محاسبه قراردادن حد ضرر (stop- loss)
دلارهای تحت ریسک اطلاعات مهم تری به دست می دهند زیرا با این روش مبلغی از موجودی حساب که در معامله تحت ریسک است را به شما نشان می دهد. برای محاسبه مقدار دلارهای تحت ریسک باید مقدار پیپ های تحت ریسک و همچنین اندازه پوزیشن خود را بدانید.
برای مثال EUR/USD شما 5 پیپ ریسک می کنید و اگر یک پوزیشن 5 میکرولات داشته باشید محاسبه دلار تحت ریسک به این ترتیب خواهد بود:
پیپ های تحت ریسک x ارزش پیپ x اندازه پوزیشن (اندازه لات)
در معرض ریسک 6x$1x5 = $30
پیپ های تحت ریسک هم مهم هستند اما بهتر است از آن به عنوان اطلاعات کمکی استفاده شود. به عنوان مثال، اگر توقف شما در X و معامله ورودی تان در y قرار داشته باشد محاسبه تفاوت به شرح زیر خواهد بود:
Y منهای X = پیپ های تحت ریسک
اگر جفت ارز EUR/USD را در 1.569 با حد ضرر 1.575 بفروشید در این صورت در هر لات 6 پیپ تحت ریسک خواهید داشت.
این در صورتی به شما کمک می کند که بخواهید به کسی نشان بدهید اردرهای شما در کجا قرار دارند و فاصله حد ضرر تا قیمت ورودی تان چقدر است.
محاسبه قراردادن حد ضرر (stop-loss)
ریسک حساب تان را کنترل کنید
دلارهای تحت ریسک باید تنها بخشی از کل موجودی حساب تجاری تان باشد. به طور معمول، مبلغ تحت ریسک باید کمتر از 2 درصد و به طور مطلوب کمتر از 1 درصد از موجودی حساب تان باشد.
به عنوان مثال، اگر یک معامله گر Forex یک اردر حد ضرر 6 پیپ قرار دهد و 5 میکرولات معامله کند این امر معامله را 30 دلار در معرض ریسک قرار می هد. حالا اگر بخواهد 1 درصد ریسک کند، برای ریسک 30 دلار در یک معامله به چه میزان موجودی احتیاج دارد؟ به این ترتیب به 3000$ = 100x30 موجودی نیاز دارد. برای ریسک 30 دلار، معامله گر حداقل به 3000 دلار موجودی نیاز دارد تا ریسک حساب را به حداقل برساند.
از این طریق می توانید به سرعت محاسبه کنید که برای هر معامله چقدر ریسک خواهید کرد. اگر موجودی حساب تان 5000 دلار باشد به این ترتیب ($5000/100= $50) در هر معامله می توانید 50 دلار ریسک کنید. اگر موجودی حساب تان 30000 دلار باشد می توانید تا سقف 300 دلار در هر معامله ریسک کنید، اما ممکن است بخواهید کمتر از آن ریسک کنید.
کلام آخر درباره حد ضرر
همیشه از حد ضرر استفاده کرده و برای تعیین موقعیت مناسب برای اردر حد ضرر استراتژی تان را بررسی کنید. بسته به استراتژی، ممکن است پیپ تحت ریسک تان در هر معامله متفاوت باشد. دلیل آن این است که حد ضرر باید به صورت استراتژیک برای هر معامله تعیین شود.
حد ضرر تنها در صورتی باید اعمال شود که پیش بینی شما در رابطه با جهت بازار نادرست باشد. باید پیپ های تحت ریسک خود را در هر معامله بدانید زیرا به این ترتیب می توانید دلارهای تحت ریسک را محاسبه کنید. این امر در هدایت معاملات آتی شما بسیار مهم است. دلارهای تحت ریسک شما به طور مطلوب باید کمتر از 2 درصد موجودی تجاری تان باشد تا حتی ضررهای پی در پی هم حساب تان را به طور کلی خالی نکند.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد چیست؟
ریسک به ریوارد همان نسبت سود به ضرر است است که در بسیاری از بازارهای مالی و حتی زندگی روزمره هم بارها با آن مواجه میشویم. حتما برای شما هم پیش آمده است که در زندگی مجبور شوید و یا به دلخواه خودتان وارد یک ریسک و معامله شوید اما باید پیش از آن با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد آشنا باشید.
هر معاملهای دارای ریسکهایی است که باید چگونگی محاسبه حد ضرر چگونگی محاسبه حد ضرر قبل از ورود آنها را قبول کنیم تا در صورت متحمل شدن ضرر، دچار آسیبهای شدید نشویم. در بازارهای مالی قطعاً سود و ضرر با هم هستند. زمانی که وارد این بازارها میشوید و سرمایهگذاری خود را آغاز میکنید، از همان ابتدا باید به سود و زیان آن معامله فکر کنید.
همانطور که میدانید شما باید بتوانید نسبت سود به ضرر آن معامله را ارزیابی کنید. در هر نوع بازاری بررسی ریسک ها و سود های معامله میتواند متفاوت باشد. قطعاً شما با آگاهی و تخصص در مورد نحوه رفتار در بازارهای مالی میتوانید ریسک معامله خود را کاهش دهید و به سود بیشتری دست یابید. در واقع شما با محاسبه نسبت ریسک به ریوارد میتوانید خطر آن معامله را کاهش دهید و سرمایه خود را چندین برابر کنید. به طور کلی شما باید در هر نوع معامله حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنید. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بپردازیم. با ما همراه باشید تا اطلاعات کامل و جامعی در این رابطه به دست آورید.
منظور از حد سود و حد ضرر در معاملات چیست؟
قبل از اینکه شما وارد هر نوع بازار مالی شوید بهتر است آشنایت کلی با آن بازار داشته باشید و بدین صورت رفتار بازار را ارزیابی کنید. موضوعی که در بسیاری از بازارهای مالی با یکدیگر مشترک است مبحث مشخص کردن حد سود و حد ضرر است. زمانی که شما در بازارهایی مانند بازار بورس و ارز دیجیتال یک سهم را بعد از تحقیقات کامل و بررسیهای تکنیکالی، برای خرید انتخاب میکنید، باید حد سود و حد ضرر را در آن سهم مشخص کنید. تصور کنید شما یک سهم بانکی را در بازار بورس برای خرید و سرمایه گذاری بعد از بررسی های مربوطه انتخاب کردهاید.
