باندهای بولینگر (Bollinger Bands) چیست؟ و چه کاربردی در بازار ارزهای دیجیتال دارد؟
باندهای بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر در دهه 1980 برای معاملات سهام ایجاد شد. باندها شامل یک شاخص نوسان هستند که بالا یا پایین نسبی قیمت اوراق بهادار را در رابطه با معاملات قبلی اندازه گیری میکند. نوسانات با استفاده از انحراف معیار اندازه گیری میشود که با افزایش یا کاهش نوسان تغییر میکند. باندها در صورت افزایش قیمت گسترده شده و با کاهش قیمت باریک میشوند. با توجه به ماهیت پویا باندهای بولینگر را میتوان در معاملات انواع ارزهای دیجیتال اعمال کرد.
باندهای بولینگر به افتخار جان بولینگر، مدیر دارایی و تحلیلگر فنی آمریکایی نامگذاری شده اند. او به شبکه خبری مالی پیوست که توسط NBC خریداری شد و توضیحاتی را برای CNBC ارائه کرد جان بولینگر شرکت سرمایه گذاری خود بولینگر کپیتال را تأسیس کرد. او همچنین در هیئت مدیره انجمن تکنسین های بازار (MTA) و همچنین در فدراسیون تحلیلگران فنی (FTA) خدمت کرد.
باندهای بولینگر چیست؟
باندهای بولینگر از سه خط باند بالا، میانی و پایین تشکیل شده است. باند میانی یک میانگین متحرک است و پارامترهای آن توسط معامله گر انتخاب میشود. نوارهای بالایی و پایینی در دو طرف نوار میانگین متحرک قرار دارند. معاملهگر تعداد انحرافات استاندارد مورد نیاز خود را برای تعیین شاخص نوسانات تعیین میکند. تعداد انحرافات استاندارد به نوبه خود فاصله بین باند میانی و باندهای بالا و پایین باند های بولینگر را تعیین میکند. موقعیت این باندها اطلاعاتی در مورد میزان قوی بودن روند و سطوح بالقوه قیمت بالا و پایین که ممکن است در آینده نزدیک مورد انتظار باشد، ارائه میدهد.
باندهای بولینگر به عنوان مجموعه ای از سه خط بر روی قیمت دارایی ها تعریف می شود:
- خط وسط یک میانگین متحرک ساده (SMA) از N دوره باند های بولینگر است.
- باند بالایی مقدار خط وسط به اضافه k برابر انحراف استاندارد (SD) قیمت است.
- باند پایین مقدار خط وسط منهای K برابر انحراف استاندارد (SD) قیمت است.
بنابراین، از نظر ریاضی باندهای بالا و پایین را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
بهطور پیشفرض پارامترهای باندهای بولینگر معمولاً در اکثر پلتفرمها روی N=20 و k=2 تنظیم میشوند البته میتوانید آنها را تغییر دهید و با مقادیر مختلف آزمایش کنید. به هر حال k لزوماً یک عدد صحیح یا بزرگتر از 1 نیست و میانگین متحرک ساده را می توان جایگزین کرد. وقتی نوبت به تجارت میرسد خلاقیت را فراموش نکنید.
با استفاده از فرمول بالا میتوانید یک «کانال» را در اطراف قیمت ترسیم کنید، همانطور که در نمودار 1 ساعته BTCUSD زیر مشاهده میکنید: از نمودار بالا به راحتی می توانید متوجه شوید که پهنای باند (یعنی تفاوت بین باند بالا و پایین) بسته به نوسانات گسترده و باریک میشود. هرچه باندها را گستردهتر میبینید یعنی در آن زمان نوسانات بیشتری وجود دارد. برعکس وقتی باندهای باریک تر را میبینید به معنای نوسانات کمتر در بازار است.
دوره های نوسان بالا و پایین با بررسی رفتار باندها به سرعت شناسایی میشوند. در واقع زمانی که باندها در حال انقباض هستند با افزایش نوسانات احتمال تغییرات شدید قیمت وجود دارد. یکی دیگر از ویژگی های جالب باندهای بولینگر این است که آنها راهی برای شناسایی تحت شرایط خاص و مناطقی که بیش از حد فروش و خرید دارند در رابطه با میانگین متحرک ارائه میدهند. به طور خاص زمانی که بالا و پایینهای جدید در خارج از باندها و به دنبال اوج و پایین های ساخته شده در داخل باندها ایجاد میشود، احتمال زیادی وجود دارد که تغییر روند در شرف وقوع باشد.
در نهایت باندهای بولینگر همیشه سیگنال معکوس روند را نشان نمیدهند، اما می توانند الگوی ادامه روند را تشخیص دهند: اگر قیمت از باند بالایی فراتر رفت یا به زیر باند پایین سقوط کرد، سیگنال قوی از ادامه روند فعلی خواهیم داشت. این قانون بسیار مهمی است که باید در نظر داشت، اگرچه بسیاری از معامله گران تازه کار آن را فراموش میکنند و همیشه سعی میکنند به دنبال بالا و پایین در اطراف باندها باشند.
