“خرید و فروش عمده آجیل و خشکبار به راحتی چند کلیک ! سندبادسل بزرگترین پلتفرم آنلاین خرید و فروش عمده”
انتخاب مدیران متناسب با استراتژی های سازمان
برای داشتن یک کسب و کار موفق و رسیدن به اهداف سازمان باید در انتخاب مدیران دقت فراوان نمود. انتخاب مدیران متناسب با استراتژی های سازمان باید در شرایطی کامل کنترل شده و همچنین با در نظر گرفتن عوامل مهم و موثر انجام بگیرد.
برای هر استراتژی خاص باید یک مدل مدیر با ویژگی ها و خصوصیات خاص انتخاب کرد تا در زمینه های مختلف موفق تر عمل کرده و مناسب ترین عملکرد را از خود نشان دهند. مثلا شرکت و یا سازمانی که از یک استراتژی تنوعی استفاده می کند باید شخصی را به عنوان مدیر آن انتخاب کرد که از قدرت تجزیه و تحلیل مسائل برخوردار باشد و نسبت به عملکرد شرکت و یا سازمان اطلاعات زیادی داشته و یک برنامه ی پر سود و منفعت را برای شرکت طراحی نماید.
آیا برای انتخاب مدیران متناسب با استراتژیهای سازمان زمان خاصی وجود دارد؟
قطعا برای انتخاب مدیران متناسب با استراتژی های سازمان زمان خاصی را باید درنظر گرفت. به زبان ساده تر تغییر مدیر یک شرکت و یا سازمان باید در شرایطی خاص انجام بگیرد.
شرکتی که از یک استراتژی خاص پیروی می کند و تا حدودی نیز موفقیت کسب کرده و شرایط فعلی و دورنمای آینده آن نیز رضایت بخش باشد، لزومی به تغییر مدیر و استراتژی ندارد.
در غیر این صورت اگر شرکت در مسیر موفقیت قرار نگرفته باشد و حتی به پایان کار رسیده باشد در این صورت می توان با انتخاب مدیر متناسب با استراتژی سازمان و یا شرکت دست به کار شد و شرکت مربوطه را از نابودی و ورشکستگی نجات داد.
طبق تحقیقات انجام شده هر گاه محیط و فضای یک شرکت و یا سازمان تغییر کند عوامل مربوط به انتخاب مدیران متناسب تا حد زیادی تحت تاثیر قرار گرفته و نشانه هایی از تمایل به تغییر در مدیریت در آن دیده می شود.
“خرید و فروش عمده آجیل و خشکبار به راحتی چند کلیک ! سندبادسل بزرگترین پلتفرم آنلاین خرید و فروش عمده”
فهرست مطالب مقاله
تعریف کلی درباره استراتژی های سازمان
برای استراتژی های سازمان تعریف گوناگونی می توان یافت اما اگر بخواهیم جامع ترین و کامل ترین ان ها را بیان کنیم باید گفت که به طور کلی هر سازمانی دارای اهداف و رسالت هایی است که با در نظر گرفتن دورنما و چشم انداز بلند مدت آنها تعیین نموده است. هر هدف تعیین شده طبیعتا باید از دل تجزیه و تحلیل توام و هم زمان فرصت ها و موانع بیرون از سازمان و همچنین نقاط قوت و ضعف داخل آن باشند. بنابراین این اهداف هستند که مشخص کننده مسیر سازمان میباشند پس استراتژی سازمان ها از استراتژی تعیین جهت سازمان، استراتژی ولایی و پرتفوی تشکیل شده اند. با توجه به این موارد یک مدیر لایق و با تجربه باید با در نظر گرفتن اهداف و وظایف مشخص شده سازمان انواع استراتژی ها را شناخته و شرایط بیرونی و درونی سازمان را تشخیص داده و بهترین و مناسب ترین گزینه را برای دستیابی سازمان به اهداف انتخاب نماید. استراتژی های سازمان را می توان برنامه ها و الگوهایی دانست که به وسیله آن ها مسیر پیشرفت و رسیدن به درآمد بالا را می توان طی کرد.
نکته: همان گونه که همه می دانند اولویت ها ماهیت سازمان ها و شرکت ها را تحت تاثیر قرار داده و آن ها را تغییر خواهند داد. بنابراین شرکت ها و سازمان های موفق باید افرادی را به عنوان مدیر انتخاب نمایند که دارای مهارت ها و ویژگی های منحصر به فرد درباره نیاز سازمان باشند این انتخاب یکی از مهم ترین استراتژی های سازمان می باشد که پایه و اساس موفقیت های آتی را برای سازمان و یا شرکت مربوطه پایه ریزی خواهد کرد.
مهم ترین استراتژی در میان استراتژی های سازمان
معمولا استراتژی های سازمان بنا به دلایلی همچون جلوگیری از خطا ها و اشتباهات پرهزینه و غیر قابل جبران و بحران های اقتصادی که گریبانگیر سازمان خواهند شد وضع می شوند. در زمان بکارگیری و انتخاب استراتژی های سازمان باید نکات بسیاری را مد نظر قرار داد. انتخاب مدیران یکی از مهم ترین و حیاتی ترین استراتژی های اتخاذ شده سازمان می باشد که باید نهایت دقت و توجه را درباره آن لحاظ کرد. زیرا مدیران اجرایی هر سازمان باید قادر باشند هم زمان با تلاش برای هماهنگ کردن وضعیت سازمان با شرایط در حال تغییر جهان مراحل چهار گانه ی مدیریت برنامه ریزی را به در مورد شرکت و یا سازمان مربوطه پیاده نمایند. این مراحل شامل موارد ذیل می باشند.:
- برنامه ریزی مبتنی بر پایه های مالی،
- برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی.
- برنامه ریزی با گرایش به محیط خارجی.
- جاری سازی تفکر استراتژی در تمام سطوح.
اهمیت به کارگیری استراتژی های سازمان
به کارگیری استراتژی های سازمان باعث می شود تا سازمان ها با طی نمودن مراحلی از وضعیت حال حاضر خود بیرون آمده و به جایگاه مد نظر خود دست یابند. تجزیه و تحلیل نمودن موقعیت های داخلی و خارجی و در نظر گرفتن رسالت های سازمان برای بررسی و انتخاب مناسب استراتژی ضرورت دارد. با توجه به مطالب ذکر شده هدف از ایجاد و بکارگیری استراتژی سازمان ها حفظ و بقای سازمان و همچنین رسیدن به اهداف تعیین شده آن در زمان معین شده می باشد.
