درک الگوهای هارمونیک
مرحله 1 : یک الگوی قیمت ی هارمونیک بالقوه را پیدا کنید
همانطور که ممکن است حدس زده باشین، سود بردن از الگوهای قیمتی هارمونیک به این معناست که بتونید آن الگوهای 'عالی' را شناسایی کنید و پس از تکمیل آنها خرید یا فروش کنید. سه مرحله اساسی در تشخیص الگوهای قیمت هارمونیک وجود دارد:
مرحله 1: یک الگوی قیمتی هارمونیک بالقوه را پیدا کنید.
مرحله 2: الگوی قیمتی هارمونیک بالقوه را اندازه گیری کنید.
مرحله 3: با تکمیل الگوی قیمتی هارمونیک، خرید یا فروش کنید.
با دنبال کردن این سه مرحله اساسی، میتونید تنظیماتی را با احتمال بالا پیدا کنید که به شما کمک میکنه آن پیپهای بسیار دوستداشتنی را بگیرید. بیایید این روند را در عمل ببینیم!
اوه وای، به نظر میرسه یک الگوی قیمت هارمونیک بالقوه، در این مرحله از زمان، ما دقیقاً مطمئن نیستیم که چه نوع الگوی است. به نظر میرسه که سه درایو باشه، اما میتونه خفاش یا خرچنگ باشد… .هک، حتی میتواند یک گوزن باشه! 🦌 در هر صورت، بیایید آن نقاط معکوس را برچسب گذاری کنیم.
مرحله 2: الگوی قیمت هارمونیک بالقوه را اندازه گیری کنید
با استفاده از اندیکاتور فیبوناچی، یک خودکار و یک تکه کاغذ، اجازه دهید مشاهدات خود را فهرست کنیم.
- حرکت BC برابر با 0/618 اصلاح حرکت AB است.
- حرکت 1.272 CDحرکت BC است.
- طول AB تقریباً برابر با طول CD است.
این الگو واجد شرایط یک الگوی ABCD صعودی است که یک سیگنال خرید قوی می باشه.
مرحله 3: با تکمیل الگوی قیمت هارمونیک، خرید یا فروش کنید
پس از تکمیل الگو، تنها کاری که باید انجام بدین اینکه با سفارش خرید یا فروش پاسخ مناسب بدین. در این حالت، باید در نقطه D، که 1/272 فیبوناچی حرکت CB است، خرید کنید و حد ضرر خود را چند پیپ زیر قیمت ورودی خود قرار بدین.
آیا این واقعا به این سادگی است؟. نه دقیقا. مشکل الگوهای قیمت هارمونیک اینکه آنقدر عالی هستند که به سختی می توان آنها را تشخیص داد. بیش از دانستن مراحل، باید چشمان شاهینی داشته باشید تا الگوهای قیمت هارمونیک بالقوه را تشخیص دهید و برای جلوگیری از پریدن اسلحه و ورود قبل از تکمیل الگو، صبر زیادی داشته باشین.
واگرایی های معاملاتی الگوهای هارمونیک
اگر یک روش کم ریسک برای فروش نزدیک به بالا یا خرید نزدیک به پایین یک روند وجود داشت، چیه؟ اگر قبلاً در موقعیت طولانی قرار داشتید و میتونستید از قبل مکان مناسب برای خروج را به جای تماشای سودهای غیرقابل درک خود پیدا کنید. اگر باور داشته باشید که یک جفت ارز همچنان به ریزش خود ادامه میدهد، اما میخاین با قیمتی بهتر یا ورود با ریسک کمتر، کوتاهی کنید؟ خوب حدس بزن چی؟ راهی هست! به آن معاملات واگرایی می گویند. به طور خلاصه، واگرایی را می توان با مقایسه عملکرد قیمت و حرکت یک اندیکاتور مشاهده کرد. واقعاً مهم نیست که از چه اندیکاتوری استفاده می کنید. میتونید از RSI ، MACD ، Stochasti ، CCI و غیره استفاده کنید.
