- قرار دادن حد ضرر بالای شانه سمت راست منطقی است، چرا که در آن ناحیه روند حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر کرده است. توجه داشته باشید که قله شانه سمت راست از قله سر الگو پایینتر است، بنابراین شکسته شدن سقف شانه سمت راست احتمال پایینی دارد، مگر اینکه روند صعودی مجددا ادامه پیدا کند.
- در تعیین حد سود به روشی که در بالا توضیح داده شد، فرض بر این است که افرادی که به اشتباه دارایی یا جفتارز مورد معامله را در زمان نامناسب خریداری کردهاند، مجبور خواهند شد تا از معاملات خود خارج شوند و لذا در نتیجه این اقدام آنها، قیمت به اندازه حرکت صعودی شانه الگو، کاهش پیدا میکند.
- خط گردن سطحی از قیمت را نشان میدهد که بسیاری از معاملهگران در آن درد و رنج ناشی از ضرر مالی را احساس میکنند و مجبور خواهند شد از معاملات خود خارج شوند، لذا در نتیجه این اقدام آنها قیمت به سمت پایین و هدف تعیین شده حرکت میکند.
- حجم معاملات را نیز میتوان زیر نظر گرفت. برای مثال، در طول الگوی سر و شانه معکوس، انتظار داریم با شکست خط گردن حجم معاملات خرید افزایش یابد. این حرکت قیمت، افزایش تمایل معاملهگران به خرید را نشان میدهد.
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال هم مثل آچار پیچگوشتی میمونن. اگه نباشن نمیشه کار تخصصی انجام داد. نمیشه به یه تحلیل درست و بیدردودرمون رسید. ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای بهبود تشخیص معامله و نحوهی انجام دادن اون بهمون خیلی کمک میکنه.
چند بار بهتون گفتیم درآمد دلاری داشته باشید؟! کِی میخواهید کارتون رو شروع کنید؟ تو دنیایی که داره وارد فضای مجازی میشه و همه چی رو میشه از اینترنت به دست آورد، هنوز داری فکر میکنی که “چه میشه کرد”؟ خب ما بهتون میگیم! توی این پست قراره راجع به ابزارهای تحلیل تکنیکال صحبت کنیم. این پست میشه “بسم الله” کار شما! بریم ببینیم این ابزارها و الگوها چی هستن؟
مروری بر الگوهای تحلیل تکنیکال
اول از همه باید بدونیم تحلیل تکنیکال خودش چی هست؟
تحلیل تکنیکال (Technical analysis) روشیِ که برای ارزیابی سرمایه گذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری جمعآوریشده از فعالیتهای تجاری، مانند حرکت و حجم معامله به دست میاد. بر خلاف تحلیلگرای فاندامنتال (بنیادی) که تلاش میکنن ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا ارزی رو ارزیابی کنن، تحلیلگرای تکنیکال برای نقاط قوت و ضعف یک اوراق بهادار بر الگوهای حرکت قیمت، ابزارهای نموداری و سیگنالهای تجاری تکیه میکنند.
از تحلیل تکنیکال در معاملات مختلفی میشه استفاده کرد. این معاملات شامل سهام، معاملات آتی، بازارهای بورس، فارکس و کریپتو و سایر اوراق بهادار میشه.
امروزه الگوهای تحلیل تکنیکال بر پایهی سه فرض اصلی است
1) بازار همه چیز رو تخفیف میده
خیلی از متخصصان از تحلیل تکنیکال انتقاد میکنند چرا که فقط روی حرکت قیمت تمرکز داره و عوامل فاندامنتالی رو نادیده میگیره. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز از اصول شرکت و عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار از قبل در یک سهم وجود داره. این نیاز قبل از تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری به طور جداگانه باید در نظر گرفته بشه. تنها چیزی که باقی میمونه اینه که تحلیل حرکات قیمته که تحلیلگران تکنیکال اون رو محصول عرضه و تقاضا برای یک صحنه خاص در بازار میدونن. پس یادتون نره بازار همیشه یه فرصت دوباره به همه میده تا بتونیم در آن معامله کنیم. این شما هستید که باید تصمیم درستی برای سرمایهگذاری در بازار و ارز درستی داشته باشید.
2) قیمت در روند حرکت میکنه
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمتها در روندهای کوتاهمدت، میانمدت، و بلندمدت حرکت میکنن. به عبارت دیگه قیمت یک سهم یا ارز احتمالاً روند گذشته را پیش میگیره و بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکی بر اساس این فرض است.
۳) تاریخ تمایل به تکرار داره
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ بازار تمایل به تکرار داره. ماهیت تکراری حرکت قیمتها اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشه که بر اساس احساساتی مانند ترس یا طمع زیاد قابل پیشبینی است.
تحلیل تکنیکال از الگوهای نموداری برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکنه. در حالی که بیش از صد سال از انواع مختلف تحلیل تکنیکال استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر اینه که این ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال مهم هستند چرا که الگوهای حرکت قیمت را نشون میدن که اغلب تکرار میشه.
چطور از تحلیل تکنیکال میشه استفاده کرد؟
بازارهای سهام میتونن در طول روز بر روی موجهای جدید سوار بشن و نگرانی و هیجانهایی رو در سرمایهگذاران به وجود بیارن. اما یک روش دیوونتون میکنه. تحلیل تکنیکال یکی از روشهاییه که میتونه با استناد به تحقیق در رویدادهای گذشته به شما در یافتن روند بازار کمک کنه. اگه میخواهید در سهام، کالاها، ارزها، معاملات آتی و رمز ارزها معامله کنید پس چنین تحلیلی قطعاً به دردتون میخوره. این روش تحلیل برای شناسایی روندهای کوتاهمدت در بازار بسیار مناسبه.
اندیکاتورها در الگوهای تحلیل تکنیکال
میانگینهای متحرک
میانگین متحرک ساده با نماد (SMA) و میانگین متحرک نمایی با نماد (EMA)، دو نوع از میانگینهای متحرک هستند که به شما کمک میکنه الگوهای بعدی بازار را پیدا کنید. میتونید میانگین متحرک کوچکی رو با افزودن قیمت بستهشدن سهام یک شرکت و تقسیم آن بر تعداد روز محاسبه کنید.
بنابراین اگر میخواهید یک میانگین متحرک ۵۰ روزه را محاسبه کنید، باید قیمت بستهشدن سهام ۵۰ روز گذشته را جمع کنید و سپس آن را بر ۵۰ تقسیم کنید. به همین منوال میتونید میانگین متحرک ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه را محاسبه کنید. از طرف دیگه میانگین متحرک نمایی به دادههای معاملات اخیر اهمیت بیشتری میده به همین دلیل میانگین متحرک نمایی در تشخیص تغییرات قیمت، نسبت به میانگین متحرک ساده بهتر عمل میکنه.
بنابراین میانگین متحرک انتخاب اکثر معاملهگران است. پلتفرمهای بسیاری وجود دارند که میتونند در محاسبه میانگین متحرک سهام یک شرکت به شما کمک کنن.
