ارتباط با نسبت های فیبوناچی :
موج B: به اندازه 50 ، 61.8 ، 76.3 ، 85.4 درصد موج A است .
موج C: به اندازه 61.8 ، 100 ، یا 123.6 درصد موج A است .
اگر موج C به انداز 161.8 درصد موج A باشد، C می تواند موج سوم یک ایمپالس 5 موجی باشد .
اگر موج C = 161.8 ٪ از موج A باشد ، موج C می تواند موج 3 از 5 موج نوسانی )انگیزشی( باشد. بنابراین، یکی از راه های برچسب زدن بین ABC )سه موجی ( و موج انگیزشی ) 5 موجی( این است که آیا نوسان سوم دارای بسط )گسترش (است یا خیر به بیانی ساده باید تشخیص دهیم در روند نزولی و در بازار خرسی با یک افت قیمتی در قالب یک 5 موجی در موج c مواجه هستیم یا صرفا یک اصلاح در قالب یک سه موجی ABC )واضح است که 5 موجی اصلاح عمیق تری خواهد داشت
زیگزاگ هاي دوگانه و سه گانه :
بیشترین تغییر در خانواده زیگ زاگ ها در زیگ زاگ دو گانه و زیگ زاگ سه گانه مشاهده میشود. این دو الگو با نام هاي Triple3 , Double3 هم خوانده میشوند. سه الگوي زیگ زاگ، زیگ زاگ دوگانه ، زیگ زاگ سه گانه خانواده زیگ زاگ ها را تشکیل میدهند زیگ زاگ هاي دوگانه رایجترند در حالي که زیگ زاگ هاي سه گانه بندرت دیده میشوند .
Double zig zag از دو الگوي زیگ زاگ متصل به هم تشکیل یافته که این دو الگو بوسیله یك موج کوتاه اصلاحي به یکدیگر متصل شده اند که این موج کوتاه اصلاحي با نماد X مشخص میشود .
تحلیل تکنیکال در ارزهای دیجیتال
چه در بازار ارزهای دیجیتال و چه در بازار سهام فعالیت داشته باشید، تجزیه و تحلیل تکنیکال یکی از محبوب ترین روش ها برای تخمین و پیش بینی ارزش دارایی در آینده نزدیک است. چنین ابزاری به شما کمک می کند تا دیدگاهی واقع بینانه در مورد شرایط بازار داشته باشید.
تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ابزارها برای معامله گران و سرمایه گذاران بازار مالی به شمار می آید که اهداف قیمتی که باید برای خرید و فروش دارایی در نظر گرفته شود و یا اینکه ایدهآل ترین دوره نگهداری آن چه زمانی است و میزان ریسک و سود مورد انتظار چیست؟ را به صورت قابل قبول ارائه می دهد.
انتظارات ما از تحلیل تکنیکال باید تا چه اندازه باشد؟
قبل از اینکه به بررسی دقیق و کاربردی تحلیل تکنیکال بپردازیم، کاملا ضروری به نظر می رسد که حد انتظارات خود را از این ابزار کاربردی در رابطه با دارایی های خود تعیین کنیم. در وهله اول باید بدانید که تحلیل تکنیکال برای شناسایی معاملات کوتاه مدت (معمولا دو هفته تا یک ماه) استفاده می شود و کاربرد چندانی برای سرمایه گذاری و معاملات بلند مدت ندارد. با این حال با استفاده از تحلیل تکنیکال می توان به شناسایی موقعیت های ورود و خروج (قیمت هایی که در آن به خرید و فروش می پردازید) مربوط به هر نوع سرمایه گذاری پرداخت.
همچنین همیشه یک ریسک مرتبط با یک معامله وجود دارد. تحلیل تکنیکال یک ابزار راهنما برای معامله گران است اما نمی توان به طور صدرصد به آن اتکا کرد. برخی استراتژی ها ممکن است تحت برخی عوامل خارجی نتیجه عکس بدهد. بنابراین فرقی نمی کند که یک معامله گر کهنه کار و با تجربه باشید و یا اینکه به تازگی فعالیت خود را در بازار مالی شروع کرده باشید، باید یک استراتژی برای کاهش ضرر در نظر بگیرید و منتظر بازگشت قیمت به حالت قبل نباشید.
همیشه یک واقعیت را قبول کنید که بازده یک معامله کوتاه مدت به احتمال زیاد متوسط است. بنابراین بهتر است انتظار بازدهی و سود کلان را به طور کلی از ذهن خود بیرون کنید. اگر دست به ریسک های بی مورد بزنید مطمئنا ناامید شده و حتی یک تجارت فاجعه آمیز خواهید داشت. در حالت کلی تحلیل تکنیکال می تواند برای داشتن بازدهی معقول در میان مدت، مفید واقع شود.