محدودیت های باندهای بولینگر
اگرچه باندهای بولینگر ابزارهای مفیدی برای معامله گران فنی هستند اما چند محدودیت وجود دارد که معامله گران باید قبل از استفاده از آنها در نظر بگیرند. یکی از این محدودیت ها این است که باندهای بولینگر عمدتاً واکنشی هستند و پیش بینی کننده نیستند. باندها به تغییرات در حرکات قیمت یا روند صعودی یا نزولی واکنش نشان می دهند اما قیمت ها را پیش بینی نمی کنند. به عبارت دیگر مانند اکثر اندیکاتورهای فنی، باندهای بولینگر یک اندیکاتور عقب مانده هستند. این به این دلیل است که این ابزار بر اساس یک میانگین متحرک ساده است که میانگین قیمت چندین نوار قیمت را میگیرد.
اگرچه معامله گران ممکن است از باندها برای سنجش روندها استفاده کنند اما نمی توانند از این ابزار به تنهایی برای پیش بینی قیمت استفاده کنند. جان بولینگر، توسعهدهنده باندهای بولینگر توصیه میکند که معاملهگران باید از این سیستم همراه با دو یا سه ابزار غیرهمبسته استفاده کنند که سیگنالهای مستقیمتری از بازار ارائه میدهند. اکنون که درک روشنی از نحوه محاسبه و تفسیر باندهای بولینگر داریم اجازه دهید در بخش بعدی چند استراتژی را بر اساس آنها مرور کنیم.
باندهای بولینگر در معاملات ارز های دیجیتال
همانطور که در بالا گفتیم باندهای بولینگر میتوانند سیگنال های برگشتی و همچنین ادامه را ارائه دهند. استراتژی های زیر از این ویژگی باند استفاده میکنند.
1) جهش بولینگر
این تا حد زیادی ساده ترین استراتژی برای تجارت ارزهای دیجیتال با استفاده از باندهای بولینگر است. با توجه به اینکه باند پایین سطوح فروش بیش از حد را فراهم میکند و باند بالایی که بیش از حد خرید شده است فقط زمانی که بازار نزدیک باند پایین یا زیر آن است خرید کنید و زمانی که قیمت بازار نزدیک یا بالاتر از باندهای بالایی است، بفروشید. راحت است ها؟
نه خیلی عجله نکنید! قبل از معامله جهش بولینگر باید شرایط فعلی بازار را شناسایی کنید. آیا قیمت در حال حرکت است یا روند رو به رشد است؟ در حالت اول این استراتژی مانند یک طلسم عمل میکند اما در مورد دوم آماده باشید که پول زیادی از دست بدهید.
خوشبختانه باندهای بولینگر معیاری برای زمانی که بازار در حالت بدون روند خاص است را ارائه میدهند: اگر باندها تقریباً ثابت هستند زمان آن رسیده است که با استراتژی جهش بولینگر را معامله کنید.
بیایید یک مثال را مرور کنیم: به نمودار 4 ساعته LTCUSD زیر نگاه کنید. دایره های سبز نشانه فرصت های خرید بالقوه هستند در حالی که دایره های قرمز مکان مناسبی برای فروش هستند.
در حالی که شیب باندهای بولینگر مسطح است استراتژی جهش به خوبی کار میکند اما وقتی قیمت از باند بالایی شکسته شود و برنگردد چه اتفاقی میافتد؟ سپس نوبت به توقف معامله جهش بولینگر میرسد. البته هنگام معامله با این استراتژی مهم است که سطوح توقف ضرر را خیلی دور از نقطه ورود خود تنظیم کنید.
2) فشار بولینگر
باندهای بولینگر همچنین راهی برای تشخیص شروع روندهای جدید ارائه میدهند. فقط به دنبال یک دوره نوسان کم طولانی با نوارهای باریک باشید و منتظر بمانید تا کندلی در بالا یا پایین باندها بسته شود سپس آنها شروع به گسترش می کنند. هنگامی که این الگو را شناسایی کردید فقط در جهت شکست معامله کنید.
یک مثال واضح از فشار بولینگر را میتوان در نمودار 4 ساعته ریپل زیر یافت: پس از چندین روز بازار با نوسانات کم یک کندل صعودی قوی در بالای نوار بالایی (دایره سبز) شکسته میشود. پس از شکست XRPUSD یک حرکت انفجاری به سمت بالا را آغاز کرد و بیش از 100٪ افزایش یافت و چندین اوج جدید را بالای باند بالایی نشان داد.
جمع بندی
باندهای بولینگر ابزاری عالی برای درک چگونگی نوسانات بازار و یافتن فرصت های معاملاتی عالی هستند. با این حال مهم است که فراموش نکنید که تفسیر باندهای بولینگر بسته به نوسان فعلی آن متفاوت است. بنابراین هرگز از آنها فقط به عنوان یک نوسان ساز خرید یافروش بیش از حد استفاده نکنید.
همچنین توصیه می شود که منحصراً به یک شاخص تکیه نکنید. بهتر است باندهای بولینگر را با سایر اندیکاتورها مانند RSI یا ADX ترکیب کنید تا نقاط ورود و خروج را شناسایی کنید. با انجام این کار احتمال موفقیت خود را در معاملات افزایش میدهید.
تحلیل تکنیکال 17 (بولینگر باند)
امروز قصد بررسی اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) در تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال داریم؛ این اندیکاتور که نزدیک به 40 سال است مورد استفاده تحلیل گران بازار بوده است و مخترع آن جان بولینگر برای محاسبه مقدار نوسانات بازار از این ابزار استفاده میکرد.