انواع استراتژی های سازمان
هر سازمان و یا شرکتی در موقعیت های مختلف استراتژی هایی را اتخاذ خواهند کرد که به استراتژی های سازمان معروف می باشند. برای انتخاب این استراتژی ها مدیران عامل اجرایی و مدیران ارشد استراتژی باید تمامی عوامل و شرایط سازمان را در نظر بگیرند. به طور کلی استراتژی های سازمان که تمامی تصمیمات و برنامه ریزی های آن را شامل خواهند شد عبارتند از:
۱: استراتژی های هدایتی، برنامه ریزی ها و الگوهایی هستند شرکت و یا سازمان را به سوی رشد و ترقی هدایت خواهند کرد.
۲: استراتژی های سرپرستی، هم افزایی از طریق تقسیم منابع و توسعه.
۳: استراتژی های مبتنی بر تجزیه و تحلیل،
انتخاب مدیر ارشد در استراتژی های سازمان
امروزه در کنار انتخاب مدیران متناسب با استراتژی های سازمان شخص دیگری به عنوان مسئول کمک و یاری رسان به مدیر عامل اجرایی انتخاب خواهد شد. مدیر استراتژی به منظور اجرا و حفظ طرح های استراتژی و همچنین تدوین و اطلاع رسانی این طرح ها انتخاب خواهد شد.
امروزه به دلیل مشغله ی کاری بالای مدیران اجرایی وقت و زمان اندکی برای اجرا نمودن برنامه ریزی های استراتژی در اختیار دارند به همین دلیل است که مدیران اجرایی در بسیاری از سازمان ها و شرکت های بزرگ به فکر ایجاد این سطح از مدیریت افتاده اند تا مدیریت سازمان را بدون نقص و کو وکاستی انجام دهند به همین دلیل است که انتخاب چنین افرادی در سال های اخیر در میان شرکت ها و ابر سازمان ها افزایش یافته است و از وجود و تجربه و دانش آن ها برای دستیابی به اهداف بزرگ پیش رو به نحو احسنت استفاده شده است.
در حقیقت نقش مدیر ارشد استراتژی یک نقش مشورت دهنده می باشد. چنین افرادی معمولا هم رهبر و هم اجرا کننده ی باتجربه و خبره ای می باشند که در کنار آن یک مدیر اجرایی منحصر به فرد و یک رویا پرداز بی مانند نیز هستند. مدیر ارشد استراتژی انسان هایی باهوش و تیزبین هستند که از نبوغ فکری بالایی برخوردارند. علاوه بر این آن ها باید یک متفکر، یک خلاق و یک همکار دلسوز و البته با نفوذ باشند. این افراد اغلب در چندین شرکت و سازمان مشغول به کار بوده اند و کوله باری از تجربه را با خود همراه کرده اند.
نقش مدیر ارشد در استراتژی های سازمان
همان گونه که قبلا متذکر شدیم در استراتژی های سازمان فردی را به عنوان مدیر ارشد استراتژی انتخاب می نمایند که در کنار کادر مدیریتی سازمان و یا شرکت ها نقش مهمی در رسیدن به اهداف تعیین شده دارند. به طور کلی نقش ها و مسئولیت های یک مدیر ارشد استراتژی به چهار قسمت تقسیم می شود که عبارتند از:
مشاوره داخلی، در استراتژی سازمان ها مدیر ارشد استراتژی به صورت انحصاری بر روی تدوین و طراحی برنامه ها نظارت خواهد کرد.
تغییر دهنده، این گونه افراد علاوه بر این که افرادی فعال و هموار کننده مشکلات و موانع می باشند به راحتی می توانند برنامه های تعیین شده را نیز تغییر داده و بهترین و مناسب ترین برنامه را جایگزین نمایند.
راهنما و مربی، مدیر ارشد استراتژی به خوبی قادر است اطلاعات را میان اعضاء تیم و ذی نفعان سازمان و یا شرکت رد و بدل کرده و ارتباط میان آن ها را تسهیل نماید.
ایجاد مهارت در درون سازمان، این دسته از افراد دارای مهارت ها و تجربیاتی هستند که عدم وجود آن ها سبب خواهد شد تا این مهارت ها و تجربیات در درون سازمان و یا شرکت ها وجود نداشته باشد در حالی که هر سازمانی برای رسیدن به اهداف بزرگ خود به این مهارت ها و تجربیات به شدت نیازمند می باشد.
استراتژی محصول چیست و چگونه تدوین میشود؟
در این مقاله ما در مورد تعریف استراتژی محصول، انواع مختلف استراتژی و برخی مثالهای واقعی از استراتژی محصول میپردازیم.
استراتژی محصول چیست؟
استراتژی محصول یک برنامه سطح بالا است که مشخص میکند اهداف محصول شما در طول چرخه عمر آن چیست و چگونه از اهداف سازمان پشتیبانی میکند. استراتژی محصول همچنین پاسخ خواهد داد که محصول به چه کسی خدمت خواهد کرد و چگونه به نفع او خواهد بود.
هیچ طرح واحدی برای استراتژی محصول وجود ندارد، اما استراتژیهای موفق شامل موارد مشترک زیر میشوند:
۱- هدف دارند. ساخت یک محصول فقط به خاطر ایجاد و نگهداری یک چیز، استراتژی نیست. محصولات باید دارای هدف باشند. فهمیدن اینکه این هدف چیست و جلب توجه کل سازمان نسبت به این هدف، مرحله اول است.
۲- نیازهای مشتری و چگونگی تکامل آنها را بشناسید. همه محصولات به مشتری نیاز دارند، بنابراین هر استراتژی محصول باید بر اساس تأمین نیازهای آنها باشد. از آنجا که مشتریان همیشه دقیقاً نمیدانند چه میخواهند، استراتژی محصول باید شکاف بین آنچه مشتریان میگویند و آنچه که آنها نیاز دارند را از بین ببرد. مهم است بدانید که نیازهای مشتری ثابت نیستند. آنها با گذشت زمان تغییر میکنند و محصول باید با آنها مطابقت داشته باشد.
۳- زنجیره ارزش خود و نحوه تکامل آن را بشناسید. محصولات و کاربران آنها در خلاء وجود ندارند. استراتژی محصول باید چگونگی انطباق با اکوسیستم بزرگتر را در خود بگنجاند و تعیین کند که در کجا ارزش افزوده و در چه نقاطی از اصطحکاک باقی میماند. با تغییر آن اکوسیستم، نقش محصول در آن نیز ممکن است متحول شود.
۴- تعیین کنید که چه تغییری به وقوع میپیوندد. اگرچه متفکران استراتژیک از قدرت پیشگویی برخوردار نیستند، اما باید چشم به آینده دوخته و نیروهای مخل احتمالی را که فرصت رشد و استفاده از محصول را محدود کرده یا گسترش میدهند، پیشبینی کنند.