نکته مهم در مورد واگرایی ها این است که میتونید از آنها به عنوان اندیکاتور اصلی استفاده کنید و پس از مدتی تمرین، تشخیص آن چندان دشوار نیست. هنگامی که به درستی معامله شود، میتونید با واگرایی سود کنید. بهترین چیز در مورد واگرایی این است که شما معمولاً نزدیک به پایین خرید می کنید یا نزدیک به بالا می فروشید. این باعث میشه ریسک معاملات شما نسبت به سود احتمالی شما بسیار کوچک باشد. فقط به «بالاترین ها» و «پایین ترین ها» فکر کنید. قیمت و حرکت معمولاً دست در دست هم مانند آووکادو و نان تست، هانسل و گرتل، ریو و کن، بتمن و رابین، جی زی و بیانسه، کوبی و شاک، نمک و فلفل دست به دست میشوند. شما نکته را متوجه میشوید. اگر قیمت در حال رسیدن به سطوح مقاومتی بالاتر است، اندیکاتور نیز باید اوج های بالاتری را تشکیل دهد. اگر قیمت به پایینترین حد برسد، اندیکاتور نیز باید پایینترین سطح را ایجاد کند. اگر آنها نباشند، به این معنی است که قیمت و اندیکاتور از یکدیگر واگرا می شوند. و به همین دلیل است که به آن 'واگرایی' می گویند. تجارت واگرایی یک ابزار عالی برای داشتن در جعبه ابزار شماست، زیرا واگرایی ها به شما سیگنال می دهند که اتفاق عجیبی در حال وقوع است و باید توجه بیشتری داشته باشید. استفاده از معاملات واگرایی میتوند در تشخیص روند ضعیف یا معکوس شدن حرکت مفید باشه. حتی گاهی میتونید از آن به عنوان سیگنالی برای ادامه روند استفاده کنید!
دو نوع واگرایی وجود دارد:
واگرایی صعودی منظم
اگر قیمت به پایینترین حد (LL) میرسه، اما اندیکاتور پایینترین سطح (HL) را ایجاد میکنه، این به عنوان واگرایی منظم صعودی در نظر گرفته میشه. این معمولاً در پایان یک روند نزولی رخ میده. پس از ایجاد یک کف دوم، اگر اندیکاتور نتونه به پایین ترین حد جدید برسه، این احتمال وجود داره که قیمت افزایشی باشه، زیرا به طور معمول انتظار میره قیمت و حرکت در یک راستا با یکدیگر حرکت کنند. در زیر تصویری وجود دارد که یک واگرایی منظم صعودی را به تصویر میکشد.
واگرایی نزولی منظم
حالا، اگر قیمت بالا باشه (HH)، اما اندیکاتور بالاتر باشه (LH)، پس شما واگرایی نزولی منظم دارین. این نوع واگرایی را می توان در UPTREND یافت. پس از اینکه قیمت به دومین اوج رسید، اگر اندیکاتور به بالاترین حد پایینتر رسید، احتمالاً میتونید انتظار داشته باشید که قیمت معکوس بشه و کاهش یابد. در تصویر زیر می بینیم که پس از ساخت تاپ دوم، قیمت معکوس می شود. همانطور که در تصاویر بالا می بینید، هنگام تلاش برای انتخاب قسمت های بالا و پایین، از واگرایی منظم بهترین استفاده میشه. شما به دنبال منطقه ای هستید که قیمت متوقف بشه و معکوس شود.
اکنون که به واگرایی منظم دست پیدا کرده اید، وقت آن است که حرکت کنید و در مورد نوع دوم واگرایی . واگرایی پنهان بیاموزید. نگران نباشید، مانند اتاق اسرار بسیار پنهان نیست و تشخیص آن چندان سخت نیست. دلیل اینکه آن را 'پنهان' می نامند این است که در درون روند فعلی پنهان شده است.
واگرایی صعودی پنهان
واگرایی پنهان چیست؟ واگرایی ها نه تنها نشانه معکوس شدن روند بالقوه هستند، بلکه میتونند به عنوان نشانه ای درک الگوهای هارمونیک احتمالی برای ادامه روند استفاده بشه (قیمت همچنان در جهت فعلی خود حرکت می کند). همیشه به یاد داشته باشین، روند دوست شماست، بنابراین هر زمان که سیگنالی دریافت کردید که روند ادامه خواهد داشت، برای شما خوب است! واگرایی صعودی پنهان زمانی اتفاق میفته که قیمت به بالاتر (HL) میره، اما اندیکاتور پایینتر (LL) رو نشان میده.
واگرایی نزولی پنهان
در نهایت، ما واگرایی نزولی پنهان داریم. احتمالاً تا به حال حدس زده اید که این در یک روند نزولی رخ مید. هنگامی که واگرایی نزولی پنهان را مشاهده می کنید، این احتمال وجود داره که این جفت ارز به روند کاهشی ادامه بده. بیایید آنچه را که تاکنون در مورد واگرایی پنهان آموختهاید خلاصه کنیم. اگر دنبالگر روند هستین، پس باید مدتی را به کشف برخی واگرایی های پنهان اختصاص بدین. اگر به طور اتفاقی متوجه آن شدید، میتونه به شما کمک کنه زودتر در روند حرکت کنید. خوب به نظر میرسه، درسته؟
به خاطر داشته باشید که واگرایی های منظم سیگنال های احتمالی برای معکوس شدن روند هستند در حالی که واگرایی های پنهان سیگنال تداوم روند هستند.