اجزای باند بولینگر
باند بولینگر متشکل از سه بخش میباشد که عبارت اند از:
- باند میانی (یک میانگین متحرک ساده با دوره زمانی 20 روزه میباشد)
- باند بالایی (میانگین متحرک ساده + انحراف معیار 20 روزه)
- باند پایینی (میانگین متحرک ساده – انحراف معیار 20 روزه)
ما با توجه به موقعیت این سه تا خط و قیمت به سیگنال های خوبی میتوانیم دست پیدا بکنیم که در زیر به کاربرد های این اندیکاتور میپردازیم.
انقباض باند ها
زمانی که این باند ها و خطوط به یکدیگر نزدیک بشوند و به اصطلاح منقبض بشوند به معنی این میباشد که بازار نوسانات کمتری دارد و تقریبا ثابت و خنثی شده است در این زمان باید منتظر باشیم تا بازار دوباره وارد روند بشود و نوسان کند و سیکنالی که میتوانیم از انقباض این باند ها بدست بیاوریم یک نوسان قوی بعد از تمام شدن این انقباض در بازه های زمانی کوتاه مدت میباشد.
انبساط باند ها
زمانی که باند ها و خطوط این اندیکاتور از یکدیگر دور میشوند و به اصطلاح انبساط پیدا میکنند به معنی بالا رفتن حجم نوسانات قیمت میباشد که نشان از آن دارد بازار در حال تغییر است و باید با دقت بیشتری دست به معامله بزنیم.
رسیدن قیمت به باند بالایی
زمانی که قیمت باند بالایی را بشگند و یا چند بار به آن برسد و آن را لمس کند به معنی اشباع خرید در بازار میباشد که بالا رفتن قیمت را خبر میدهد و همچنین اگر قیمت قدرت شکست باند بالایی را نداشته باشد به این معنی میباشد که آن باند تبدیل به یک مقاومت شده و میتوانیم بر آن اساس دست به معامله بزنیم.
رسیدن قیمت به باند پایینی
زمانی که قیمت چندین با باند پایینی را لمس کند و یا آن را بشکند نشان از اشباع فروش در بازار میباشد که باند پایینی در صورت شکسته نشدن به یک حمایت خوب تبدیل میشود ولی در صورت شکسته شدن آن باید انتظار سقوط و افت شدید قیمت را داشته باشیم.
باند میانی
زمانی که قیمت بالاتر از باند میانی قرار بگیرد خبر از سیگنال خرید میدهد و زمانی که پایین باند میانی قرار داشته باشد نشان از سیگنال فروش است؛ طبق سابقه ی این اندیکاتور در زمان شکستن باند میانی 27% قیمت نوسان میکند. همچنین باند میانی به عنوان یک مقاومت و یا حمایت معتبر میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
در زیر میتوانید یک نمونه از باند بولینگر و اجزای آن را مشاهده بکنید:
همه چیز راجع به اندیکاتور باند بولینگر و طریقه استفاده از آن و کاربرد هایش
کلام آخر
باند بولینگر یکی از پر استفاده ترین اندیکاتور های بازار در حوزه تحلیل تکنیکال میباشد که اطلاعات خوبی را به تحلیل گران میدهد اما این اندیکاتور به تنهایی نمیتواند استراتژی معاملاتی شما را تعیین بکند پس در استفاده از این اندیکاتور از دیگر ابزار های تحلیلی در بررسی های خود استفاده کنید تا با اطمینان بیشتری دست به معامله در بازار بزنید.
اندیکاتور باند بولینگر ؛ آموزش کامل و جامع باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر ؛ آموزش کامل و جامع باند بولینگر : اولین بار توسط جان بولینگر در سال ۱۹۸۰ به وجود آمده است. باند بولینگر در اطراف و ساختار قیمت یک سهام و در طول یک روند کشیده شده است. مکانی که باند بولینگر در آن نوسان میکند در قسمت بالا و پایین میانگین متحرک قرار دارد.
شاخص بولینگر باند یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی است که برای تجزیه و تحلیل قیمت ها و نوسانات یک دارایی تجاری برای تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش استفاده می شود. این شاخص شامل سه طرح یا ترکیب است شامل خط میانگین متحرک ساده و دو خط انحراف استاندارد برای قیمت (خط بالا و خط پایین).
خطوط بالا و پایین در دو طرف خط میانگین متحرک ساده رسم می شوند در حالی که انحراف استاندارد فاصله بین آنها را تعیین می کند. این انحرافات نشان دهنده دامنه نوسان یک دارایی در رابطه با حرکت قیمت است.
از چه اجزایی تشکیل شده است:
میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک ساده معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم شدهاند. میانگین متحرک، میانگینی از قیمت سهم در طول یک بازه زمانی (که معمولاً ۲۰ روزه است) است. منظور از متحرک بودن میانگین این است که قیمت در بازههای زمانی مختلف، یکسان نمیباشد، بلکه متغیر میباشد.
باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
استراتژی فشرده سازی اندیکاتور بولینگر باند:
فشرده سازی اندیکاتور باند بولینگر چنان محبوب است که به استراتژی معاملاتی مبتنی بر شناسایی دقیق تغییرات بالقوه قیمت تبدیل شده است. نوسانات قیمت معمولاً در مواقع کم حجم کاهش می یابد ، خصوصاً قبل از اینکه یک تغییر عمده قیمت رخ دهد.
در تئوری ، اگر مطابق نمودار نشان داده شده به سادگی قادر خواهید بود که نقطه صحیح تغییر قیمت را تشخیص دهید و سپس می توانید موقعیت های طولانی مدت داشته و بر افزایش قیمت حاصل غلبه کنید.