۵- اقدامات در برابر آن تغییرات را تعریف کنید. با نگاهی به چشمانداز، تعیین کنید چه چیزی باید در استراتژی محصول برای کاهش این اختلالات یا استفاده از فرصتهای آینده گنجانده شود؟
۶- موفقیت را بسنجید. اگر کسی حساب و کتاب روند پروژه را نداشته باشد، هیچ راهی برای دانستن موفقیت استراتژی وجود ندارد. در حالی که خود استراتژی نباید معیارهای خاصی را تحت تأثیر قرار دهد، ردیابی پیشرفت و KPI روند عملکرد را روشن میکند و علائم بالقوه هشداردهنده را ارائه میدهد.
استراتژی محصول خود را ایجاد کنید
ایجاد استراتژی محصول آسان نیست. اگر چنین باشد، هر کارآفرینی موفقیت شگفتانگیزی را کسب میکند و همه شرکتهای نوپا به برندهای بزرگی تبدیل میشوند. اما پیروی از یک سری قوانین ساده تضمین میکند که هیچ چیز را فراموش نکردهاید.
در اینجا پنج مرحله برای رسیدن به یک استراتژی محصول عالی وجود دارد:
رقبا را نادیده نگیرید.
دقیقاً مانند اینکه یک مدیر محصول نباید به تنهایی کل استراتژی محصول را طراحی کند، یک استراتژی محصول نیز نمیتواند چیزهای دیگری را که وجود دارد نادیده بگیرد. مواردی که کالا برای خدمات و عملکردهایی که ارائه میدهد با رقبای مستقیم یا گزینههای مناسب روبرو نشود نادر است.
انجام یک تحلیل رقابتی، رویکردی منظم در ارزیابی سایر شرکتهایی که برای مشتریان بالقوه رقابت میکنند، ایجاد میکند. ویژگیهای هر گزینه همراه با ویژگیها و قابلیتهای متناسب با بازار هدف باید ارزیابی شود. همه موارد موجود در ماتریس ویژگی برای خریداران و کاربران واقعی اهمیت یکسانی ندارند.
علاوه بر این، نباید مدیران محصول را فریب داد یا از ایفای نقش آنها در ایجاد استراتژی قیمتگذاری جلوگیری کرد. با وجود آنچه فروش یا توسعه کسب و کار ممکن است بگوید، مدیریت محصول از COGS یک محصول (هزینه کالای فروخته شده) بهترین درک را داشته و برای مشتریان مختلف ارزش واقعی دارد.
در عوض، مدیریت محصول باید سهم فعالی در استراتژی قیمتگذاری محصول داشته باشد و با همکاری با سایر بخشهای کسب و کار مدلی را طراحی کند که رشد را هدایت کرده و اهداف درآمد و سودآوری شرکت را هدف قرار دهد.
نقش رهبر محصول در استراتژی محصول
از زمان ایدهپردازی محصولات تا تولید آن، نقش مدیریت محصول باید با مراحل مختلف چرخه حیات آن سازگار باشد. استراتژی هرگز از بین نمیرود، اما دارای دو مرحله مشخص است.
مدیریت محصول در طول چرخه عمر محصول
توسعه استراتژی اولیه با ایدهپردازی آغاز میشود. این استراتژی همزمان با تلاش برای یافتن بازار مناسب و تولید، تحولات سریعی را طی میکند، MVPها طراحی و ساخته میشوند، بازخورد جمعآوری شده و محصول شکل میگیرد و تغییر میکند.
مدیران محصولات در این مرحله بیش از هر زمان دیگری وقت خود را صرف توسعه و پالایش استراتژی میکنند. متغیرهای یادگیری بسیار ناشناختهای برای تعیین شدن وجود دارد.
به محض جذب محصول، مدیران محصول مجموعه مسئولیتهای متفاوتی را بر عهده میگیرند. توجه به سمت رشد و ماندگاری سوق پیدا میکند، که معمولاً با مدیریت کاهش همراه است. در اینجا استراتژی محصول نباید تغییرات چشمگیری را ببیند، هرچند زمانی نیست که موضوع بخشی از پورتفولیوی مدیران محصولات نباشد.
جمعآوری پرسنل
این مراحل چرخه عمر بر آرایش تیم محصول نیز تأثیر میگذارد. مراحل مختلف، بدون ذکر حجم کارهایی که باید انجام شود به مهارتهای مختلفی نیاز دارند. با توجه به این نکته، مدیریت محصول باید رویکردی استراتژیک در مورد کارکنان داشته باشد.
استخدام مدیران محصول مانند برخی از رشتههای دیگر ساده نیست. هیچ رزومه یا مدرک ایدهآل برای مدیریت محصول وجود ندارد و این نقش نیاز به ترکیبی منحصر به فرد از مهارتهای نرم، خلاقیت و تیزبینی فنی دارد.
از آنجا که این خواستهها در طول چرخه عمر محصول متفاوت است، مدیران محصول باید به دقت بررسی کنند که چه زمان برای مقیاسبندی تیم مناسب است. سایز ایدهآل تیم همچنین به پیچیدگی محصولات، تعداد محصولات موجود در سبد سهام کل و اینکه کدام مناطق شایسته توجه بیشتری هستند بستگی دارد.
همکاری با تیمهای دیگر
با وجود ایجاد یک تیم محصول، جلسات استراتژی محصول باید سایر بخشهای سازمان را درگیر کند. مهم نیست که چقدر ایدههای عالی و افراد با استعداد دارای رتبههای مدیریت محصول هستند، بازخورد گرفتن از بخشهای دیگر بسیار مهم است.
جلوگیری از خارج شدن از مسیر این جلسات استراتژی محصول، چالش دیگری است که مدیران محصول با آن روبرو هستند.
جلسات استراتژی محصول با نگه داشتن همه افراد در یک مسیر، کنار زدن موضوعات جانبی و تعیین قوانین شفاف برای تعامل و اهداف این جلسات، میتوانند این بینشهای متنوع را در خود جای دهند.
معیارهای محصول را با استراتژی محصول گره بزنید
در حالی که استراتژی مناسب محصول باید بیش از یک سری اهداف قابل سنجش را شامل شود، معیارها در تعیین و اجرای استراتژی محصول نقش حیاتی دارند.
وقتی صحبت از تعریف معیارهای محصول است، مدیران محصول مجبور نیستند آنها را از نو اختراع کنند. با فرض در دسترس بودن ابزار دقیق و گزارش، مجموعهای از معیارهای قابل درک و ارزشمند در دسترس آنها است. قسمت دشوار این است که تصمیم بگیرید که روی کدام یک تمرکز کنید.
بلوغ محصول همچنین تعیین خواهد کرد که کدام معیارها بیشتر مربوط به آن مرحله از استراتژی محصول هستند. هنگامی که کالایی مورد استفاده قرار میگیرد و تجزیه و تحلیل در حال انجام است، مدیران محصول میتوانند از معیارها برای تنظیم و تقویت استراتژی محصول استفاده کنند. دادهها یک حلقه بازخورد ارزشمند را فراهم میکنند.