برای مثال اگر قیمت آن سهم به ازای هر یک عدد، ۵۰۰ تومان باشد، شما باید برای خود مشخص کنید که اگر قیمت سهم X، به ۴۰۰ تومان برسد، از آن سهم خارج شوید تا محتمل ضرر بیشتری نشوید و به سراغ سهم دیگری بروید تا بتوانید این میزان از ضرر خود را جبران کنید.
این مثالی که برای شما توضیح دادهایم به معنی رعایت کردن حد ضرر است. حال می خواهیم بدانیم که حد سود به چه معنی است؟ باز هم باید برای خود مشخص کنید که اگر قیمت سهم بانکی X، به ۹۰۰ تومان برسد به این میزان از چگونگی محاسبه حد ضرر سود خود راضی باشید و از آن سهم خارج شوید و دیگر ریسک بیشتری در معامله خود انجام ندهید.
این موضوع هم بحث رعایت کردم حد سود را نشان میدهد. بسیاری از تحلیلگران و بزرگان بازار سرمایه معتقد هستند افرادی که پایبندی کامل به سود و حد ضرر در معاملات خود دارند، بسیار موفق تر عمل میکنند. توجه داشته باشید که به زبان سادهتر، حد سود همان بالاترین مقدار سود احتمالی است که شما در آن معامله انتظار دارید. حد ضرر هم همان قیمتی است که شما قبل از انجام معامله برای خود مشخص کردهاید که اگر پول و سرمایه شما تا این حد افت کند، از آن سهم خارج شوید. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بپردازیم.
چگونگی محاسبه ریسک به ریوارد
برای اینکه بتوانیم نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنیم ابتدا باید بتوانیم به طور جداگانه ریسک به ریوارد را طبق فرمولی به دست آوریم. در ادامه این مقاله فرمول این محاسبات را برای شما آموزش میدهیم.
با توجه به فرمول هایی که در این قسمت برای شما ما قرار دادهایم، می توانید ریسک به ریوارد را به صورت جداگانه حساب کنید. در مرحله بعدی پس از تعیین ریسک و ریوارد باید ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید تا نسبت آن به طور دقیق مشخص شود. توجه داشته باشید هرچه این نسبت کمتر از ۵۰ درصد باشد، آن سهم برای خرید و شروع معامله گزینه خوبی است.
تصور کنید قیمت یک سهم معادل با ۲۶۵۴ ریال است. حال شما تارگت و یا همان حد سود را ۲۸۹۰ ریال و حد ضرر را ۲۵۵۰ در نظر گرفتهاید. بنابراین تصمیم گیری برای خرید و یا عدم خرید سهم باید بر اساس تعیین نسبت ریسک و ریوارد انجام شود. در این حالت با توجه به فرمولی که در قسمت بالا برای شما توضیح داده ایم به طور جداگانه ریسک و ریوارد را به دست آورید.
به طور کلی انجام محاسبه ریسک به ریوارد زمان زیادی از شما نمی گیرد و شما می توانید در عرض ۵ دقیقه زمان، این نسبت را به دست آورید تا بتوانید برای خرید و یا عدم خرید آن سهم تصمیم گیری کنید. در بازار های مالی محاسبه نسبت ریسک به ریوارد همراه با تحلیل های مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و یا همان فاندامنتال می توانند کمک شایانی به شما کنند. در نتیجه شما با تخصص و مهارت خود قیمت یک سهم را بر اساس منطق و علم ارزیابی کردهاید، پس احتمال ضرر و زیان شما نسبت به فردی که کاملاً با شانس و احتمالات پیش میرود، خیلی کمتر است. در ادامه این مقاله سعی داریم اطلاعاتی در مورد اهمیت آموزش مهارت های تحلیلی در این بازارها را برای شما توضیح دهیم تا با دید بهتری وارد شوید.
اهمیت آموزش مهارتهای تحلیلی در بازارهای مالی
همانطور که گفته ایم، برای موفقیت در بازارهای مالی و به دست آوردن سودهای هنگفت، حتماً باید آموزشهای مربوطه در زمینه تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، بررسی نسبت ریسک به ریوارد، آموزش تابلو خوانی و … را فرابگیرید. در غیر این صورت احتمال ضرر و اشتباه در تصمیمگیری برای شما خیلی بیشتر میشود؛ زیرا هیچ گونه آگاهی و علمی در این زمینه ندارید. ممکن است برای دوستان و آشنایان شما پیش آمده باشد که بدون هیچ گونه مهارت و تخصصی توانسته باشند سودهای خوبی از بازارهای مالی به دست آورده باشند.
باید بدانید که این سودها به صورت مستمر نیستند و تنها بر اساس احتمالات نصیب این افراد شده اند. قطعاً با ادامه فعالیت آنها در بازارهای مالی خیلی سریع دچار ضررهای احتمالی سنگین می شوند. اگر شما هم قصد یادگیری و آموزش در زمینه بازارهای مالی را دارید می توانید از مشاوران و متخصصانی که سابقه کاری بالایی در این حرفه دارند کمک بگیرید و شروع به یادگیری کنید. در ابتدا میتوانید با سرمایههای بسیار پایین فعالیت خود را در بازارهای مالی مانند بورس، ارز دیجیتال و فارکس شروع کنید و سپس با علم و آگاهی بیشتر سرمایه خود را تا چندین برابر افزایش دهید.
بررسی کارنامه سهم در سایت کدال
بسیاری از از تحلیلگران تکنیکالی که در بازار های مالی فعالیت دارند، معتقدند که نسبت ریسک به ریوارد از مهمترین و اصولیترین نکات در معاملهگری است که در بازارهای مالی وجود دارد. توجه داشته باشید که در این نوع بازارها همه چیز بر مبنای احتمال پیش میرود. پس باید قبول کنیم که مشخص کردن مقدار سود و یا مقدار ضرر قبل از معامله کار به حساب میآید.
توجه داشته باشید که بازارهای مالی، محل تحلیل است و نباید آنها را با قمار اشتباه بگیرید. در واقع شما باید با تحلیلهای درست و منطقی احتمال پیروزی خود را بالا ببرید و در این حین احتمال شکست هم پایین بیاید. یکی از مواردی که باید کماکان به آن توجه داشته باشید، نگرش و کارنامه ارزیابی سهام است. در سایتهای مختلفی مانند سایت کدال میتوانید تمامی جزئیات و مشخصات تک تک سهمها را مشاهده کنید. این سایت برای تمامی کاربران قابل دسترس است و همه شما میتوانید از آن استفاده کنید.