در بازار فارکس زمانی که باند بولینگر باریک میشود به این معنا میباشد که نوسانات در قیمت سهم در حال کاهش یافتن هستند، همچنین وقتی که باند بولینگر وسیع میشود این موضوع به این صورت تفسیر میشود که نوسانات در قیمت سهم در حال افزایش پیدا کردن میباشد. در همین قسمت دانستن این موضوع میتواند جالب باشد که وقتی باند بولینگر فشرده میشود از جهت دیگری یک نوع سیگنال محسوب میشود مبنی بر اینکه روند سهم در حال تغییر کردن میباشد.
نحوه استفاده از نشانگر بولینگر باند
دقیقاً مانند سایر شاخص های تحلیل تکنیکال ، شاخص Bollinger Bands سیگنالی برای خرید و فروش ارائه نمی دهد. با این حال ، او می تواند جهت قیمت آینده را پیش بینی کند تا به شما کمک کند نقاط ایده آل ورود و خروج را آزمایش کنید. بنابراین ، شما نباید از این شاخص به عنوان یک ابزار مستقل استفاده کنید ، اما در عوض می تواند به عنوان مکمل سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی مورد استفاده قرار گیرد.
با دانستن این موضوع ، بیایید نگاهی به نحوه خواندن و استفاده از شاخص بولینگر باند برای تجارت بیندازیم.
وقتی قیمت دارایی رو به پایین است
هنگامی که قیمت یک دارایی رو به پایین است ، خط میانگین متحرک ساده و خطوط بالا و پایین باندهای بولینگر این روند را دنبال می کنند. این سه خط از قیمت عقب هستند. وقتی قیمت سقوط می کند این فرصت خوبی برای خرید دارایی است (یعنی ایجاد موقعیت های طولانی مدت) و زمان مناسبی برای فروش نیست.
وقتی قیمت دارایی رو به افزایش است
همانطور که قیمت دارایی تمایل به افزایش دارد اتفاق می افتد زیرا شاخص بولینگر از این روند پیروی می کند. با این حال ، با افزایش قیمت و عبور از خط بالای شاخص Bollinger ، این دارایی “گران” در نظر گرفته می شود. این به این دلیل است که در انحراف استاندارد -x2 قیمت بسیار بالاتر از خط متوسط متحرک ساده حرکت می کند. این فرصت خوبی برای فروش دارایی است (یعنی موقعیت های خرید کوتاه) و زمان مناسبی برای خرید نیست.
وقتی روند قیمت دارایی ثابت است
در بازارهای ثابت ، باند های بولینگر بالا و پایین تمایل دارند تا نزدیک به خط میانگین متحرک ساده نزدیک شوند. این بدان دلیل است که در بازارهای ثابت نوسان قیمت بسیار کمی وجود دارد. بنابراین خواندن شاخص باندهای بولینگر چیز زیادی برای تجزیه و تحلیل روند در طول نوسانات قیمت فراهم نمی کند. هنگامی که نوسان قیمت افزایش یابد ، باند و بولینگر دوباره شروع به حرکت می کنند که به تجزیه و تحلیل روند کمک می کند.
استراتژیهای نشانگر باند Bollinger
1. دو پایین
این استراتژی به شناسایی شاخص های آزمون سطح مقاومت پایین که معمولاً قبل از بهبود شدید قیمت اتفاق می افتد ، کمک می کند. در این استراتژی دو پایین وجود دارد که باید بررسی شود – پایین ترین سطح باید در زیر خط پایین متوقف شود و هنگامی که حجم زیادی وجود دارد اتفاق بیفتد ، در حالی که پایین ترین سطح ، آزمون مقاومت در برابر حجم کم است.
2. تاج ها به شکل حرف M هستند
این استراتژی بر خلاف استراتژی قبلی با دو طبقه نیست و هدف آن شناسایی معکوس روند است. در این حالت ، قیمت دو بالاترین حد را به خط بالای باند بولینگر نزدیک می کند یا گاهی از آن فراتر می رود. سپس قیمت به شدت معکوس می شود و الگوی “M” در نمودار را تشکیل می دهد.
3. نشانگر بولینگر دو خطه
برای این استراتژی دو باند بولینگر در نمودار مورد نیاز است. به طوری که اولین مجموعه از خطوط دارای انحراف معیار یک از خط میانگین متحرک ساده هستند ، در حالی که مجموعه دوم از خطوط با انحراف استاندارد دو از خط میانگین متحرک ساده هستند. با پنج خط در نمودار ، آنها چهار منطقه تجاری ایجاد می کنند
منطقه اول به عنوان منطقه خرید شناخته می شود. این ناحیه ای است که در آن قیمت دارایی بین خط بالای سطح انحراف استاندارد 1 (خط سبز روشن) و خط پایین تر از سطح انحراف استاندارد 2 (خط سبز تیره) قرار دارد. و هنگامی که قیمت در این منطقه کاهش می یابد ، روند صعودی قوی است. از این رو ، احتمال ادامه قیمت در روند صعودی خود بسیار زیاد است. این منطقه به عنوان منطقه خرید شناخته می شود زیرا منطقه ای است که می توان با نگه داشتن موقعیت های طولانی طولانی و ورود به موقعیت های طولانی طولانی ، بازده زیادی ایجاد کرد.
