در ادامه مشاهده میکنید و میتوانید از این فایل به منظور اموزش انها استفاده بفرمائید
تابع ارزش حال (Present value)
تابع ارزش حال (PV)، ارزش حال یک سالواره ثابت را محاسبه میکند. شما میتوانید جریان نقدی اضافی که در آخر سالواره تحصیل میشود را نیز لحاظ کنید. سالواره یک اصطلاح عمومی برای پرداختها یا دریافتهای منظم دورهای است که این دریافتها و پرداختها میتواند ماهانه، هفتگی یا هر دوره زمانی دیگر باشد. اقساط بانکی نوعی از سالواره است.
تابع ارزش حال (PV)، ارزش حال یک سالواره ثابت را محاسبه میکند. شما میتوانید جریان نقدی اضافی که در آخر سالواره تحصیل میشود را نیز لحاظ کنید. سالواره یک اصطلاح عمومی برای پرداختها یا دریافتهای منظم دورهای است که این دریافتها و پرداختها میتواند ماهانه، هفتگی یا هر دوره زمانی دیگر باشد. اقساط بانکی نوعی از سالواره است.
نحوه بیان فرمول PV در اکسل بهصورت ذیل است:
که در عبارت فوق، PV ارزش حال، RATE نرخ ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و سالانه بسته به اینکه سالوارهها در چه دوره زمانی در نظرگرفته میشوند، nper تعداد دورهها، pmt پرداختی در هر دوره از سالواره، fv ارزش جریان نقدی که در آخرین دوره سالواره تحصیل میشود و type نوع سالواره است. سالوارهها به دو نوع اول دورهای و پایان دورهای تقسیم میشوند. در سالوارههای مرسوم type مساوی صفر فرض میشود. دو مورد آخر تابعpv اختیاری هستند و در صورت حذف آنها مقدارشان صفر در نظرگرفته میشود.
مثال: فرض کنید یک وام با اقساط ماهانه یک میلیونتومانی را با نرخ ماهانه 1درصد بپردازید، اگر کل اقساط پرداختی شما 18 قسط باشد میزان وام چقدر است؟
لطفا توجه داشته باشید که جداگر اکسل شما به جای ; ممکن است , باشد. برای اینکه خروجی مثبت باشد میتوان PMT را با یک علامت منفی پشت آن تایپ کرد.
در جدول زیر نحوه استفاده از فرمول اکسل نمایش داده شده است:
فرمولی که اکسل برای محاسبه ارزش حال از آن استفاده میکند، بهصورت ذیل است:
که در فرمول فوق PV ارزش حال، RATE نرخ، NPER تعداد دورهها، PMT پرداختی در هر دوره، TYPE نوع وام (پرداختی است) و FV ارزش آتی است.
کانون نهادهای سرمایهگذاری ایرانارزش فعلی (PV)
سطرها و ستون ها در اکسل
توابع اکسل
آموزش جامع مبانی فرمول نویسی اکسل – بخش 1
آموزش توابع عددی و آماری اکسل – بخش 1
آموزش توابع متنی اکسل 2016 – بخش 1
کوتاه درباره آموزش 365 :
بنیاد آموزش 365 با هدف در اختیار گذاشتن آموزش های تخصصی به صورت رایگان آغاز به کار کرد.
از شروع فعالیتمان تا کنون با صدها دوره آموزشی رایگان با قدرت به کار خود ادامه داده و هر روز دوره های جدیدی به وب سایت اضافه می گردد.لطفاً با اشتراک گذاری و معرفی این وب سایت به دوستانتان ما را در بهبود و گسترش دوره های آموزشی یاری کنید.
مدیر بازرگانی : 09303807053
آموزش پیش پردازنده ی sass – بخش 6
آموزش پیش پردازنده ی sass – بخش 5
آموزش طراحی سایت با جوملا joomla – بخش 11
آموزش زبان برنامه نویسی Dart – Flutter
طراحی و ساخت قطعات صنتعی با کامپیوتر CAD / CAM
مبانی داده کاوی ( Data Mining ) – علم داده چیست؟
پاکسازی داده ها ( Data Cleaning ) – معرفی علم داده
هزاران ساعت ویدئو آموزشی تخصصی
تماس با ما
تمامی آثار ارائه شده در این وب سایت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت رسیده
و فقط برای استفاده در وب سایت آموزش 365 مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری و استفاده غیر مجاز پیگرد قانونی دارد.تمام ویدئو ها رایگان و دسته بندی شده در گوشی شما
دیدگاه شما