برخی نکات در رابطه با تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال مانند بسیاری از ابزارهای تحلیلی دیگر براساس برخی از فرضیات کار می کند. نکته اول اینکه روش کار آن براساس تخمینهای بدست آمده در بازار است. این بدین معنی است که تمام اطلاعات بدست آمده در گذشته را بر روی آخرین قیمت بدست آمده منعکس می کند.
به عبارت ساده تر، تحلیل تکینکال فقط قیمت تاریخی یک دارایی و آنچه را که این داده ها می توانند در مورد حرکت قیمت آتی آن به ما بگویند در نظر می گیرد. دوم اینکه، قیمت یک دارایی ممکن است روندی را در بازه زمانی خاص دنبال کند.
در این حالت براساس تجزیه و تحلیل صورت گرفته در تحلیل تکنیکال ممکن است نمودار به عنوان یک الگو برای آن دارایی ظاهر شود.
اصول اولیه کندلها (شمعدانها)
نمودارها خصوصیات الگوی مثلث پایه و اساس تحلیل تکنیکال را تشیکل می دهند. انواع مختلفی از نمودارها شامل، خطی، میله ای، کندل و غیره وجود دارد. بازار ارزهای رمزنگاری شده به بهترین شکل ممکن از کندل ها برای نشان دادن روند بازار استفاده می کند. در اینجا تصویری وجود دارد که یک نمودار معمولی و یک شمعدان منفرد را نشان می دهد که از یک نمودار جدا شده است.
اجازه بدهید در ابتدا بدانیم که کندل به چه معناست. کندل معمولا با رنگ سبز (صعودی) و یا قرمز (نزولی) نشان داده می شود و هر کندل از سه قسمت سایه بالایی، سایه پایینی و بدنه تشکیل شده است که در آن بدنه قیمت باز و قیمت بسته را به هم متصل می کند. سایه پایین (قیمت پایین) به صورت خطی به سمت پایین کشیده می شود و برعکس سایه بالا (قیمت بالا) خطی است که به سمت بالا کشیده شده است.
حال بیایید قیمت باز، قیمت بسته، قیمت بالا و قیمت پایین را برای یک بازه زمانی (می تواند دقیقه، ساعت یا روز باشد) تعریف کنیم.
قیمت باز (O): قیمتی که در یک دوره زمانی باز (شروع) می شود.
قیمت بالا (H): بالاترین قیمتی که در آن دوره زمانی بدست آمده است.
قیمت پایین (L): کمترین قیمتی که در آن دوره زمانی مشاهده شده است.
قیمت بسته (C): قیمتی که در آن دوره زمانی بسته شده است.
اگر به تصویر بالا نگاه کنید قیمت بیت کوین در 40862 دلار باز شده است و به پایین ترین سطح روزانه 39853 دلار رسیده و حداکثر قیمت آن در طول همان روز 43392 دلار بوده است و روز را در قیمت 42832 دلار بسته است. با افزایش قیمت (C>O) در این بازه زمانی نتیجه گیری می شود که این کندل صعودی است. در حالی که اگر کندل قرمز باشد بازار نزولی است. این کندل ها را می توان برای بازه های زمانی مختلف مانند 5 دقیقه، 30 دقیقه و یا حتی 4 ساعت هم بست، البته بسته به استراتژی معامله گر دارد.
اصول تحلیل تکنیکال
در حالت کلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است که شامل:
- حرکت قیمت ها براساس روند: بازار به صورت واضح دارای سه روند صعودی، نزولی و خنثی است. تشخیص هر کدام از آنها در بازار مالی کسب سود یا ضرر شما را تعیین خواهد کرد. اگر روند در بازار خنثی باشد میزان عرضه و تقاضا برابر است. اگر صعودی باشد میزان تقاضا بیش از عرضه و اگر بازار نزولی باشد عرضه بیش از تقاضا خواهد بود.
- تکرار تاریخ: در تحلیل تکنیکال ما با مطالعه قیمت های گذشته به پیش بینی آینده یک دارایی می پردازیم این یعنی تاریخ علاقه مند است گذشته را دوباره تکرار کند.
- انعکاس اتفاقات در قیمت ها: تمامی رویدادهای اقتصادی، سیاسی و حتی جغرافیایی می توانند بر روند قیمت ها تاثیر بگذارند.
باید توجه داشت که هدف اصلی تحلیل تکنیکال پیش بینی آینده است تا سرمایه گذار بتواند بهترین عملکرد را در بازار مالی داشته باشد.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در نمودار ارزهای دیجیتال، نقاطی هستند که بر فشارهای ناشی از خرید و فروش غلبه کرده و باعث افزایش و کاهش قیمت می شوند. همچنین این سطوح قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند و به همین دلیل به آنها سطوح برگشتی نیز گفته می شود. لازم به ذکر است که تشخیص هر کدام از این سطوح روانشناسی مختص خود را دارد.
