تحلیل بنیادی چیست؟
سرمایه گذاری مستقیم در بازار بورس به گونهای است که تمامی تصمیمات اعم از انتخاب سهم، خرید و فروش و . ، توسط خود شخص صورت میگیرند بنابراین معاملهگر باید از دانش کافی در حوزههای تحلیل بازار بورس برخوردار باشد. مهارتهای مورد نیاز برای تحلیل بازار بورس به 3 دسته کلی تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی تقسیم میشوند. حال این سوال پیش میآید که تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل بنیادین یا تحلیل فاندامنتال یکی از روشهای تحلیل بازار بورس است که در آن معاملهگران باید صورتهای مالی، نسبتهای مالی و مدلهای ارزشگذاری را تحلیل کنند.
تحلیل فاندامنتال (بنیادی) چیست؟
تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) مجموعه فعالیتهایی است که تغییرات ارزش سهام را در بلندمدت بررسی میکند و ابزار تصمیمگیری درست برای خرید یا فروش سهام در آینده است. این تحلیل با آنالیز صورتهای درآمدی، ترازنامهها، گردش پول و سایر اسناد در دسترس عموم برای تجزیه و تحلیل سلامت مالی یک شرکت انجام میشود. با این حال اطلاعات دیگری نیز ممکن است روی آن تاثیر داشته باشند. با یک تحلیل بنیادی که طبق اصول انجام شده باشد، به راحتی میتوان یک شرکت ضعیف را از شرکت قوی تشخیص داد و شرکتهایی را پیدا کرد که با کاهش یا افزایش ارزش واقعی سهام خود، تجارت میکنند.
اصول اساسی تحلیل بنیادی
تمامی معاملهگران برای آموزش تجلیل بنیادی باید درک اساسی از چگونگی عملکرد تحلیل بنیادی داشته باشند. موارد زیر فاکتورهای اساسی هستند که باید هنگام تحلیل بنیادی در نظر گرفت:
- درآمد شرکت چقدر است؟
- آیا شرکت در حال رشد است و سودآوری دارد؟
- آیا شرکت بدهیهای خود را میپردازد؟
- نرخ گردش مالی آنها چقدر است؟
- آیا مدیران از کارمندان در این شرکتها مراقبت میکند؟
همه اینها به تعریف یک ارزش ذاتی عددی میپردازند که میتواند با قیمت فعلی سهام یک شرکت مقایسه شود تا مشخص شود که آیا ارزش آن بیش از حد ارزیابی شده یا پایین آمده است.
پیش از آغاز آموزش تحلیل بنیادی، چه چیزهایی باید یاد بگیریم؟
تحلیل بنیادی دید بسیار وسیعی نسبت به آینده یک شرکت ارائه میدهد بنابراین برای انجام آن باید با بسیاری از حوزههای مرتبط آشنا باشید.
مبانی حسابداری
از آن جایی که سهام شرکتها زیر شاخهای از علم حسابداری هستند، برای درک بهتر اطلاعات مالی تحلیلگر باید به مبانی حسابداری آشنا باشد. در واقع بدون حسابداری، حتی سادهترین اتفاقات بازار و تحلیل اتفاقات روتین مانند تحلیل جریان وجوه نقد، نقطه ورود و خروج از بازار و . بسیار سخت خواهد شد.
مبانی مدیریت مالی
از آن جایی که سهام اساسا ارزشهای مالی انواع تحلیل سهام در بورس هستند، بدون شک داشتن دانشی حداقلی در مورد مدیریت مالی یکی از مسائلی است که در بلندمدت بارها به آن نیاز پیدا خواهید کرد.
- در صورت آشنایی کامل با مدیریت مالی، میتوانید انواع روشهای ارزشگذاری را بشناسید و بدانید که ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش انحلال، ارزش ذاتی و ارزش بازار چه تفاوتهایی با هم دارند.
- از دیگر مسائلی که در آموزش تحلیل بنیادی بارها به آن برخورد خواهید کرد، مفاهیمی مانند ریسک و بازده، حاشیه سود و . است که تمامی این اصطلاحات، ریشه در مدیریت مالی دارند.
مبانی اقتصاد
اقتصاد و بازار بورس دو روی یک سکه هستند و بسیاری از اتفاقات بازار بورس، از فضای کلی اقتصاد تاثیر میپذیرند. مثلا اگر اقتصاد یک کشور دچار بحران شود، بازار بورس نیز از آن تاثیر میپذیرد و ارزش سهام بسیاری از شرکتها دچار کاهش ارزش شده و سهام برخی دیگر از شرکتها دچار افزایش میشود.
مدیریت شرکت
اگر بتوانید نسبت به نحوه مدیریت شرکتها و تصمیمهای سرنوشتساز مدیریت آشنایی پیدا کنید، خواهید فهمید که چه شرکتی از بحرانهای مالی جان سالم به در خواهد برد و چه شرکتی حتی در بهترین شرایط اقتصادی کشور نیز فقط رشد موقتی دارد و در آینده عملکرد ضعیفی خواهد داشت.