در حالی که مناطق دوم و سوم به عنوان مناطق خنثی شناخته می شوند ، این زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی بین خطوط انحراف استاندارد 1+ و -1 بالاتر (خط سبز روشن) و پایین (خط نارنجی) کاهش یابد. و هنگامی که قیمت در این منطقه قرار دارد ، این بدان معنی است که روند غالب وجود ندارد ، به این معنی که افزایش یا افت آشکاری در قیمت ها وجود ندارد.
منطقه چهارم منطقه فروش است و منطقه ای است که قیمت دارایی بین خط پایین انحراف استاندارد -1 (خط نارنجی) و خط پایین انحراف استاندارد -2 (خط قرمز) قرار دارد. . و این دقیقاً برعکس منطقه خرید است. وقتی قیمت در این منطقه واقع شود ، روند نزولی قیمت ها شدید است. در نتیجه ، احتمال ادامه روند قیمت در مسیر نزولی بسیار زیاد است. این منطقه به منطقه فروش (Sell Zone) معروف است زیرا منطقه ای است که با فروش موقعیت های بلند ، حفظ موقعیت های کوتاه کوتاه و ورود به موقعیت های کوتاه کوتاه طولانی ، می توان بازده زیادی ایجاد کرد.
اتکا به این شاخص را محدود کنید
فقط بر اساس داده های این شاخص ، قرار دادن پیشنهادات با هربار نزدیک شدن قیمت به خط پایین یا فروش هر زمان که قیمت به خط بالایی نزدیک می شود ، ایده آل به نظر می رسد. با این حال ، ارزان یا ممنوع بودن بازار به معنای این نیست که شما باید سریعاً وارد معامله شوید یا از آن خارج شوید.
این بدان دلیل است که روندهای بازار ممکن است برای مدت زمان طولانی منجر به خطوط شود و معاملات موثر با توجه به الگوی ارزان قیمت / بالا ناگهان متوقف شوند. این می تواند منجر به خسارات بالقوه زیادی شود به همین دلیل است که شما باید همیشه از نشانگر دیگری مانند RSI برای تأیید “فشار” و “اصلاح” هر دو خط بالا و پایین استفاده کنید.
Bands Bollinger چگونه به تحلیل روند کمک می کند
شاخص بولینگر باند توسط جان بولینگر ، تحلیلگر و بازرگان مشهور مالی در اوایل دهه 1980 ساخته شد. این شاخص با شناسایی سطوح بیش از حد فروخته شده و بیش از حد خرید از طریق انحراف معیار ، به شما کمک می کند تا چرخش های احتمالی قیمت را تشخیص دهید.
این شاخص برای دستیابی به تصمیمی آگاهانه به تجزیه و تحلیل زیادی نیاز ندارد – خطوط بالا و پایین وقتی بازار دچار نوسانات زیادی می شود از هم جدا می شوند و وقتی بازار نوسان کمی دارد منقبض می شود.
از طریق این شاخص ها ، معامله گران می توانند روندها را بهتر درک کنند ، زمان ورود آنها را با بازده بیشتری تعیین کرده و از ضرر و زیان جلوگیری کنند. اما شاخص بولینگر باند شناخته شده است زیرا شامل قیمت بازار است و همچنین در محاسبات آن به قیمت بستگی دارد. به این ترتیب ، معامله گران می توانند با استفاده از این شاخص تصمیم گیری برای ورود یا عدم ورود به بازار در زمان مناسب را انجام دهند.
چرا اندازه گیری نوسانات بازار بسیار مهم است؟
بازارهای بی ثبات نسبت به سایر فعالیت ها فرصت های تجاری بیشتری را ارائه می دهند. از همه مهمتر ، نوسان قیمت ممکن است جهت بازار را پیش بینی کند و به عنوان معیار عملکرد آن باشد.
با بازگشت به سال 2001 ، بنیاد تحقیقاتی کرستمونت رابطه تاریخی بین نوسان قیمت و عملکرد بازار را مطالعه کرد. برای تکمیل تجزیه و تحلیل ، شرکت کرستمونت نوسانات S&P 500 را با استفاده از دامنه متوسط برای هر روز اندازه گیری کرد. در پایان این مطالعه ، این تحقیق نتیجه گرفت که هرچه شاخص های نوسان بالاتر باشد ، احتمال روند نزولی در بازار بیشتر است ، در حالی که هرچه شاخص های نوسان کمتر باشد ، احتمال افزایش جهت بازار بیشتر است.
نتیجه گیری:
به طور خلاصه میتوان گفت که باند بولینگر در بازار فارکس، نوساناتی که در هر زمان در سهم به وجود میآید را به خوبی نشان میدهد. این ابزار برای معامله گرانی که به دنبال فرصتهای مناسب در رنج بازار، در نقاط اشباع خرید و اشباع فروش هستند هم کمک بسیاری میکند. در استفاده کردن از این اندیکاتور باید این نکته را در نظر بگیرید که به تنهایی، نباید مورد استفاده قرار بگیرد بلکه باید در کنار ابزاهای دیگر تحلیل تکنیکال به کار گرفته شود.
باند بولینگر و آموزش اندیکاتور بولینگر تنظیم Bollinger Band
اندیکاتور باند بولینگر جز اندیکاتورهای معروف بازار های مالی است و معاملهگران زیادی از آن استفاده میکنند. این اندیکاتور حدودی را برای میانگین متحرک در نظر میگیرد که قیمت ترجیح میدهد در این محدوده نوسان کند. در ادامه مقاله به طرز استفاده از این اندیکاتور و موارد استفاده و مفاهیم آن پرداختیم.قابل ذکر است که در دوره آموزش فارکس در مشهد یا دوره ارز دیجیتال باند بولینگر به طور کامل تشریح می شود. برای این که بیشتر با این اندیکاتور بولینگر آشنا شوید با ما همراه باشید.