الگوهای هارمونیک چیست؟ آشنایی با انواع Harmonic Patterns
الگوهای هارمونیک یا Harmonic Patterns از مهم ترین ابزار های تحلیل تکنیکال است که در این مقاله قصد داریم شما را با مفهوم و کاربرد بیشتر آشنا کنیم، همراه داتیس نتورک باشید.
الگوهای هارمونیک چیست؟
Harmonic Patterns در تحلیل تکنیکال از تلفیق اعداد فیبوناچی و اشکال هندسی ابداع شدهاند.
پس در نتیجه با تسلط کامل بر ابزارهای فیبوناچی میتوان به خوبی از الگوهای هارمونیک در جهت کسب سود بیشتر از معاملات استفاده کرد.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال توسط آقای گارتلی در سال 1932 ایجاد شد.
گارتلی در کتاب خود با نام سود در بازار سهام (بورس) در مورد الگوی 5 نقطهای صحبت کرد و آن را الگوی گارتلی نامید.
بعدا فردی به اسم لری پساونتو این الگو را با دنباله اعداد فیبوناچی بهبود بخشید و قوانینی را در مورد استفاده از دنباله اعداد فیبوناچی در الگوهای گارتلی به وجود آورد.
چندین نویسنده دیگر نیز وجود دارند که بر روی الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال کار کردهاند.
اما به نظر من (و اکثر فعالان بازار سرمایه) بهترین آنها اسکات کارنی با کتاب “معامله هارمونیک” است.
کارنی الگوهای دیگری همچون الگوی “خرچنگ” “کوسه”، “خفاش” و “5-o” را نیز اختراع کرد و همچنین عمق زیادی در فهم و دانش این الگوها ایجاد کرد.
اصلیترین نظریه مربوط به الگوهای هارمونیک مربوط به حرکات زمان/قیمتی است که به دنباله فیبوناچی و تقارن آنها در بازارها مربوط است.
آنالیز دنباله اعدا فیبوناچی در تمام بازارها و در هر بازه زمانیای قابل انجام است.
ایده اولیه در استفاده از این دنبالهها این است که نقاط بازگشتی کلیدی، عقبنشینیها، اوجگرفتنها و نوسانات رو به بالا و پایین را تشخیص دهیم.
در الگوهای هارمونیک با یک سری ساختار هندسی سر و کار داریم که از دنباله فیبوناچی استفاده میکنند.
فهم این الگوها یک فرصتهای خاص و فوقالعادهای را در اختیاران فعالان بازار بورس قرار میدهد.
زیرا با استفاده از آنها میشود روندهای قیمتی را پیشبینی کرده و و نقاط بازگشتی را مشخص کرد.
معاملهگران بورس با استفاده از این الگوها میتوانند نقاط ورود، توقف و اهداف قیمتی خود را تعیین کنند.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک دارای انواع مختلفی هستند که هر کدام شکلی خاص و نسبت های منحصر بفردی را دارند.
شاید در نگاه اول شناسایی این الگوها کار دشواری به نظر آید اما زمانی که یک تحلیلگر ساختار الگوها را درک کند میتواند آنها را بر روی نمودار مشخص کند.
الگوهای هارمونیک اصلی از پنج نقطه (X A B C D) تشکیل می شوند و الگو هایی همچون ABC و ABCD که از الگوهای اصلی نشأت می گیرند دارای سه و چهار نقطه هستند.
الگوهای هارمونیک یا در حال شکلگیری هستند و یا تکمیل شدهاند که به شکل حروف «M» یا «W» در نمودار قابل مشاهده هستند.
این الگوهای اصلی قوانین و ساختار یکسانی دارند و تفاوت آنها در اندازه اضلاع و محل قرارگیری پنج نقطه آن الگو است. بنابراین اگر تحلیلگران یک الگو را بشناسند و آن را به درستی درک کنند، ناخودآگاه الگوهای دیگر را نیز میتوانند شناسایی کنند.
البته صحبت کامل درباره تراز های فیبوی این الگو از حد مطالب عمومی سایت خارج می باشد و برای آن که شما بتوانید تراز های این الگو ها را نیز به طور دقیق بیاموزید باید دوره ی آموزشی این الگو ها را پشت سر بگذارید.
اصول معاملهگری با الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern)
توسط الگوهای هارمونیک یک معامله گر میتواند با پیدا کردن محتمل ترین نقطه برگشت قیمت وارد معامله خود شود .
در روش معامله گری بر اساس الگوهای هارمونیک فرض بر این است که الگوهای قیمتی موجود در بازار
مانند سایر الگوهای رایج در زندگی ما بصورت منظم تکرار میشوند و از این رو قابل پیشبینی میباشند.