رقابت در بازار
رقابت به صورت کلی یک مفهوم تاثیرگذار بر دنیای بورس است و در تحلیل بنیادی نیز نقش مهمی ایفا میکند. بررسی رقبا در تحلیل بنیادی به موارد زیر بستگی دارد:
- بررسی سهم بازارهای شرکتها
- منحصر به فرد بودن محصول هر شرکت
- محصولات جایگزین در هر شرکت
- مقدار انحصاری بودن هر شرکت
- میزان همکاری با رقبا
شناخت صنعت
بدون شک زمانی که 2 شرکت را با هم مقایسه میکنید، هر 2 شرکت باید در یک صنعت حضور داشته باشند به این علت که هر صنعت، شاخصها و عملکردهای مخصوص به خود را دارد. برخی از صنایع با یک سخنرانی از سوی مقامات سیاسی زیر و رو میشوند و برخی دیگر از شرایط اقتصادی و فرهنگی تاثیر بیشتری میگیرند. شناخت جایگاه صنایع در بازار جهانی نیز به شما کمک میکند که تحلیل بنیادی مناسبی داشته باشید و با اطمینان خاطر روی صنایعی سرمایهگذاری کنید که در حال رشد هستند یا ضرر مالی آنها را تهدید نمیکند.
آشنایی با ابزارها
در تحلیل فاندامنتال، از نرمافزارها و سایتهای مختلفی استفاده میشود که معاملهگر باید دانش و توانایی کار با این ابزارها را داشته باشد. این ابزارها عبارتند از:
اکسل و فرمولنویسی: در تحلیل بازار بورس، معاملهگر با حجم عظیمی از دادهها مواجه میشود که استخراج دادهها، از طریق افزونهها یا فرمولنویسی امکانپذیر است. یک فرد بنیادی کار باید فرمول نویسی ساده با اکسل را بلد باشد تا بتواند اطلاعات را داخل ترازنامهها و گزارشات مالی استخراج کند. همچنین برای استخراج مالی شرکتها در سایت بورس ایران (که اصلیترین سایت اطلاع رسانی در مورد ارزش سهام بورس در ایران است) به فرمول نویسی نیاز است.
سایت کدال و سایتهای کارگزاریها: آشنایی با این سایتها برای ورود به بازار بورس الزامی هستند زیرا از این طریق میتوانید با بازارهای بدهی آشنا شده یا سهام بنیادی را بشناسید.
قوانین مالی و تجاری
قوانین یکی از اصلیترین مولفههای تاثیرگذار بر بورس و ارزش سهام در ایران هستند. بسیاری از شرکتها با تصویب یک قانون کشوری با کاهش یا افزایش ارزش سهام مواجه میشوند. سهام و اوراق بهادار برخی دیگر از شرکتها نیز تحت تاثیر یک قانون صنفی یا داخلی دچار تغییر ارزش میشوند. شاید اگر بدانید گاهی حتی برگزاری مجمع های عمومی نیز میتواند باعث افزایش یا کاهش ارزش سهام شود!
همچنین باید با قوانین مالیات عملکرد، قوانین تجارت شرکتهای ایرانی با شرکتهای خارجی نیز آشنا شوید تا با استفاده از آنها، تصویری واقع بینانه از وضعیت یک شرکت به دست آورید.
مفاهیم تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی باید 3 عبارت زیر بررسی شوند که هر کدام دارای انواع تحلیل سهام در بورس انواع مختلفی هستند:
صورتهای مالی
صورتهای مالی گزارشهایی هستند که جزییات اطلاعات مالی یک شرکت را به صورت عمومی اعلام میکنند. 3 نوع از مهمترین صورتهای مالی عبارتند از:
ترازنامه
ترازنامه که به آن صورت وضعیت مالی نیز میگوند، نشانگر داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام در پایان یک دوره است.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان یک نوع از صورتهای مالی است که اطلاعاتی از قبیل درآمدها، هزینهها و سود یا زیان شرکت برای یک مدت زمان مشخص را گزارش میکند.
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد یک نوع از صورتهای مالی است که وضعیت و حرکت پول نقد شرکت را گزارش میدهد. این صورت مالی دارای 3 بخش اصلی است که عبارتند از:
- جریان نقدی حاصل از عملیات
- جریان نقدی حاصل از سرمایه گذاری
- جریان نقدی حاصل از تامین مالی
سود به ازای هر سهم (EPS)
سود به ازای هر سهم (Earnings Per Share) مقدار سودی است که برای هر سهم شرکت محقق شده است یا در آینده محقق خواهد شد. در واقع اگر EPS شرکتی عدد بزرگتری را به خود اختصاص دهد، سودآوری آن شرکت بیشتر بوده و آن سهم از شرایط بنیادی بهتری برخوردار است.