باند بولینگر Bollinger Band چیست ؟
در این بخش قصد داریم راجع به این موضوع که اندیکاتور باند بولینگر چیست صحبت کنیم. این اندیکاتور یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد و قدیمی است که توسط شخصی به همین اسم (جان بولینگر) در سال 1980 ساخته شده است. این اندیکاتور کاربرد زیادی دارد که میتوان به تعیین نقطه خریدوفروش بهعنوان یکی از کاربردهای آن اشاره کرد.
در این اندیکاتور نوارهایی در بالا و پایین میانگین متحرک ساده رسم میشود که این فواصل بر اساس انحراف استاندار قیمت تعیین میشود. از این طریق میتوان سطح خریدوفروش را تشخیص داد. درواقع ایده پشت این اندیکاتور این است که قیمت تمایل دارد در بین این باند قرار بگیرد. در بخشهای بعدی بیشتر راجع به این اندیکاتور صحبت خواهیم کرد.
باندبولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است ؟
در بخش قبل به طور خلاصه راجع به این اندیکاتور معروف صحبت کردیم حال سؤال اینجاست که اندیکاتور باند بولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است. بعد از فعالسازی این اندیکاتور بر روی چارت اولین چیزی که توجه شما را به خود جذب میکند یک خط میانی و 2 خط در اطراف آن است که این خطوط به باندهای بالا (Upper Band) و پایین (Lower Band) معروف هستند.
از طریق این اندیکاتور میتوان متوجه شد که بازار پرنوسان است یا خیر. این اندیکاتور به این صورت عمل میکند که در صورت پرنوسان بودن بازار باندها را از هم دور و در صورت کم نوسان بود بازار باندها به یکدیگر نزدیکتر میشوند. درواقع باندها درجه نوسانات قیمت در طول زمان را اندازهگیری میکند.
نحوه محاسبه باندبولینگر (Bollinger Band)
در بخشهای قبل درباره مفاهیم اندیکاتور بولینگر گفته شد اما در این بخش قصد داریم نحوه محاسبه این اندیکاتور را بیان کنیم. همانطور قبلاً به آن اشاره شد این اندیکاتور شامل دو حد بالا و پایین و یک خط وسط است. درواقع این خط وسط میانگین متحرک ساده است. بهصورت پیشفرض میانگین متحرک ساده 20 باند های بولینگر در نظر گرفته شده است یعنی خط وسط حاصل میانگین قیمت 20 کندل آخر است. اما میتوان این پیشفرض را بهاندازه دلخواه تغییر داد.
میزان فاصله دو حدود بالا و پایین در باند بولینگر با استفاده از انحراف استاندارد مشخص میشود. انحراف استاندارد به معنی پراکندگی قیمتی است. اگر شما انحراف استاندار را یک در نظر بگیرید طبق قضایای آماری تقریباً 68 درصد کندلها در این حدود قرار میگیرند و اگر انحراف استاندارد را 2 در نظر بگیرید تقریباً 95 درصد کندلها در این حدود قرار خواهند گرفت. برای شروع کار نیاز نیست ذهن خودتان را با انحراف استاندارد درگیر کنید از پیشفرض خود اندیکاتور میتوان استفاده کرد در اینجا قصد داشتیم به مفهوم آن اشاره کنیم.
فرمولی که برای محاسبه این اندیکاتور باند بولینگر در نظر گرفت شده است بهصورت زیر است.
بالا حد=MA(TP,n)+m* σ(TP,n)
پایین حد=MA(TP,n)-m* σ(TP,n)
میزان حد بالا و پایین از دو فرمول بالا به دست میآید. تعداد کندلهای که برای میانگین متحرک در نظر گرفته میشود n است. پس از مشخص باند های بولینگر کردن این عدد میانگین متحرک حساب میشود. m محدودة حدود بالا و پایین را مشخص میکند هرچه m بیشتر باشد؛ این محدوده شامل کندلهای بیشتری میشود. m بهصورت پیشفرض 2 هست که 95 درصد کندلها را در محدوده جای میدهد. TP میانگین هر کندل را نشان میدهد.
چگونه باندبولینگر را در Tradingview به نمودار خود اضافه کنیم ؟
در این بخش قصد داریم راجع به این موضوع صحبت کنیم که چگونه باند بولینگر را در Tradingview به نمودار خود اضافه کنیم. تریدینگ ویو یک سایت جامع و عالی برای بررسی نمودار قیمتی ارزهای دیجیتال و بازار بزرگ فارکس است. برای استفاده از این اندیکاتور در این سایت باید ابتدا بر روی بخش اندیکاتور کلیک کنید. سپس لیستی از اندیکاتورهای موجود برای شما نمایش داده میشود. حال در قسمت جستجو آن نام اندیکاتور باند بولینگر را مطابق عکس زیر جستجو کنید.
پس از انتخاب این گزینه مطابق شکل زیر اندیکاتور به چارت شما اضافه میشود که پنج گزینه را در اختیار شما قرار میدهد.
با کلیک بر روی گزینه 1 میتوانید چارت را از روی صفحه مخفی کنید و اگر دوباره بر روی همین گزینه کلیک کنید چارت را مشاهده میکنید.
