آشنایی با شاخص CPI


تشریح مسایل اقتصادی به زبان ساده و عمومی‌

‌مسایل اقتصادی پیش روی اقتصاد جهانی شامل چشم‌اندازهای رشد، تورم، رکود، تولید ملی، شاخص‌های قدرت خرید، ضریب فلاکت، نابرابری، مسایل کارگری، بازارهای نوظهور و تأثیر فناوری‌های جدید می‌باشد.

اقتصاد جهانی در قرن 21 با چالش‌های جدی روبرو است. جهانی شدن به نفع اکثر شرکت‌کنندگان بوده است، اما افزایش پیوستگی اقتصاد جهانی مشکلات زیادی را ایجاد کرده است.

برخی از مشکلات جهانی مانند رکود اقتصادی اخیر ناشی از بحران اعتبار و بحران بانکی مرتبط با آن کوتاه مدت هستند. بیشتر شوک‌های جهانی نسبتا کوتاه مدت هستند و ممکن است خود به خود اصلاح شوند. حوادث ظاهرا کوتاه مدت دیگر مانند شوک‌های نفتی دهه 1970، که بازار جهانی نفت را برای همیشه دگرگون کرد، می‌تواند تأثیرات طولانی مدتی داشته باشد.

سایر مشکلات جهانی بلندمدت‌تر هستند و ممکن است برای یافتن راه حل به یک رویکرد استراتژیک نیاز داشته باشند. این مشکلات شامل نابرابری جهانی و توسعه اقتصادی نابرابر، فقر جهانی، فرسودگی منابع غیر تجدیدپذیر، تخلیه محیط و گرم شدن کره زمین و مشکلات سیستمی مرتبط با تنظیم ناکافی بازارهای مالی است.

در این مطلب تلاش شده است تا شما با برخی از مهمترین مسایل اقتصادی روز دنیا آشنا شوید. به منظور کسب آگاهی بیشتر در این زمینه لطفا تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.

آشنایی با یکی از مسایل اقتصادی روز دنیا: رکود تورمی

یکی از مسایل اقتصادی روز دنیا، رکود تورمی است که با رشد اقتصادی کند و بیکاری نسبتا زیاد ( یا رکود اقتصادی) مشخص می‌شود و با افزایش قیمت (یعنی تورم) همراه است. به عبارت دیگر، رکود تورمی عبارت است از یک دوره تورم متناوب به همراه کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP).

این اصطلاح در دهه 1970 برای اولین بار معرفی شد‌‌، هنگامی که بسیاری از اقتصادهای پیشرفته جهان آشنایی با شاخص CPI به خاطر تورم سریع و بیکاری زیاد ناشی از شوک نفتی، در حیرت به سر می‌بردند. از آن زمان تاکنون، افزایش سطح قیمت‌ها در دوره‌های رشد اقتصادی آهسته یا منفی‌‌، به جای یک وضعیت استثنایی‌‌، تا حدی به یک قاعده تبدیل شده است.

رکود تورمی‌ به عنوان یکی از مسایل اقتصادی مهم، منجر به ظهور شاخص فلاکت شد. این شاخص‌‌، که جمع ساده نرخ تورم و نرخ بیکاری است‌‌، به عنوان ابزاری برای نشان دادن میزان احساس مردم در هنگام ضربه تورم به اقتصاد به وجود آمد.

نظریه اقتصادی منحنی فیلیپس‌‌، که در متن اقتصاد کینزی ایجاد شد‌‌، سیاست‌های مسایل اقتصادی کلان را به عنوان معامله‌ای بین بیکاری و تورم نشان داد. در نتیجه با رکود بزرگ و صعود اقتصاد کینزی در قرن بیستم، اقتصاددانان مشغول خطرات تورم شده و استدلال کردند که بیشتر سیاست‌هایی که برای کاهش نرخ تورم طراحی می‌شوند‌‌، باعث دشوارتر کردن آن برای بیکاران می‌شوند.

ظهور مسایل اقتصادی از قبیل رکود تورمی‌ در کشورهای توسعه یافته در اواسط قرن بیستم نشان داد که در حقیقت به این صورت نیست. در واقع‌‌، رکود تورمی ‌یک نمونه عالی از چگونگی داده‌های اقتصادی در دنیای واقعی است که گاهی اوقات بر اساس تئوری‌های اقتصادی و نسخه‌های سیاست پذیرفته شده کاملا نامناسب عمل می‌کند.

تورم چیست؟

تورم کاهش قدرت خرید یک ارز مشخص در طول زمان است. برآورد کمی کاهش میزان قدرت خرید نشان می‌دهد که تورم منجر به افزایش ​​قیمت متوسط سبد کالاها و خدمات در طی یک دوره خاص می‌شود. افزایش عمومی ‌قیمت‌‌‌ بدان معنی است که با یک واحد ارز کمتر از دوره‌های قبلی می‌توان به انجام خرید پرداخت.

به طور کلی، تورم (Inflation) یکی از مسایل اقتصادی اصلی است که می‌توان آن را در مقابل تقلیل (deflation) قرار داد‌‌، بدین معنی که همزمان با افزایش قدرت خرید پول و کاهش قیمت‌ها، رخ می‌دهد. تورم نرخ کاهش ارزش ارز است و در نتیجه سطح عمومی ‌قیمت کالاها و خدمات در حال افزایش است. تورم گاهی اوقات به سه نوع زیر تقسیم می‌شود:

  • تورم Demand-Pull‌‌،
  • تورم Cost-Push
  • و تورم داخلی.

از جمله شاخص‌های تورمی‌ مورد استفاده می‌توان به شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) و شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) اشاره کرد.

تورم را می‌توان بسته به دیدگاه فردی و میزان تغییر‌‌، مثبت یا منفی مشاهده کرد. افرادی با دارایی‌های ملموس از قبیل کالاهای موجود در انبار، ممکن است علاقمند باشند تا همیشه مقداری تورم وجود داشته باشد، زیرا این امر ارزش دارایی آنها را افزایش می‌دهد.

این در حالی است که افراد دارای پول نقد، علاقه‌ای به وجود تورم ندارند، زیرا ارزش سهام نقدی آنها را از بین می‌برد. در حالت ایده آل‌‌، به یک سطح مطلوب تورم برای ارتقا هزینه‌ها به میزان مشخصی به جای پس انداز‌‌ و در نتیجه رشد اقتصادی نیاز است.

مقایسه مسایل اقتصادی مختلف (تورم، تقلیل و ابر تورم)

تورم یکی از مسایل اقتصادی است که در آن سطح قیمت متوسط ​​یک سبد کالای انتخابی با گذشت زمان افزایش می‌یابد. به طور کلی، به عنوان تغییر در قیمت یک سبد کالا در یک بازه زمانی خاص (معمولا یک سال) اندازه گیری می‌شود.

اگر تغییر قیمت در یک بازه زمانی خاص (یک سال) منفی باشد، از اصطلاح Deflation استفاده می‌شود، یعنی وقتی قیمت خرید سبد کالا در سال T کمتر از T-1 باشد.

تقلیل کاهش عمومی سطح قیمت کالاها و خدمات است که معمولا با انقباض در عرضه پول و اعتبار همراه است. در طول Deflation، قدرت خرید ارز با گذشت زمان افزایش می‌یابد.