مکدی MACD
تفاوت بین میانگین متحرک ۲۶ روزه و میانگین متحرک ۱۲ روزه، میانگین متحرک همگرایی و واگرایی مکدی را به ما میده. مکدی منفی سر و شانه یا مثلث؟ سر و شانه یا مثلث؟ نشون میده که قیمت سهام احتمالا کاهش خواهد یافت در حالی که مکدی مثبت بیانگر آن است که قیمت سهام ممکنه در کوتاهمدت افزایش پیدا کنه.
اندیکاتورهای حرکتی
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی محبوب است. این اندیکاتور با استفاده از دادههای قیمت و حجم محاسبه میشه.
شاخص قدرت نسبی تعیین میکنه که سهامی بیش از حد فروخته یا خریداری شده. سهامی که بیش از حد فروخته میشه، میتونه گزینهی خوبی برای خرید باشه، زیرا احتمال کاهش بیشتر قیمت وجود نداره. از طرف دیگه سهامی که بیش از حد خریداری شده باشه ممکنه در کوتاهمدت اصلاح بشه.
مقدار شاخص قدرت نسبی از صفر تا صد است. سهامی بیش از حد خریداری شده که شاخص قدرت نسبی آن بالای ۷۰ باشه و وقتی این شاخص زیر عدد ۳۰ باشه یعنی سهام بیش از حد فروخته شده.
خط روند
خطوط روند روش دیگه برای بررسی بازار سهام یا ارز است و معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنن. وقتی یک خط روند صعودی باشه نشون میده تقاضا برای سهام خاص زیاده و احتمالاً قیمت افزایش خواهد یافت. برعکس وقتی یک روند شیب نزولی داره، احتمالا قیمت سهام کاهش پیدا میکنه، زیرا معاملهگران به دنبال فروش سهامشان هستند نه خرید!
الگوهای قیمتی یکی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال اشکال و خطوط عجیب و غریبی را در همه بازارها ایجاد میکنن. اما این عجیب بودن برای افراد ناآگاهه. اگه بدونید این شکل ها و خطوط چه ارزشی دارند!
واقعیت اینه که این الگوها و شکلهای ایجاد شده با اقدام حرکات قیمت در نمودارهای بازار بارها و بارها تکرار میشه. این الگوها شرایط بازار رو نشون میده که در آن معاملهگران به تحلیل میپردازند و ازش استفاده میکنن. گرچه الگوهای قیمتی نیز بیعیب و نقص نیستند اما فرصتهایی رو برای معاملهگر فراهم میکنن تا در آن بتونن بازار را شکست و کسب سود کنن.
در ادامه پست به چند نوع از الگوهای قیمتی میپردازیم و به سرمایه دیجیتالیهای عزیزمون آموزش خواهیم داد.
الگوهای ادامهدهنده
معاملهگران مدام از خودشون میپرسن که آیا روند فعلی ادامه داره؟! تصمیمگیری برای ورود و خروج در میانهی یک روند خیلی پیچیده است. شما هیچ وقت نمیدونید که آیا ارزی ریزشی خواهد بود یا خیر؟ اما راههای زیادی هست که بتونی تا حدی روند را تشخیص یا فرض کنید.
الگوهای ادامه دهنده به شما هشدار میدهند که چه وقت یک روند به حرکت خود ادامه میده و تا کِی و در چه جهت قرار خواهد گرفت. البته الگوهای ادامهدهنده همیشه درست از آب در نمیان، اما خیلی وقتها هم موفقآمیز بودن. اولین الگوی ادامهدهندهای که میخوام راجع بهش صحبت کنم، الگوهای مثلث هاست.
الگوی مثلث متقارن در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث متقارن یکی از رایجترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای تریدرها و معاملهگرانه. الگوی مثلث متقارن زمانی تشکیل میشه که ما شاهد یک روند صعودی هستیم، اما این روند با اصلاح مواجه میشه و دو خط روند کوتاه مدت میسازه که در شکل زیر مشاهده میکنید.
در مثلث متقارن معمولا شکست قیمتی مطابق با روند قبل از ورود به الگوی مثلث رخ میده. مثلاً اگر روند قبلی صعودی باشه احتمال شکست از سقف الگو بیشتره و بعد از اون میتونه یک پولبک (اصلاح قیمت) داشته باشه و سپس رشد سهم رو داشته باشه. ترجیحاً داخل مثلث هیچ خریدی انجام نشه و بعد از شکست از هر طرف سقف یا کف الگو اقدام به معامله کنید.
مثلث صعودی در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث صعودی و مثلث متقارن شباهت زیادی به هم دارن اما تفاوت متمایزی که در مثلث صعودی وجود داره اینه که سقفهای مثلث صعودی در محدوده خط افقی قرار میگیرن و کفها یکی بالاتر از دیگری بسته میشن. در مثلث صعودی اکثر مواقع شکست از بالای روند رخ میده و کمتر دیده میشه که شکست قیمتی به سمت پایین داشته باشیم.
مثلث نزولی
الگوی مثلث نزولی در روندهای نزولی اتفاق میافته و دقیقاً برعکس مثلث صعودی هست که راجع بهش حرف زدیم. به این صورت که کفهای روند در یک خط افقی و سقفهای روند یکی پس از دیگری پایینتر بسته میشه. اکثر مواقع هم شکست به سمت قیمت کمتر اتفاق میافته.
الگوهای کنج، نوع دیگه از مثلثها هستند. این نوع الگو نیز میتونه نوعی از الگوهای ادامهدهنده باشه. کنجها در میانههای یک روند نزولی و صعودی اتفاق میفتن. تفاوتی که بین کنجها و دیگر الگوهای مثلث وجود داره اینه که ضلع بالایی و پایینی مثلث هم جهت هستند.
یعنی خطوطی که سقفها و کفها را به هم وصل میکنه هر دو در میانهی یک روند صعودی، نزولی هستن و در میانهی یک روند نزولی، صعودی هستند. شکست معمولا از بالا اتفاق میافتد.
تفاوت دیگری که بین الگوهای کنج و مثلثها وجود داره اینه که مثلثها در بازه زمانی دو الی سه ماه در تایمفریم یک روزه اتفاق میفتن. ولی کنجها بازه زمانی بلندمدت رو شامل میشه. یعنی درون یک الگوی کنج ممکنه ۶ ماه طول بکشه تا یک شکست رخ بده. در این بازه زمانی بازار به نوسانات درون الگو واکنش نشون میده.
الگوی مستطیل
الگوی مستطیل نیز نوعی الگوی ادامهدهنده است که سهمها معمولاً در این الگو به اصطلاح استراحت میکنن. پس از یک رشد قیمتی معمولاً شاهد اصلاح قیمت هستیم که در آن معاملات بین دو خط افقی در بالا و پایین مستطیل انجام میشه. این خطوط افقی میتونه همون سطح مقاومت یا حمایت باشه. ترجیحاً معاملهای داخل الگو انجام نشه و منتظر شکست قیمت برای ورود و خروج باشید. این الگو هم در روند صعودی و هم در روند نزولی ممکنه رخ بده.