نسبتهای مالی
از صورتهای مالی میتوان اعدادی استخراج کرد که به نسبتهای مالی معروف هستند. از مهمترین کاربردهای نسبتهای مالی میتوان به ارزیابی نقدینگی، میزان سودآوری و نرخ بازده شرکت اشاره کرد. 4 نوع از مهمترین نسبتهای مالی عبارتند از:
نسبت قیمت بر درآمد (P/E)
نسبت قیمت بر درآمد (P/E)، حاصل تقسیم قیمت بر سود پیشبینی شده شرکت است که بیانگر زمان بازگشت سرمایه یا دارایی است.
نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام (D/E)
نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام (D/E)، نشان میدهد که یک شرکت برای تامین مالی داراییهای خود از چه مقدار بدهی نسبت به ارزش سهام صاحبان سهام استفاده میکند. هر چقدر این نسبت عدد بالاتری را نشان دهد، بدهی شرکت بیشتر است.
حقوق صاحبان سهام / کل بدهیها = نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام
نسبت جاری (نسبت سرمایه در گردش)
نسبت جاری، ارتباطی میان میزان داراییهای جاری یک شرکت با میزان بدهیهای جاری آن برقرار میکند. در واقع، این نسبت میزان توانایی و قدرت شرکت در بازپرداخت بدهیها و تسویه آنها را بررسی میکند.
بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری
مدلهای ارزشگذاری
ارزشگذاریها مبنای مفاهیم دیگری مانند رویکردهای مختلف (رویکرد تنزیلی، رویکرد نسبی، رویکرد ترازنامهای و. ) نیز هستند که با فراگیری مدیریت مالی و جنبههای مختلف آن، با این مفاهیم نیز آشنا میشوید.
تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
تحلیل فاندامنتال تفاوتهای اساسی با تحلیل تکنیکال دارد چرا که روی نوسان قیمت لحظهای تمرکز ندارد و دید کلیتر و وسیعتری را ارائه میدهد. در واقع تحلیلگر تکنیکالی، به بررسی تاریخچه و حجم معاملات یک سهم میپردازد و مطابق آن آینده سهم را پیشبینی میکند ولی تحلیلگر بنیادی به بررسی صورتهای مالی و نسبتهای مالی شرکتی که سهم را عرضه کرده است پرداخته و آینده بلند مدت سهم را پیشبینی میکند. بنابراین برای دستیابی به بهترین نتیجه، باید از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به طور همزمان استفاده کنید.
مزایای تحلیل بنیادی
- مناسب برای سرمایهگذاری بلند مدت
- درک کامل و مناسب از تجارت و انواع دستهبندی سهام در گروههای صنعتی مختلف
- آشنایی با شرکتهایی با داراییهای ارزشمند، ترازنامه قوی، درآمد پایدار و .
معایب تحلیل بنیادی
- زمانگیر بودن به منظور تحلیل صورتهای مالی، نسبتهای مالی و مدلهای ارزشگذاری
- تخصصی بودن
- منحرف کردن معاملهگران به سمت شرکتهای بزرگ و غفلت از شرکتهای کوچک
- به منظور اطلاع از زمان مناسب برای ورود به سهم، باید از تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی استفاده کنید.
جمعبندی
بدون شک تحلیل بنیادی یکی از مهمترین و اساسیترین کلیدهای موفقیت در بازار بورس است. هر کسی که بتواند به خوبی تحلیل بنیادی را یاد بگیرد، میتواند به راحتی وضعیت یک شرکت را تحلیل کند، میزان قدرت و تواناییهای مدیریتی آن را تشخیص دهد و تفاوت ارزش واقعی با ارزش ذاتیرا بسنجد. بدیهی است کسی که چنین دانشی دارد به راحتی میتواند در بازار عمل کند و سهام مورد نظر خود را خرید و فروش کند.
اصلیترین نکته پیش از ورود به بازار بورس، داشتن دانش نسبت حسابداری، مدیریت مالی، بازارهای اقتصادی و نحوه عملکرد آنها، آشنایی با ابزارها و قوانین مربوطه است. شما نیز اگر قصد دارید وارد دنیای پرتلاطم بورس شوید، عجله را کنار بگذارید و نسبت به یادگیری مطالب گفته شده اقدام کنید تا در بازار با شکست مواجه نشوید.
انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام ؛ تعریف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
در مطالب قبل به تعریف معامله گر و سرمایه گذار در بورس اشاره شد. در این مطلب قصد داریم به انواع تحلیل های قابل استفاده جهت معامله گری و سرمایه گذاری در بورس اشاره نمایم.
در مطالب قبل به تعریف معامله گر و سرمایه گذار در بورس اشاره شد. در این مطلب قصد داریم به انواع تحلیل های قابل استفاده جهت معامله گری و سرمایه گذاری در بورس اشاره نمایم. در ادامه با انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام با نت نوشت همراه باشید.
انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام
تحلیل بنیادی
برای شروع بررسی و مرور انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام باید گفت روش تجزیه و تحلیل سهام ها بر اساس عوامل مالی بنیادین شرکت مثل فروش، درآمد، هزینه و یا عوامل غیرمالی مثل ارزیابی مدیریت، محصول و غیره سعی در ارزیابی و ارزشگذاری سهام شرکت دارد تحلیل بنیادی نامیده می شود.