با کلیک بر روی گزینه 2 میتوانید با تغییر دادن تبهای بالای آن سه صفحه زیر را ببینید. در صفحه اول (Inputs) میتوانید مقادیر پیشفرض که در بخشهای قبل راجع به آن صحبت کردیم تغیر دهید مثل تعداد روزی که برای میانگینگیری در نظر گرفته میشود و انحراف معیار نمودار.
در صفحه دوم باند بولینگر، اطلاعات شامل نحوه نمایش رنگها و… است که ویژگیهای ظاهری نمودار بهحساب میآیند و در صفحه سوم به شما امکان میدهد که میزان تایم فریمها را دستکاری یا خاموش کنید که نیازی به تغییر این موارد نیست.
گزینه سوم سورس کد این اندیکاتور را نشان میدهد که نیازی به تغییر این موارد در سورس کد نیست.
با گزینه چهارم میتوانید این اندیکاتور را از این قسمت حذف کرده و برای استفاده دوباره باید مرحله 1 را تکرار کنید و دوباره اندیکاتور را بیاورید. بهتر است در صورت نیاز نداشتن به اندیکاتور آن را مخفی کنید.
گزینه پنجم امکانات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد که این امکانات شامل موارد زیر هستند.
باندبولینگر چه اطلاعاتی را در اختیار تحلیل گر می گذارد ؟
تا اینجا درباره مفاهیم پشت باند بولینگر و چگونگی اضافه کردن این اندیکاتور به چارت تریدینگ ویو صحبت کردیم اما سؤال اصلی اینجاست که باند بولینگر چه اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگر میگذارد؟ ایده اصلی پشت این اندیکاتور این است که حدودی برای قیمت طبق میانگین متحرک در نظر بگیرد که قیمت تا جایی که امکان دارد در بین این حدود حرکت کند. درواقع این حدود همانند سطوح حمایت و مقاومتی عمل میکنند.
همانطور که از چارت بیتکوین مشخص است قیمت پس از برخورد به حدود بالا و پایین در تایم فریم روزانه بازگشته است و سعی کرده در محدوده مشخص شده بماند.
نکتهای که در این خصوص اهمیت دارد این است که تایم فریمهای بالاتر محدودههای حمایتی و مقاومتی قویتری در باند بولینگر تشکیل میدهند. برای مثال حدودی که در تایم فریم هفتگی تشکیل میشود اعتبار بیشتری نسب به خطوط تایم فریم روزانه دارد و… .
نکته دیگری که میتوان از این اندیکاتور متوجه شد این است که هرچه حدود باند های بولینگر نوسان تشکیل شده توسط این اندیکاتور بر روی چارت بیشتر باشد نشاندهنده آن است که بازار در آن زمان نوسانات زیادی داشته است. از این رو معاملات در آن زمانها ریسک زیادی دارد.
نحوه سیگنال گیری از اندیکاتور باندبولینگر
درواقع قیمت تمایل دارد بر روی میانگین متحرکش نوسان کند از این رو پس از فاصله گرفتن از این حدود باند های بولینگر سعی میکند خودش را به میانگین متحرک نزدیک کند. از این رو میتوان از این اندیکاتور باند بولینگر بهعنوان سیگنال استفاده کرد. زمانی که قیمت به کف پایین برخورد میکند احتمال برگشت قیمت به میانگین متحرک زیاد است و سرمایهگذاران میتوانند با خرید سهم و یا ارز سود کنند و با برخورد قیمت با حد بالایی میتوان با فروش سهم سود کرد.
اما همیشه موارد بالا صحیح نیست. زمانی که کندل شروع به شکستن حدود بالا و پایین کنند احتمال این که قیمت به سمت بالا پامپ یا به سمت پایین دامپ کند (بسته به این که به سمت بالا بشکند یا پایین) زیاد است و در این حین به علت نوسان زیاد بازار محدوده اندیکاتور هم بزرگ میشود. به دو مثال زیر که نشان دهنده دامپ و پامپ حاصل از شکست است توجه کنید.
باید این نکته را در نظر داشت که برخلاف این که باند بولینگر در ظاهر خیلی خوب عمل میکند اما سیگنالهای خریدوفروش دقیقی ارائه نمیدهد. خیلی از جاها ممکن است برخلاف این که باند شکسته است قیمت به میانگین برگردد و دامپ یا پامپ رخ ندهد. پس در استفاده از این اندیکاتور باید به استاپلاس یا حد ضرر در نظر گرفت که در صورت مغایرت با سیگنال داده شده ارز یا سهم را بفروشید.
استفاده از دو باند
همانطور در قسمت قبل متوجه شدید نمیتوان گفت برخورد کندل با حدهای بالا و پایین سیگنال خرید یا فروش است. همچنین نمیتوانستیم به طور دقیق بگوییم که برخورد قیمت باعث میشود که قیمت صعودی شده و بر روی محدوده مشخص شده حرکت کرده بالا رود و یا به میانگین متحرک برگردد. از این رو بهتر است از باند بولینگر برای تشخیص روند بازار و یا صعودی یا نزولی بودن بازار و یا فشار خرید یا فروش بیش از حد استفاده کرد.
اما اگر قصد دارید از این اندیکاتور بهعنوان سیگنال خریدوفروش استفاده کنید بهتر است از روش دو باندی استفاده کنید. همانطور که در فرمول اشاره کردیم m بهصورت پیشفرض 2 در نظر گرفته شده است اما میتوانید m=1 هم به چارت اضافه کنید در این صورت یک محدوده بین دو باند ایجاد میشود که به کمک آن میتوانید حدود خطری برای خریدوفروش در نظر بگیرید.