الگوی پرچم، جذابترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای پرچم بسیار جذابن و در بازار معاملاتی زیاد دیده میشن. یکی از ویژگیهای این الگو اینه که در بازه زمانی خیلی کوتاه، بازدهی بسیار خوبی برای سرمایهگذاران داره. برای پیدا کردن الگوی پرچم معمولاً باید به دنبال یک حرکت صعودی شارپی قیمت باشیم و بعد از آن شاهد اصلاح خیلی کم از لحاظ قیمتی و بعد از اون دوباره حرکت صعودی اتفاق میافته. این الگو تقریباً مشابه الگوی مثلث متقارن است اما بازههای زمانی الگوی پرچم کمتر از مثلث متقارن است. هر چه به انتهای مثلث پرچم نزدیکتر بشین، کندلهای نمودار کوچکتر خواهد شد. (سایهها بلند و بدنهها کوچکتر). معمولاً بعد از شکست ضلع بالایی شاهد رشد قیمت زیادی هستیم. یکی از جذابیتهای این الگو، هدف (تارگت) بالای آن است.
تا اینجا راجع به پرچم مثلث حرف زدم. حالا میخوام راجع به یک نوع الگو پرچم دیگه صحبت کنم که شبیه مستطیل است که در آن به جای اینکه نوسانات در قالب مثلثی تشکیل بشه در قالب مستطیل انجام میشه، اما از لحاظ رشد قیمتی تفاوتی با الگو پرچم مثلث نداره.
الگوی سر و شانه در کف، سر و شانه معکوس در سقف
الگوی سر و شانه هم نوعی از الگوهای ادامهدهنده است. این الگو معمولاً در سقف اتفاق میافته ولی گاهی در کف و سر وشانه معکوس در سقف انجام میشه.
الگوهای بازگشتی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای بازگشتی به الگوهایی گفته میشه که در آن قیمت از روند قبلی خود به روند جدید تغییر میکنه.
3 نوع الگوی بازگشتی داریم که در ادامه راجع به تک تکشون با هم حرف میزنیم.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو بسیار شبیه الگو مستطیل در الگوهای ادامهدهنده است. بعد از این که یک حرکت صعودی اتفاق میفته، با یک اصلاح قیمت (پولبک)، قیمت در سطح موازی شروع به نوسان میکنه و زمانی میگفتیم این الگو مستطیل است که از ضلع بالایی و در جهت روند قبلی باشد. اما اگر در خلاف اون و ضلع پایینی رو شکست و به قولی شکست سطح حمایت رو تایید کرد، سقف دو قلو ایجاد میشه. و این الگو از جمله الگوهایی است که انتهای یک روند رو به ما نشون میده.
برعکس، این الگو فرصت خوبی را برای خرید ایجاد میکنه. انتهای یک روند نزولی ما شاهد نوسانات در قالب مستطیل هستیم و واکنش بین دو سطح حمایتی دوبار اتفاق میافتد که در اصطلاح میگیم کف دوقلو ایجاد شده. بعد از شکست سطح مقاومتی که ایجاد شده میتونیم سیگنال خرید بگیریم و به سهم وارد بشیم.
کف و سقف سه قلو
این الگو همانند الگوی کف و سقف دوقلو هست اما از اونجایی که از اسمش پیداست، 3 تا سقف یا کف داره.
در روند صعودی، نوسانات قیمتی بعد از یک اصلاح وارد الگوی مستطیلی میشه که در نهایت با ریزش مواجه هستیم. و برعکس در روند نزولی، قیمت بعد از یک اصلاح با سه بار برخورد، وارد رشد صعودی خود میشه و به تارگتهای احتمالی میرسه.
الگو سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف
یکی دیگه از الگوهای جذابی که در بازار دیده میشه، الگوی سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف هست. این الگو هدفهای جذابتری نسبت به الگو کف دو قلو و سه قلو داره که الان میریم باهاش آشنا میشیم.
اول میخوام الگوی سر و شانه معکوس در کف رو بگم. اگه دقت کنید توی عکس زیر یک سر و شانهای رو میبینید که انگار برعکس شده. دو تا شانه داریم یک سر.
نوسانات قیمت در این الگو اینطوریه که بعد از یک اصلاح قیمت، شاهد یک اصلاح مجدد هستیم و بعد از اون رشد قیمت و اصلاحی که دقیقا به اندازه اصلاح اول اتفاق میفته و دوباره رشد قیمت رو خواهیم داشت. در این الگو، زمانی باید موقعیت معاملاتی بگیریم که خط گردن شکسته و تایید بشه.
الگوی سر و شانه هم کاملا برعکس هست که در شکل زیر میبینید.
در آخر میخوام خلاصه ای از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال رو براتون تصویری بزارم تا بتونید راحتتر به ذهنتون بسپارید یا اینکه ذخیره کنید و بعدا ازش استفاده کنید.
چگونه شکست ها را با استفاده از خط روند، کانال و مثلث معامله کنیم؟
در این مقاله از مجموعه مقالات آموزش فارکس، با شما هستیم تا نحوه معامله شکست با استفاده از خط روند، کانال و مثلث را به شما اموزش دهیم.
درست مانند جوش صورت که براحتی قابل مشاهده است ، خوبیِ شکست (بریک آوت) در فارکس نیز این است که کشف آنها با چشم غیر مسلح بسیار آسان است!
برخلاف جوش صورت ، حتی نیاز به آینه هم نیست!
به محض آشنا شدن با نشانه های شکست ، خواهید توانست معاملات بالقوه خوبی را به سرعت شناسایی کنید.
الگوهای نموداری
اکنون دیگر باید برای شما ساده باشد که با نگاهی به نمودارها ، الگوهای نموداری آشنا که نشان دهنده شکست برگشتی است ، را تشخیص دهید.
در اینجا چند مورد از آنها را یادآوری می کنیم:
-
یا کف دو قلو
- سر و شانه
- سقف سه قلو یا کف سه قلو
برای اطلاعات بیشتر ، درس ما در خصوص الگوهای نموداری را مطالعه کنید.
علاوه بر الگو های نموداری ، ابزار ها و اندیکاتور های گوناگون وجود دارند که می توانید به عنوان کمکی جهت رفع کاستی های موجود در زمینه شکست برگشتی از آنها استفاده کنید.
خطوط روند
اولین راه برای شناسایی یک شکست احتمالی ترسیم خطوط روند بر روی نمودار است.
برای ترسیم یک خط روند ، کافیست به نمودار نگاه کرده و یک خط همراستا با روند فعلی ترسیم می کنید.
هنگام ترسیم خط روند بهترین کار این است که بتوانید حداقل دو سقف یا دو کف را بهم متصل کنید. هرچه سقف ها یا کف های بیشتری به هم متصل شوند ، خط روند قوی تر است.