۷ عنصر اصلی که باید در استراتژی بازاریابی به آنها توجه کنید
ٖدر حال نوشتن استراتژی بازاریابی هستید؟ این ۷ عنصر اصلی را بشناسید
این مطلب دارای نسخه صوتی میباشد. کاربران ویژه به لینک نسخه صوتی دسترسی خواهند داشت. هماکنون عضو شوید.
عناصر زیادی در استراتژی وجود دارند که هریک دارای ماهیتی پویا هستند. بطور طبیعی، هنگامی که یک عنصر تغییر میکند، سایرین نیز تغییر خواهند کرد. هریک از ۷ عنصر کلیدی استراتژی بازاریابی، متغیرهای وابسته خود را دارند که آن عنصر را تعریف میکنند.
بنابراین، یک مشتری بعنوان یک عنصر تنها یک مشتری نیست، بلکه شامل متغیرهای مختلفی همچون خدمات مشتری در شرکت، انتظارات مشتری، تعریف ارزش از دید او و بسیاری از چنین متغیرهایی میباشد. بنابراین اگر ۷ عنصر کلیدی مختلف در استراتژی بازاریابی وجود دارد، در واقع طیف زیادی از متغیرها در این ۷ عنصر دیده شدهاند. برای همین است که تصمیمات استراتژیک همیشه دشوار هستند و به باتجربهترین افراد در سازمان سپرده میشوند.
عناصر کلیدی استراتژی بازاریابی به دو بخش کلی تقسیم میشوند: محیط داخلی و محیط خارجی.
محیط داخلی (محیطی که شرکت میتواند کنترل کند) شامل مشتریان، شرکت و رقبا است. اینها نهادهایی هستند که شرکت میتواند کنترل کند و یا حداقل تحت نفوذ خود قرار دهد. و از این رو این سه نهاد تشکیلدهنده یک مثلث هستند که هرکدام دیگری را تحت تاثیر قرار میدهد.
محیط خارجی (محیطی که شرکت نمیتواند کنترل کند) شامل عواملی است که به طور مختصر به آن PEST میگویند. این محیط بر تصمیمگیری محیط داخلی تاثیرگذار است. با این حال، هر نهاد از محیط داخلی نمیتواند محیط خارجی را تحت تاثیر قرار دهد.
گرچه مشتریان بیشترین قدرت را دارند، فناوری، جنبههای سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی میتوانند موجب تغییر شوند. از این رو، برای گذر از محیط خارجی، محیط داخلی باید بسیارسریع تنظیم گردد و یا تطبیق داده ویژگی های استراتژی موفق شود. البته این به رویکرد استراتژیک شرکت نیز بستگی دارد.
استراتژی بازاریابی یکی از بخشهایی است که در تحلیل کسب و کار مورد بررسی قرار میگیرد.
۷ عنصر کلیدی در استراتژی بازاریابی
۱- مشتریان: دلیل اینکه چرا بازاریابی درحال تکامل است و ما نیاز به استراتژیهای زیادی در این زمینه داریم، مشتری است. من یک مشتری هستم. عادتها و تصمیمات خرید من نسبت به شما کاملا متفاوت میباشد. هر استراتژی، مشتریان را بعنوان نقطه شروع در نظر میگیرد و سپس به سمت جلو حرکت میکند. از این رو، استراتژیها بطورکلی با بخشبندی، هدف گیری و موقعیتیابی و حرکت به جلو سر و کار دارند.
۲- شرکت: مقصود از شرکت، نقاط قوت و ضعف درونی شرکت است. تجزیه و تحلیل SWOT یک ابزار تجزیه و تحلیل قوی میباشد که تعیین میکند شرکت قادر به انجام چه کارهایی است و چه کارهایی را نمیتواند انجام دهد. برای طراحی یک استراتژی، شرکت باید تجزیه و تحلیل داخلی را انجام دهد و تصمیمات درستی اتخاذ کند.
۳- رقابت: رقابت هم بر مشتریان و هم بر شرکت تاثیر میگذارد. فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی همواره بدلیل ترس از افزایش رقابت صورت میگیرند.
۴- محیط سیاسی: بسیاری از عوامل بر محیط سیاسی یک کشور تاثیر میگذارند. سطح کنترل بر سیاستها، ساختار سیاسی و همچنین عوامل مختلف دیگر به ساخت محیط سیاسی و حقوقی یک کشور کمک میکنند.
۵- محیط تکنولوژیک: بسیاری از خوانندگان، این مقاله را بر روی یک گوشی هوشمند میخوانند. آیا یک دهه پیش، چنین چیزی ممکن بود؟ برای همه آن شرکتهایی که یک دهه پیش موفق بودند چه اتفاقی افتاد؟ نوکیا کجاست؟ محیط تکنولوژیکی بسیارسریع تغییر میکند و شرکتهایی که سازگار نیستند شکست میخورند. از این رو، تکنولوژی یک عنصر برجسته از استراتژی بازاریابی است.
۶- محیط اجتماعی: مک دونالد در هر کشور جدید که به آن وارد میشود منوی خود را تغییر میدهد. این به دلیل محیط اجتماعی است. کشورهایی همچون ایالات متحده و انگلستان، دوستدار گوشت هستند درحالیکه در مکانهایی همچون هند، گوشت عمدتا ممنوع است و مردم به رستورانها و هتلهایی که خوراک گوشت ارائه میدهند نمیروند. بنابراین محیط اجتماعی در مکانهای مختلف متفاوت است. براساس محیط اجتماعی، استراتژی نیز متفاوت خواهد بود.
۷- محیط اقتصادی: اگر بخواهید محصول بهتری را روانه بازار کنید، محیط اقتصادی کشور بسیار مهم است. بسیاری از برندها هنوز تنها در کشورهای توسعهیافته موجودند، و حتی در کشورهای درحال توسعه موجود نیستند. این بدلیل GDP (تولید ناخالص داخلی) پایین کشورهای درحال ویژگی های استراتژی موفق توسعه است، که زمینه لازم برای ورود یک برند برتر را فراهم نمیکنند. از این رو، هنگام طراحی یک استراتژی، باید ورود به بازار اقتصادی مناسبی را هدفگذاری کنید.
به طور کلی، در چارچوب استراتژی، ۷ عنصر بالا برای طراحی استراتژی بازاریابی مناسب ضروری هستند.
چنانچه به این حوزه علاقهمند هستید پیشنهاد میکنیم صفحه دوره تحلیل کسب و کار BABOK را ببینید.