در تحلیل بنیادی تمامی عوامل موثر در ارزیابی سهام شرکت مثل مسائل اقتصادی، صنعتی و غیره مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
هدف اصلی تحلیل گر بنیادی این است که با ارزیابی اطلاعات شرکت ارزش ذاتی سهام را محاسبه کرده و نسبت به مقایسه آن با ارزش جاری سهام تصمیم صحیح را اتخاذ نماید.
در ادامه مرور انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام باید گفت تحلیل بنیادی از طریق بررسی صورت های مالی ارائه شده از سوی شرکت ها قابل بررسی می باشد. در این صورت های مالی می توان با بررسی اعداد و ارقام ارائه شده در صورت های مالی پیش بینی وضعیت سهم را در طی یک سال و سال های آینده مورد بررسی قرار داد.
تحلیل تکنیکال
روش تجزیه و تحلیل بر اساس عملکرد قیمت بر روی نمودار است. تحلیل تکنیکال یعنی تحلیل برایند رفتار عرضه و تقاضا در بازار که خود را به نحو موثر روی نمودار ظاهر می سازد. تحلیلگران تکنیکال معتقدند تمامی اثرات اتفاقات مختلف در ابزارهای مالی روی رفتار قیمت خود را نشان می دهد.
در ادامه مرور انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام باید گفت بنابراین ترسیم رفتار قیمت تحلیل تکنیکال نامیده می شود. اساس این نوع تحلیل بر این امر استوار است که ابتدا عملی بر روی قیمت اتفاق می افتد و سپس معامله گر نسبت به آن عمل، عکس العمل نشان می دهد. یعنی بازار به معامله گر دیکته می کند که قدم بعدی را چگونه بردارد. بنابراین از تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاه مدت و یا با هدف انواع تحلیل سهام در بورس نوسان گیری استفاده می شود و بهترین ابزار برای تشخیص نقاط ورود و خروج می باشد.
تجربه در بازار سهام نشان داده است یک معامله گر یا سرمایه گذار هر چقدر به دو تحلیل تکنیکال و بنیادی مسلط باشد تنها ۱۰ درصد از راه را طی کرده است. ۹۰ درصد موفقیت در بازار بورس تحلیل روانشناختی می باشد. به جرات می توان گفت در صورتی که یک معامله گر به این تحلیل روانشناختی مسلط نباشد، معاملات صورت گرفته محکوم به شکست و زیان خواهد شد. با توجه به اهمیت این نوع تحلیل در مطلب آینده به معرفی این نوع تحلیل خواهم پرداخت.
انواع تحلیل در بورس ارز
به طور کلی دو نوع تحلیل تکنیکال (TECHNICAL ANALYSIS) و بنیادی (FUNDAMENTAL) در بورس مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال به معنی بررسی نوسانات قیمت در گذشته است که به کمک نمودار و به منظور پیشبینی حرکت آینده بازار انجام میگیرد .
در این نوع تحلیل سعی انواع تحلیل سهام در بورس می شود از روند و رفتار قیمت یک ارز در گذشته ، آینده آن را تحلیل و پیش بینی کرد . تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر نوع کالا ، شاخص ، سهام و … که تمدار قیمت داشته باشد به کار برد . یک تحلیل گر تکنیکال معتقد است که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت آن نهفته است و از روند حرکت قیمت ، می توان آینده آن را پیش بینی کرد .
تحلیل تکنیکال سرعت عمل بالایی داشته و این امکان را میدهد که نسبت به تحلیل بنیادی ( فاندامنتال ) ، در مدت کوتاه تر ، تعداد سهام یا ارز بیشتری را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم .
تحلیل فاندامنتال ، بررسی و مطالعه تمام عواملی است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر میزان عرضه و تقاضا اثر میگذارند .
تفاوت اصلی تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال در نوع نگرش و تفسیر به نوسانات بازار است .
تحلیل گر انواع تحلیل سهام در بورس تکنیکال معلول گرا و تحلیلگر فاندامنتال علت گرا است . به عبارتی تحلیل تکنیکال مبتنی بر قیمت و حجم معاملات است و دلایل تغییر قیمت را نادیده میگیرد . درحالی که در تحلیل فاندامنتال همه عواملی که منجر به تغییر عرضه و تقاضا میشوند ، مورد مطالعه قرار داده میشود تا ارزش جاری و آینده ارزها در برابر یکدیگر به دست آید .
نرخ برابری ارزهای مختلف در برابر یکدیگر با توافق همه شرکت کنندگان و بازیگران بازار پدید می آید و بیان کننده قیمتی است که عدهای برای خرید و عدهای برای فروش در آن به توافق رسیدهاند . چنانچه در مجموع اکثریت بازار انتظار بالا رفتن نرخ های مبادله را داشته باشند ، اقدام به خرید آن ارز خواهند کرد و اگر انتظار پایین آمدن نرخها را داشته باشند ، ارز مورد نظر را به فروش میرسانند .