خب ، حال ببینیم چگونه می توانید از خط روند ها به نفع خود استفاده کنید؟ وقتی نمودار قیمتی به خط روند شما نزدیک می شود ، دو اتفاق می تواند رخ دهد.
- قیمت یا می تواند به خط روند واکنش داده و روند را ادامه دهد.
- قیمت می تواند خط روند را شکسته و باعث برگشت قیمت شود.
ما اینجا می خواهیم از مورد شماره 2 یعنی شکست شده روند سود بریم!
با این حال تنها نگاه به نمودار قیمتی کافی نیست. اینجاست که استفاده از یک یا چند اندیکاتوری که قبلاً در این درس ذکر شد می تواند به شما کمک فوق العاده ای کند.
در این مثال دقت کنید که با شکسته شدن خط روند EUR / USD ، اندیکاتور مکدی حرکت نزولی را نشان می دهد.
با توجه به این اطلاعات می توان با اطمینان گفت که این شکست سبب خواهد شد تا روند نزولی یورو ادامه یافته و پایین تر کشیده شود و ما به عنوان تریدر ، بهتر است روی این جفت ارز فروش بگیریم.
کانال ها
روش دیگر برای شناسایی فرصت های معاملاتی مربوط به شکست ، ترسیم کانال روند است.
ترسیم کانال های روند تقریباً دقیقا مشابه ترسیم خطوط روند است با این تفاوت که پس از ترسیم خط روند باید خط طرف دیگر را نیز اضافه کنید.
کانال ها به این دلیل مفید هستند که شما می توانید شکست در هر دو طرف روند را شناسایی کنید.
رویکرد ما نسبت به کانال ، بسیار مشابه رویکرد ما نسبت به خط روند است. از این رو که منتظر می مانیم قیمت به یکی از خطوط کانال برسد و بعد اندیکاتور ها را نگاه می کنیم تا در تصمیم گیری به ما کمک کنند.
در نمودار بالا دقت کنید که با شکسته شدن EUR / USD و رفتن به زیر خط پایینی کانال روند ، اندیکاتور مکدی یک حرکت نزولی شدید را نشان می دهد. این یک نشانه خوب برای فروش گرفتن بوده است!
مثلث ها
سومین راهی که می توانید فرصت های معاملاتی مربوط به شکست را پیدا کنید ، پیدا کردن مثلث هاست.
مثلث ها زمانی تشکیل می شوند که قیمت بازار تصمیم به نوسانی شدن می گیرد و بعد شروع به تثبیت در یک بازه تنگ و محدود می کند.
هدف ما این است که در هنگام تثبیت قیمت بازار ، طوری موقعیت خود را بگیریم که در صورت رخ دادن شکست بتوانیم روی حرکت قیمتی سود بزنیم.
3 نوع مثلث وجود دارد:
- مثلث صعودی
- مثلث نزولی
- مثلث متقارن
مثلث صعودی
مثلث های سر و شانه یا مثلث؟ صعودی وقتی شکل می گیرند که یک سطح مقاومت وجود داشته و قیمت بازار همچنان کف های بالاتری را بزند.
این نشانه ای این است که گاوها (خریداران) به آرامی دارند دست بالا را در برابر خرس ها (فروشندگان) می گیرند.
داستان یک مثلث صعودی از این قرار است که هر بار قیمت به سقف خاصی می رسد ، معامله گران متعددی در آن سطح حضور دارند که معتقد به فروش در آن سطح هستند و در نتیجه قیمت مجدد پایین می آید.
از طرف دیگر ، معامله گران متعددی نیز وجود دارند که معتقدند قیمت باید بالاتر رود و به محض افت قیمت ، بالاتر از کف قیمت قبلی ، خرید می گیرند.
نتیجه یک نزاع بین گاوها و خرس ها است که در نهایت به شکل نوعی سردرگمی خود را نشان می دهد…
آنچه ما به دنبال آن هستیم ، شکستن به سمت بالا است زیرا مثلث های صعودی به طور کلی سیگنال خرید هستند. وقتی می بینیم سطح مقاومت دریده می شود ، تصمیم صحیح و مناسب ، خرید گرفتن خواهد بود.
مثلث نزولی
مثلث نزولی اصولاً نقطه مقابل مثلث صعودی است.
فروشندگان همچنان در حال حفظ فشار به خریداران هستند و در نتیجه ، ما شاهد تشکیل سقف های پایین تر هستیم که با سطح حمایت قوی برخورد می کنند.
به طور کلی مثلث های نزولی سیگنال های فروش هستند. برای بهره بردن از این امر ، هدف ما این است که در صورت شکست قیمت به زیر سطح حمایت ، خود را آماده فروش کنیم.
مثلث های متقارن
سومین نوع مثلث ، مثلث متقارن است.
به جای سطوح حمایت یا مقاومت افقی ، هم خریداران و هم فروشندگان باعث شکل گیری کف های بالاتر و سقف های پایین تر شده و تقریبا در نقطه وسط ، راس مثلث را تشکیل می دهند.
برخلاف مثلث های صعودی و نزولی که به طور کلی سیگنال های خرید و فروش هستند ، مثلث های متقارن هیچ حس جهت داری ندارند.
شما باید آماده معامله کردن شکست از هر دو طرف باشید!
در مثال مثلث متقارن ، شما باید خود را در موقعیتی قرار دهید که هم برای معامله شکست از بالا و هم برای معامله شکست از پایین آماده باشید.
در واقع این حالت زمان مناسب برای استفاده از سفارش OCO (لغو یکی با فعال شدن دیگری) است! جان؟ سفارش OCO را به خاطر نمی آورید؟ به سرعت درس انواع مختلف سفارش را یکبار دیگر مرور کنید!
در این سناریو ، GBP / USD از بالا شکسته و صعود کرده و سفارش ورود یا خرید ما فعال شده است.
تجزیه و تحلیل شکست در مثلث
برای اینکه بتوانید انواع مختلف شکست در مثلث را به خاطر بسپارید ، کافیست به جوش های صورت فکر کنید.
مثلث های صعودی معمولاً از بالا شکسته می شوند. بنابراین وقتی به مثلث های صعودی فکر می کنید ، یاد جوش های روی پیشانی خود بیفتید.
مثلث نزولی معمولاً شکست از پایین دارد. بنابراین وقتی به مثلث های نزولی فکر می کنید ، به جوش های چانه خود فکر کنید.
مثلث های متقارن می توانند هم از سمت بالا و هم از پایین بشکنند. بنابراین وقتی به مثلث های متقارن فکر می کنید ، هم یاد جوش های چانه و هم یاد جوش های پیشانی خود باشید.
الگوی مثلث
الگوی مثلث، الگویی است که با گذشت زمان دامنه نوسان قیمت را در الگو محدود و محدودتر میکند، این حرکت قیمت، نبرد بین گاوها و خرسها را نشان میدهد.
الگو مثلثی معمولا جزو “الگو های ادامهدهنده” طبقه بندی میشود و این بدان معنی است که پس از آنکه الگو تکمیل شد، فرض بر این است که قیمت به مسیر روند سابق خود ادامه میدهد.