معایب اندیکاتور باندبولینگر (Bollinger Band)
همانطور که در بخشهای قبل به آن پرداختیم این اندیکاتور باند بولینگر در ابتدا بدون عیب و خوب به نظر میآید اما باید این نکته را در نظر گرفت که هیچ اندیکاتوری خالی از عیب نیست و این اندیکاتور نیز از این موضوع مستثنی نیست. از این رو قصد داریم در این بخش به معایب اندیکاتور باند بولینگر بپردازیم. معایب این اندیکاتور را میتوان موارد زیر عنوان کرد:
- سیگنال دقیقی برای فروش و یا خرید نیست.
- بیشتر برای پیداکردن نوسانات قیمت و روند بازار مناسب است.
- استفاده از این اندیکاتور بهتنهایی ممکن است زیاد کارآمد نباشد.
- سیگنال کاذب خریدوفروش زیاد رخ خواهد داد.
نتیجهگیری
کاربردهای متعددی برای اندیکاتور باند بولینگر وجود دارد. از آن میتوان بهعنوان سیگنال خریدوفروش و یا ابزاری برای تشخیص فشار خرید یا فروش استفاده کرد که در این مقاله به طور مفصل به آن پرداختیم. معاملهگران نیز میتوانند با اضافهکردن چندین باند به سیگنال دقیقتری برسند. اما باید در استفاده از این اندیکاتور یا هر اندیکاتور دیگری حد باند های بولینگر ضرر را در نظر داشت زیرا هرکدام از این اندیکاتورها درصدی خطا دارند.
اندیکاتور بولینگر بند Bollinger Band
اگر بخواهیم از مشخصه ای برای درک وضعیت فعلی استفاده کنیم قطعا به سراغ باند های بولینگر خواهیم رفت . اندیکاتور بولینگر باند یا بولینگر بند یکی دیگر از ابزار های تحلیل تکنیکال است که به نحوی جنب و جوش بازار را به نمایش میگذارد .
با استفاده از (BB) یا Bollinger Bands نقاط آرام و نا آرام بازار را می یابیم . اگر بخواهیم خطوط باند ها را در نظر بگیریم فضایی مانند ابر در بین خطوط ایجاد می گردد . هر زمان پهنای باند افزایش می یابد به معنی افزایش حجم معاملات یا فعالیت در بازار می باشد . همچنین در قسمت هایی که دهانه یا پهنای ابر کوچک شود می توانیم روند را ساید در نظر بگیریم چون قطعا دلیل این کاهش حجم معاملات عدم وجود نوسانات شدید است .
جالب است این را هم بدانیم که قیمت همیشه تمایل دارد تا خود را به میانه این ابر برساند که در واقع خطی از جنس میانگین متحرک ساده یا SMA می باشد. برای توضیحات بیشتر می توانید ویدیویی که در آن به آموزش این اندیکاتور پرداخته ایم مراجعه کنید تا بصورت عملیاتی با بولینگر باند ها آشنا شوید .
اندیکاتور بولینگر بند Bollinger Bands بسیار پر کاربرد است . نحوه سیگنال دهی آن کمی با آنچه فکر می کنید متفاوت است . باید این را در نظر بگیریم که هر تریدر یا معامله گری با چه هدفی در بازار فعالیت میکند ، در شرایطی که سیگنال از هم گسستگی باند های بولینگر را دریافت می کنیم اوضاع برای معامله بسیار حساس و پر ریسک خواهد بود شاید فکر کنید که نوسانات شدید برای ترید و معامله عالی است اما تنها در شرایطی که ریسک ورود سرمایه به بازار را در نظر نگیریم . چراکه ورود به یک بازار متلاطم جوی بسیار پر استرس و خطرناک بهمراه دارد ، معامله گرانی که اهرم های بالا بسته و وارد پزیشن می شوند در این شرایط بازار احتمال از دست دادن سرمایه برایشان بسیار بالاست پس نوسان هایی که در بازار رنج یا ساید وجود دارد هرچند سود های کلان را در بر نخواهد داشت اما سود های قطعی را رقم خواهد زد .
بولینگر بند از یک باند در قسمت بالایی ، یک باند در قسمت پایین و یک خط بعنوان SMA در میانه آن تشکیل شده است تا به زیبایی هرچه تمام تر فعالیت های بازار را در نقاط مختلف به تصویر بکشد .
در هنگام ریزش یا افزایش قیمت خطوط بالایی و پایینی نمایانگر نوعی حمایت و مقاومت نیز هستند . برخورد کندل ها با این خطوط را می توان لحظه واکنش هم دانست البته بیشتر در مواقعی که موضع قبلی را تغییر داده است . یعنی هنگامی که در یک روند ساید بولیش یا بریش تفاق می افتد .
همانطور که در تصاویر ملاحظه می کنید لحظه برخورد با باند ها آزاد سازی انرژی را بهمراه داشته که گاهی موجب ادامه روند و گاهی موجب تغییر روند گردیده است .
می توان اینگونه توصیف کرد که هرگاه تراکم ابر اتفاق می افتد بعد از آن شاهد تغییرات ناگهانی هستیم در اکثر مواقع و در بسیاری از نقاط چارت شاهد این اتفاق هستیم .
همچنین سایر آموزش های اندیکاتوری ما را در TsdCoin دنبال کنید !
دیدگاه شما