حتما برای شما هم سوال است که این ارزیابیها و بررسی جزئیات رفتار یک سهم در گذشته تا امروز چه کمکی میکند؟ اگر شما با تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و دیگر تحلیلها آشنایی کافی داشته باشید، این اطلاعات برای شما مانند طلا است. در نتیجه میتوان این پیشبینی صحیح از روند آن سهم داشته باشید تا در نهایت به سود دست یابید.
نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس
توجه داشته باشید که نسبت ریسک به ریوارد در بازارهای مالی معنا و مفهوم یکسانی دارد. در واقع اینگونه نیست که نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس با بازار ارز دیجیتال و فارکس و … متفاوت باشد. حتی محاسبه نسبت ریسک به ریوارد هم در تمامی بازارهایی که برای شما نام بردهایم به یک صورت انجام میشود. در بازار بورس هم باید ریسک بر ریوارد سهم به طور جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد و اعداد به دست آمده از ریسک بر ریوارد تقسیم شوند تا این نسبت به دست بیاید. حتما شما هم با قانون ۸ درصدی در بازار بورس آشنا هستید؛ در واقع برای تعیین حد ضرر این قانون به وجود آمده است.
قانون ۸ درصدی بازار بورس
قانون ۸ درصدی همان قانونی است که از آن برای تعیین حد ضرر استفاده می کنند تا افراد دچار ضرر های هنگفت نشوند بسیاری از تریدرها معتقد هستند که معمولاً سهامی که بر اساس تحلیل بنیادی و تکنیکال و تجزیه و تحلیل صحیح انتخاب شده باشد خیلی بعید است که با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه شود. البته باید بدانید که این موضوع احتمال صفر درصدی ندارد اما احتمال آن بسیار کم است.
با توجه به قانون ۸ درصدی هرگاه متوجه شدید که سهام شما بیشتر از ۸ درصد قیمت خرید افت کرده است است باید خیلی سریع از آن سهم خارج شویم و بدانید که اشتباهی در استراتژی شما وجود داشته است. در ادامه این مقاله میخواهیم بدانیم که چه میزان ریسک به ریوارد را میتوانیم در معاملات داشته باشیم؟ با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در ارتباط با نسبت ریسک به ریوارد به دست آورید.
آگاهی از میزان نسبت ریسک به ریوارد
همانطور که گفته شد تعیین میزان ریسک به ریوارد در معاملات بسیار اهمیت دارد و شما قبل از خرید سهام و یا هر نوع دارایی باید توجه ویژهای به این موضوع داشته باشید. در نتیجه تمامی سرمایهگذاران برای پیش بینی آینده سهم حتماً باید نسبت زیان به سود و یا همان ریسک به ریوارد در معاملات را به کار ببرند. البته باید بدانید که میزان ریسک پذیری شما یک عامل بسیار مهم و اساسی در کنار نسبت ریسک به ریوارد است.
برای مثال تصور کنید که شما فرد ریسکپذیر در معامله هستید و در معاملات خود تمامی آموزشها و تحلیلهای تکنیکال و بنیادی و تابلوخوانی و … را در نظر میگیرید، در این بین به چند سهم برخورد می کنید که از نظر شما موقعیت مناسبی برای خرید دارند، اما شما در این حین تنها میتوانید یک سهم را برای خرید انتخاب کنید. در این صورت با توجه به میزان ریسکپذیری شما، نسبت سود به زیان میتواند عاملی برای انتخاب سودآور و مناسب باشد تا در نهایت سهم مورد نظر خود را به این شیوه انتخاب کنید.
ریسک به ریوارد تنها عامل برای انجام معاملات نیست!
در واقع باید بدانید که نسبت ریسک به ریوارد و یا همان سود به زیان تنها یک عدد است که این عدد بر اساس آیتمها و پارامترهای کاملاً احتمالی تعیین میشود در نتیجه باید بگوییم که کاربرد نسبت ریسک به ریوارد بیشتر برای اولویتبندی کردن آیتمهای خرید است.
این موضوع نشان میدهد که اگر شما برای خرید سهم مورد نظر خود بین دو و یا چند سهم مردد هستید با کمک این شاخص میتوانید بهترین و مناسب ترین سهم را برای معامله انتخاب کنید. بدین منظور آن سهمی که نسبت ریسک به ریوارد کمتری دارد، گزینه مناسبتری برای خرید است. محاسبه نسبت ریسک به ریوارد می تواند یک عامل کمکی در سرمایهگذاری برای شما باشد که راه را برای شما هموارتر میکند و خیلی آسانتر می توانید به اهداف خود برسید.
بهترین استراتژیها در بازارهای مالی
استراتژی همان راه و روش رسیدن به اهداف در هر نوع تصمیمی است. زمانی که شما در بازارهای مالی از تحلیل تکنیکال و بنیادی حتی نسبت ریسک به ریوارد استفاده میکنید در واقع نشان میدهید که استراتژی شما به چه شیوهای پیش برود تا سریعتر و آسانتر به اهداف خود برسید.
تریدرها سعی دارند با کمک این نوع استراتژی ها احتمال خطر را در معاملات خود را کاهش دهند. اگر شما هم می خواهید مانند حرفه ای ها عمل کنید و سرمایه خود را حفظ کنید، حتماً از این استراتژی های صحیح و مناسب در بازارهای مالی استفاده کنید. توجه داشته باشید که این استراتژیها ریسک معامله را برای شما کاهش میدهند. در واقع شما با انجام این کارها نوعی مدیریت ریسک انجام می دهید و از ضرر و زیان های احتمالی به حد زیادی پیشگیری خواهید کرد.
تسلط کافی بر احساسات در معاملات
در توضیحات بالا بیان کردهایم که با رعایت نکانی می توان ریسک انجام معامله را کاهش داد. اگر شما یک برنامه مدیریت ریسک قوی داشته باشید خیلی کمتر متحمل ضررهای احتمالی خواهید شد. حتما شما هم شنیدهاید یا تجربه کردهاید که هیجانات و حتی وسوسهها در بازارهای مالی باعث میشوند تا انتخابهای بدی داشته باشیم و متحمل ضررهای سنگین شویم. با ما همراه باشید تا بتوانید احساسات خود را راحتتر کنترل کنید.
کنترل احساس در زمان خرید و فروش
هر فردی میتواند با پیشگیری از این هیجانات نابهجا و کنترل احساسات خود بدون هیچگونه هزینه زیادی سود بیشتری به دست آورد. در ادامه سعی داریم به بررسی مدیریت ریسک در بازارهای مالی بپردازیم. در ابتدا باید بدانید که هیجانات بیپایه و اساس تنها شما را به زیان بیشتر سوق میدهند. افرادی که در این بازارهای مالی مبندی هستند، قطعاً با این هیجانات روبهرو شدهاند. در واقع تجربه این موارد باعث میشود تا به مرور زمان راحتتر بتوانید احساسات خود را کنترل کنید. استراتژیهای خود را را برای رسیدن به اهداف یادداشت نمایید تا به خود نشان دهید که هدف شما چه چیزی است. قطعاً با یادآوری این موضوع میتوانید احساسات خود را بیشتر کنترل کنید.