از ابر تورم برای توصیف مراحل بی‌ثباتی اقتصادی با تورم بسیار بالا و به سرعت شتاب‌دهنده استفاده می‌شود که معمولا با کاهش ارزش پول همراه است و قدرت خرید مصرف‌کنندگان از بین رفته می‌رود. به بیان دیگر، ابر تورم یک وضعیت اقتصادی است که در آن ارزش پول دچار یک سقوط آزاد می‌شود.

یک اقتصاد سالم همیشه دارای نوسانات کوچک یا میزان پایینی از تورم و تقلیل است. این در حالی که بانک‌ها و سایر عوامل اقتصادی به صورت مداوم در حال تلاش برای کاهش هر چه بیشتر میزان نوسانات هستند. هرچه میزان کاهش نوسانات موفقیت‌آمیزتر باشد، اقتصاد جامعه از ثبات بالاتری برخوردار خواهد بود.

لازم به ذکر است که همزمان با کاهش ارزش ارز‌‌، قیمت‌ها افزایش می‌یابد و کالاها و خدمات کمتری خریداری می‌شود. این کاهش قدرت خرید بر هزینه‌های عمومی‌ زندگی مردم تاثیر می‌گذارد که در نهایت منجر به کاهش رشد اقتصادی می‌شود.

نظر اجماع در بین اقتصاددانان این است که مسایل اقتصادی از قبیل تورم پایدار، زمانی اتفاق می‌افتد که رشد عرضه پول یک کشور از رشد اقتصادی پیشی بگیرد.

برای مقابله با این موضوع‌‌، اقتدار پولی مناسب یک کشور‌‌، مانند بانک مرکزی‌‌، اقدامات لازم را برای مدیریت عرضه پول و اعتبار انجام می‌دهد تا تورم را در حد مجاز نگه دارد و اقتصاد را به صورت روان ادامه دهد. تورم بسته به نوع کالاها و خدمات در نظر گرفته شده از طرق مختلف اندازه‌گیری می‌شود و نقطه مقابل تقلیل است، چرا که نشانگر کاهش کلی قیمت کالاها و خدمات می‌باشد.

بررسی وضعیت تورم در ایران

تورم ایران در مارس و آوریل 2021 به حدود 50 درصد رسیده است‌‌، که بالاترین سطح در سه سال گذشته است. در اولین ماه سال جدید ایرانی (21 مارس – 20 آوریل) یک سبد کالا و خدمات استاندارد برای ایرانیان متوسط ​​49.5 درصد تورم را در مقایسه با مدت مشابه سال 2020 تجربه کرده است. این موضوع یکی از مسایل اقتصادی مهم است که به عنوان نرخ تورم نقطه به نقطه شناخته می‌شود.

تورم که به طور سنتی در ایران بالا بود‌‌، در سال 2018 بخاطر خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای سال 2015 و تحمیل صادرات نفت و تحریم‌های بانکی سخت علیه ایران‌‌، شدت گرفت.

دولت‌‌، که از درآمد حیاتی نفت خود با ارز سخت محروم بود‌‌، چاپ پول بیشتری را آغاز کرد که به پول آن آسیب می‌رساند. ریال ایران به سرعت سقوط کرد و تورم را دامن زد به گونه‌ای که ریال طی سه سال، هشت برابر کاهش یافته است.

میانگین نرخ تورم‌‌، یکی دیگر از مسایل اقتصادی است که میزان تورم را در 12 ماه گذشته با دوره قبل اندازه‌‌گیری می‌کند‌‌. نرخ تورم نقطه به نقطه کالاهای اساسی مانند “غذا‌‌، نوشیدنی و دخانیات” به 63 درصد رسید در حالی که کالاها و خدمات غیر غذایی 43 درصد افزایش یافته‌اند.

ایران به طور غیرمستقیم در حال مذاکره با قدرت‌های جهانی، از جمله‌‌ ایالات متحده‌‌، برای لغو تحریم‌ها است، زیرا فشار اقتصادی بر ایرانیان عادی به سطح نگران کننده‌ای رسیده است.

شاخص قدرت خرید چیست؟

یکی دیگر از مسایل اقتصادی مهم روز دنیا، شاخص قدرت خرید است. قدرت خرید بیانگر ارزش پولی است که با توجه به یک واحد از آن، می‌توان نسبت به خرید تعدادی کالا یا خدمات اقدام کرد.

مسایل اقتصادی مانند تورم، ارزش قدرت خرید ارز را کاهش می‌دهد که در نتیجه بر افزایش قیمت‌ها تاثیر دارد. برای اندازه‌گیری قدرت خرید در مسایل اقتصادی، قیمت یک محصول خوب یا خدمات را باید در برابر شاخص قیمت مانند شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) مقایسه کنید.

یکی از راه‌های درک قدرت خرید این است که حقوق پدربزرگ خود در 40 سال پیش را در نظر بگیرید. امروز برای حفظ همان کیفیت زندگی، شما به حقوق بسیار بیشتری احتیاج دارید. به همین ترتیب، یک خریدار مسکن که 10 سال پیش در محدوده قیمت 300 تا 350،000 میلیون تومان به دنبال خرید خانه بود، گزینه‌های بسیار بیشتری را نسب به حال حاضر در نظر داشت.

قدرت خرید بر هر جنبه‌ای از مسایل اقتصادی، از مصرف‌کنندگان خرید کالا تا سرمایه‌گذاران و قیمت سهام تاثیر می‌گذارد. هنگامی‌ که قدرت خرید ارز به دلیل تورم بیش از حد کاهش می‌یابد، پیامدهای جدی اقتصادی منفی به وجود می‌آید، از جمله افزایش هزینه‌های کالا و خدمات تا کمک هزینه‌های بالای زندگی، و همچنین نرخ بهره بالایی که بر بازار جهانی تاثیر می‌گذارد. نتیجه همه این عوامل می‌توانند به یک بحران اقتصادی دامن بزند.

ضریب جینی و فلاکت چیست؟

ضریب جینی و فلاکت یا شاخص بدبختی به منظور اندازه‌گیری میزان اضطراب اقتصادی افراد توسط خطر بیکاری همراه با هزینه‌های روزافزون زندگی است که برابر با مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری می‌باشد. شاخص فلاکت اصلی در سال‌های 1970 با توسعه استقامتی، یا به طور همزمان با تورم و بیکاری بالا محبوب شد.

اولین شاخص بدبختی توسط Arthur Okun ایجاد شد و برابر با مجموع تورم و نرخ‌های بیکاری بود تا یک تصویری واضح از اقتصاد ایالات متحده ارائه شود. شاخص فلاکت بالاتر، به معنای بدبختی بیشتر شهروندان متوسط ​​است.

با توجه به مطالب بیان شده، شاخص فلاکت ترکیبی از نرخ بیکاری و تورم است. بالا رفتن نرخ بیکاری، بدبختی مردم را افزایش و مسایل اقتصادی مختلفی را ایجاد می‌کند. تورم، افزایش قیمت کالاها و خدمات را در طول زمان به دنبال دارد.

شما نمی‌توانید به اندازه افزایش قیمت‌ها خریداری کنید، مگر اینکه دستمزدتان همراه با تورم افزایش یابد. در یک اقتصاد سالم شاخص بدبختی بین 6 تا 7 درصد تولید خواهد کرد. همچنین، یک اقتصاد سالم آشنایی با شاخص CPI به تورم نیاز دارد.