۱۰ استراتژی فروش موفق (قسمت اول)
برای کارآفرینان جدید، تصمیم به شروع یک کسبوکار آنلاین، هیجانانگیز است اما ورود به این زمینه همچنین میتواند ترسناک و هدایت آن دشوار باشد. آنها باید استراتژی فروش موفق رو بیاموزند و به خوبی اجرا کنند تا بتوانند از این مسیر دشوار عبور کنند. یکی از بزرگترین چالشهایی که کارآفرینان حوزه تجارت الکترونیک با آن مواجه هستند این است که چه چیزی را به فروش برسانند. آیا یک کالا تک یا کالاهای متعدد باشد که بتواند یک نیچ (niche) – یک اصطلاح بازاریابی مبنی بر ایجاد یک تفاوت بهخصوص که بهخوبی فرق کالا شما با دیگر کالاها در بازار احساس شود – را در بازار ایجاد کند.
در ادامه استراتژی فروش موفق و نیچ شما ارائه شده که هرکدام شامل یک طرز تفکر متفاوت است.
۱. فرصتها را در کلمات کلیدی بیابید
دیگر از کسی پنهان نیست که ترافیک جستجوی بنیادی، یک کانال بازاریابی گسترده است. جستجوی فرصتهای کلمات کلیدی بهصورت استراتژیک شامل پیداکردن یک کالا یا یک نیچ بهصورت آنلاین بر اساس درخواستهای که مردم در جستجو استفاده میکنند میشود و همینطور ظرفیت و رقابت در میان آن جستجوها.
این رویکرد نسبتاً فنی است و شامل درک قوی از کلمات کلیدی و همچنین مقوله SEO میشود. پیداکردن فرصتها در کلید واژهها میتواند یک استراتژی مؤثر در گرفتن ترافیک بنیادی مستحکم در گوگل باشد.
استراتژی فروش موفق از کلمه کلیدی طلایی
استراتژی کلمه کلیدی میتواند بسیار مفید واقع شود اگر از سیستمی را پیاده کنید که کالاها مستقیماً از کارخانه به خردهفروشان واگذار کنید که در حاشیه این طرح به دلیل باریک بودن این کانال بازاریابی، استفاده از کانالهای تبلیغاتی که بابت آنها پول پرداخت کردید را دشوار خواهد کرد.
بهطور مثال زمانی که آندرو یودرین مؤسس سایت eCommercFuel، برای اولینبار وارد حوزه تجارت الکترونیک شد، هدفش راهاندازی کسبوکاری بود که بتواند برای او درآمدزایی داشته باشد و او را برای انعطافپذیری بیشتری آماده کند.
به خاطر همین موضوع، بقای در این کسب و کار از اشتیاق یک کالا فروخته شده برای او مهمتر بود. در نتیجه او یک رویکرد فنی را برای انتخاب یک نیچ برگزید تا احساس این را داشته باشد که از بالاترین شانسهای موفقیت برخوردار است که بر اساس نیچ خود او میباشد که از تحقیق بر روی کلید واژهها انتخاب شده است.
آندرو یودرین فرصتی پیدا کرد که رتبه کلمات کلیدی در صنعت تجهیزات ماهیگیری بهخوبی رادیوهای CB بالا ببرد.
در تصویر بالا میتوان دید که آندرو یودرین توانسته بود رتبه ۳ گوکل را برای رادیوهای CB اتومبیلی بگیرد.
۲. یک برند جذاب و منحصر به فرد بسازید
درپیشگرفتن راهکار ساختن یک برند متفاوتتر، از رویکردهای SEO میباشد. این راهکار شامل توسعهٔ یک درک عالی از مشتری، ساختن یک برند منحصربهفرد و خلق یک فضای بینظیر در ذهن مشتری است.
رویکرد ساختن یک برند میتواند بسیار مؤثر باشد اگر حاشیهها کم و رقابت شدید باشد. dbrand کالاهایی مثل کاورهای گوشی، لپتاپ و کنسولهای بازی تولید میکند. آنها توانستهاند در کمتر از یک سال، بافرهنگ منحصربهفردی که با مشتری خود بنا گذاشتهاند، ۶۴۰۰۰ طرفدار در فیسبوک بدست آورند. بهرهبرداری از یک الگوی رفتاری فرهنگی و اضافهکردن یک حس شوخطبعی منحصربهفرد dbrand را به قله این صنعت رسانده است.
برای مثال به این فعلوانفعالات با یکی از مشتریهایشان نگاهی بی اندازید:
قسمت مهم ساخت یک برند موفق انتخاب یک کالا یا یک کسبوکار است که شما را در مسیری جدید و بیهمتا قرار دهد.
DODOcase سازنده کیفهای iPad، یک نمونه موفق از خردهفروشانی است که این کار را بهخوبی انجام داده است. آنها یک فضای بهشدت شلوغ و رقابتی را اداره میکنند درحالیکه کیفها و کاورهایشان دستساز هستند و از شیوههای سنتی صنعت صحافی در شهر سانفرانسیسکو استفاده میکنند و اگر این چیزی هست که شما میخواهید میتوانید از آنها خرید کنید!
۳. نقطه درد مشتریهای خود را شناسایی کنید
شناختن نقطه دردهای مشتریان همیشه میتواند بهترین راه برای فروش و یک استراتژی فروش موفق باشد. اگر سردرد به آدمها صدمه نمیزد، Tylenol هیچوقت به این نوع کسبوکار تبدیل نمیشد. درد یک مشتری الزاماً دردهای فیزیکی نیستند و میتوانند حتی تجربههای ضعیف و خستهکننده نیز بهحساب بیاید.
به عنوان مثال، کمپانی Pro Teeth Guard دردی که مردم از دندانقروچهکردن ویژگی های استراتژی موفق میگیرند درک کرده است. نهتنها از بعد فیزیکی بلکه حتی اگر این عمل مداوم باشد میتواند در طول زمان منجر به هزینههای گزاف دندانپزشکی شود.
این موضوع باعث شد که این کمپانی کالایی مثل محافظهای حرفهای دندان را بسازد. این شرکت Pro Teeth Guard یا همان محافظ حرفهای دندان میسازد که حالت گیرنده هستند و از دندانقروچهکردن هنگام خواب جلوگیری میکند.
۴. علاقهمندیهای مشتری را شناسایی کنید
تقریباً بهخوبی، شاید بهتر از برطرفکردن نقطه درد مشتری، ارائه خدمات بر اساس شور و اشتیاق یک مشتری میباشد. وقتی مشتریان نسبت به چیزی اشتیاق داشته باشند، معمولاً پول بیشتری نیز خرج خواهند کرد.
گلف بازان بدنامی هستند که حاضرند هزاران دلار خرج کنند که امتیاز خود را پایین بیاورند حتی اگر منجر به سکته شود. مزایای بیشتر میتواند تعامل عمیقتری نسبت به برند شما را در برداشته باشد. همانطور که مشتریان پرشور عموماً در صنعت و فرایند خرید کالا بیشتر درگیر هستند.