شروع هر کاری نیاز به آموزش و تجربه دارد و شما برای کسب درآمد بیشتر نیاز به به آموزش حرفهای خواهید داشت. در نتیجه بهترین کار و سریعترین مسیر آشنایی و آموزش با بازارهای مالی است. افراد زیادی وجود دارند که سالها در این بازارها فعالیت دارند و علاوه بر علمی که دارند، تجربهی خوبی هم به دست آوردهاند.
در واقع شما هم میتوانید از مشاورانی که در این بازارها فعالیت دارند مشورت بگیرید و از ابتدا آموزش را شروع کنید. به مرور زمان با علم و تجربه خود سود خوبی به دست آورید. آموزش تحلیلهایی مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تابلوخوانی و محاسبه ریسک به ریوارد می توانند کمک شایانی در انجام معاملات به شما کنند.
حد سود چیست و چه کاربردی در بازار سرمایه دارد؟
دو رکن اساسی در سرمایه گذاری و معامله کردن در بازار سرمایه تعیین نقطه ورود و نقطه خروج است. اینکه در کدام نقطه از بازار خارج شویم همیشه دغدغه ای بوده که همه سهام داران با آن سروکار دارند. در زمان ورود به معامله باید تعیین کنیم که به طور مثال سهمی که خریداری شده تا چه قیمتی رشد خواهد کرد و اصطلاحا یک هدف قیمتی برای سهم مشخص کنیم و در زمان رسیدن به آن، از آن سهم خارج شویم. در مقاله حد ضرر در بورس و سرمایه گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟ با مفهوم حد ضرر آشنا شدیم. در این مقاله به معرفی و بررسی حد سود در بورس می پردازیم.
حد سود چیست؟
حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته میشود.
گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند.
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش تعیین نقطه چگونگی محاسبه حد ضرر چگونگی محاسبه حد ضرر خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند. نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد. پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید “حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”.
استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است. نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و بفروشیم.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا بنیادی، تعیین نقطه خروج میتواند برای معامله گران متفاوت باشد.
به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش سهم شما 1000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار 700 ریال میباشد، پس حد سود خود را 1000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید و در تحلیل تکنیکال هم به طور مثال سقف کانالی که در محدوده قیمتی 1000 ریال است را حد سود خود قرار میدهید.
جدای از مشخص کردن حد سود بخش دیگری از معامله یعنی حد ضرر نیز بسیار مهم است. حد ضرر یک نوع احتیاط است که اگر بازار مطابق انتظار شما پیش نرفت، آن سهم را میفروشید و متحمل زیان بیشتر نمیشوید.
حد ضرر در بورس:
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد؛ اما برای تعیین این حد، نکته های قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت؛ مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است؛ بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود؛ اما در بلند مدت نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.چگونگی محاسبه حد ضرر
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد؛ مثلا تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۸ تا ۱۰ درصد در نظر میگیریم و در خریدهای میان مدت و بلند مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید در نظر میگیریم.
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت سود به زیان شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس میباشد که با استفاده از این نسبت میتوان درباره خرید یا عدم خرید سهم در بورس تصمیم گیری نمود. به زبان ساده نسبت ریسک به ریوارد به این معنی است که شما حاضرید در مقابل چند درصد سود، چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بورس
برای اینکه با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بهتر آشنا شوید آن را با یک مثال توضیح میدهیم. فرض کنید اگر یک معامله گر سهامی را در 260 تومان بخرد و حد ضرر 230 تومان و حد سود 340 تومان برای آن قرار دهد؛ ریسک، ریوارد و نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود:
ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم 30 تومان میباشد. 30 =230-260
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود آن 80 تومان میباشد. 80 =260-340
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد: برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبه ریسک به ریوارد:
37% یا 80/30 =Risk / Riward
در صورتی که طبق معادله فوق ریسک را تقسیم بر ریوارد و ضربدر 10 تومان کردیم و عدد به دست آمده کمتر از 50% بود، سهم برای خرید مناسب میباشد.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (0.37 یا 37%)، کمتر از 50% میباشد، پس سهم برای خرید مناسب است.
در پایان، برای انجام معاملاتی موفق و سود ده به این نکات توجه کنید:
1- قانون اساسی سرمایه گذاری
یک سرمایه گذار موفق به خوبی از این واقعیت آگاه است که اگر ریسک را نادیده بگیرد، نمیتواند از مزایای ریسک بهره مند شود. زمانی که صحبت از سرمایه گذاری است، این یکی از قوانین اساسی است. برای درک اهمیت سرمایه گذاری در داراییهای ریسکی، باید بازده بالایی که از این گونه سرمایه گذاریها به دست میآیند را در نظر گرفت. به همین ترتیب نیز سرمایه گذاریهایی که ریسک اندکی دارند، بازده آنچنانی به همراه ندارد.
2- سرمایه گذاری کنید، نه سفته بازی
در مقوله سرمایه گذاری، الزاماً نیازی نیست تا برای مشخص کردن بهترین زمان ورود یا خروج به طور مداوم حرکات قیمت و بازار را دنبال کنید. از طرفی هم نمیتوان به پیش بینی افراد مختلف در خصوص زمان مناسب سرمایه گذاری اکتفا کرد. با این حال، اگر واقعاً قصد دارید سرمایه خود را برای مدت زمانی طولانی جمع آوری کنید، از حدس و گمانه زنی دست بردارید و شروع به سرمایه گذاری کنید. حدس و گمان چیزی شبیه به شرط بندی بر روی حرکات قیمت اما به صورت کوتاه مدت است؛ اما سرمایه گذاری به این معناست که سرمایه خود را در کاری قرار دهید که میتواند در دراز مدت برای شما سود به همراه داشته باشد.
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
هرگز این نکته کلیدی را فراموش نکنید که کلید موفقیت در معامله، مدیریت سرمایه و ریسک است. در این مقاله میخواهیم نکات کلیدی مرتبط با مدیریت سود و ریسک در تراکنشهای چگونگی محاسبه حد ضرر معاملاتی را تقدیمتان کنیم.