انتقاد از شاخص فلاکت

شاخص بدبختی Okun با انتقاد اقتصاددانان مختلفی مواجه شده است. بعضی معتقدند که این شاخص، نشانگر خوبی از عملکرد مسایل اقتصادی نیست، زیرا اطلاعات رشد اقتصادی را شامل نمی‌شود. آنها هدف از شاخص بدبختی را اندازه‌گیری عملکرد اقتصادی عمومی به جای اندازه‌گیری “احساس درد” شهروندان به طور متوسط ​​می‌دانند.

به عنوان یک معیار از ناراحتی اقتصادی شخصی، شاخص بدبختی ممکن است نقش انتظارات و عدم اطمینان را کاهش دهد، تنها با توجه به نرخ بیکاری و نرخ تورم فعلی، زمانی که بسیاری از استرس‌ها و نگرانی هایی که مردم در واقع احساس می کنند، برای چشم انداز اقتصادی آینده خود است.

به طور خاص، نرخ بیکاری به طور کلی به عنوان یک شاخص عقب مانده در نظر گرفته می‌شود که احتمالا بدبختی درک شده در اوایل رکود اقتصادی و حتی پس از رکود اقتصادی بیش از حد آشنایی با شاخص CPI است. از این رو، شاخص فلاکت به ندرت، به جز در طی رکودهای کوتاه و بحران‌هایی از زمان، مورد استفاده قرار گرفت.

شاخص‌های فلاکت جایگزین

شاخص فلاکت چندین بار اصلاح شده است. در سال 1999، رابرت بارو، اقتصاددان هاروارد، که شاخص فلاکت Barro Missery را ایجاد کرد، که در آن نرخ بهره وام‌های مصرف کننده و شکاف بین رشد تولید ناخالص داخلی واقعی و بالقوه را برای ارزیابی پیش‌بینی‌های پس از جنگ جهانی دوم، ایجاد کرد.

در سال 2011، استیو هانک اقتصاددان جان هاپکینز، شاخص فلاکت Barro را اصلاح کرد و برنامه خود را به عنوان یک شاخص متقابل کشور گسترش داد. شاخص بدبختی سالانه Hanke مجموع نرخ بیکاری، تورم و نرخ وام‌های بانکی است، به استثنای تغییر در تولید ناخالص داخلی واقعی.

هانک لیست جهانی خود را از رتبه‌بندی شاخص‌های بدبختی خود را برای 95 کشور که داده‌های مربوطه را به موقع گزارش می‌دهند، منتشر می‌کند. فهرست او از نظر رتبه‌بندی شادترین کشورهای جهان، ونزوئلا، سوریه، برزیل، آرژانتین و مصر را در میان بدترین کشورها قرار داده است. چین، مالت، ژاپن، هلند، مجارستان و تایلند به عنوان شادترین کشورها رتبه‌بندی شده‌اند.

مفهوم شاخص فلاکت نیز به کلاس‌های دارایی گسترش یافته است. به عنوان مثال، تام لی، یکی از بنیانگذاران مشاوران Fundstrat، شاخص فلاکت Bitcoin (BML) را برای اندازه‌گیری بدبختی سرمایه‌گذار ​​بیت کوین ایجاد کرد. این شاخص درصد کسب معاملات را در برابر کل معاملات محاسبه می‌کند و آن را به نوسان کلی Cryptocurrency اضافه می‌کند.

تولید خالص ملی (NNP) چیست؟

تولید خالص ملی (NNP) ارزش پولی کالاها و خدمات به پایان رسیده توسط شهروندان خارج و داخل کشور، در یک دوره معین است. این اصطلاح معادل تولید ناخالص ملی (GNP)، یعنی ارزش کل تولید سالانه کشور، منفی مقدار GNP مورد نیاز برای خرید کالاهای جدید برای حفظ سهام موجود می‌باشد، در غیر این صورت به عنوان استهلاک شناخته شده است.

تولید ناخالص ملی، محبوب‌ترین روش برای اندازه‌گیری درآمد ملی و رفاه مربوط به مسایل اقتصادی است، اگر چه NNP به طور قابل توجهی در اقتصاد محیط زیست مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تولید خالص ملی، معمولا به عنوان راهکاری مناسب به منظور اندازه‌گیری موفقیت ملی با توجه به حداقل استانداردهای تولید به صورت سالانه بررسی می‌شود.

این امر می‌تواند یک روش مفید برای پیگیری مسایل اقتصادی باشد، زیرا همه شهروندان خود را در نظر می‌گیرند، صرف نظر از جایی که پول خود را می‌گیرند و این واقعیت را تصدیق می‌کنند که سرمایه باید برای حفظ استانداردهای تولید به دست آید.

NNP بر حسب ارز ملت بیان می‌شود، این بدان معنی است که در ایالات متحده NNP به دلار (USD) معرفی می‌شود، در حالی که برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا (اتحادیه اروپا) NNP بر حسب یورو می‌با‌شد (EUR).

NNP را می‌توان با کم کردن استهلاک هر دارایی از GNP بدست آورد. ارتباط میان GNP و NNP، مشابه رابطه بین تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید خالص داخلی (NDP) می‌باشد.

شاخص سهولت فضای کسب و کار

شاخص سهولت انجام کسب و کار یکی دیگر از شاخص‌های مسایل اقتصادی است که به طور مشترک توسط Simeon Djankov، مایکل کلاین و کارالی مکلیز، سه اقتصاددان برجسته در گروه بانک جهانی ایجاد شده است. ریشه‌های این ایده در سال 2016 در مجله علمی ‌چشم‌انداز اقتصادی شرح داده شده است.

همه ما باید از “سهولت انجام کسب و کار” آگاه باشیم. این شاخص سالانه توسط بانک جهانی منتشر می‌شود که سهولت انجام کسب و کار را در یک کشور تعریف می‌کند. رتبه بندی بالاتر پیشنهادات بهتر، مقررات تجاری ساده‌تر و حمایت‌های قوی‌تر برای حقوق مالکیت را پیشنهاد می‌کند.

این بررسی شامل یک پرسشنامه است که توسط تیم انجام کسب و کار با کمک مشاوران دانشگاهی طراحی شده است. پرسشنامه عمدتا بر روی یک مورد کسب و کار ساده تمرکز دارد که مقایسه‌پذیری در سراسر مسایل اقتصادی و زمان را تضمین می‌کند. این نظرسنجی همچنین فرضیه‌های مربوط به فرم قانونی کسب و کار، اندازه، محل و ماهیت عملیات آن را پایه‌ریزی می‌کند.

چیزی که در میان عموم مردم به اشتباه درک شده است، این است که سهولت کسب و کار به معنای اندازه‌گیری مقرراتی است که به طور مستقیم بر کسب و کار تاثیر می‌گذارد و شرایط عمومی‌تر مانند نزدیکی کشور به بازارهای بزرگ، کیفیت زیرساخت‌ها، تورم و دیگر مسایل اقتصادی را اندازه گیری نمی‌کند.

این در حالی است که نظرسنجی داده‌ها از بیش از 12،500 متخصص در کشورهای مختلف جمع‌آوری می‌شود. این افراد با تیم کسب و کار از طریق کنفرانس، مکاتبات و بازدید تیم جهانی ارتباط برقرار می‌کنند. نظرسنجی‌ها یک نمونه آماری نیستند و نتایج قبل از اینکه در گزارش گنجانده شوند، تفسیر شده و به صورت متقابل مورد بررسی قرار می‌گیرند. نتایج نیز قبل از انتشار، توسط دولت مربوطه تایید می‌شود.