الگوها در ارزهای دیجیتال
الگوها به عنوان یکی از اصلی ترین مباحث پایه ای در ارزهای دیجیتال مطرح می شوند که از حرکات نامنظم قیمت بر روی نمودار بدست می آید. در این میان الگوی نموداری جز محبوب ترین الگوها شناخته می شود. این نوع الگوها تعریف مشخصی دارند. اما همانطور که قبلا نیز اشاره شد نمی توان با استفاده از آنها قیمت آینده را به طور دقیق پیش بینی کرد. زیرا اگر چنین روش اثبات شده ای وجود داشت به طور قطع تریدرهای ثروتمند بسیار بیشتر از سرمایه گذارن این حوزه بودند.
الگوهای نموداری در ارزهای دیجیتال
الگوهای نمودار در ارزهای دیجیتال به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم بندی می شوند. در الگوی بازگشتی، زمانی که الگو تشکیل می شود تغییر روند قیمت اتفاق می افتد. اما در الگوی ادامه دهنده، قیمت روند قبلی خود را ادامه خواهد داد.
کانال قیمت
یکی از پرکاربردترین الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال، کانال قیمت است. برای اینکه روند صعودی و نزولی را در کانال قیمت رسم کنید باید روند آن را مورد توجه قرار دهید. زمانی که روند صعودی است در وهله اول خط روند اصلی را رسم کرده و سپس یک خط موازی در بالای آن رسم کنید. بطوریکه کندل ها بین این دو خط قرار گیرند.
در حالت نزولی نیز به همین ترتیب خط اصلی را رسم کرده و یک خط موازی در پایین قیمت ها رسم کنید. همچنین می توانید از کانال قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده کنید.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم به دو شکل مستطیل و سه گوش در نمودارها ظاهر می شود. از این دو پترن برای الگوهای قیمتی کوتاه مدت استفاده می شود که باعث تغییر ادامه روند می شود. همچنین شیب الگوی پرچم در خلاف جهت روند است. بدین معنی که اگر روند نزولی باشد شیب الگو به سمت بالا و در صورت صعودی بودن روند شیب الگو به سمت بالا است.
الگوی سر و شانه
یکی دیگر از الگوی های برگشتی که پس از شکل گیری، روند بازار را تحت تاثیر خود قرار می دهد و امکان تغییر در آن وجود دارد الگوی سر و شانه است. این الگو از سه قله تشکیل شده است که قله میانی دارای بیشترین ارتفاع و اعتبار است. دو قله کناری هم از نظر بازه زمانی بسیار شبیه هم هستند و تغییرات قیمتی در آنها نسبتا یکسان است.
نکته حائز اهمیت این است که قبل و بعد از تشکیل قله میانی، این امکان وجود دارد که شانه های متعددی ایجاد شود و یا اینکه خط گردن ممکن است زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که به صورت افقی خود را نمایش دهد.
الگوی سر و شانه معکوس نیز مشابه الگوی حالت سر و شانه است با این تفاوت که در هنگام ایجاد یک روند نزولی ظاهر می شود. الگوی معکوس در بسیاری از مواقع معامله گران را دچار اشتباه می کند. البته تشخیص آن نیز به مراتب بسیار دشوارتر از الگوهای دیگر است.
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle)
یکی دیگر از الگوها که برای شناسایی جهت روند مورد استفاده قرار می گیرد الگوی فنجان و دسته است. همانطور که از نام آن پیداست در هنگام شکل گیری پس از ایجاد انحنای خاص آن، شبیه به حرف U انگلیسی می شود. دسته آن نیز تحت تاثیر فشار فروش و افزایش میزان تقاضای خرید در بازه زمانی کوتاهتری تشکیل می گردد و در نهایت پس از شکست مقاومتی و تایید الگو، روند قیمتی به حالت صعودی در می آید.
الگوی کف دو گانه (W pattern) و قله دوگانه (M Pattern)
شناسایی الگوی قله دوگانه و کف دوگانه نسبت به الگوهای دیگر کار آسانتری است. این الگو در نتیجه برخورد دوباره قیمت با خطوط مقاومت و حمایت و عدم توانایی در عبور از آن ها شکل می گیرد. در الگوی قله دوگانه تا زمانی که خط حمایت نشکسته است الگو مورد تایید قرار نمی گیرد و زمانی که کف دوگانه در خط مقاومت شکسته شد قیمت افزایش می یابد.
در این الگو نیازی نیست که حتما خط مقاومت و حمایت به صورت افقی قرار گیرند تنها به شرط موازی بودن و کمی زاویه داشتن می توان به این نوع الگو استناد کرد.
الگوی مثلث (Triangle)
در الگوی مثلثی بازه قیمتی با گذشت زمان متمرکز می شود. این روند تا جایی پیش می رود که در نهایت الگو شکسته شود. این الگو به سه دسته کلی مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن تقسیم بندی می شود که در هر کدام از آنها ذهنیت بازار کاملا متفاوت از دیگری است. حتما توجه داشته باشید که احتمال شکست در این الگوها بسیار بالاست و امکان تغییر روند در آنها وجود دارد.