اگر با روشهای مدیریت سرمایه آشنا باشید ولی دانش خود را هنگام انجام معاملات واقعی به کار نگیرید، شانس شما برای کسب درآمد، بسیار اندک خواهد بود.
نکته مهم این است که اگر دقیقاً ندانید که چه طور باید در معاملات خود سود کنید، موفقیت شما فقط به شانس بستگی دارد. به علاوه، کنترلی روی خطرات پیش رو نخواهید داشت. این یعنی، اگر اشتباه کنید یا ترس و طمع بر شما غلبه کند، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. اگر فاقد یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر باشید، در واقع معامله خود را به یک قمار تبدیل کردهاید.
امروز میخواهیم نحوه محاسبه عوامل زیر را به شما آموزش دهیم:
- محاسبه نسبت ریوارد به ریسک (نسبت سود به زیان)
- سایز پوزیشن
- نرخ ریسک در هر معامله
پیشنهاد مقاله: کسب درآمد از رمزارزها: چه طور در بازار رمزارزها کسب سود کنیم؟
محاسبه ریسک و ریوارد (خطر و سود)
بسیار مهم است که بدانید، چگونگی محاسبه حد ضرر محاسبه سطوح سود و ضرر بالقوه (احتمالی) بسیار حائز اهمیت است. ریسک (خطر ضرر) را به وسیله اوردر استاپ- لاس مشخص میکنند، در واقع، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و اوردر استاپ- لاس، میزان ریسک شما را مشخص میکند.
حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مورد انتظار برای تعیین نقطه خروج مشخص میشود.
سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف (حد سود) و نقطه ورود به معامله است.
به عنوان مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار را خریداری کرده باشید و حدضرر (استاپ لاس) خود را روی 20 دلار و حد سود (تارگت) خود را روی 30 دلار قرار داده باشید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله، برابر است با:
در ادامه، میزان ریسک با میزان سود، مقایسه شده و نرخ ریسک به ریوارد را مشخص میکند:
در این نسبت، A همان ضرریست که با اوردر Stop-loss (SL) مشخص کردهاید، B میزان سودیست که با اوردر Take-profit (TP) مشخص کردهاید و C، نسبت ریسک به ریوراد (ضرر به سود) است.
اگر C ، عددی کوچکتر از 1 باشد، در آن صورت، پتانسیل یا احتمال ضرر یا ریسک، بزرگتر از احتمال سود است.
اما اگر این نرخ، بزرگتر از عدد 1 باشد، این یعنی میزان سود معامله بیشتر از خطر یا ضرر احتمالی آن است.
پیشنهاد میکنیم در استراتژیهای معاملاتی خود نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آنها بین عدد 2 تا 3 باشد. این یعنی پتانسیل سود شما باید چندین برابر ضرر احتمالی باشد.
بعضی معاملهگرها استاپ لاس تعیین نمیکنند تا از کاهش سرمایه خود جلوگیری کنند. اما متأسفانه، این استراتژی باعث پیچیده شدن فرایند مدیریت ریسک شده و ممکن است کاهش سرمایه را عمیقتر کند. علاوه بر این، نباید از این استراتژی در معاملات اهرمی استفاده کنید. تمام افراد تازه کار باید در معاملات اهرمی از دستور توقف ضرر استفاده کنند.
جدول زیر، درصد سود موردنیاز برای جبران یک ضرر را نشان میدهد:
همانطور که ملاحظه میکنید، این جدول، میزان جبران سرمایه مورد نیاز برای پوشش سرمایه از دست رفته را نشان میدهد.
به عنوان مثال، فرض کنید معاملهگری 1000 دلار سرمایه دارد. در نتیجه ضرر در یک معامله، اگر تنها 100 دلار برای او باقی مانده باشد، باید 900 درصد در معاملات بعدی خود سود کند تا بتواند ضرر وارده را جبران نماید.
دانش و فناوری بامداد ارائه میدهد: بوتکمپ معاملهگری در بازار رمزارزها
محاسبه اندازه پوزیشن
دو انتخاب به این منظور پیش روی شماست:
اولی، قانون دو درصد
الکساندر الدر، معاملهگر و استاد برجسته اقتصاد از این الگوریتم استفاده میکند:
بنابر استراتژی مدیریت سرمایه مبتنی بر قانون دو درصد، سرمایهگذار، در هر معامله خود بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمیکند.
این استراتژی شما را از خطر “خورده شدن توسط کوسهها” محفوظ نگه میدارد. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه شما در اثر چند ضرر بزرگ را از شما دور میکند.
دومی، شرط کِلی (Kelly) نام دارد
این استراتژی برای به حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده میکند. شرط کلی از این قرار است:
x ارزش معامله است
K سرمایه موجود است
فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین میکند:
A، سود حاصل از اوردر Take-Profit (TP) است.
B، ضرر حاصل از اوردر Stop-Loss (SL) است.
g، اهرم معامله است (اگر از اهرم استفاده نکنیم، این مقدار برابر 1 درنظر گرفته میشود).
اما p را فراموش نکنیم
p، احتمال موفقیت است.
توجه داشته باشید که لزوما نباید از f max استفاده کنید.
برای پایین آوردن ریسک، کافیست محدوده زیر را مورد استفاده قرار دهید:
حال زمان آن است که ریسک اتخاذ تصمیم اشتباه را مدنظر قرار دهیم.
چگونه میتوان این احتمال را محاسبه کرد؟
اگر بخواهید احتمال موفقیت خود را تخمین بزنید (p در فرمول قبل)، همه چیز به منبع اطلاعات شما بستگی دارد:
- منابع خارج. بعضی معاملهگرها از متوسط سیگنالهای موفق استفاده میکنند. بسیار مهم است که بدانید گروهها، کانالها و صفحات اجتماعی ممکن است آمارها و اطلاعات گمراهکننده منتشر کنند.
- استراتژی معاملاتی خودتان. اگر آمارهای معاملاتی را جمع آوری کرده و دادههای خود را محاسبه و تحلیل کرده و برای آزمایش استراتژی خود آماده باشید، باید به فرمول زیر توجه کنید.
p : احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنشهای مثبت است.
M : تعداد تراکنشهای منتهی به سود است.
N : کل تعداد معاملات انجام شده تحت یک استراتژی مشخص است.
خلاصه
- تراکنشهای مالی، پرخطر هستند و بسیار مهم است که محدودیتهای ریسک خود را شناسایی کنید.
- باید پیشاپیش، سود و زیان را محاسبه کنید.