آشنایی با شاخص CPI

بورس کالا به شاخص نیاز دارد؟

عصر بازار: با توجه به تعدد بازار‌های کالا، چه از نظر نوع کالا و چه از نظر موقعیت مکانی، به نظر می رسد برای بررسی تغییرات کلی بازارهای کالا، به شاخصی نیاز است که بتواند به عنوان دماسنج بازارهای کالا عمل کند.

بورس کالا به شاخص نیاز دارد؟

به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از فارس، بورس کالا به عنوان یکی از نهاد های مهم و فعال و تأثیر گذار در بخش کالا باید به سمتی برود که شاخصی را در این حوزه تعریف و در اختیار سیاست گذاران و تحلیل گران قرار دهد . در همین رابطه لازم است برخی شاخص هالی قیمتی رایج در بازارهای کالایی مورد بررسی قرار گیرد.

برای این منظور شاخص قیمت آتی مرکز تحقیقات کالا یا CRB1 به عنوان نماینده تمامی بازار های کالا در کشور آمریکا ارائه شده است .

شاخص CRB به دو دسته تقسیم بندی می شود :

شاخص نقدی CRB : بیانگر قیمت نقدی کالا هاست و خود به دو دسته شاخص نقدی کالاهای خوراکی و شاخص نقدی مواد خام صنعتی تقسیم می شود .
شاخص آتی CRB : بیانگر قیمت های نسیه کالا هاست . ( قیمت های آتی )

اکثر اقتصاددانان قیمت مواد صنعتی و شاخص نقدی مواد خام صنعتی را عامل مهم تری در تغییرات تورم و وضعیت اقتصادی می دانند . با این حال بازار های مالی ترجیح می دهند از شاخص قیمت آتی CRB که ترکیبی متناسب از هر دو گروه است استفاده کنند .

ساختار شاخص CRB چگونه است ؟

شاخص قیمت آتی مرکز تحقیقات کالا ، اولین بار در سال 1957 آشنایی با شاخص CPI ایجاد شد . امروزه برای محاسبه آن از قیمت 19 کالای فعال بازار استفاده می شود .

جدول زیر گروه بندی و اطلاعات لازم را به خوبی نشان می دهد :

نفت گرمایشی یا حرارتی

شاخص نقدی CRB نیز تنها در مورد چندین کالا با شاخص آتی CRB متفاوت است و به طور کلی در شاخص نقدی CRB مواد خام صنعتی وزن بیشتری دارند ، در حالیکه در شاخص آتی CRB مواد غذایی و محصولات کشاورزی دارای سهم بیشتری هستند.

شاخص CRB در مقابل PPI 2 و CPI 3

بیشتر تحلیگران بازار با بررسی تغییرات دو شاخص PPI و CPI روند تغییرات تورم را پیگیری می کنند .مشکل این دو شاخص ، حداقل به لحاظ تجاری آن است که شاخص هایی کند هستند . شاخص PPI قیمت 708 قلم کالا و یا خدمت را در سطح تولید کننده در کشورمان ، اندازه گیری و روند آن را در سطح عمده فروشی ثبت می کند . شاخص CPI نیز قیمت 385 قلم کالا و خدمت را در سطح خرده فروشی مورد محاسبه قرار می دهد . معمولا این دو شاخص ماهانه محاسبه و اعلام می شوند . در آمریکا این شاخص به روز منتشر می شود .

مزیت شاخص CRB آن است که به طور میانگین نسبت به شاخص PPI یک ماه و نسبت به شاخص CPI هشت ماه تقدم داشته است ، این بدان معنا است که بانک مرکزی می تواند برای تنظیم سیاست های اقتصادی خود روند قیمت کالا ها را با توجه به شاخص CRB تحت نظر قرار دهد ، زیرا با یک ماه تأخیر ، شاخص PPI و با هشت ماه تأخیر شاخص CPI ، تغییرات هم جهت و با همبستگی بسیار بالایی با شاخص CRB خواهند داشت .

کاربرد شاخص CRB در تحلیل بین بازاری :

علاوه بر مزایای نام برده شده در مورد شاخص آشنایی با شاخص CPI CRB در رابطه با بحث سیاستگذاری های بانک مرکزی و استفاده مناسب تر از این شاخص در مقابل دو شاخص دیگر ، این شاخص می تواند در تحلیل بین بازار ها به عنوان شاخصی که نمادی از بازار کالا است ، نقش موثرری ایفا نماید .

به عنوان مثال در کشور آمریکا با کاهش شاخص CRB ، ارزش دلار( پول ملی این کشور ) افزایش می یابد . افزایش دلار باعث کاهش تورم خواهد گردید و کاهش تورم کاهش نرخ بهره را در پی خواهد داشت .با کاهش نرخ بهره قیمت اوراق قرضه افزایش یافته و قیمت ها در بازار سهام نیز افزایش خواهند یافت . البته تأثیر کاهش نرخ بهره بر رونق بازار سهام با یک تأخیر 4 تا 6 ماهه خواهد بود .

بورس کالا به عنوان یکی از نهاد های مهم و فعال و تأثیر گذار در بخش کالا باید به سمتی برود که شاخصی را در این حوزه تعریف و در اختیار سیاستگذاران و تحلیلگران قرار دهد . در این یادداشت با شاخص CRB و ساختار آن و نقش این شاخص در تحلیل بین بازاری آشنا شدیم . در قسمت بعد ضمن آشنایی با شاخص JOC ، سعی می نماییم بهترین شاخص را جهت استفاده در بورس کالای کشورمان معرفی نماییم.

Your access to this site has been limited by the site owner

If you think you have been blocked in error, contact the owner of this site for assistance.

If you are a WordPress user with administrative privileges on this site, please enter your email address in the box below and click "Send". You will then receive an email that helps you regain access.

Block Technical Data

Block Reason: Access from your area has been temporarily limited for security reasons.
Time: Fri, 7 Oct 2022 14:00:12 GMT

About Wordfence

Wordfence is a security plugin installed on over 4 million WordPress sites. The owner of this site is using Wordfence to manage access to their site.

You can also read the documentation to learn about Wordfence's blocking tools, or visit wordfence.com to learn more about Wordfence.

Click here to learn more: Documentation

Generated by Wordfence at Fri, 7 Oct 2022 14:00:12 GMT.
Your computer's time: .

شاخص بیگ مک چیست؟

برای بسیاری از مردم درک مفاهیم پیچیده اقتصادی دشوار است و قرار نیست که همه اقتصاددان باشند. برای همین در مواردی اقتصاددان ها شاخص هایی تعریف می کنند که مفاهیم پیچیده را ساده کند. شاخص بیگ مک یا معیار همبرگر یکی از این شاخص های غیررسمی اما جالب توجه است. شاخص بیگ مک در واقع برای سنجش قدرت خرید استفاده می شود و به هیچ نوع محاسبات پیچیده نیاز ندارد، در حالی که اطلاعات شگفت آوری را در اختیار ما می گذارد. اما شاخص بیگمک چیست و به چه دردی می خورد؟

شاخص بیگ مک بی اندازه ساده و قابل درک است. اگر در یک کشور هر بیگ مک ۳ دلار باشد و در کشوری دیگر ۶ دلار، یعنی در کشور دوم به طور متوسط هزینه ها دو برابر کشور اول است. عدد حاصل از اندازه گیری دقیق «شاخص قیمت مصرف کننده » یا همان CPI اختلاف بسیار اندکی با شاخص بیگ مک دارد.