به عنوان مثال شرکت Black Milk Clothing در سال ۲۰۰۹ باتوجهبه فرصتها و علاقهمندیها در حوزه کالایی مثل لباسهای زنانه کار خود را آغاز کرد. امروز Black Milk یک کمپانی مولتی میلیاردر است که بیش از ۱۵۰ کارمند دارد و کالاهایش را به سراسر دنیا توزیع میکند. آنها کارشان را روی اینترنت با طراحی خاص خود که به علاقهمندیهای بینندگان و مشتریان از طیف وسیعی از فضاها توجه دارد، بهخوبی انجام میدهند.
۵. تجربه حرفهای خودتان را در نظر بگیرید
آیا در صنعت خاصی کار کردهاید که به شما در یادگیری ورودی و خروجیهای آن صنعت و استراتژی فروش موفق کمک کند؟
شاید شما یک مهارت یا مجموعه خاصی از تجربیات داشته باشید که شما را نسبت به یک فرد متوسط در یک موضوع خاص، از نظر دانش بالاتر نشان دهد. تبدیل تخصص شما به کسبوکار آنلاین خود یک راه هوشمندانه برای ورود به بازار است که بهراحتی قابلاستفاده نیست و کپیکردن یا الهام گرفتن از آن برای دیگران آسان نخواهد بود.
استراتژی فروش موفق Retro Supply چه بود؟
Retro Supply یک فروشگاه آنلاین است که یک سری لوازم و کالاهای دیجیتال را برای طراحان گرافیک و تصویرگران، با الهام گرفته از تاریخ به فروش میرساند. مؤسس این فروشگاه داستین لی، یک طراح تجارت است که از داشتن یک فروشگاه طراحی وب مستقل برای ایجاد درآمد منفعلانهتر از طریق انتخاب کالای دیجیتال Retro Supply، استفاده میکند.
همچنین قسمت دوم استراتژی فروش موفق را میتوانید در این لینک مطالعه بفرمایید.
ویژگی های یک تریدر موفق؛ 16 مورد که یک تریدر موفق باید بداند
دنیای ارزهای دیجیتال لحظهبهلحظه در حال رشد است. افراد بیشتری برای تبدیل شدن به معاملهگرهای موفق در این بازار تلاش میکنند. این معاملهگرها باید ویژگی های یک تریدر موفق را بشناسند و در امتداد این ویژگیها گام بر دارند.
انتظار میرود بازار کریپتوکارنسی با گذشت زمان بزرگ و بزرگتر شود. چندین آلتکوین و عرضههای اولیه وارد عرصه ارزهای دیجیتال شدهاند و بهعنوان رقبای جدی برای تبدیل شدن به بیت کوین بعدی در بازار ظاهر میشوند. همانطور که تعداد آن در حال رشد است، خطرات نیز افزایش مییابد، چون توسط هیچ مقام مرکزی تحت کنترل دولت، تنظیم نمیشود. تعداد معاملهگرها و همچنین تعداد هکرهای به دنبال اهداف آسان برای کسب درآمد هستند، روزبهروز افزوده میشود.
بهترین نکات ترید ارزهای دیجیتال، از سالها تجربه سرمایهگذاری در بازار به دست میآید. کیوسک آکادمی با این راهنمای مفید، به افراد مبتدی کمک میکند تا ویژگی های یک تریدر موفق را بشناسند و یاد بگیرد که چگونه از اشتباهات رایج ارزهای دیجیتال اجتناب کند و از پول خود بیشترین سود را بگیرند.
پنج مورد از برترین ویژگی های یک تریدر موفق
بیشتر معاملهگرهای ارزهای دیجیتال در سال 2018 در جریان اصلاح بزرگ رمز ارزها، عقبنشینی کردند. کریپتوکارنسی یک بازار در حال ظهور است و باور کنید یا نه، هنوز پول زیادی در بازارها وجود دارد، اما اگر هدف تریدرها کسب ثروت از ارزهای دیجیتال است، باید به اندازه کافی ماهر و منظم باشند. در ادامه، ویژگی های یک تریدر موفق را با هم بررسی خواهیم کرد.
1. یک تریدر موفق ارز دیجیتال می داند که چگونه بین معاملهگری و زندگی، تعادل ایجاد کند
بازارهای کریپتوکارنسی 24 ساعته باز هستند، از این رو به راحتی میتوان اجازه داد که معامله ارز دیجیتال کل زندگی شما در بر بگیرد، چون مدام بازارها را بررسی میکنید تا مطمئن شوید که موقعیتهای شما هنوز در شرایط خوبی هستند.
برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق، باید یاد بگیرد که تعادل سالمی بین ترید و لذت بردن از زندگی شخصی حفظ کند. برای جلوگیری از تبدیل شدن به برده بازار، باید در معاملات خود به اندازه کافی کوچک معامله کنید که از نظر احساسی به آنها وابسته نباشید.
هنگامی که بخش بزرگی از دارایی خود را معامله میکنید، جلب توجه شما از بازارها دشوار است. با موقعیتهای به اندازه کافی کوچک معامله و سرمایهگذاری کنید تا بتوانید توجه خود را برای مدتی از بازارها دور نگه دارید. این موضوع به شما کمک میکند تا زندگیتان تحت سلطه بازارهای مالی قرار نگیرد.
2. داشتن صبر زیاد، یکی از ویژگی های یک تریدر موفق
در حالی که بازارهای کریپتو 24 ساعته باز هستند، اما حرکتهای بزرگ بازار برای راهاندازی به زمان نیاز دارند. در بسیاری از مواقع معاملات باز وجود نخواهد داشت و بهترین گزینه این است که نقدینگی داشته باشید.
معاملهگرهای بازنده، اغلب بیش از حد معامله میکنند، چون رمزارزهای زیادی در هر روز در حال حرکت هستند. آنها صبر خود را از دست میدهند و مدام بین این رمز ارزها جابجا میشود. تبدیل شدن به یک معاملهگر سودآور، در واقع بیشتر دانستن زمان درست معامله کردن است تا تعداد معاملات بیش از حد.
3. یک تریدر موفق ارز دیجیتال، تعیین کننده است
فرصتهای معاملاتی منتظر هیچکس نمیمانند. اما این بدان معناست که اگر قطارهای اول را از دست دادید، همیشه میتوانید سوار قطار بعدی شوید. یک معاملهگر خوب، باید برنامه معاملاتی خوبی داشته باشد که در زمان مناسب بتواند آنها را اجرایی کند.
در مورد زمان ورود و زمان خروج از موقعیتهای خود تعیین کننده باشید. معاملهگرهای بازنده تعیینکننده نیستند. آنها اغلب بر روی معاملات خود قمار میکنند و آموزش لازم برای سودآوری مداوم را ندیدهاند.