الگوی مثلث معمولاً زمانی شکل میگیرد که حداقل پنج بار سطوح حمایت و مقاومت را تاچ کرده باشد.
بعنوان مثال، سه بار خط حمایت و دو بار خط مقاومت را لمس کرده باشد. یا برعکس.
در بازار معمولاً سه نوع پترن مثلث شکل میگیرد: مثلث متقارن ، مثلث صعودی و مثلث نزولی
مثلث متقارن (Symetrical Triangle)
یک مثلث متقارن، الگویی است که در آن وقتی سقفها و کفها را به هم متصل کنید و امتداد دهید، شکلی شبیه به مثلثی متقارن شکل میگیرد.
آنچه که در طول تشکیل مثلث اتفاق می افتد این است که بازار تا مدتی lower high و higher low میسازد. این بدان معنی است که نه خریداران و نه فروشندگان نمیتوانند قیمت را به اندازه کافی به جهتی سوق دهند تا بازار روندی شفاف پیدا کند.
اگر این الگو را به نبردی بین خریداران و فروشندگان تشبیه کنیم، گویی هیچ کدام برنده نیستند.
همچنین این الگو نشانهای از تثبیت قیمت است.
در تصویر بالا، میبینیم که نه خریداران و نه فروشندگان نمیتوانند قیمت را به سمت خود بکشند و آنچه انفاق می افتد ایجاد سقفهای پایینتر سر و شانه یا مثلث؟ و کفهای بالاتر است.
هر چه این دو شیب به هم نزدیکتر شوند، بدان معنی است که یک شکست در شرف وقوع است.
ما نمیدانیم که جهت شکست به چه سمتی میباشد اما میدانیم که بازار به احتمال زیاد میشکند؛ در نهایت یک طرف بازار تسلیم میشود.
بنابراین چگونه از این موقعیت سود ببریم؟
یک راه بسیار آسان این است که ما سفارشهای ورودی در ضلع بالایی و ضلع پایینی مثلث متقارن قرار دهیم. از آنجایی که میدانیم قیمت قرار است این الگو را بشکند، چه این اتفاق از پایین و چه از بالا بیافتد، ما با این ترفند روی بازار سوار میشویم.
در این مثال، اگر یک سفارش را در بالای شیب Lower Highs قرار دهیم، ما را برای صعودی به سمت بالا آماده میکند.
اگر سفارش دیگری را در زیر شیب Higher Lows قرار داده بودید، به محض فعال شدن سفارش اول، سفارش دوم را لغو میکنید.
مثلث صعودی (Ascending Triangle)
مثلث صعودی نوعی از الگوهای مثلثی است که زمانی اتفاق می افتد که یک سطح مقاومتی نسبتاً افقی در بالا و یک شیب از کفهای بالاتر در زیر این الگو وجود دارد.
آنچه در این مدت اتفاق می افتد این است که سطح خاصی وجود دارد که به نظر نمی رسد خریداران از آن فراتر رفته باشند. با این حال ، به نظر میرسد آنها به تدریج در حال فشار آوردن به این ناحیه هستند و مدرک آن نیز ساختن کفهای بالاتر است.
در نمودار بالا، می بینید که خریداران با ایجاد کفهای بالاتر در حال قویتر شدن هستند. آنها مدام سطح مقاومت را تحت فشار قرار می دهند و در نتیجه ، یک شکست حتمی اتفاق خوواهد افتاد. (یکی از قویترین الگوهای پرایس اکشن، الگوی مثلث است)
و حالا سوال این است که قیمت به کدام سمت میرود؟ آیا خریداران قادر به شکست سطح مقاومت هستند و یا اینکه سطح مقاومت همچنان قوی باقی میماند؟
بسیاری از کتابهای تکنیکالی مربوط به چارتیستها به شما میگویند که در بیشتر موارد خریداران در این نبرد برنده می شوند و قیمت شکسته شده و از سطح مقاومت عبور می کند.
اگرچه تجربه به ما نشان داده که این مورد همیشگی نیست. ( با توجه به قوائد پرایس اکشنی، همیشه احتمال پیشبینی درست به غلط چیزی در حدود ۶۰ به ۴۰ درصد است، پس در این مورد میتوان گفت ۶۰ درصد احتمال شکست از بالا وجود دارد)
گاهی اوقات سطح مقاومت بسیار قوی است، و قدرت خریداران انقدر کافی نیست که به راحتی از آن عبور کند.
البته حقیقت این است که در بیشتر موارد، قیمت به سمت بالا میرود، اما همانطور که گفتیم این مورد همیشگی نیست. نکته ای که سعی در رساندن آن داریم این است که شما نباید ذهن خود را درگیر جهتی کنید که قیمت در حال حرکت است ، بلکه باید آمادگی جابجایی در هر دو جهت را داشته باشید.
در این مثال، ما یک سفارش ورود در بالای خط مقاومت و یک سفارش در پایین شیب higher Lows قرار میدهیم. (در استفاده از این نوع سفارشگذاری باید بسیار مسلط باشید وگرنه ممکن است باعث ضرر شما شود!)
در این سناریو، خریداران نبرد را باخته و قیمت سقوط کرد! میبینید که فاصله ریزش مساوی با ارتفاع مثلث تشکیل شده است. (مثل سایر الگوها)
اگر ما سفارش فروش خود را زیر انتهای مثلث قرار میدادیم، سود خوبی را کسب میکردیم.
الگوی مثلث نزولی (Descending Triangle)
همانطور که احتمالا حدس میزنید، مثلث های نزولی نقطه مقابل مثلث های صعودی هستند ( ما میدانیم که شما باهوش هستید😁).
در الگوهای مثلث نزولی، زنجیره ای از Lower Highs وجود دارد که یک خط بالایی را تشکیل میدهد. خط پایینی نیز، سطح حمایت است که به نظر میرسد قرار نیست شکسته شود.
در نمودار بالا، می بینید که قیمت به تدریج در حال افزایش است و به ما می گوید که فروشندگان در سر و شانه یا مثلث؟ حال فشار آوردن به خریداران هستند.
در این حالت بیشتر مواقع، دقت کنید که ما می گوییم بیشتر، نه همیشه، قیمت در نهایت خط حمایت را میشکند و به روند نزولی خود ادامه میدهد.
با این حال، در برخی موارد، خط حمایت بسیار قوی خواهد بود و قیمت از آن برمیگردد و یک حرکت صعودی را در پیش میگیرد.
خبر خوب این است که برای ما مهم نیست که قیمت به کدام سمت میرود. ما قطعا می دانیم که قرار است قیمت به یک جهتی برود.
در این مورد، ما ورودی سفارشات را بالای خط بالایی ( Lower Highs) و زیر خط حمایت قرار می دهیم.
در این مثال، قیمت در نهایت از بالا الگوی مثلث را شکست.
پس از این شکست صعودی، قیمت با ارتفاع یکسانی از ارتفاع مثلث به هدف قیمتی میرسد.