تعریف شاخص بیگ مک Big Mac شاخص بیگ مک، به انگلیسی( Big Mac Index) : راهی است غیررسمی برای سنجش برابری قدرت خرید دو واحد پول که از طریق آن می توان به نرخ برابری واحد پول در بازار کشورهای مختلف دست یافت. این شاخص بر مبنای برابری قدرت خرید عمل می کند. یکی از روش های معمول برای توضیح برابری قدرت خرید شاخص بیگ مک است، ساندویچ شرکت مک دونالد در حدود ۱۲۰ کشور تولید می شوند. این شاخص در سال ۱۹۸۶ (میلادی) توسط اکونومیست برای اندازه گیری نرخ برابری ارزهامعرفی شد.

تعریف شاخص بیگ مک Big Mac شاخص بیگ مک، به انگلیسی( Big Mac Index) : راهی است غیررسمی برای سنجش برابری قدرت خرید دو واحد پول که از طریق آن می توان به نرخ برابری واحد پول در بازار کشورهای مختلف دست یافت. این شاخص بر مبنای برابری قدرت خرید عمل می کند. یکی از روش های معمول برای توضیح برابری قدرت خرید شاخص بیگ مک است، ساندویچ شرکت مک دونالد در حدود ۱۲۰ کشور تولید می شوند. این شاخص در سال ۱۹۸۶ (میلادی) توسط اکونومیست برای اندازه گیری نرخ برابری ارزهامعرفی شد.

در این شاخص با عطف به اینکه قیمت یک ساندویچ در هر کشور چند دلار است و افراد برای خرید جنس مشابه چقدر می پردازند نرخ برابری را می سنجد حتما میدانید که بیگ مک یکی از ساندویچ های بزرگ و محبوب، همبرگری است که در فروشگاههای مک دونالد در سراسر دنیا سرو می شود. هرچند ممکن است در کشورهای مختلف ترکیب آن اندکی تفاوت داشته باشد.

تصور کنید یک آمریکایی ۵۰ دلار در جیبش می گذارد تا یک روز در تهران بگردد. او با این پول در کشور خودش خیلی نمی تواند خوش بگذارند. اما با تبدیل این پول به ریال یک روز لوکس و رویایی را تجربه می کند، برعکس این اتفاق هم می افتد. برای ما خرج کردن ۵۰۰ هزار تومان در یک روز چندان مقرون به صرفه نیست. اما با این مقدار پول نمی توانیم به تفرج در برلین بپردازیم. به بیان دیگر یک آمریکایی معمولی در تهران احساس می کند پولدار است و یک ایرانی معمولی در کالیفرنیا آشنایی با شاخص CPI احساس تنگ دستی خواهد کرد.

تفاوت احساس این دو فرد، به تفاوت در قدرت خرید (purchasing power) آنها مربوط می شود. مهم است که ما سنجه ای برای تبدیل قدرت خرید در دو کشور داشته باشیم تا بتوانیم درکی از مخارج روزانه و یا درخواست حقوق در یک کشور خارجی به دست بیاوریم مثلا اگر ک سی به شما پیشنهاد کند که با حقوق ۱۰۰۰ دلار در ماه در سوئیس مشغول به کار شوید، ممکن است فکر کنید که با درآمد ۱۵ میلیون در ماه وضعتان بهتر می شود. اما با این پول به س ختی می توانید در سوئیس دوام بیاورید. پس قبل از تصمیم گیری لازم است حسابی در مورد اقتصاد سوئیس تحقیق کنید. یک گزینه بسیار ساده تر بررسی شاخص بیگ مک است.

فرض کنید هر دلار ۳۰ هزار تومان باشد. آیا یک گوشی موبایل هزار دلاری برای آمریکایی ها گران است؟ این که بگویید یک گوشی ۱۰۰۰ دلاری ۳۰ میلیون تومان ارزش دارد و خیلی گران است، درک درستی به شما نمی دهد. دستمزدها و مخارج روزانه آمریکایی ها و وضعیت عمومی اقتصاد آمریکا کاملا با ما متفاوت است. پس برای پیدا کردن پاسخ به شاخص بیگ مک مراجعه می کنیم البته توجه کنید که ما در ایران بیگ مک نداریم و این کار را سخت می کند. یکی از خوبی های شاخص بیگ مک این است که کمپانی مک دونالد برای قیمت گذاری ساندویچ هایش محاسبات پیچیدگی اقتصادی را لحاظ می کند و قیمت نهایی بر اساس قدرت خرید تعیین می شود. اما می توانیم قیمت شبیه ترین ساندویچ به بیگ مک را ملاک محاسبه قرار دهیم.

یک برگر دوبل در تهران که مشابه بیگ مک در آمریکا می باشد حدود ۱۶۰ هزار تومان قیمت دارد. این ساندویچ در آمریکا (میانگین) ۵/۵ دلار است. پس قیمت واقعی دلار(Real Exchange Rate) بر اساس شاخص بیگ مک ۲۹ هزار تومان می شود. البته دقت کنید که بیگ مک یک غذای ارزان است و ۱۶۰ هزار تومان یک غذای نسبتا گران. اگر ما همبرگر ارزان را ۵۵ هزار بگیریم، نرخ واقعی دلار ۱۰ هزار تومان می شود، این عدد قیمت دلار» نیست، بلکه یک معادل سازی است از این که مردم آمریکا با ۱ دلار چه می توانند بخرند و ما برای خرید همان چیز چند تومان نیاز داریم. اولین دلیل این که این شاخص قابل اعتماد است، تحقیقاتی است که شرکت مک دونالد برای قیمت گذاری به عمل می آورد. بجای این که شما از اول بخواهید میانگین تمام قیمت ها در یک کشور را محاسبه کنید و قدرت خرید را به دست بیاورید، می توانید از نتیجه کار این شرکت استفاده کنید.

فرض کنید می خواهید مدتی به آمریکا بروید. اما درک درستی از هزینه های زندگی ندارید، می توانید از شاخص بیگ مک استفاده کنید. اگر بخواهید به عنوان ناهار بیگ مک بخورید باید ۵/۵ دلار بپردازید. آیا هزینه در سوئیس بیشتر است؟ بله، بیگ مک در سوئیس۶٫۶ دلار قیمت دارد. بر اساس شاخص بیگ مک کشورهای سوئیس، نروژ و سوئد از آمریکا گران تر هستند. کشورهای روسیه (۱/۶)، اکراین (۱/۹)، ترکیه (۲) و آرژانتین (۲) کشورهایی ارزان هستند. از همین شاخص می توانیم بفهمیم که هزینه ها در روسیه تقریبا به اندازه ایران است، شاخص بیگ مک برای تبدیل دستمزد هم خوب است. کسی که در سوئیس ۶۶۰۰ دلار در ماه حقوق می گیرد اگر با حقوق ۳۰۰۰ دلار به آرژانتین برود وضعش بهتر می شود، چون دستمزد او ازهزار بیگ مک در ماه به ۱۵۰۰ بیگ مک افزایش پیدا کرده است. اگر قصد سفر دارید، شاخت پیگ مگ می تواند یک شاخص عالی بشمار رود

تورم (Inflation) چیست؟

تورم! کلمه‌‌ای که احتمالا در روزمره زیاد شنیده باشید. هر وقت صحبت از افزایش قیمت‌ها می‌‌شود به دنبالش ابراز ناراحتی از تورم در ایران هم شنیده می‌شود که امروزه دیگر این معضل اقتصادی به سطح جهانی کشیده شده‌ است و شاهد افزایش تورم در کشورهای پیشرفته نیز هستیم. اگر دوست دارید بیشتر در رابطه با ماهیت تورم اقتصادی و اوضاع اقتصاد جهان بدانید در ادامه ی این مقاله همراه ما باشید تا با مفهوم تورم چیست آشنا شوید.