قاطعیت، از شایستگی تریدر و درک درست یک فرصت معاملاتی با کیفیت بالا ناشی میشود. تنها راه برای قاطعیت کافی در بازارها برای کسب درآمد مداوم، برنامهریزی دقیق و تجزیه و تحلیل گسترده بازار است. امید یک استراتژی تجاری موفق نخواهد بود.
4. یک تریدر موفق ارز دیجیتال، متواضع میماند
هیچچیز ثابت نمیماند. دنیای ارزهای دیجیتال بسیار بیثبات است و هیچچیز ثابت نیست. معاملهگرهای باهوش و متواضع متوجه این بیثباتی حرکت بازارهای کریپتو هستند و زمانی که همهچیز عالی به نظر میرسد، با استراتژی صحیحی، رمز ارزهای خود را میفروشند.
فروتنی که یکی از ویژگی های یک تریدر موفق است، به شما این امکان را میدهد که به درستی به بازار نگاه کنید و اجازه ندهید که نفس شما مانع تواناییتان برای تصمیمگیری صحیح در معاملات شود.
5. شور و اشتیاق، یکی دیگر از ویژگی های یک تریدر موفق
اشتیاق انرژی است که ما را به حرکت وا میدارد. ما را سرشار از معنا، هیجان و شادی میکند. این نیروی محرکه را در هر تلاشی میتوان دید. تجارت ارزهای دیجیتال، مانند هر کاری که انجام میدهیم، به اشتیاق نیاز دارد.
بدون اشتیاق، هرگز نمیتوانید به یک معاملهگر موفق تبدیل شوید. اگر به ترید ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین علاقه ندارید، نمیتوانید ساعات طولانی را برای مطالعه و تجزیه و تحلیل دادهها صرف کنید. اگر بهدست آوردن سود و پاداش آسان بود، همه آن را انجام میدادند.
شش نکته در مورد ارزهای دیجیتال و استراتژیهای معاملاتی
برای تبدیل شدن به یک معاملهگر خوب، علاوه بر داشتن ویژگی های یک تریدر موفق، بعضی از نکات را نیز باید بدانید. در این بخش قصد داریم 6 مورد از این نکات را با شما به اشتراک بگذاریم.
1. یک استراتژی برای تجارت کریپتو داشته باشید
جدا کردن توصیههای ارزهای دیجیتال واقعی از کلاهبرداریها آسان نیست. کوسهها یا به عبارتی کلاهبرداران زیادی وجود دارند که منتظرند سرمایه شما را از چنگتان درآورند.
به عنوان مثال، در سال 2020، با توجه به خدمات سازمان هشدار تقلب در بریتانیا (Action Fraud)، گزارشهای کلاهبرداری در سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال با 57 درصد افزایش سالانه، به 5581 نفر رسید و سرمایهگذاران بریتانیایی در مجموع 113 میلیون پوند از دست دادند.
بنابراین هنگامی که با اطلاعات زیادی در مورد یک ارز دیجیتال روبرو میشوید، یک قدم از تبلیغات عقبنشینی کنید. سعی کنید دید انتقادی نسبت به پروژه داشته باشید. چند کاربر دارد؟ چه مشکلی را حل میکند؟ آیا ارتباطی با صنعت دارد؟ از سکههایی که وعدههای عالی میدهند اما چیز ملموسی ارائه نکردهاند، اجتناب کنید.
2. ریسک را مدیریت کنید
برخی از افرادی که نکات ترید ارزهای دیجیتال را ارائه میدهند، ممکن است مانند شما به این کار علاقه نداشته باشند. بنابراین سعی کنید اشتباهات مشابه دیگران را انجام ندهید.
محدودیتهایی را برای میزان سرمایهگذاری خود در یک ارز دیجیتال خاص تعیین کنید و وسوسه نشوید با پولی بیش از آنچه که تحمل از دست دادنش را دارید، معامله کنید.
معاملات ارزهای دیجیتال یک تجارت پر ریسک است و معاملهگران ممکن است ضررهای زیادی را تجربه کنند.
3. سبد ارزهای دیجیتال خود را متنوع کنید
سرمایهگذاری بیش از ویژگی های استراتژی موفق حد روی یک ارز دیجیتال به صرفه نیست. مانند سهام، پول خود را بین ارزهای دیجیتال مختلف تقسیم کنید.
به این دلیل که اگر ارزش یکی از آنها به شدت کاهش یابد، دیگر ارزهای موجود در سبد، تا حدودی ضرر شما را جبران خواهند کرد. بهخصوص اینکه قیمتهای بازار کریپتوکارنسی بسیار نوسان دارد. هزاران توکن و ارز دیجیتال برای انتخاب وجود دارد، پس ابتدا بهخوبی تحقیق کنید.
4. برای طولانی مدت در آن باشید
قیمتها میتوانند روزبهروز بهطور چشمگیری افزایش یا کاهش پیدا کنند. معاملهگرهای تازهکار اغلب در هنگام پایین بودن قیمتها فریب فروش را میخورند.
کریپتوکارنسیها از بین نمیروند و رها کردن پول شما در بازار برای ماهها یا سالها میتواند بهترین پاداشها را به شما ارائه دهد.
5. خریدها را خودکار کنید
درست مانند سهام معمولی، خودکارسازی خرید ارزهای دیجیتال برای استفاده از میانگین هزینه دلاری، میتواند کمککننده باشد.
اکثر صرافیهای ارزهای دیجیتال، از جمله کوین بیس (Coinbase) و جمینی (Gemini)، به شما امکان میدهند تا خریدهای تکراری را تنظیم کنید.
اینجاست که سرمایهگذاران کریپتو به پلتفرم میگویند که هر ماه مقدار ثابتی از ارز دیجیتال ترجیحی خود را خریداری کند. به عنوان مثال، در تاریخ تعیین شده، به ارزش 100 دلار بیت کوین خریداری شود. یعنی وقتی قیمتها بالاست ویژگی های استراتژی موفق ویژگی های استراتژی موفق مقدار کمتری خرید میکنند و وقتی قیمتها پایین است این میزان را افزایش میدهند.
این کار، استرس تلاش برای زمانبندی بازار را با خرید ارز دیجیتال با کمترین قیمت ممکن، یا فروش با بالاترین قیمت، از بین میبرد. این موضوع در واقع چیزی است که حتی متخصصان بازار هم برای درست انجام دادن آن در تلاش هستند.
6. از ربات های معاملاتی استفاده کنید
رباتهای معاملاتی در برخی ویژگی های استراتژی موفق شرایط میتوانند مفید باشند، اما برای مبتدیانی که به دنبال نکات سرمایهگذاری رمزنگاری هستند، توصیه نمیشوند. اغلب، آنها فقط کلاهبرداریهای پنهانند که سعی دارند خود را قانونی جلوه دهند.