بنابراین تعیین قیمت در بازار به انتظارات معامله گران از آینده قیمت بستگی دارد . به طور کلی عوامل اقتصادی ، سیاسی و مالی ، ترس و نگرانی و بحرانها مسائلی هستند که انتظارات معامله گران بازار را تغییر میدهند ، که این امر موجب عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت ها تا رسیدن به نقطه تعادل میشود .
هدف معامله گر بنیادی یا فاندامنتال تشخیص همین عدم تعادلها و معامله در جهت رسیدن قیمت به نقطه تعادل و متعاقباً کسب سود است . تفاوت دیگر تحلیل گر تکنیکال با تحلیل گر بنیادی در زمینه ی فضای کار آن ها است . برای مثال یک تحلیل گر تکنیکال توانایی تحلیل تمام سهام ها ، تمام ارز ها و … که نمودار قیمت داشته باشند را دارد اما تحلیل گر بنیادی یا فاندامنتال این توانایی را ندارد و و حداکثر می تواند یک یا دو ارز را تحلیل کند و یا یک یا دو گروه از بازار سهام ( مثلا گروه خودرویی و بانکی ) را تحلیل کند به این دلیل که متخصص تحلیل بنیادی شدن به زمان خیلی بیشتری احتیاج دارد تا متخصص تحلیل تکنیکال شدن .
بهترین روش تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با بهترین روش سرمایهگذاری
برای ورود به بازار سرمایه باید با انواع روشهای تحلیل تکنیکال آشنا شد و کارآمدترین آنها را استفاده کرد. به این منظور ابتدا باید انواع روش تحلیل تکنیکال را شناخت و سپس در میان آنها به دنبال بهترین روش تحلیل تکنیکال گشت. به همین منظور امروز در این مقاله قصد داریم با هم نگاهی بر روشهای تحلیل تکنیکال بیندازیم. پس از آشنایی با این روشها باید به یک سوال نهایی پاسخ داد: بهترین روش تحلیل تکنیکال چیست؟
رسیدن به بهترین پاسخ برای این پرسش هدف اصلی کلینیک سرمایه در این مقاله است، چرا که بسیاری از تازه واردان در دنیای سرمایهگذاری همواره به دنبال بهترین روش میگردند.
فهرست عناوین مقاله
آشنایی با روشهای تحلیل تکنیکال برای یافتن بهترین روش تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم برای یافتن بهترین روش ابتدا باید با انواع روشها آشنا شد. روشهای تحلیل تکنیکال به طور کلی به هشت دسته تقسیم میشوند که در ادامه به بررسی هر یک به صورت جداگانه میپردازیم.
پیش از آن به یاد داشته باشید که به طور کلی روش تحلیل تکنیکال برای پیشبینی حرکات آینده سهام بورس یا ارز دیجیتال به کار میروند و هرگز به صورت 100 صحیح نیستند. این روشها همگی با کمک سوابق پیشین سهام به کار گرفته میشوند.
نمودارهای سهام
یکی از روشهای تحلیل تکنیکال استفاده از نمودارها است. نمودارها تمامی سوابق قیمتی یک سهام را در خود جای میدهند. این نمودارها به سه شکل شمعی، میلهای و خطی ایجاد میشوند و هر یک در بازههای زمانی متفاوت به ترتیب زمانی شکل میگیرند. تحلیلگر میتواند هر نمودار را مطابق میل خود طی بازههای زمانی ساعتی، روزانه، ماهیانه، فصلی، سالیانه و حتی دههای یا سدهای بررسی کند.
معاملهگر با توجه به اهداف خود زمان مورد نظر را بررسی میکند. برای تریدینگ در بازههای زمانی کوتاه مدت باید بازههای کوتاه یک سهام همچون روزانه یا ماهیانه را بررسی کرد. اما اگر قصد سرمایهگذاری بلند مدت دارید، بررسی نمودارهای بازههای زمانی بزرگتر کمک بیشتری به شما خواهد کرد.
در نمودارها شما چهار فاکتور اصلی قیمت یعنی قیمت شروع، پایان، سقف و کف را مشاهده میکنید. این فاکتورها با توجه به بازه زمانی شما نشان داده میشوند.
برای مثال اگر به بررسی روند یک سهام طی یک ماه گذشته بپردازید، این چهار فاکتور مطابق هر یک روز شکل میگیرند. به این ترتیب اگر نموداری شمعی را انتخاب کنید، شما 30 شمع با 30 قیمت آغازی و پایانی متفاوت یا گاهی یکسان خواهید داشت، که هر شمع یک کف قیمت و یک سقف قیمت مختص به خود را دارد.
در نهایت شما قادر به مشاهده آخرین تغییرات و همچنین حجم معاملات در نمودارها نیز هستید. حجم تغییرات به شما نشان میدهد چه میزان سهام طی هر بازه خریداری یا فروخته شدهاند؛ و آخرین تغییرات نمایانگر کوچکترین تغییرات در قیمت سهام است.
به این ترتیب شاید استفاده از نمودارها بهترین روش تحلیل تکنیکال باشد.