مفهوم تورم به زبان ساده

تورم (Inflation) این پدیده‌ی پولی در لغت به معنای ورم کردن است. در واقع هر زمانی که اختلاف قیمت واقعی یک کالا یا خدمات با قیمتی که به فروش می‌رود زیاد شود به اصطلاح می‌گویند قیمت متورم شده است که به این افزایش سطح عمومی قیمت‌ها، تورم می‌گویند. تورم اثراتی چون افزایش قیمت کالا و خدمات، کاهش ارزش پول و کاهش قدرت خرید جامعه را به دنبال خواهد داشت.

حتما برای شما هم پیش آمده است که پولی را برای خرید کالایی کنار گذاشته ولی به دلیل افزایش متناوب قیمت، از خرید آن‌ جا مانده باشید. تورم دقیقا زمانی رخ می‌دهد که قیمت‌ها در کل اقتصاد افزایش داشته باشد و به دنبال آن ارزش پول شما کاهش یابد و این دقیقا دلیل جا ماندن شما از خرید است. به عنوان مثال فرض کنید در سال ۱۳۹۰ شمسی، شما هشت میلیون تومان پول نقد داشتید و با قیمت پراید هفت میلیون و هشتصد هزار تومانی درآن زمان، توانایی خرید ماشین داشتید اما در حال حاضر (مرداد ۱۴۰۱) قیمت پراید حدود صد و هشتاد و پنج میلیون تومان است و شما دیگر با آن هشت میلیون تومان توانایی خرید ماشین ندارید و ارزش پول شما ( همان هشت میلیون) کم شده است.

البته تورم فقط مختص به یک سری کالا و خدمات نیست، بلکه افزایش گسترده قیمت‌ها در یک بخش یا یک صنعت، مانند تجارت خودرو یا انرژی و در نهایت به کل اقتصاد یک کشور اشاره دارد که گاهی هم می‌تواند به صورت تورم منفی ظاهر شود و به حالت برعکس، همه‌ی کالاها و خدمات ارزان شوند. اما آیا این اتفاق برای اقتصاد خوب است؟

تورم منفی (Deflation)

کاهش متناوب قیمت‌ها، تورم را به سمت صفر و بعدتر منفی هدایت می‌کند. تورم منفی زمانی پیش می‌آید که قیمت دارایی‌ها و کالاها در طول زمان کاهش یابد. کاهش قیمت منجر به قدرت خرید بیشتر برای مصرف کننده می‌شود و برعکس حالت تورم مثبت، شما می توانید با همان مقدار پول، کالاها یا دارایی‌های بیشتری بخرید. در ظاهر، کاهش تورم ممکن است برای مصرف‌کنندگان خوشایند به نظر رسد. اما این کاهش قیمت یک چالش بزرگ برای اقتصاد به حساب می‌آید.

اقتصاددانان هشدار می‌دهند که کاهش تورم می‌تواند حتی خطرناک‌تر از تورم کنترل‌نشده برای اقتصاد باشد چرا که وقتی کاهش تورم و تورم منفی رخ می‌دهد، مصرف‌کنندگان به امید کاهش قیمت بیشتر، خرید فعلی خود را به تعویق می‎‌اندازند و به مرور منجر به کاهش یا توقف رشد و چرخه اقتصادی می‌شود. چرا که افراد تمایل به خرید نخواهند داشت و تولیدکنندگان نقدینگی بدست نمی‌آورند. در آشنایی با شاخص CPI نتیجه به دنبال آن شاهد کاهش دستمزدها و در نهایت فلج شدن اقتصاد می‌شویم.

چرا تورم به وجود می آید؟

سال ۱۹۸۰ میلادی در ایالات متحده آمریکا، یک بلیط سینما به طور متوسط ​​۲.۸۹ دلار قیمت داشت که تا سال ۲۰۱۹، تا حدود قیمت ۹.۱۶ دلار افزایش یافت. تورم، نوعی پدیده‌ اقتصادی‌ است که در همه‌ی کشورها به مقدارهای متفاوت وجود دارد. هر کشور که دچار تورم است علت‌های متفاوت خودش را دارد که در ادامه‌ی مقاله به عوامل پدیدآورنده‌ی آن خواهیم پرداخت.

تورم تقاضا - کشش (Demand-pull inflation)

یکی از عوامل رایج در وجود آمدن تورم، عامل "کشش تقاضا" است این پدیده زمانی رخ می‌دهد که تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش می‌یابد اما همراه با آن به اندازه‌ی نیاز، عرضه افزایش ندارد. تولید کنندگان و عرضه‌کنندگان در کوتاه‌مدت توانایی افزایش تولید و عرضه به اندازه کافی برای پاسخگویی به تقاضا جدید به وجود آمده را ندارند، در نتیجه عرضه‌کننده برای برقراری تعادل، قیمت را افزایش می‌دهد.

تورم ناشی از فشار هزینه (Cost-push inflation)

یکی دیگر از عوامل تورم، افزایش هزینه‌های تولید و ارائه خدمات است که عرضه‌کنندگان با آن رو به رو می‌شوند. عواملی چون افزایش قیمت مواد اولیه، افزایش هزینه‌ی حقوق و دستمزد نیروی کار، مالیات و دیگر عوامل می‌تواند کسب و کارها را مجبور کند که قیمت کالاها و خدمات خود را افزایش دهند که این می‌تواند منجر به افزایش کلی قیمت‌ها در سطح کلان و افزایش تورم شود.

تورم ناشی از کاهش‌‌ ارزش پول (devaluation)

کاهش ارزش پول، زمانی اتفاق می‌افتد که یک ارز در مقایسه با سایر ارزها ارزش خود را از دست بدهد. برای مثال طی یک سال اخیر شاهد کاهش چشم‌گیر ارزش لیر ترکیه (TRY) در برابر دلار آمریکا بودیم؛ در واقع یک سال قبل با پرداخت یک دلار فقط می‌توانستید 8 لیر دریافت کنید درحالی که اکنون همان یک دلار برابر 18 لیر می‌باشد که این نشان‌دهنده پایین آمدن ارزش لیر ترکیه است. این امر واردات را گران‌تر می‌کند و می‌تواند منجر به تورم شود یا در مثالی دیگر اگر ارزش دلار آمریکا در برابر یورو کاهش یابد، برای خرید همان مقدار یورو، دلار بیشتری لازم است. اگر یک کسب و کار آمریکایی از اروپا کالا وارد کند، ممکن است برای پوشش هزینه‌های افزایش یافته، نیاز به افزایش قیمت دلاری داشته باشد.