اگر الگوریتم واقعی وجود داشت که معاملات خرید و فروش شما را تا حد کمال زمانبندی میکرد، همه از آنها استفاده میکردند!
پنج اشتباه رایج ارزهای دیجیتال و نحوه اجتناب از آنها
آخرین تحقیقات در حوزه ارزهای دیجیتال نشان میدهد که بیش از 300 میلیون نفر در سال 2021 در بازر ارزهای دیجیتال فعالیت دارند. این درحالی است که سهم ایران از این بازار حدود 12 میلیون نفر است.
گرفتار شدن در هیاهوی سرفصلهای خبری بسیار آسان است. اشتباهات در معامله ارزهای دیجیتال به طرز شگفتانگیزی رایج هستند. در ادامه بعضی از این اشتباهات را فهرست کردهایم تا ویژگی های یک تریدر موفق را بررسی کنیم.
1. خرید فقط به دلیل پایین بودن قیمت
قیمتهای پایین همیشه نشاندهنده مقرونبهصرفه بودن نیست. گاهی اوقات قیمتها به دلایلی پایین است! مراقب ارزهای دیجیتال با کاهش نرخ کاربران باشید.
اغلب اوقات نیز، توسعهدهندگان، پروژه را ترک میکنند و بهروزرسانی صحیح آن متوقف میشود. این امر باعث ناامن شدن ارز دیجیتال خواهد شد.
2. گرفتار کلاهبرداری شدن
این کلاهبرداریها انواع مختلف و راههای متفاوتی دارند. در اینجا با چند ویژگی های استراتژی موفق نمونه از آنها آشنا میشویم:
-کلاهبرداریهای چندبرابری
کلاهبرداران گاهی اوقات با قربانیان از طریق ایمیل یا پیامک با عنوان «فرصت سرمایهگذاری» تماس میگیرند. آنها قول میدهند که در صورت ارسال ارز دیجیتال خود به یک کیف پول دیجیتال خاص، دو یا سه برابر مبلغی را که سرمایهگذاران در بیت کوین یا رمز ارزی دیگر قرار دادهاند، به آنها سود میدهند.
به یاد داشته باشید، پیشنهادات پول رایگان را باید همیشه با شک و تردید بررسی کرد.
مجرمان به راحتی میتوانند قیمت ارزهای رمزنگاریشده بسیار کوچک یا ناشناخته را افزایش یا کاهش دهند، سفارشات خرید یا فروش جعلی ایجاد کنند و گاهی اوقات ارزش ارزها را صدها درصد در یک لحظه بالا ببرند.
زمانی که معاملهگران ناخواسته برای گرفتن بخشی از حرکت رمز ارز هجوم میآورند، مجرمان سفارشات خرید را لغو میکنند که در برخی شرایط میتواند باعث سقوط قیمت شود.
گاهی اوقات مجرمان صاحب بسیاری از ارزهای رمزنگاری شده خاص میشوند. بهعنوان مثال از طریق پیش استخراج آن، قبل از اینکه در دسترس عموم قرار گیرد. این افراد میتوانند با تبلیغ آن رمز ارز در رسانههای اجتماعی، قیمت را افزایش دهند، سپس آن را در صرافیهای ارز دیجیتال با قیمت بالاتر بفروشند و بعد ناپدید میشوند.
– نرم افزار کیف ویژگی های استراتژی موفق ویژگی های استراتژی موفق پول مخرب
بهترین نکات رمزنگاری به شما میگوید که داراییهای دیجیتال خود را در کیف پولهای ارز دیجیتال مانند لجر، ترزور، اکسدوس یا متامسک که نامهایی بزرگی در این صنعت هستند، نگهداری کنید. کیف پولهای ناشناخته در فروشگاه گوگل پلی یا اپ استور میتوانند دارایی دیجیتال شما را به سرقت ببرند.
-سکه های جعلی
با وجود بسیاری از ارزهای رمزنگاری شده در بازار، تشخیص اینکه چه چیزی ویژگی های استراتژی موفق واقعی و چه چیزی جعلی است، میتواند دشوار باشد.
وقتی روی سکههای جعلی سرمایهگذاری میکنید، مجرمان میتوانند هویت شما و اغلب پولهایی که به سختی به دست آوردهاید را به سرقت ببرند. آنها این کار را از طریق فیشینگ انجام میدهند. به این صورت که شما را متقاعد میکنند تا بر روی لینکی (پیوند) که در ایمیلهای ارسالی قرار دارد، کلیک کنید. این لینکها میتواند نرمافزارهای جاسوسی را روی کامپیوتر شما نصب کند.
حرف دیگران را قبول نکنید و تا آنجا که ممکن است از منابع بیشتری برای انجام تحقیقات خود استفاده کنید.
3. سرمایهگذاری همه چیزی که دارید
برخی از پلتفرمهای معاملاتی مشکوک پیشنهاد میکنند که باید تا حد امکان با شرطبندی، سرمایه خود را به حداکثر برسانید. این یک راه سریع برای باختن همه چیز است.
نکته مهم برای سرمایهگذاری بهتر در ارزهای دیجیتال این است که فقط نسبت معینی از پول خود را سرمایهگذاری استفاده کنید، به عنوان مثال 5 درصد. باید همیشه یک صندوق نقدی اضطراری داشته باشید که هرگز در بازار سرمایهگذاری نمیشود.
4. کسب سود از ارزهای دیجیتال آسان است
هیچ چیز آسانی برای کسب درآمد از راه معامله هر نوع دارایی مالی، اعم از سهام، کالاهایی مانند نقره و طلا یا ارزهای دیجیتال وجود ندارد.
هرکسی که غیر از این را میگوید به احتمال زیاد سعی میکند شما را فریب دهد تا مرتکب اشتباهاتی در زمینه سرمایهگذاری شوید.
5. عبارت بازیابی کیف پول خود را فراموش کنید
اگر یک کیف پول نرم افزای و یا سخت افزاری برای ذخیره ارزهای دیجیتال خود دارید، فراموش کردن عبارت بازیابی مانند گم کردن کلیدهای یک صندوق بانکی است. بدون عبارت بازیابی، همه رمزارزهای شما غیر قابل دسترس خواهند بود.
سخن پایانی
اگر تا به حال برای تبدیل شدن به یک معاملهگر ارز دیجیتال برنامهریزی کردهاید، باید بتوانید ویژگی های یک تریدر موفق را در خود ایجاد کنید. قبل از اینکه پول فیات خود را در بازار بیثبات ارزهای دیجیتال به خطر بیندازید، باید دانش و مهارتهای خود را بهبود ببخشید. بدون آنها، ممکن نیست به بزرگترین پتانسیل سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال دست یابید.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
دیدگاه شما