- نرخ ریوارد به ریسک (سود به ضرر) میزان سود مشخص شده توسط اوردر TP به ضرر مشخص شده توسط اوردر SL است و باید عددی بین 2 و 3 باشد.
- SL یا Stop-Loss بسیار مهم است. اگر معاملات شما با ضررهای بزرگ همراه باشند، بازیابی کل سرمایه اولیه امری بسیار دشوار خواهد شد.
- از قانون دو درصد برای محاسبه اندازه پوزیشن خود استفاده کنید: اندازه تراکنشهای شما نباید بیش از 2 درصد کل سرمایه شما باشد. اگر به قاعده جدیدی علاقه دارید، میتوانید از شرط Kelly استفاده کنید.
- باید جمعآوری آمارهای معاملاتی را شروع کنید. اما فراموش نکنید که این دادهها همیشه با انحراف و خطا همراه هستند.
- یک سیستم معاملاتی، فراتر از رعایت یک قانون یا مجموعهای از قواعد است. باید بتوانید تمام پوزیشنهای خود را محاسبه و تجزیه و تحلیل کنید.
- تقلید از روش دیگران را خجالت آور نپندارید ولی همزمان سعی کنید استراتژی خودتان را آزمایش کنید.
- باید یادتان باشد که اگر با معاملهگری مثل یک تجارت رفتار کنید، در مقایسه با کسانی که مثل یک قمار با آن رفتار میکنند، سود بیشتری کسب میکنید.
در پایان، ضمن آرزوی معاملاتی پرسود برای شما عزیزان خواننده، از شما میخواهیم ما را از نظرات و کامنتهای مشوقانه خود محروم ننمایید. زیر همین پست، پاسخگوی سؤالات شما خواننده عزیز خواهیم بود.
آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
امروزه تحلیل تکنیکال در میان معاملهگران و تحلیلگران از محبوبیت بالایی برخوردار است. به همین منظور، آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی است. یکی از ابزارهای کاربردی در این حوزه، اندیکاتورها و یکی از کاربردیترین اندیکاتورها، اندیکاتور ایچیموکو است. در این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس کارگزاری اقتصاد بیدار، اندیکاتور ایچیموکو و روشهای معاملاتی آن را بررسی میکنیم.
اندیکاتور ایچیموکو چیست؟
اندیکاتور ایچیموکو از مهمترین سیستمهای معاملاتی امروزی به حساب میآید. این اندیکاتور اولین بار توسط ژاپنی ها ایجاد شد. ایچیموکو کارایی بسیار خوبی در قالبهای زمانی مختلف مانند هفتگی یا دقیقهای دارد. در ادبیات ژاپن، ایچیموکو به معنی ایجاد تعادل در یک نگاه میباشد. ابر ایچیموکو به علت فرم خاصی که دارد، این امکان را به معاملهگر میدهد تا در لحظه، صعودی یا نزولی بودن روند را تشخیص دهد.
مهمترین کاربرد ایچیموکو تشخیص خطوط مقاومت و حمایت است. همچنین این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال خط روند را مشخص، شتاب روند را اندازهگیری و سیگنال ورود یا خروج معاملاتی را صادر میکند. به عبارتی ایچیموکو، از معدود اندیکاتورهایی است که روند آینده را نیز تا حدود بسیار زیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
تاریخچه
اولین بار در سال ۱۹۶۰ میلادی یک گزارشگر ژاپنی به نام گوئیچی، بررسی و تلاش برای یافتن اندیکاتوری که به صورت گرافیکی و مصور روند بازار را مشخص کند، آغاز کرد. وی نتیجه چگونگی محاسبه حد ضرر یافتههای خود را در مقالهای منتشر نمود که اولین مقاله درباره ساختار ایچیموکو بود و این اندیکاتور به سرعت بین تحلیلگران آسیایی محبوب و پرکاربرد شد. در دهه ۱۹۹۰ میلادی، با پیشرفت های نرم افزاری در دنیای تحلیل تکنیکال، تعداد افرادی که در غرب از اندیکاتور ایچیموکو استفاده میکردند به شدت افزایش یافت.
اجزای تشکیلدهنده ایچیموکو
ایچیموکو شامل ۵ خط است که دو خط از پنج خط، ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) را تشکیل میدهند. این خطوط در قالب میانگین ۹ دورهای، ۲۶ دورهای، میانگینی از دو میانگین مذکور، میانگین ۵۲ دورهای و چیکو (به معنی دره کمعمق) از قیمتها هستند. در ادامه به تشریح دقیق تر اجزای ایچیموکو میپردازیم:
تنکانسن چیست؟
تنکانسن که با نام خط تبدیل (Conversion Line) نیز شناخته میشود، توسط میانگین بیشترین قیمت بالا و کمترین قیمت پایین، در ۹ دوره قبلی محاسبه میگردد.
۲ ÷ (کمترین قیمت پایین ۹ دوره اخیر + بیشترین قیمت بالای ۹ دوره اخیر ) = فرمول محاسبهی تنکان
نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که تنکانسن با میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده تفاوتهایی دارد. مهمترین تفاوت این است که میانگین متحرک نمایی و ساده نسبت به تنکانسن، نوسان کمتری را تجربه میکنند.
لازم به ذکر است که در خصوص سهمهایی با روند صعودی، تنکان به عنوان خط حمایتی تاثیر گذاشته و برای سهمهایی که روند نزولی دارند، تنکان نقش خطی مقاومتی را بازی میکند.
کیجونسن چیست؟
کیجونسن که به عنوان خط پایه (Base Line) نیز شناخته میشود از محاسبهی میانگین بیشترین قیمت بالا و کمترین قیمت پایین در ۲۶ دوره قبل حاصل میشود. همانند تنکانسن این خط میتواند هر چارچوب زمانی را در برگیرد.
۲ ÷ ( بالاترین قیمت ۲۶ دوره + پایینترین قیمت ۲۶ دوره ) = فرمول محاسبهی کیجون
به عبارتی دیگر کیجون نشانگر تعادل قدرت بین خریداران و فروشندگان است. در صورتی که قیمت یک سهم در ۲۶ دوره اخیر در یک بازه در حال نوسان باشد، قیمت تعادلی، نقطه وسط این بازه خواهد بود.
در شکل زیر میانگین متحرک نمایی با رنگ قرمز، میانگین متحرک ساده ۲۶ روزه با رنگ سبز و کیجون با رنگ صورتی نشان داده میشوند. همان طور که مشخص است کیجون به نوسانات قیمتی حساستر است.