تورم ناشی از افزایش حقوق و دستمزدها (rising wages)

افزایش دستمزدها همیشه برای افراد خوشایند بوده ولی آیا همیشه این افزایش حقوق و دستمزد منجر به افزایش قدرت خرید افراد می‌شود؟ این اتفاق به ظاهر دلچسب، می‌تواند عواقبی از جمله تورم اقتصادی را به دنبال داشته باشد، به‌ویژه افزایش حداقل حقوق برای کارگران که اثر چند برابری دارد چرا که وقتی کارگران پول بیشتری دریافت می‌کنند، عموما آن پول را برای خرید کالاها و خدمات مصرف می‌کنند و این افزایش تقاضا ناشی از نقدینگی بیشتر دست افراد در نهایت منجر به افزایش قیمت‌ها و تورم می‌شود. همچنین افزایش حقوق و دستمزد، هزینه تولید را افزایش می‌دهد که در نتیجه افزایش هزینه تولید و نیروی کار گران‌تر، منجر به افزایش قیمت کالا و خدمات عرضه شده می‌شود. البته تاثیر افزایش دستمزد بر تورم چیزی است که بین کارشناس‌ها اختلاف نظر وجود دارد و اعتقاد دارند که افزایش حداقل حقوق با افزایش تورم مطابقت ندارد چرا که افزایش دستمزد باعث می‌شود کارفرمایان، کارگران کمتر اما با بهره‌وری بالاتر استخدام کنند.

انتظارات تورمی (Inflation Expectations)

یکی دیگر از عوامی که می‌تواند باعث تورم شود، انتظارات و نگرانی تورمی شرکت‌ها و کارگران است. چرا که این نگرانی کارگران را ترغیب می‌کند برای جبران افزایش هزینه‌های روزمره، دستمزد بیشتری درخواست کنند و یا از ترس افزایش قیمت احتمالی، تصمیم به خرید کالاها بگیرند و تقاضا را افزایش دهند. درخواست برای دستمزدهای بالاتر از سمت کارگران منجر به افزایش کالا و خدمات شرکت‌ها برای حفظ حاشیه سود خواهد شد.

ابر تورم (Hyperinflation) چیست؟

ابر تورم معمولاً زمانی رخ می‌دهد که عرضه پول به طور قابل توجهی افزایش داشته باشد اما رشد اقتصادی به اندازه‌ای که باید، این افزایش عرضه را پشتیبانی نکند. افزایش عرضه پول اغلب ناشی از چاپ و تزریق پول توسط دولت است که اکثراً جهت رفع کسری بودجه صورت می‌گیرد. افزایش عرضه و زیاد شدن پول دست افراد، منجر به تقاضای بیشتر می‌شود که اگر متناسب با آن عرضه نباشد و رشد اقتصادی صورت نگیرد، افزایش قیمت‌ها و کاهش ارزش واقعی پول را به دنبال خواهد داشت.

در واقع زمانی که نرخ تورم، بیش از ۵۰ درصد در ماه رشد کند، شاهد ابر تورم (Hyperinflation) خواهیم بود که این شدت افزایش هزینه‌ها، آن را از سایر انواع تورم متمایز می‌کند. در واقع ابر تورم یا همان هایپراینفلیشن، پدیده‌ی اقتصادی‌ای است که به ندرت و در پی اتفاق‌های خاص مانند ناآرامی‌های داخلی، جنگ و یا انقلاب‌ها اتفاق خواهد افتاد که معروف‌ترین آن در اوایل دهه ۱۹۲۰، ابرتورم در جمهوری وایمار، اتفاق افتاد که قیمت‌ها هر ماه ده‌ها هزار درصد افزایش داشت و به شدت هم به اقتصاد آلمان آسیب وارد کرد. این ابرتورم دقیقاً بعد از جنگ جهانی اول به علت چاپ پول توسط دولت جهت پرداخت بدهی‌ها رخ داد.

رکود تورمی (stagflation) به زبان ساده

رکود تورمی که با اسم ایستایی تورمی هم شناخته می‌شود، یک رویداد اقتصادی است که در آن شاهد نرخ تورم بالا همراه با نرخ رشد اقتصادی پایین می‌باشیم که در این شرایط معضل بیکاری هم همواره افزایش دارد. متاسفانه اغلب اقداماتی که برای کاهش تورم طراحی می‌شوند ممکن است باعث افزایش سطح بیکاری شود و برعکس سیاست‌های طراحی شده برای کاهش بیکاری، ممکن است تورم را تشدید بخشد.

علت رکود تورمی چیست؟

همواره در مورد علل رکود تورمی بین اقتصاددانان اتفاق نظر وجود ندارد و هر مکتب اقتصادی دیدگاه خاص خود را ارائه می دهد. با این حال، دو نظریه اصلی وجود دارد، یکی شوک عرضه و دیگری سیاست‌های اقتصادی ضعیف است.

شوک عرضه (Supply shock)

در تئوری شوک عرضه، گفته می‌شود رکود تورمی زمانی رخ می‌دهد که یک اقتصاد با افزایش یا کاهش ناگهانی عرضه یک کالا یا خدمات (شوک عرضه) مواجه شود. در چنین شرایطی، تعادل بین عرضه و تقاضا از بین می‌رود. در واقع شوک عرضه یک رویداد غیرمنتظره است که عرضه یک محصول یا کالا را تغییر می‌دهد و منجر به تغییر ناگهانی قیمت می‌شود. شوک عرضه مثبت تولید را افزایش می‌دهد و باعث کاهش قیمت‌ها می‌شود، در حالی که شوک عرضه منفی تولید را کاهش می‌دهد و باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود. شوک‌های عرضه می‌تواند توسط هر رویداد غیرمنتظره‌ای که تولید را محدود می‌کند یا زنجیره تامین را مختل می‌کند، مانند بلایای طبیعی یا رویدادهای ژئوپلیتیکی و کلان ایجاد شود. برای مثال نفت خام یکی از کالاهایی است که به دلیل موقعیت ناپایدار آن در خاورمیانه، در برابر شوک‌های منفی عرضه آسیب‌پذیر است.

سیاست اقتصادی ضعیف

نظریه دوم بیان می‌کند که رکود تورمی می‌تواند نتیجه یک سیاست اقتصادی ضعیف باشد. دولت‌ها می‌توانند با سیاست‌های اشتباهی که اتخاذ می‌کنند به صنایع آسیب رسانند و یا به دلایل اشتباه، بدون در نظر گرفتن عواقب آن، تصمیم به افزایش عرضه پول بگیرند و نهایتاً وقوع همزمان این سیاست‌ها می‌تواند منجر به کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم شود.

برای مثال قابل توجه‌ترین رکود تورمی که شاهد بودیم در دهه ۱۹۷۰ در ایالات متحده آمریکا رخ داد. شروع رکود تورمی در دهه ۱۹۷۰ به دلیل سیاست اقتصادی ضعیف و ناپایدار فدرال رزرو ایالات متحده در طول سال های رونق اواخر دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بود. فدرال رزرو برای پایین نگه داشتن بیکاری و افزایش تقاضای کلی برای محصولات و خدمات در دهه ۱۹۶۰ سیاست‌های اشتباهی اعمال کرد که باعث کاهش نرخ بیکاری غیرطبیعی در طول این دهه شد و چیزی به نام مارپیچ قیمت-دستمزد (Wage-price spiral) پدید آمد.