مثلث صعودی (Ascending Triangle)
در روند صعودی الگوی مثلث صعودی تشکیل می شود و بر روند صعودی تاکید دارد. زمانی که صعودی در داخل مثلث شکل می گیرد با محدود مقاومتی ثابتی روبرو می شود و قیمت در آن با شکستن محدود مقاومتی، خود را به کف بالاتری می رساند.
زمان تایید الگوی مثلث صعودی به این صورت است که اگر از سمت مقاومت شکستی روی دهد در این حالت می توان وارد معامله شد و از روند صعودی بازار کسب سود کرد. ناگغته نماند که اگر مثلث ادامه دار باشد و شکست مقاومتی در آن روی ندهد میزان ریسک در آن بسیار بالا خواهد بود.
مثلث نزولی (Descending Triangle)
زمانی که روند به صورت نزولی است این الگو شکل می گیرد و پس از تایید، همچنان روند نزولی ادامه پیدا می کند. ضلع پایینی الگو، از کف های به هم پیوسته و ممتدی تشکیل شده، که دارای کف قیمتی ثابتی است.
مثلث نامتقارن (Symmetrical Triangle)
این الگو در نتیجه فشرده شدن بازه قیمتی در بین سطوح مقاومتی و حمایتی تشکیل می شود و حداقل دارای دو قله و دو کف است. زمانی که روند ادامه دار باشد و مورد تایید قرار گیرد، روند تداوم می یابد.
احتمال شکست در دو طرف الگو وجود دارد و تنها زمانی باید وارد معامله شد که شکست مقاومتی و حمایتی قابل قبول و معتبری روی دهد.
تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها
اندیکاتورها ابزارهای بسیار مفیدی هستند که از آنها برای تحلیل نمودارها استفاده می شود. داده های مورد استفاده در اندیکاتورها شامل تاریخچه قیمت ها و حجم معاملات صورت گرفته در یک بازه زمانی مشخص است که می توان با اتکا به آنها برای دریافت تایید، پیش بینی روند پیش رو و ارزیابی قدرت روند اقدام کرد. اندیکاتورها به سه دسته کلی تقسیم می شود که شامل موارد زیر است:
- روندنماها (Trend): این شاخص در نمودار قیمت استفاده می شو دو برای ارزیابی و شناسایی روند به کار می رود.
- نوسانگر (Oscillator): این شاخص در بخش جدا از نمودار قیمتی به نمایش گذاشته می شود. از مهم ترین خصوصیات این قیمت مشخص کردن محدوده اشباع خرید و اشباع فروش است.
- حجمی (Volumes): دسته دیگری از اندیکاتورها ارزش و حجم معالات صورت گرفته را مورد بررسی قرار می دهند.
میانگین متحرک (Moving Average)
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یکی از مهم ترین شاخص های کاربردی در تحلیل نمودار ها هستند. خود این اندیکاتور نیز به دو دسته میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA) تقسیم بندی می شوند.
وظیفه اصلی میانگین متحرک نمایش میزان تغییرات در طول بازه زمانی مشخص است و با استفاده از این شاخص ما می توانیم حمایت دینامیک و خطوط مقاومت را شناسایی کنیم.
مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی و یا به عبارت دیگر میانگین متحرک همگرا/واگر یکی از پرکاربردترین شاخص های مومنتوم موجود است که از آن برای بدست آوردن شتاب روند استفاده می شود. هیستوگرام مکدی، تغییرات بین میانگین متحرک نمایی و خط مکدی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در صورت مثبت بودن روند، خط سیگنال زیر خط MACD قرار می گیرد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
از اندیکاتور قدرت نسبی (RSI) برای تعیین نقاط بازگشت بالقوه استفاده می شود. این شاخص عددی بین 0 تا 100 را شامل می شود و به صورت متغییر است. اگر پایین تر از 30 باشد نشانگر منطقه بیش از حد فروخته شدن سهام یا ارز (اشباع فروش) است و نقطه 70 به بالا منطقه بیش از حد خریداری شده (اشباع خرید) را نشان می دهد.
بسیاری از تریدرهای موفق با استفاده از این شاخص می توانند روند بازار را حدس بزنند و خرید و فروش های خود را با آن تنظیم کنند.
الگوی مثلث صعودی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی مثلث صعودی یک الگوی نمودار میباشد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. این الگو با حرکت قیمتی ایجاد میشود که میتوان یک خط افقی روی قلهها و یک خط روند صعودی زیر درهها کشید. این دو خط یک مثلث را تشکیل میدهند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
تریدرها معمولاً دنبال نقاط شکست از الگوهای مثلث (مرجع) میباشند. مثلثهای صعودی به الگوهای ادامهدهندهٔ روند معروفند. چون قیمت معمولاً در جهت روند قبل از شکلگیری مثلث صعودی از مثلث خارج میشود. یک مثلث صعودی الگوی مناسبی برای ترید کردن میباشد چون نقطهٔ ورود مشخص، تارگت سود مشخص و سطح استاپ لاس مشخصی برای ما تعیین میکند.