زمانی که کیجون پایین قیمتها قرار گیرد، روند صعودی است و اگر قیمتها در پایین آن باشند، روند را نزولی در نظر میگیریم. در واقع کیجون باعث به وجود آمدن خط حمایت قوی در روند صعودی شده و همچنین در روند نزولی خط مقاومت برای قیمت ایجاد میکند.
سنکو A چیست؟
به میانگین دو بخش تنکان و کیجون، سنکو A میگویند. این خط در اندیکاتور ایچیموکو، ۲۶ روز آتی را پیشبینی میکند.
۲ ÷ ( کیجون + تنکان ) = فرمول محاسبهی سنکو A
روند قیمت را زمانی صعودی در نظر میگیریم که سنکو A در حال افزایش باشد، در غیر اینصورت روند قیمت نزولی خواهد بود.
سنکو B چیست؟
به میانگین بیشترین نقطه بالا و کمترین نقطه پایین در ۵۲ روز گذشته سنکو B میگویند. با استفاده از این خط میتوان ۲۶ روز آینده را پیشبینی کرد.
۲ ÷ ( بیشترین قیمت بالای ۵۲ دوره قبل + کمترین قیمت پایین ۵۲ دوره قبل ) = فرمول محاسبهی سنکو B
روند قیمت را زمانی صعودی در نظر میگیریم که سنکو B در حال افزایش باشد، در غیر اینصورت روند قیمت نزولی خواهد بود. سنکو B نیز مانند سنکو A میتواند به عنوان خط حمایتی یا مقاومتی برای روند قیمت سهم، نقش ایفا کند.
نکته بسیار مهم در تحلیل سنکو A و B این است که سنکو A نسبت به B حساستر است و اندیکاتور سریعتری محسوب میشود. زمانی که قیمت سهمی در حال رشد باشد، سنکو A با توجه به اینکه حساستر و سریعتر است مقدار بیشتری را نسبت به سنکو B نمایش خواهد داد بنابراین اگر سنکو A بالای سنکو B قرار گیرد، روند را صعودی در نظر میگیریم.
ابر کومو چیست؟
کومو را میتوان مهمترین بخش ساختار ایچیموکو دانست. نام دیگر کومو ابر است. کومو یا ابر به فضای ایجاد شده بین ۲ خط سنکو A و سنکو B میگویند. در تحلیل تکنیکال کومو را به عنوان ناحیه حمایتی و مقاومتی معتبر میشناسیم.
تحلیل ابر کومو
- هنگامی که خط تنکان بالای خط کیجون قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در بالای ابر کومو قرار میگیرند، نشانی از صعودی شدن روند سهم می باشد که آن را سیگنال خرید تلقی میکنیم.
- هنگامی که خط کیجون بالای خط تنکان قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در پایین ابر کومو قرار دارند، نشانی از نزولی شدن روند سهم میباشد که آن را سیگنال فروش تلقی میکنیم.
- هنگامی که قیمت در داخل و میانه ابر کومو قرار گیرد، پوزیشنی برای خرید یا فروش سهم نباید اتخاذ شود که در این حالت قیمت را ایستا به شمار میآوریم.
چیکو چیست؟
چیکو در زبان ژاپنی به معنی دره کمعمق است و به زبان ساده، خطی است که قیمت فعلی را با قیمت ۲۶ روز قبل بررسی و مقایسه میکند. با تحلیل چیکو در اندیکاتور ایچیموکو ما متوجه ۲ نکته بسیار مهم میشویم.
- آیا بازار روند خاصی دارد؟
- قدرت این روند چقدر است؟
تحلیل چیکو
- اگر چیکو بالاتر از قیمت ۲۶ روز قبل باشد، نمودار صعودی است و اگر پایینتر باشد روند سهم نزولی خواهد بود.
- اگر از سقف یا کف چیکو خطوطی افقی رسم کنیم، این خطوط حاصل شده مقاومت و حمایت قدرتمندی برای روند سهام خواهند بود.
نحوه معامله با اندیکاتور ایچیموکو
حال که با تمام اجزای اندیکاتور ایچیموکو آشنا شدیم باید نحوه معامله و نکات کلیدی مرتبط با سیگنالهای صادر شده از این اندیکاتور را بررسی کنیم. همانند اجزای اندیکاتور ایچیموکو، سیگنالهای خرید و فروش نیز به دستهبندیهای مختلف تقسیم میشوند:
تحلیل قیمت و خط تنکانسن
- اگر قیمت بالای خط تنکان قرار گیرد، خط تنکان به عنوان حمایت کوتاه مدت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت، رو به رشد و صعودی است. در این حالت میتوان پوزیشن خرید گرفت.
- اگر قیمت در پایین خط تنکانس قرار گیرد، خط تنکان به عنوان مقاومت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت نزولی است. پس با سیگنال فروش مواجه هستیم.
تحلیل قیمت و کیجونسن
- اگر قیمت بالای خط کیجون قرار گیرد، خط کیجون به عنوان حمایت ظاهر خواهد شد و روند در کوتاه مدت رو به رشد و صعودی است.در این حالت میتوان پوزیشن خرید گرفت.
- اگر قیمت در پایین خط کیجون قرار گیرد، خط کیجون به عنوان مقاومت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت نزولی است. پس با سیگنال فروش مواجه هستیم.
تحلیل وضعیت قیمت و ابر کومو
- اگر قیمت بالای ابر کومو قرار گیرد، ابر کومو نقش حمایت را دارد و روند صعودی است.
- اگر قیمت پایین ابر کومو قرار گیرد، ابر کومو در نقش مقاومت ظاهر میشود و ما در چارت سهم با روند نزولی و سیگنال فروش رو به رو هستیم.
- میزان قابل اعتماد و قدرتمند بودن حمایت یا مقاومت ابر کومو به ضخامت ابر کومو بستگی دارد.
- اگر قیمت در درون ابر کومو باشد، روند خاصی وجود ندارد و بهتر است که داخل ابر کومو پوزیشنی نگیریم.
تحلیل وضعیت قیمت و چیکو
- اگر چیکو بالای نمودار قیمت قرار گیرد، روند صعودی و نشاندهنده یک سیگنال خرید است.
- اگر چیکو پایین نمودار قیمت قرار گیرد، روند نزولی و نشاندهنده یک سیگنال فروش است.
استراتژی کراس تنکانسن/کیجونسن
بر اساس استراتژی کراس تنکان/ کیجون اتخاذ پوزیشن خرید یا نگهداری یک سهم هنگامی اتفاق میافتد که تنکان در حال رشد و بالا رفتن، از کیجون رد شود و عبور کند. هنگامی که تنکان به سمت پایین کیجون را قطع میکند، سهامدار باید پوزیشن فروش بگیرد. بر اساس ایچیموکو عملکرد کراس تنکان/کیجون به وضعیت آن نسبت به ابرکومو بستگی دارد.