رکود تورمی مسکن چیست؟

رکود تورمی ترکیب دو معضل اقتصادی رکود و تورم است. در بازار مسکن، زمانی که تعداد خرید و فروش‌ها کاهش پیدا کند به اصطلاح وارد رکود مسکن و زمانی که میانگین قیمت املاک و مستغلات افزایش پیدا کند، دچار تورم مسکن شدیم. از جمله عواملی که باعث تورم در بازار مسکن خواهد شد، افزایش تقاضا، افزایش قیمت مواد اولیه ساخت و ساز و همچنین کاهش ارزش پول است. اما چه وقت ما شاهد رکود تورمی در بازار مسکن خواهیم بود؟ زمانی که در بازار شاهد افزایش قیمت مسکن شویم و همزمان شاهد کاهش تعداد معاملات باشیم به اصطلاح وارد رکود تورمی مسکن شدیم.

تورم هسته ای (Core Inflation) چیست؟

تورم هسته ای (Core Inflation) همان تغییر قیمت در کالاها و خدمات است اما با این تفاوت که نوسانات قیمتی بخش غذا و انرژی را شامل نمی‌شود. قیمت این اقلام اغلب پرنوسان است و با حذف آن‌ها می‌شود پیش‌بینی دقیق‌تری از نرخ تورم داشت. همچنین از تورم هسته‌ای برای تعیین تأثیر افزایش قیمت‌ها بر درآمد مصرف‌کننده نیز استفاده می‌شود. تورم هسته‌ای با دو شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و شاخص هزینه‌های مصرف شخصی (PCE) اندازه‌گیری می‌شود. روش‌ دیگری که برای محاسبه تورم هسته‌ای به کاربرده می‌شود، روش داده‌های پرت (outliers) است که محصولاتی را که بیشترین تغییرات قیمتی را داشته‌اند حذف می‌کند.

محاسبه تورم

تورم به تغییرات قیمت در طول زمان در سطح کلی کالاها و خدمات در سراسر اقتصاد اشاره دارد. تورم در واقع مقایسه قیمت‌های فعلی کالاها و خدمات با قیمت‌های قبلی آنان است. برای محاسبه تورم پارامتر‌های مختلفی وجود دارد از جمله شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)، شاخص قیمت کالاهای صادراتی (XPI)، شاخص قیمت کالاهای وارداتی (MPI)، شاخص قیمت خرده فروشی (RPI) و شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) که در ادامه به توضیح معروف‌ترین آن‌ها، شاخص CPI یا همان شاخص بهای مصرف‌کننده خواهیم پرداخت.

شاخص قیمت مصرف کننده ( CPI)

شاخص CPI، مخفف Consumer Price Index میانگین تغییر قیمت و هزینه‌های پرداخت‌ شده توسط مصرف‌کنندگان در زمان‌های مختلف را اندازه‌گیری می‌کند. به فرض اگر شاخص CPI سالانه ۱۰ درصد باشد، و شما ۱۰۰ دلار داشته و قصد خرید با آن را داشته باشید، تقریباً ۱۰ درصد کمتر از یک سال پیش قدرت خرید دارید. در واقع شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، تورم را اندازه‌گیری می‌کند و پرکاربردترین معیار برای سنجش تورم است. شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) در واقع قدرت خرید شما را نشان می‌دهد و به عنوان یک ابزار اقتصادی، برای تعیین تأثیر سیاست اقتصادی دولت استفاده می‌شود.

درصد تغییر CPI در یک دوره زمانی را نرخ تورم می گویند

نرخ تورم آمریکا

نرخ تورم سالانه فعلی آشنایی با شاخص CPI آمریکا که همان شاخص CPI تعریف می‌شود، برای ماه آگوست ۲۰۲۲ به ۸.۵ درصد رسید. این بدان معناست که قیمت‌ها برای مجموعه وسیعی از کالاها و خدمات در ایالات متحده از آگوست ۲۰۲۱ تا آگوست ۲۰۲۲ به طور متوسط ​​۸.۵ درصد افزایش یافته است. همچنین تورم هسته‌ای که تصویری با ثبات‌تر از وضعیت فعلی تورم ارائه می‌دهد، برای ماه آگوست ۲۰۲۲ به ۵.۹ درصد رسید.

در حال حاضر فدرال رزرو، بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا به دلیل تورم بالا، شروع به افزایش نرخ بهره کرده است تا با سیاست انقباضی، تا حدی نقدینگی را از سطح جامعه جمع‌کند و تورم را کنترل کند که این نوع فعالیت‌ها توسط بانک مرکزی آمریکا، باعث ریزش بازارهای سهام آمریکا و بازار رمزارزها شد. بر اساس شواهد، تورم بالا همیشه تاثیر منفی بر شاخص S&P500 داشته و بهترین بازدهی در بازار سهام وقتی محقق شده است که شاهد تورم بین ۲ تا ۳ درصدی بودیم.

تاثیر تورم بر بازار سرمایه و رمزارزها

با تداوم تورم، دولت‌ها سعی در کنترل افزایش قیمت‌ها با سیاست‌های مختلف انقباضی خواهند داشت. یکی از راه‌حل‌هایی که بانک مرکزی اعمال می‌کند افزایش نرخ بهره است که نقدینگی را از سطح جامعه جمع کند و به این صورت تقاضا کم‌تر شود. سیاستی که در حال حاضر فدرال رزرو آمریکا جهت کنترل تورم فعلی آمریکا اعمال می‌کند و اعلام کرده است تا زمانی که تورم قابل کنترل شود، به این افزایش نرخ بهره‌ها ادامه خواهند داد. اما این اتفاق چه تاثیری بر بازار سهام و بازار رمزارزها خواهد داشت؟ چرا با هر بار اعلام افزایش نرخ تورم قیمت این دارایی‌ها ریزش می‌کند؟

اتفاقی که می‌افتد این است که با افزایش نرخ بهره، تمایل افراد به سرمایه گذاری در دارایی‌های کم‌ریسک و مطمئن بیشتر می‎شود و سعی می‌کنند از بازارهای پرریسکی چون سهام و ارزهای دیجیتال دوری کنند و به مرور سرمایه خود را از این بازارها خارج می‌کنند که منجر به کم‌شدن تقاضا و ریزش قیمت‌ها می‌شود. همچنین پیش‌بینی افراد از این اتفاق باعث ریزش قیمت بعد از هر بار اعلام افزایش تورم و نرخ بهره است.

جمع‌بندی

تورم (Inflation) یکی از مباحث مهم اقتصاد کلان، نشان‌دهنده‌ی میزان افزایش قیمت در سطح جامعه است. عوامل کلان متفاوتی می‌تواند باعث تورم و کاهش ارزش پول شود. در حال حاضر عواملی چون پاندمی کرونا، جنگ روسیه-اوکراین باعث تشدید تورم در سطح جهانی شده است که علاوه بر عواقب اقتصادی منفی چون گرانی کالا و خدمات، کاهش قدرت خرید و. می‌تواند تاثیرات منفی اجتماعی از جمله پدیده‌ی فقر، افزایش نابرابری اجتماعی که به مرور منجر به نفرت اجتماعی، دزدی و. می‌شود را به دنبال داشته باشد. در این مقاله به زبان ساده این پدیده را شرح دادیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.