با قرار دادن سفرشی در خط بالایی این الگو و قرار دادن تارگت در ارتفاعی برابر ارتفاع الگو، سود خوبی نسیب شما میشده است.
چگونه با الگوی سر و شانه ترید کنیم؟
این الگو در تمامی تایمفریمها ظاهر میشود، به همین خاطر تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. از آنجاییکه شکل این الگو بگونهای است که در آن سطوح مهم مقاومتی به راحتی قابل تشخیص هستند، لذا تعیین نقطه ورود به معامله و حدود سود و ضرر به سادگی قابل اجرا است.
الگوی سر و شانه
در ابتدا به الگوی سر و شانه و سپس به الگوی سر و شانه معکوس میپردازیم.
شکل الگوی سر و شانه به صورت زیر است:
- شانه سمت چپ: قیمت افزایش و سپس کاهش مییابد و یک قله ایجاد میکند.
- سر: قیمت مجدداً افزایش مییابد و یک قله بالاتر از قله قبلی ایجاد میکند.
- شانه سمت راست: قیمت یکبار دیگر کاهش مییابد و سپس افزایش پیدا میکند و قله دیگری ایجاد میکند. این قله پایینتر از قله سر شکل میگیرد.
الگوی سر و شانه به ندرت به این صورت ایدهآل شکل میگیرد، یعنی معمولا ممکن است نویزهایی بین سر و شانهها وجود داشته باشد.
الگوی سر و شانه معکوس
شکل الگوی سر و شانه معکوس به صورت زیر است:
- شانه سمت چپ: قیمت کاهش و سپس افزایش مییابد و یک دره ایجاد میکند.
- سر: قیمت مجدداً کاهش مییابد و یک دره پایینتر از دره قبلی ایجاد میکند.
- شانه سمت راست: قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد و سپس کاهش پیدا میکند و دره دیگری ایجاد میکند.
مجدداً یادآوری میکنم که الگوی سر و شانه به ندرت به این صورت ایدهآل شکل میگیرد و معمولا ممکن است نویزهایی بین سر و شانهها وجود داشته باشد.
خط گردن
خط گردن یک سطح مقاومتی یا حمایتی است که معاملهگران از آن به عنوان یک ناحیه مهم برای ثبت سفارشات خود استفاده میکنند. برای تعیین خط گردن، ابتدا بایستی موقعیت شانه سمت چپ، سر و شانه سمت راست را مشخص کنید. در یک الگوی سر و شانه استاندارد، کف ایجاد شده بعد از شانه سمت چپ را به کف ایجاد شده پس از قسمت سر الگو وصل میکنیم. خط واصل این دو کف، خط گردن الگو را تشکیل میدهد که در تصاویر بالا با خط آبی رنگ رسم شده است. برای رسم خط گردن در الگوی سر و شانه معکوس، سقف ایجاد شده پس از شانه سمت چپ را به سقف ایجاد شده پس از قسمت سر الگو وصل میکنیم.خط واصل این دو سقف، خط گردن الگو را تشکیل میدهد. در قسمت بعدی در مورد اهمیت خط گردن صحبت میکنیم.
چگونه با استفاده از الگوی سر و شانه معامله کنیم؟
در وهله اول معاملهگران باید صبر کنند تا الگو تکمیل شود. به این دلیل که شاید اصلا الگو شکل نگیرد یا در آینده کامل نشود. الگوی نیمه کامل یا نزدیک به کامل را فقط باید مشاهده کنید و تا زمانی که خط گردن شکسته نشده، هیچ معاملهای انجام ندهید.
در الگوی سر و شانه، صبر میکنیم تا قیمت پس از ایجاد قله شانه سمت راست، خط گردن را شکسته و به زیر آن حرکت کند. برای الگوی سر و شانه معکوس، صبر کنیم پس از شکلگیری شانه سمت راست، قیمت خط گردن را شکسته و به بالای آن حرکت کند.
حالا با تکمیل شدن الگو میتوانیم برای ورود به معامله اقدام کنیم. پیش از هر چیز برای معامله برنامهریزی کنید، یعنی نقطه ورود، حدود سود و ضرر و هر متغیر دیگری که میتواند در حد ضرر و هدف معامله تغییری ایجاد کند را مشخصاً برای خود بنویسید.
معمولا متداول است که پس از شکست خط روند به معامله ورود میکنند. روش دیگری هم برای ورود به معامله وجود دارد که برای آن باید قدری بیشتر صبور باشید و البته ممکن است کلاً فرصت معاملاتی را از دست بدهید. در این روش باید صبر کنید قیمت پس از شکست خط گردن به آن برگردد (پولبک کند). این روش محتاطانهتر است و میتوانیم ببینیم که آیا برگشت قیمت متوقف میشود و به حرکت خود در جهت شکست خط گردن ادامه میدهد یا خیر. اما از طرفی ممکن است قیمت بدون برگشت به سمت خط گردن به حرکت خود ادامه دهد و در نتیجه فرصت ورود به معامله از دست برود. هر دوی این روشها در تصویر زیر نشان داده شدهاند.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه پس از شکسته شدن خط گردن، حد ضرر معامله بالای شانه سمت راست قرار داده میشود. بعضاً ممکن است حد ضرر را بالای قسمت سر الگو هم قرار دهند، اما این اندازه حد ضرر ریسک بالایی دارد و لذا نسبت سود به ضرر معامله را خیلی کاهش میدهد. درالگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر معامله زیر شانه سمت راست قرار میگیرد. باز هم ممکن است بعضی افراد حد ضرر را زیر قسمت سر سر و شانه یا مثلث؟ الگو تعیین کنند، ولی این مقدار حد ضرر برای معامله ریسک بالایی دارد. برای مثال در نمودار بالا، حد ضرر معامله در سطح ۱۰۴ دلار قرار میگیرد (یعنی زیر شانه سمت راست).
تعیین حد سود
میزان حد سود معامله برای الگوی سر و شانه برابر است با اختلاف قیمتی سر و کف یکی از شانهها. سپس این مقدار را از سطحی که خط گردن شکسته شده کم میکنیم تا به این ترتیب حد سود معامله فروش را بدست آوریم. برای الگوی سر و شانه معکوس، این اختلاف قیمتی را به سطحی که خط گردن شکسته شده اضافه میکنیم تا حد سود معامله خرید را بدست آوریم.
به مثال زیر که برای محاسبه حد سود الگوی سر و شانه معکوس است توجه کنید (مربوط به تصویر بالا):
سپس این مقدار به سطح قیمتی شکست خط گردن اضافه میشود (یا در مورد الگوی سر و شانه کم میشود). در این مثال خط گردن در حوالی قیمت ۱۱۳٫۲۵$ سر و شانه یا مثلث؟ شکسته شده، لذا حد سود برابر میشود با ۱۲۵٫۳۲$ (۱۱۳٫۲۵+۱۲٫۰۷).