میانگین متحرک
یکی از قدیمیترین، شناختهشدهترین و پرکاربردترین روشها و شاخصها در تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خطی است که برای از بین بردن نوکهای تیز در نمودار استفاده میشود. این شاخص همانطور که از نامش پیداست میانگین قیمت را نشان میدهد. به علاوه از آنجاییکه برای از بین بردن نوکهای تیز مکرر در نمودار است، در نتیجه خود به صورت انحنا شکل میگیرد.
میانگین متحرک صرفاً از قیمتهای پیشین بازار استفاده انواع تحلیل سهام در بورس انواع تحلیل سهام در بورس میکند و تحلیلگر با توجه به میانگین قیمت هر سهام، برای خرید یا فروش آن تصمیمگیری میکند. این شاخص برای تشخیص جهت روند بسیار کاربرد دارد و با استفاده از آن جهت قیمت نزولی، صعودی یا خنثی به راحتی نمایان میشود.
برای به دست آوردن میانگین متحرک ابتدا باید میانگین 4 قیمت هر بخش را به دست آورد. برای مثال اگر میانگین یک ماه را میخواهیم به دست آوریم، ابتدا میانگین قیمت آغازین، قیمت پایانی و قیمتهای سقف و کف را برای هر روز به صورت جداگانه به دست میآوریم.
پس از آن میانگینهای به دست آورده را با هم جمع میکنیم و بر تعداد آنها تقسیم میکنیم.
این میانگین به تحلیلگر کمک میکند دادههای قیمتی بازههای زمانی گذشته را راحتتر درک کند و زمان کمتری را برای تجزیه و تحلیل اعداد بسیار صرف کند.
شاخصهای تکنیکال
شاخصهای تکنیکال با گستردگی بالا قابلیت استفاده به عنوان بهترین روش تحلیل تکنیکال را دارند. این شاخصها از بررسی فاکتورهایی همچون قیمت و حجم معاملات انجام شده در گذشته شکل میگیرند. شاخصها با استفاده از فرمولها و محاسبات ریاضی به بررسی، تجزیه و تحلیل دادهها میپردازند. همچنین این شاخصها به صورت سیگنالهایی روی نمودارها قرار میگیرند.
با استفاده از فرمولهای ریاضی متفاوت تحلیلگر روند آینده سهام و جهت حرکت روند را تا حدودی پیشبینی میکند. به این صورت زمان ورود و خروج مناسب هر سهام را مییابند.
این شاخصها خود به دو دسته بزرگ دیگر تحت عنوانهای شاخصهای مومنتوم و شاخصهای قیمت تقسیم میشوند.
شاخصهای مومنتوم
شاخصهای مومنتوم قدرت یا ضعف قیمت را نشان میدهند. این شاخصها به تحلیلگر کمک میکنند که وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش را پیدا کنند و در زمان درست برای خرید یا فروش سهام خود تصمیم بگیرند. به بیانی دیگر مومنتوم میزان صعود یا ریزش هر سهام را نشان میدهد. برخی از شاخصهای مومنتوم عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص انواع تحلیل سهام در بورس انواع تحلیل سهام در بورس قدرت نسبی (RSI) شاخص میانگین حرکت جهتدار ( اندیکاتور MACD ).
شاخص کانال کالا تفاوت بین قیمت حاضر سهام و میانگین قیمت پیشین آن را نمایان میسازد. زمانیکه عدد این شاخص بالاتر از صفر باشد به معنای این است که قیمت سهام از میانگین آن در گذشته بیشتر است. زمانی که قیمت سهام از میانگین آن کمتر باشد، CCI عددی کمتر صفر را نشان میدهد.
شاخص قدرت نسبی سیگنالهایی از قیمتهای خرسی (نزولی) و گاوی (صعودی) ارائه میدهد. این شاخص اغلب در زیر نمودار قرار میگیرد. زمانی که RSI بالاتر از 70% باشد، به معنای اشباع خرید و زمانی که پایینتر از 30% باشد، به معنای اشباع فروش سهام است.
شاخص میانگین حرکت جهتدار ارتباط بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. تحلیلگر با استفاده از این شاخص متوجه میشود چه زمانی باید از خرید یا فروش یک سهام دست بکشد. همچنین سرعت این خطوط بیانگر اشباع خرید و فروش است. علاوه بر آن قدرت یا ضعف روندهای صعودی و نزولی را میتوان به سادگی با MACD به دست آورد.
این شاخصها بیشتر در زمان صعود قیمت کاربرد دارند، چرا که به طور کلی روند صعودی دوام بیشتری نسبت به روند نزولی دارد.
شاخصهای قیمت
شاخصهای قیمت همانطور که از نامشان پیداست بر پایه قیمت هستند. شاخصهایی همچون میانگین متحرک (MA) و باندهای بولینگر از دسته شاخصهای قیمت به شمار میروند. میانگین متحرک به طور مداوم از قیمتهای هر روز بازار به دست میآید، سپس میانگینهای هر روز با دیگر روزها میانگینی دیگر برای بازه رمانی بزرگتر تشکیل میدهند.