الگوی مثلث صعودی در تحلیل تکنیکال چیست؟
نکات مهم دربارهٔ مثلث صعودی در تحلیل تکنیکال:
-
یک الگوی مثلث باید حداقل دوبار در هر خط لمس شود. یعنی حداقل دو قله خط بالایی را تاچ کنند و دو دره خط پایینی را تاچ کنند.
- مثلثهای صعودی به الگوهای ادامهدهندهٔ روند معروفند. چون قیمت معمولاً در جهت روندِ قبل از شکلگیری مثلث صعودی از مثلث خارج میشود. توجه داشته باشید که این موضوع همیشه اتفاق نمیافتد. شکست الگوی مثلث از هر طرف ایجاد شود باید با دقت آن را زیر نظر داشت.
- اگر قیمت خط بالایی را بشکند، میتوان وارد پوزیشن لانگ شد.
- اگر قیمت خط روند پایین مثلث را بشکند، میتوان وارد پوزیشن شرت شد.
- استاپ لاس معمولاً در جهت دیگر خطی که نشکسته قرار میگیرد.
- حداقل تارگت سود به اندازهٔ پهنترین بخش مثلث میباشد. یعنی اگر مثلث از بالا شکست قیمت حداقل تا فاصلهٔ پهنترین قسمت مثلث بالا خواهد رفت. و اگر مثلث از پایین بشکند قیمت حداقل تا فاصلهٔ پهنترین قسمت مثلث پایین خواهد رفت.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price خصوصیات الگوی مثلث Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
نمونهی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده میشود – محدودههای حمایت و مقاومت مشخص شدهاند
نمونهای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معاملهگر را بر هم میزند
براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
الگوی مثلث صعودی
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
- چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
مشخصات یک شمع (کندل)
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند خصوصیات الگوی مثلث هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
امواج اصلاحی در الیوت Corrective Waves
پس از اتمام یک سیکل 5 موجی ، امواج اصلاحی آغاز می شوند .به عبارتی دیگر نوسانات در برابر رونداصلی ،امواج اصلاحی یا به عبارت ساده تر اصلاحات نامیده می شوند . گاهی اوقات، این امواج مرحله ي حروفی نامیده می شوند.
در این بخش از آموزش بورس به ۴ حالت از آرایش های ممکن در بروز امواج الیوت اصلاحی می پردازیم .
این موج ها شامل سه ریزموج هستند که در جهت عکس موج انگیزشی حرکت می کنند . امواج اصلاحی در مقایسه با امواج انگیزشی ،تنوع
بیشتری دارند و از وضوح کمتری برخوردار هستنددر بیشتر موارد شناسایی اصلاحات تا زمانی که کامل شود ، گاه ممکن است بسیار دشوار باشد.
می دانیم که در اغلب موارد در پی ۵ موج اصلی و محرک یا انگیزشی، معمولا ۳ موج اصلاحی خواهیم داشت .
در موجهای ۳ گانه اصلاحی نیز موج ۱ و ۳ با هم هم جهت هستند و خلاف جهت موج دوم می باشند .
امواج ۳ گانه اصلاحی در نمودارها ممکن است به چهار صورت مختلف دیده شوند. این ۴ حالت عبارتند :
۱. اصلاح زیگزاگ Zigzag به صورت: (شارپ- منفرد- دوگانه- سه گانه 5-3-5)
۲. اصلاح مسطح یا تخت Flat به صورت: (شارپ نیست منظم منبسط دونده 5-3-3)
۳. اصلاح مثلثی Triangle به صورت: (3-3-3-3-3 (4 نوع))
۴. اصلاح ترکیبی Combination دو نوع
۱. اصلاح زیگزاگ Zigzag
زیگزاگ یک ساختار 3 موجی اصلاحی است که با نام ABC شناخته شده است.
زیر مجموعه موج A و C پنج موج است. و موج B می تواند هر ساختار اصلاحی داشته باشد.
زیگزاگ یک ساختار 5 – 3 – 5 است .
در الگوی اصلاح زیگزاگ موج B نمیتواند بیش از 75 % از موج A را اصلاح نماید. موج C یک Lowجدید را زیر موج A ایجاد میکند. معمولا موج A از یک اصلاح زیگزاگ ، الگوی 5 موجی دارد . در دو مورد دیگر اصلاح (مسطح و نامنظم) موج A الگوی 3 موجی دارد. بنابراین اگر شما بتوانید در موج A پنج موج را شناسایی کنید شما میتوانید انتظار داشته باشید که اصلاح با الگوی زیگزاگ پایان یابد.