چرا الگوی سر و شانه کار میکند؟
هیچ الگویی بینقص نیست. این الگو هم از این قاعده مستثنی نیست و همیشه کار نمیکند. با اینحال دلایلی وجود دارد که به لحاظ تئوری ثابت میکند چرا این الگوی نموداری کار میکند (برای این استدلال از الگوی سر و شانه استفاده شده، ولی برای الگوی سر و شانه معکوس هم صادق است):
- کاهش قیمت از یک سقف (سر)، نشان میدهد که فروشندگان وارد بازار شدهاند و فشار خرید کمتر شده است.
- با نزدیک شدن قیمت به خط گردن، بسیاری از افرادی که در نزدیکی سقف موج آخر یا حرکت صعودی شانه سمت راست اقدام به خرید کرده بودند، حالا متوجه شدهاند که اشتباه کردهاند و ضررهای بزرگی را تجربه میکنند. در این هنگام، همین گروه بزرگ هستند که از معاملات خود خارج میشوند و در نتیجه این اقدام آنها، قیمت نزول میکند.
- قرار دادن حد ضرر بالای شانه سمت راست منطقی است، چرا که در آن ناحیه روند حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر کرده است. توجه داشته باشید که قله شانه سمت راست از قله سر الگو پایینتر است، بنابراین شکسته شدن سقف شانه سمت راست احتمال پایینی دارد، مگر اینکه روند صعودی مجددا ادامه پیدا کند.
- در تعیین حد سود به روشی که در بالا توضیح داده شد، فرض بر این است که افرادی که به اشتباه دارایی یا جفتارز مورد معامله را در زمان نامناسب خریداری کردهاند، مجبور خواهند شد تا از معاملات خود خارج شوند و لذا در نتیجه این اقدام آنها، قیمت به اندازه حرکت صعودی شانه الگو، کاهش پیدا میکند.
- خط گردن سطحی از قیمت را نشان میدهد که بسیاری از معاملهگران در آن درد و رنج ناشی از ضرر مالی را احساس میکنند و مجبور خواهند شد از معاملات خود خارج شوند، لذا در نتیجه این اقدام آنها قیمت به سمت پایین و هدف تعیین شده حرکت میکند.
- حجم معاملات را نیز میتوان زیر نظر گرفت. برای مثال، در طول الگوی سر و شانه معکوس، انتظار داریم با شکست خط گردن حجم معاملات خرید افزایش یابد. این حرکت قیمت، افزایش تمایل معاملهگران به خرید را نشان میدهد.
مشکلات معامله کردن با الگوی سر و شانه
همانطور که گفته شد این الگو همانند تمامی الگوهای نموداری دیگر بینقص نیست. در این قسمت به بعضی از مشکلات معامله کردن با الگوی سر و شانه اشاره میکنیم:
- شما باید در ابتدا الگوها را پیدا کنید و صبر کنید شکل آنها تکمیل شود. بنابراین تا زمانی که شکل الگو تکمیل نشده نباید با آنها معامله کنید. لذا ممکن است مجبور شوید مدتزمان زیادی برای کامل شدن الگوهای نموداری منتظر بمانید.
- این الگو همیشه جوابگو نیست و گاهی اوقات حد ضرر معامله به این روش فعال میشود.
- قیمت همیشه به حد سود محاسبه شده نمیرسد، بنابراین بهتر است معاملهگران متغیرهای دیگری را هم برای خروج از معاملات خود لحاظ کنند.
- این الگو همیشه قابلیت معامله کردن را ندارد. برای مثال اگر قیمت در اثر یک اتفاق پیشبینی نشده در یکی از شانههای الگو افت چشمگیری داشته باشد، در این صورت ممکن است حد سود معامله مطابق فرمول گفته شده فعال نشود.
هر معاملهگری الگو را از دیدگاه خود نگاه میکند. یک معاملهگر ممکن است یک شانه ببیند، اما یک معاملهگر دیگر متوجه آن شانه نشود. بنابراین اگر میخواهید با استفاده از الگوهای نموداری معامله کنید، از پیش برای خود تعریف کنید که آن الگو چه مشخصاتی دارد. برای این منظور میتوانید از مطالبی که در این مقاله گفته شده استفاده کنید.
در آخر اینکه الگوی سر و شانه در تمامی تایمفریمها شکل میگیرد و به راحتی قابل تشخیص است. از آنجاییکه در معامله با استفاده از این الگو، نقطه ورود به معامله و حدود سود و ضرر آن کاملا مشخص هستند، بنابراین اجرایی کردن این استراتژی بسیار راحت است. فراموش نکنید که این سیستم معاملاتی بینقص و صددرصدی نیست، اما با اینحال روش معاملاتی خوبی براساس حرکات منطقی قیمت برای شما فراهم میکند. برای آشنایی با الگوهای تغییر روند مقاله:” محبوبترین الگوهای تغییر روند“را می توانید مطالعه نمایید.
معرفی قوی ترین الگوهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل های تکنیکال وجود دارد. برخی سر و شانه یا مثلث؟ از معامله گران از شاخص ها و نوسان سنج ها استفاده می کنند. برخی دیگر تجزیه و تحلیل های خود را صرفا بر اساس روند و فعالیت قیمت انجام می دهند.
نمودارهای شمعی نمای کلی از قیمت را با گذشت زمان نشان می دهند. با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته، الگوهای تکراری ممکن است دوباره رخ دهد. الگوهای نمودارهای شمعی می تواند موارد مهم و مفیدی را در مورد دارایی مورد نظر به شما نشان دهد. بسیاری از معامله گران از این الگوها در بازارهای مهمی مثل فارکس، سهام و ارزهای رمزنگاری استفاده می کنند.
برخی از متداول ترین این الگوها در مجموع به عنوان الگوهای کلاسیک شناخته می شوند. این الگوها جزو شناخته شده ترین و پرکاربردترین الگوها هستند و معامله گران آنها را جزو شاخص های معاملاتی معتبر می دانند. از آنجا که این الگوهای فنی بر اساس فرمول علمی یا قانون معاملاتی خاصی نیستند، اثر بخشی آنها بستگی به تعداد کاربرانی سر و شانه یا مثلث؟ دارد که در بازار از آنها استفاده می کنند.
پرچم ها
پرچم، منطقه اصلاحی است که خلاف جهت روند بلند مدت است و پس از یک حرکت شدید قیمتی قوی رخ می دهد. شکل این الگوها مانند قرار داشتن یک پرچم در میل پرچم است. میله جایی است که حرکت اصلی انجام شده تا به پرچم ضربه بزند(حرکت ضربه) و پرچم منطقه اصلاح قیمتی است. این الگوها از نوع الگوهای ادامه دهنده روند هستند.
از الگوهای پرچم برای شناسایی پتانسیل ادامه روند استفاده می شود. حجم همراه الگو نیز مهم است. در حالت ایده آل حرکت ضربه باید در حجم بالا رخ دهد و مرحله اصلاحی(پرچم) باید حجم کمتری داشته باشد.
پرچم صعودی(bull flag)
پرچم صعودی، همانطور که از نام آن پیداست، در روندهای صعودی رخ می دهد. به دنبال یک حرکت تند صعودی به سمت بالا و پس از کمی اصلاح، این روند صعودی ادامه می یابد.