باند بولینگر از ترکیب میانگین متحرک و دو خط منحنی دیگر تشکیل میشود. با این شاخص تحلیلگر قیمت میانی، تغییر مسیرها در سقف و تغییر مسیرها در کف را مشاهده میکند. به این ترتیب بهترین زمان ورود و خروج به بازار را میتوان دریافت. شاخصهای قیمت به نوعی یکی از پرکاربردترین و بهترین روش تحلیل تکنیکال به شمار میروند.
حمایت و مقاومت
تحلیلگر با استفاده از نمودارها نقاطی را تحت عنوان نقاط حمایت و مقاومت شناسایی میکند. این نقاط اغلب به دنبال عدم تعادل بین عرضه و تقاضا ایجاد میشوند. این نقاط با کمک خط روند و میانگین متحرک به دست میآیند. حمایت زمانی رخ میدهد که سهامهای بسیاری از یک عرضه خریداری میشوند و آن عرضه با کمبود سهام مواجه میشود.
مقاومت برعکس حمایت است. در این حالت عرضه بیش از تقاضا است و در نتیجه سهام قادر به ادامه روند صعودی نخواهد بود. به این ترتیب مقاومت اتفاق میافتد و از ریزش سهام جلوگیری میشود.
در هر یک از نقاط حمایت و مقاومت احتمال معکوس شدن بازار وجود دارد. به این ترتیب تریدر با یافتن این نقاط میتواند سرمایهگذاری موفقتری را داشته باشد.
حجم سهام
یکی دیگر از روشهای تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار حجم سهام است. این نمودار تمامی سهامهای خریداری شده و فروخته شده طی یک روز یا یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد. هر یک از خطها نشان دهنده یک ترید هستند و برای به دست آوردن حجم تریدینگ به کار میروند.
این نمودار اغلب در زیر صفحه قیمتها نمایش داده میشود. تاثیر حجم سهام بر نقاط شکست قیمت نمایان میشود. در صورتیکه خرید بسیار بالاتر از فروش باشد، شاهد بریک اوت (breakout) خواهیم بود، این اتفاق منجر به افزایش ناگهانی قیمتها میشود. در صورتیکه فروش بیشتر باشد بریک داون (breakdown) اتفاق میافتد، که این اتفاق باعث کاهش ناگهانی قیمت خواهد شد.
با این وجود، نمودار حجم سهام هم میتواند بهترین روش تحلیل تکنیکال باشد.
روندها
روند خطی است که جهت حرکت بازار را نشان میدهد. این روند میتواند به یکی از حالتهای صعودی، نزولی یا خنثی باشد. روند صعودی به معنای افزایش خریداران با افزایش سهام است و بالعکس.
روند را به صورت خطی بر نمودار نشان میدهیم. این خط با اتصال نقاط کف و سقف قیمت به دست میآید. با کمک خط روند تحلیلگر نقاط حمایت و مقاومت، نقاط شکست یا چرخش بازار و جهت قیمت بازار را پیدا میکند. علاوه بر این با استفاده از میانگین متحرک نیز میتوان روند بازار را مشخص کرد. برای اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کنیم مقاله خط روند را مطالعه کنید.
کدام روش تحلیل تکنیکال بهتر است؟
حال که با هشت روش تحلیل تکنیکال آشنا شدید، میدانید که هر کدام از این روشها به نوعی میتواند جایگاه بهترین روش تحلیل تکنیکال را از آن خود کنند.
هر کدام از این روشها مزیتها و کاربردهای خود را دارند و بهترین روش میتواند کاملاً فردی باشد. بدین معنا که بهترین شیوه با توجه به خصوصیات فردی و کاربردهای مورد نیاز هر شخص میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
در نتیجه بهترین روش به یکی از این روشها منتهی نمیشود. با این حال شاید بتوان گفت بهترین روش ترکیبی از چند روش است. به این صورت فرد با ادغام روشها و بررسی سرمایهگذاری از چندین جهت میتواند با ریسک کمتر و پیشبینی دقیقتر تریدینگ کند.
کلام آخر
امروز با هم برای یافتن بهترین راه تحلیل تکنیکال تلاش کردیم. در این راه با انواع روشهای تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و شاخصها و معیارهای متعددی را با انواع تحلیل سهام در بورس توجه به کاربردهای آنها شناختیم.
برخی از روشها همچون حمایت و مقاومت با کمک دیگر روشها همچون نمودارها و قیمتها به دست میآیند و برخی دیگر پایه و اساس نمایان شدن دیگر روشها هستند مانند نمودارها.