ارتباط با نسبت های فیبوناچی :
موج B: به اندازه 50 ، 61.8 ، 76.3 ، 85.4 درصد موج A است .
موج C: به اندازه 61.8 ، 100 ، یا 123.6 درصد موج A است .
اگر موج C به انداز 161.8 درصد موج A باشد، C می تواند موج سوم یک ایمپالس 5 موجی باشد .
اگر موج C = 161.8 ٪ از موج A باشد ، موج C می تواند موج 3 از 5 موج نوسانی )انگیزشی( باشد. بنابراین، یکی از راه های برچسب زدن بین ABC )سه موجی ( و موج انگیزشی ) 5 موجی( این است که آیا نوسان سوم دارای بسط )گسترش (است یا خیر به بیانی ساده باید تشخیص دهیم در روند نزولی و در بازار خرسی با یک افت قیمتی در قالب یک 5 موجی در موج c مواجه هستیم یا صرفا یک اصلاح در قالب یک سه موجی ABC )واضح است که 5 موجی اصلاح عمیق تری خواهد داشت
زیگزاگ هاي دوگانه و سه گانه :
بیشترین تغییر در خانواده زیگ زاگ ها در زیگ زاگ دو گانه و زیگ زاگ سه گانه مشاهده میشود. این دو الگو با نام هاي Triple3 , Double3 هم خوانده میشوند. سه الگوي زیگ زاگ، زیگ زاگ دوگانه ، زیگ زاگ سه گانه خانواده زیگ زاگ ها را تشکیل میدهند زیگ زاگ هاي دوگانه رایجترند در حالي که زیگ زاگ هاي سه گانه بندرت دیده میشوند .
Double zig zag از دو الگوي زیگ زاگ متصل به هم تشکیل یافته که این دو الگو بوسیله یك موج کوتاه اصلاحي به یکدیگر متصل شده اند که این موج کوتاه اصلاحي با نماد X مشخص میشود .
زیگزاگ سه گانه از سه الگوي زیگ زاگ متصل به هم تشکیل یافته که بوسیله دو موج کوتاه اصلاحي “X “ و ”XX “ به یکدیگر متصل شده اند.
اصلاح مسطح یا تخت Flat
یک موج تصحیحی تخت یک حرکت تصحیحی است که با ABC نامگذاری می شود و هرچند نامگذاری ها یکی است، تقاوت امواج تصحیحی تخت در تحلیل تکنیکال با زیگزاگ در زیرمجموعه های موج A است که زیگزاگ یک ساختار 5 – 3 – 5 بوده و تخت ساختار 3 – 3 – 5 دارد.
نکته آموزشی: منظور از ساختار 3 – 5 – 3 و 3 – 3 – 5 تعداد زیرمجموعه های موج A,B,C می باشد .
سه ساختار متفاوت از مسطح ها -فلت ها یا پهنه ها- وجود دارد :
الف پهنه منظم -متقارن – (Regular)
ب پهنه نامنظم / بسط یافته – (Irregular / Expanded)
ج پهنه دونده – (Running Flats)
پهنه منظم ( Regular Flats )
یک الگوی تصحیحی 3 موجی با نام های ABC
تقسیم بندی موج A و B به صورت سه تایی است .
زیرمجموعه های موج C 5 تایی و به صورت انگیزشی یا مورب است .
زیرمجموعه های امواج A و B می توانند هرنوعی از امواج تصحیحی باشند .
موج B در نزیکی آغاز موج A تمام می شود .
موج C معمولا در فاصله کم بعد از آغاز موج C به پایان می رسد .
بعد از موج C روند تغییر می کند .
نسبت های فیبوناچی :
موج B: 90 درصد موج A
موج C: 61.8 ، 100 و یا 123.6 درصد موج AB
پهنه نا منظم ” گسترش یافته” (Expanded Flats )
•موج اصلاحی با برچسب ABC حرکت می کند . • ساختار موج A و B در 3 موج است
• ساختار موج C در 5 موج نوسانی / مورب است
• ساختار موج A و B می تواند در هر ساختار 3 موج اصلاحی از جمله زیگزاگ ، مسطح ، سه تایی دوگانه و سه تایی سه گانه باشد .
• موج B از الگوی 5 – 3 – 3 فراتر از سطح شروع موج A خاتمه می یابد . • موج C به طور قابل ملاحظه ای فراتر از سطح انتهایی موج A خاتمه می یابد . • موج C باید واگرایی داشته باشد .