- اگر این قطع شدن در بالای ابر کومو اتفاق افتد، آن را یک سیگنال صعودی قوی به حساب میآوریم.
- اگر این قطع شدن در پایین ابر کومو رخ دهد به عنوان یک سیگنال صعودی ضعیف در نظر گرفته میشود.
- اگر قطع شدن مذکور در میانه ابر کومو رخ دهد آن را سیگنال صعودی خنثی به حساب میآوریم.
روند معکوس کلیه تحلیلهای بیان شده در کراس نزولی نیز صدق میکند.
استراتژی کراس کیجونسن
زمانی پوزیشن خرید میگیریم که قیمت در قسمتی بالاتر از کیجون بسته شده باشد و زمانی پوزیشن فروش میگیریم که چگونگی محاسبه حد ضرر چگونگی محاسبه حد ضرر قیمت بسته شدن کمتر از خط کیجون باشد. بر اساس ساختار اندیکاتور ایچیموکو، عملکرد کراس کیجون به وضعیت قرارگیری آن نسبت به ابرکومو بستگی دارد:
- اگر قیمت بالاتر از کیجون بسته شود و این کراس اور در قسمت بالای ابرکومو اتفاق بیوفتد، آن را یک سیگنال صعودی قوی میشناسیم.
- اگر قیمت در ناحیهای بالاتر از کیجون بسته شود، اما کراس اور پایینتر از ابر کومو باشد، آن را یک سیگنال صعودی ضعیف به حساب میآوریم.
- اگر قیمت در قسمت بالایی خط کیجون بسته شود و بین ابر کومو قرار گرفته باشد، آن را یک سیگنال صعودی خنثی به شمار میآوریم.
تعیین حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در استراتژی ایچیموکو بهترین روش توجه به سیگنال های خرید و فروش هست. در بالا توضیح داده شد که چه زمانی سیگنال های فروش صادر میگردد. سهامداران به محض دریافت سیگنال فروش باید با ضرر اندک از روند نزولی خارج شوند تا از ضرر بیشتر پیشگیری کنند
فیلتر ایچیموکو در بورس
فیلترها با استفاده از روابط ریاضی نوشته میشوند و به ما در تجزیه و تحلیل دادههای بازار بورس کمک میکنند. فیلترنویسی سهام در سایت tsetmc.ir فراهم شده است تا افراد بتوانند سهامی که دارای ویژگیهای مدنظرشان است را از بین انبوه سهام مختلف، با پیاده سازی فیلتر مربوطه شناسایی کنند.
با استفاده از فرمول های موجود برای فیلترنویسی ایچیموکو میتوانیم سهمهایی که خط تنکان در آنها بالای خط کیجون قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در بالای ابر کومو قرار دارند را جدا و از سیگنال خرید آنها بهره ببریم.
با ستفاده از فیلترهای ایچیموکو در تحلیل تکنیکال میتوان مواردی چون وضعیت رنگ ابرکومو در اندیکاتور ایچیموکو، موقعیت کیجون و تنکان نسبت به نمودار قیمت، مشخص کردن کراس کیجون سن و تنکان سن، مشخص کردن کراس قیمت و چیکو اسپن، تعیین کف قیمت یک ماه و سه ماه و بسیاری از موارد دیگر را مورد بررسی قرار داد.
فیلتر طلایی ایچیموکو
کراس قیمت نسبت به تنکانسن و کیجونسن:
قطع شدن تنکانسن و کیجونسن توسط نمودار قیمت روبه بالا (سیگنال مثبت)
قطع شدن تنکانسن و کیجونسن توسط نمودار قیمت روبه پایین(سیگنال منفی)
ارتباط ایچیموکو و هیکن آشی
در تحلیل تکنیکال اندیکاتور ایچیموکو، میتوان به جای کندل های کلاسیک از هیکن آشی استفاده کرد. هیکن آشی یک نوع نمودار در سیستم تحلیل تکنیکال است که در آن از کندلهای میانگین قیمت استفاده میشود. . در واقع هیکن آشی، شلوغی اندیکاتور ایچیموکو را کمتر کرده و به منظور سهولت بررسی و تحلیل روند استفاده میشود. با استفاده از هیکن آشی در ایچیموکو میتوان روند بازار را شناسایی و قیمتهای آتی را پیشبینی کرد. این نمودار به منظور سهولت بررسی و تحلیل روند استفاده میشود.
فرمول هیکن آشی
نقطه آغازین کندل :
2/قیمتهای (آغازین قبلی + بستن قبلی)
نقطه پایانی کندل : نشانگر میانگین قیمت کندل است.
4/قیمتهای (باز + زیاد + کم + بسته)
سقف کندل : نشانگر بالاترین سطح سه مقادیر ذکر شده میباشد.
بالاترین سطح قیمت (سقف، آغازین، پایانی)
کف کندل : نشانگر پایین سطح مقادیر ذکر شده میباشد.
کمترین قیمت (کف، آغازین و یا پایانی)
نحوه استفاده و تحلیل نمودار هیکن آشی
این نمودار ۵ سیگنال عمده از خود تولید میکند که با تحلیل آنها میتوانیم روندها و پوزیشنهای خرید را شناسایی کنیم:
- کندلهای سفید یا سبز که سایهی زیرین نداشته باشند نشاندهنده روند صعودی قدرتمند هستند.
- کندلهای سفید یا سبز از روند رو به رشد خبر میدهند.
- کندلهای کوتاهی که در بالا و پایین خود سایه دارند نشان دهندهی احتمال وجود تغییر در روند سهم هستند. معاملهگرانی که ریسک پذیراند در این جا پوزیشن خرید و فروش میگیرند، ولی بقیه منتظر کندل تاییدی میمانند تا تصمیمگیری کنند.
- کندلهای سیاه یا قرمزی که از روند نزولی خبر میدهند.
- کندلهای سیاه یا قرمزی که سایه ای در قسمت بالایی ندارند و نشان دهندهی روند نزولی قدرتمند هستند.
جمعبندی
اندیکاتور ایچیموکو یکی از پر کاربردترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند پیشرو از آن استفاده میکنند. در این مقاله به بررسی جزییات اندیکاتور ایچیموکو و نحوه استفاده از آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتورها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتورها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسکتر باشد. به منظور آشنایی بیشتر با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، میتوانید مقالات موجود در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.
دیدگاه شما