پرچم نزولی(bear flag)
پرچم نزولی نیز در روندهای نزولی مشاهده می شود و به دنبال یک روند نزولی قوی و پس از اصلاح موقت، حرکت نزولی ادامه پیدا می کند.
الگوی سه گوش(Pennants)
این الگوها اساسا نوعی الگوی پرچم هستند و به آنها الگوی پرچم سه گوش نیز گفته می شود. در این الگو در منطقه اصلاحی، خطوط روند همگرا بوده و شبیه یک مثلث است. ساختار این الگو خنثی است و تفسیر آن بسیار بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی).
الگوهای مثلثی(Triangles)
الگوی مثلثی به شکلی است که خطوط روند قیمتی به شکل همگرا رسم می شوند و دامنه نوسانات کاهش می یابد. اگر چه در خود این الگو نوسانات کاهش یافته، اما نشان دهنده احتمال یک روند معکوس یا ادامه داشتن روند قبلی است.
مثلث صعودی(Ascending triangle)
مثلث صعودی زمانی شکل می گیرد که یک منطقه مقاومت افقی به وجود آید و روند افزایشی با تشکیل سطح کف افزایشی، ایجاد می شود. در واقع هر بار که قیمت در عبور از سطح مقاومت افقی شکست می خورد، افت قیمت کمتر خواهد بود و موج خرید هر بار سطح کف را افزایش می دهد. از آنجا که تنش در سطح مقاومت ایجاد شده، اگر قیمت در نهایت این سطح را بشکند، تمایل به افزایش قیمت سریع و با حجم بالا وجود خواهد داشت. به این ترتیب مثلث صعودی نشان دهنده وقوع یک روند افزایشی است.
مثلث نزولی(Descending triangle)
این الگو معکوس مثلث نزولی است. یعنی وقتی یک سطح حمایت افقی تشکیل شده و هر بار که قیمت موفق به عبور از این سطح نمی شود، در سطوح پایین تری اصلاح شود. مانند قبل، در صورت شکست این سطح حمایت، قیمت با قدرت و حجم بالا، کاهش خواهد یافت. بنابراین یک روند نزولی قوی را نشان می دهد.
مثلث متقارن(Symmetrical triangle)
این الگو زمانی تشکیل می شود که خطوط روند، سطوح مقاومت در حال کاهش و سطوح حمایت در حال افزایش را که تقریبا با یک شیب برابر با هم رخ می دهند را نشان دهد. مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی را نشان می دهد، نه یک الگوی نزولی. در واقع تفسیر آن بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی). به خودی خود این الگو یک الگوی خنثی محسوب می شود و فقط یک دوره اصلاح را نشان می دهد.
الگوهای گُوِه ای(Wedges)
این الگوها مانند الگوهای مثلثی از تشکیل خطوط روند همگرا، شکل می گیرند و نشان دهنده کاهش نوسانات هستند. خطوط روند در این الگو نشان می دهند سطوح کف و سقف با سرعتی متفاوت افزایش یا کاهش می یابند.
این شکل ممکن است نشان دهنده احتمال قریب الوقوع بودن روند معکوس باشد، زیرا روند فعلی در حال تضعیف است. الگوی گوه ممکن است با کاهش حجم همراه باشد. همچنین نشان می دهد که روند ممکن است نیروی خود را از دست بدهد.
گُوِه افزایشی(Rising wedge)
گوه افزایشی یک الگوی معکوس نزولی است. این الگو نشان می دهد که پس از افزایش قیمت، روند صعودی ضعیف و ضعیف تر می شود و ممکن است خط روند سرانجام به شکل نزولی بشکند.
گوه نزولی(Falling wedge)
این الگو معکوس گوه صعودی است. این الگو نشان می دهد که علیرغم افت قیمت، فشار فروش در حال کاهش است و خطوط روند، کم شدن نوسانات را نشان می دهند. گوه نزولی اغلب به یک حرکت صعودی منجر می شود.
الگوی سقف و کف دو قلو(Double top and double bottom)
الگوهای سقف و کف دوقلو الگوهایی هستند که حرکت و روند بازار را به شکل حروف “M” یا “W” نشان می دهند. شایان ذکر است که حتی در صورتی که شکل روند قیمتی دقیقا به همین صورت نباشد، باز هم این الگوها معتبر هستند.
به طور معمول دو نقطه بالا یا پایین باید با حجم بیشتری نسبت به سایر نقاط الگو همراه باشند. به طور کلی این الگو، یک الگوی معکوس است(نشان دهنده معکوس شدن روند).
سقف دو قلو(Double top)
الگوی سقف دوقلو، الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که در آن قیمت دو بار به بالاترین سطح می رسد که در تلاش دوم خود برای عبور از این سطح مقاومت شکست می خورد. در عین حال برگشت قیمت از این سطح مقاومت باید در حد متوسط باشد. این الگو زمانی تایید می شود که کاهش قیمت، بیشتر از پایین ترین قیمت بین دو سطح سقف باشد.
کف دو قلو(double bottom)
الگوی کف دوقلو یک الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صعودی است. در این الگو قیمت دوبار به سطح پایین و کف می رسد و در نهایت دوباره به سمت بالا افزایش می یابد. مشابه الگوی سقف دوقلو، در الگوی کف دوقلو نیز بازگشت قیمت اول، باید در بین دو سطح کف قرار گیرد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که افزایش قیمت بالاتر از سطح بالایی بین دو نقطه کف باشد.
الگوهای سر و شانه(Head and shoulders)
یک الگوی برگشتی محسوب می شود. الگوی سر و شانه نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که از یک مبنا(خط گردن) و سه قله تشکیل شده است. دو قله جانبی باید در سطح قیمتی تقریبا یکسانی باشند. قله میانی باید بالاتر از دو قله دیگر باشد. این الگو پس از عبور قیمت و کاهش به زیر خط گردن(سطح حمایت) تایید می شود.
الگوی سر و شانه معکوس(Inverse head and shoulders)
همانطور که از نام آن پیداست، این الگو معکوس الگوی قبلی است. بنابراین نشان دهنده معکوس شدن روند و افزایشی شدن آن است. در این الگو، سر و شانه معکوس تشکیل می شود. قیمت کاهش یافته و به سطح حمایت می رسد و تقریبا در همان سطح حمایت نوسان دارد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که روند، سطح مقاومت در خط گردن را شکسته و به بالاتر صعود کند.
نتیجه گیری
الگوهای کلاسیک از معروف ترین الگوهای مربوط به نمودارهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال هستند. با این حال مانند هر روش تحلیل تکنیکال دیگری نباید به تنهایی استفاده شوند. آنچه در شرایط خاصی از بازار مناسب است ممکن است در شرایط دیگر کار نکند. بنابراین بهتر است همیشه به دنبال دریافت سیگنال تایید باشید. با این حال ریسک مدیریت شده ممکن است مناسب باشد.
دیدگاه شما