رابطه نسبت فیبوناچی
• Wave B = 123.6% of wave A
• Wave C = 123.6% – 161.8% of wave AB
اصلاح مثلث Triangle
حال که انواع الگوی تصحیحی تخت را مورد بررسی قرار دادیم به سراغ نوع بعدی امواج تصحیحی یعنی مثلث ها می رویم. در امواج تصحیحی نوع مثلث نوسانات و حجم بازار کم می شود. مثلث ها 5 گوشه دارند و هرکدام نیز 3 زیرمجموعه موجی دارند که ساختار آن را به 3 – 3 – 3 – 3 – 3 تبدیل می کند.
– ساختار تصحیحی با نامگذاری ABCDE
– معمولا در موج B و یا موج 4 دیده می شوند .
– ساختار 3 – 3 – 3 – 3 – 3 دارند .
– ابزار RSI برای حمایت و تایید مثلث ها در هر بازه زمانی ای نیاز است .
– زیرمجموعه های ABCDE می تواند abc ، wxy و یا تخت باشند .
مثلثها در بیشتر مواقع به عنوان موج چهارم هستند.بعضی مواقع می توانیم یک مثلث را درموج B از یک سه موج اصلاحی ببینیم.مثلث ها بسیاربزرگ وگیج کننده هستند. این الگوها باید قیبل به دقت مطالعه شوند تا بتوان آن ها را تشخیص داد.قیمت تمایل دارد تا شکل مثلث را با سرعت رها کند که Thrust نام دارد.
زمانی که مثلث ها در موج چهارم رخ دادند بازار به سمت مسیر موج 3 به خارج از مثلث پرتاب می شوند.
در تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال 4 نوع از این امواج وجود دارند :
1 مثلث صعودی
2 مثلث نزولی
3 مثلث انقباضی
4 مثلث انبساطی
مثلث ها در نمودار زیر نشان داده شده اند .
Bear market: بازار خرسی
Bull market: بازار گاوی
مثلث صعودی
مثلث افزایشی که به آن مثلث صعودی هم میگویند زمانی تشکیل خواهد شد که یک خط مقاومتی افقی در بالا و خط حمایتی روندی در پایین نمودار شکل گرفته باشد . در واقع الگو مثلث افزایشی زمانی شکل میگیرد که خریداران قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومتی ندارند و خریداران قادر به سفارش گذاری از سطح مشخصی نیستند ولی به مرور زمان قیمت را به سمت بالا هدایت میکنند.
به بیان دیگر در این الگو خریداران به تدریج قدرتمند می شوند به دلیل اینکه قیمت کف، روی خط روند صعودی قرار دارند و آنقدر به سطح مقاومت فشار وارد می کنند تا بالاخره از خط مقاومت عبور کنند .
مثلث کاهشی
در مثلث کاهشی یا نزولی خط افقی حمایتی در پایین و مثلث خط روند مقاومتی در بالا ایجاد میشود.
الگوی مثلث کاهشی همانند آنچه در تصویر زیر میبینید نشان دهنده این است که قیمت به آهستگی در حال نزول است و به مرور زمان فروشندگان در
حال در دست گرفتن قدرت بازار می باشند و در اکثر وقت ها خط حمایت را شکسته و بازار نزولی میگردد
مثلث انقباظی
این الگونسبت به الگوی مثلث انبساطی رواج بیشتری دارد
قوانین مثلث انقباضي :
موج A در این الگو میتواند یك زیگ زاگ،دابل زیگ زاگ،تریپل زیگ زاگ و یا یك الگوي فلت باشد.
موج B در این الگو تنها میتواند یك زیگ زاگ،دابل زیگ زاگ،یا تریپل زیگ زاگ باشد.
امواج D,C میتوانند در الگوي خود بدون هیچ اصلاحي کامل شوندبه استثناي Triangle ها 4.4 موج D,C,B,A باید در داخل یك کانال حرکت کنند که یك سر آن AC و سر دیگر آن BD میباشد.
تقاطع کانال در پایان به E ختم میشود.
دو خط این کانال نهایتا باید در نقطه اي همگرا شوند و نمیتوانند به صورت موازي باشند.
ممکن است یکي از خطوط کانال را بصورت خطي)افقي(داشته باشیم.
موج E میتواند یك زیگ زاگ،دابل زیگ زاگ،تریپل زیگ زاگ یا یك Triangle Contracting باشد.
موج E باید کوچکتر از موج D قیمت ها باشد،همچنین موج E باید بزرگتر از 20 %موج D قیمت ها باشد.
همچنین موج A و یا موج B باید در این الگو داراي بلند ترین موج باشند.
همچنین موج E باید در قسمتي از موج خود با موج A اشتراك )همپوشاني( داشته باشد.
موج E قیمت نمیتواند از کانال BD عبور کنند.
مثلث انبساطي :
آخرین الگوي مورد بحث ما در این قسمت مثلث انبساطي میباشد.این الگو یك الگوي غیر متعارف و غیر رایج در بین الگوهاي الیوت میباشد .
قوانین مثلث هاي انبساطي :
.هر پنج موج این الگو باید از خانواده زیگ زاگ ها باشند .