پارسسهام: مرجع آموزش بورس
اینگالف (به انگلیسی Engulfing) یکی از الگوهای مهم و رایج بازگشتی Candlestick است. تشکیل این الگو در پایان یک روند میتواند بیانگر چرخش قیمتها و برگشت روند باشد. معنی فارسی Engulfing یعنی “پوشاننده”، تداعیکننده مفهوم و کاربرد آن در پرایس اکشن است. در واقع مهمترین ویژگی اینگالف به عنوان. بیشتر بخوانید
کندل مارابوزو چیست؟ + انواع کندل Marubozu
کندل مارابوزو (تلفظ انگلیسی Marubozo یا Marubozu) یکی از الگوهای ادامه دهنده Candlestick است. شکل ظاهری آن بصورت یک بدنه بلند و فاقد سایه بالایی و پایینی است. این الگو میتواند بیانگر قدرت زیاد معاملهگران در یک جهت خاص (خرید یا فروش) باشد. انواع کندل مارابوزو با توجه به رنگ بدنه (سبز – قرمز) به [. بیشتر بخوانید
کندل پین بار چیست؟ + انواع پین بار (Pin Bar)
کندل پین بار (تلفظ انگلیسی: Pin Bar) یکی از الگوهای تک کندلی و بازگشتی در پرایس اکشن است. این الگو هم برای برگشت روند فعلی و هم پایان اصلاح و پولبک قیمتها کاربرد دارد. مشخصات ظاهری آن انواع تحلیل سهام در بورس بصورت شمعی با بدنه کوتاه و سایه بلند از بالا یا پایین است. انواع کندل پین بار با […] بیشتر بخوانید
اندیکاتور MACD چیست؟ + سیگنال و تنظیمات MACD
اندیکاتور MACD مخفف عبارت انگلیسی Moving Average Convergence Divergence به معنی “همگرایی و واگریی در میانگین متحرک” است. مَکدی در دسته اندیکاتورهای تاخیری و دنبالهرو روند قرار دارد. نمودار MACD نیز مانند سایر اسیلاتورها بصورت جداگانه در پایین چارت اصلی ترسیم میشود. همچنین بر خلاف RSI ب. بیشتر بخوانید
اندیکاتور RSI چیست؟ فرمول RSI — آموزش کامل
اندیکاتور RSI بخاطر سرعت بالای تحلیل و استفاده آسان یکی از معروفترین و پرکاربردترین ابزارهای کمکی تحلیل تکنیکال است. کاربرد آن در شناسایی مناطق اشباع خرید و فروش به همراه سیگنالهای بازگشت روند است. اسیلاتور RSI مخفف عبارت انگلیسی Relative Strength Index به معنای “شاخص قدرت نسبی” است. ب. بیشتر بخوانید
کندل دوجی چیست؟ + انواع الگوی دوجی
کندل دوجی (تلفظ انگلیسی: Doji) یکی از محبوبترین الگوهای کندل استیک و بیانگر سردرگمی و بیتصمیمی تریدرها است. الگوی Doji میتواند سیگنال تضعیف قدرت روند و برگشت آن را صادر کند. مهمترین ویژگی دوجی، نزدیک بودن قیمت پایانی و آغازین است. در واقع بدنه کندل بصورت یک خط صاف است (تقریبا یکسان بودن Open Pric. بیشتر بخوانید
کندل چکش چیست؟ + الگوی چکش معکوس، اعتبار و تایید
کندل چکش یکی از محبوبترین الگوهای بازگشتی Candlestick است که نسبت به الگوی چکش معکوس یا وارونه سیگنال معتبرتری صادر میکند. تشکیل الگوی تک کندلی Hammer در انتهای یک روند نزولی، میتواند بیانگر شروع یک روند صعودی باشد. اگر شما هم جزء علاقهمندان معامله بر اساس پرایس اکشن هستید قطعا آشنایی با الگوهای. بیشتر بخوانید
تایم فریم چیست؟ + انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال
انتخاب تایم فریم مناسب اولین قدم در تحلیل تکنیکال است. تمامی نمودارها در تحلیل تکنیکال از دو جزء اصلی تشکیل شدهاند: قیمت (Price) و زمان (Time). محور افقی بیانگر زمان و محور عمودی بیانگر قیمت است. هر کندل در نمودارهای شمعی 4 جزء دارد: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. حال سوال اینجاست [. بیشتر بخوانید
پولبک چیست؟ انواع Pullback + استراتژی معاملاتی
پولبک یک حرکت قیمتی موقت در خلاف جهت روند فعلی است که در انتهای آن، برگشت به روند اصلی را خواهیم داشت. طبق یک تحقیق علمی معتبر، از هر 10 سطح حمایت و مقاومت شکسته شده، در 6 مورد قیمتها تلاش میکنند این سطوح شکسته شده را پس بگیرند اما هرگز این اتفاق رخ نمیدهد […] بیشتر بخوانید
واگرایی چیست؟ + انواع واگرایی ها در تحلیل تکنیکال
واگرایی (Divergence) در تحلیل تکنیکال یکی از روشهای مناسب برای پیشبینی حرکت قیمتها است. بدینصورت که هرگاه جهت حرکت در نمودار قیمت و اندیکاتور مخالف یکدیگر باشند واگرایی رخ میدهد و میتوان تغییرات روند و جهت حرکت قیمتها را پیشبینی کرد. به بیان ساده حرکت یک اندیکاتور (مثلا اسیلاتور RSI یا MACD). بیشتر بخوانید
دیدگاه شما