.موج B قیمت ها باید نسبت به موج C قیمت ها کوچکتر باشد،اما در عین حال باید از 40 % موج C بزرگتر باشد .
.امواج D,C,B,A باید در درون کانالي حرکت کنند که یك ضلع آن AC و ضلع دیگر آن BD میباشد .
.موج C قیمت ها باید نسبت به موج D قیمت ها کوچکتر باشد
امواج اصلاحی ترکیبی (Combination)
آخرین حالت از مدل موج های اصلاحی می باشد که ریز موج هایش ترکیبی ازامواج بازگشتی قبلی می تواند باشد و با W ، X ، Y نمایش داده می شوند. معمولا این موج اصلاحی در موج ۴ یک درجه بالاتر ایجاد می شود و حالت ساید در روند رو به جلو را برای ادامه حرکت قیمت در روند اصلی شاهد هستیم. امواج اصلاحی ترکیبی می توانند شامل هر ترکیبی از امواج اصلاحی قبلی پشت سر
هم باشند بدون آنکه دو ترکیب پشت سر هم تکرار شود. به عنوان مثال اگر در شکل زیر ترکیب اصلاح “تخت” موج X سه تایی و یک مثلث را شاهد هستیم دو ترکیب یکسان (دو مثلث) نباید پشت سر هم در موج اصلاح ترکیبی تکرار شود .
۴. اصلاح ترکیبی Combination دو نوع
Double Three ترکیبی از دو تا از امواج بالا
Tripple Three ترکیبی از سه تا از امواج بالا
Double Three در تحلیل تکنیکال
Double Three ترکیبی از دو الگوی تصحیحی است. تا به حال سه نوع از امواج تصحیحی شامل زیگزاگی، تخت و مثلثی را مورد بررسی قرار دادیم و هرگاه دو تا از این الگوها با هم ترکیب شوند، شاهد Double Three هستیم .
ترکیب دو تا از امواج که با WXY نامگذاری می شوند .
زیر مجموعه های امواج W و Y می توانند زیگزاگ، تخت، دابل تری در درجات کوچکتر و یا تریپل تری در درجات کوچکتر باشند .
زیرمجموعه های موج X می توانند هر نوع موج تصحیحی ای باشند .
WXY یک ساختار 7 ضلعی است .
نسبت های فیبوناچی :
موج X: 50 ، 61.8 ، 76.4 و یا 85.4 درصد موج W است .
موج Y: 61.8 ، 100 و یا 123.6 درصد موج W است .
موج Y نمی تواند فراتر از 161.8 درصد از موج W باشد .
در زیر نمونه هایی از ترکیب های مختلف از دو ساختار اصلاحی که سه تایی دوگانه را تشکیل می دهند آورده شده است :
ترکیبی از یک مسطح -پهنه- و یک زیگزاگ
ترکیبی از یک پهنه و مثلث
ترکیبی از دو سه تایی دوگانه از یک درجه پایین تر
سه تایی سه گانه (Triple Three)
سه تایی سه گانه ترکیبی از سه الگوی اصلاحی در تئوری موجی الیوت است .
دستورالعمل ها یا راهنماها
• ترکیبی از سه ساختار اصلاحی با عنوان WXYXZ • ساختار موج W ، موج Y ، و موج Z می تواند زیگزاگ ، مسطح ، سه تایی دوگانه از یک درجه پایین تر یا سه تایی سه گانه از یک درجه پایین
تر باشد .
• موج X می تواند هر ساختار اصلاحی باشد . • WXYZ یک ساختار 11 نوسانی است .
رابطه نسبت های فیبوناچی در سه تایی سه گانه
• Wave X = 50%, 61.8%, 76.4%, or 85.4% of wave W
• Wave Z = 61.8%, 100%, or 123.6% of wave W
• Wave Y can not pass 161.8% of wave W or it can become an impulsive wave 3
( موج Y نمی تواند به فرای 161.8 ٪ از موج W برود یا می تواند به یک موج نوسانی 3 تبدیل شود.)
در زیر نمونه هایی از ترکیب های مختلف سه ساختار اصلاحی که سه تایی سه گانه را تشکیل می دهند آورده شده است :
پترکیبی از یک پهنه (مسطح )، سه تایی دوگانه و زیگزاگ
قوانین فرعی
اگر موج دوم یک اصلاح ازنوع ساده باشد انتظار داریم که موج چهارم یک اصلاح ترکیبی باشد.
اگر موج دوم یک اصلاح از نوع ترکیبی باشد انتظار داریم که موج چهارم یک اصلاح ساده باشد.
تصاویر از کتاب امواج الیوت آقای مهدی میرزایی آورده شده است و توصیه می شود حتما کتاب مذکور را تهیه و مطالعه کنید.
درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه با امواج الیوت کوچکتر باشند. در صورت وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی خصوصیات الگوی مثلث پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
دیدگاه شما