در روش و استراتژی هارمونیک تریدینگ روش و هدف اصلی تریدر تشخیص صحیح الگو و یافتن سطوح برگشتی بازار میباشد.
یک نمودار قیمتی چیزی نیست بجز مجموعه از از رکوردهای ایجاد شده در اثر خرید با فروش در گذشت زمان .
الگوهای هارمونیک در دوره های بخصوصی شکل گیری میشوند که در گذشته بازار به سادگی قابل رویت هستند.
این الگوها نشانگر سیگنالهایی برای یک معامله گر هستند که صد البته تکنیکالی خواهند بود .
بر اساس این سیگنالها وضعیت احتمالی حرکت قیمت در آینده پیش رو را میتوان حدس زد .
علاوه بر این مورد باید دقت داشت که در گذشته بازار بارها اثبات شده است که یک الگو شگل گیری و تکرار شده است
پس این روش معاملاتی میتواند یکی از بهترین روشهای معاملاتی باشد چرا که میتوان حد ضرر و حد سود را به خوبی مشخص کرد.
البته قابل به ذکر است که یکی از سخترین روشهای معاملاتی نیز استراتژی معاملاتی هارمونیک میباشد .
harmonic-patterns
اصول معاملهگری با الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern)
مراحل اصلی در ترید با استراتژی الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern)
در استراتژی معاملهگری به سبک هارمونیک (Harmonic Pattern) ما با مجموعه متنوعی از نسبتهای فیبوناچی در راستای تعریف الگوهای هارمونیک رو برو هستیم .
باید به خوبی دقت داشته باشید که معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک فقط به تعریف و تشخیص الگوهای قیمتی ختم نمیشود.
و البته که در قدم اول بایستی فرصتهای محتمل معاملاتی و قواعد خاص ورود به یک معامله را تشخیص داد
سپس به کمک سایر جوانب به هنگام معامله و مدیرت موقعیت معاملاتی در راستای استراتژی اقدام به معامله خواهیم کرد.
در راستای بالا بردن قدرت سیگنالهای معاملاتی به موارد زیر دقت داشته باشید :
تشخیص فرصت معامله: صرف نظر از اینکه از چه نوع سیستم معاملاتی استفاده میکنید، قدم اول یافتن فرصتهای معاملاتی محتمل است.
استراتژی های معاملاتی به سبک هارمونیک از الگوهای قیمتی تکراری که در گذشته اثبات شدهاند
و نشانگر محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش هستند، استفاده میکند.
درک تفاوت میان الگوهای مختلف هارمونیک برای بهینه کردن فرصتهای معاملاتی خاص بسیار ضروری است.
ورود به معامله: پس از تعیین بهترین فرصت معاملاتی، معامله اصلی بایستی مشخص شود.
موارد زیادی را باید در دوره مشخصی مورد ارزیابی قرار دهیم .
همچنین صحت الگو بایستی تعیین شود و در نهایت میتوان گفت یک موقعیت ایجاد شده است .
مدیریت معامله فعال : پس از ورود به معامله، موارد کلی دیگری هم هستند که بایستی در طول فرآیند معامله بررسی شوند.
این موارد همان موارد مدیریت سرمایه هستند که ما را در بهینه کردن سود یاری میدهند .
معاملهگری با الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern)
تحلیل کردن به سبک الگوهای هارمونیک بهترین استراتژیهای فیبوناچی
و تکنیکهای تشخیص الگو را جهت یافتن فرصتهای معاملاتی، اجرا و مدیریت آن به کار میگیرد.
این تکنیکها بسیار دقیق هستند و سیستم معاملاتی را ایجاد میکنند که نیازمند شرایط خاص برای اجرای هر دستور معاملاتی است.درک الگوهای هارمونیک
تقریباً میتوان گفت که تعیین محدودههای بازگشتی توسط الگوهای هارمونیک بسیار منحصربهفرد است.
محاسبات پیچیده و بررسی نقاط قیمتی شما را از میزان دقت الگوها شگفتزده خواهد کرد.
اگر به تازگی با این سبک آشنا شده اید جالب است بدانید که با یادگیری این سبک
دریچه ای نوین از تحلیل گری در بازارهای مالی و فارکس برای شما ایجاد خواهد شد.
انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چطور به کار میروند؟
اگر میخواهید یک تحلیلگر حرفهای بازارهای مالی باشید باید بتوانید الگوهای قیمتی (Price Patterns) را بشناسید. این الگوها در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکنند نقاط ادامه روند یا برگشت را دقیقتر شناسایی کنید. به طور کلی الگوهای قیمتی به ۴ دسته از جمله الگوهای کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی تقسیم میشوند. در این مقاله هر کدام را به اختصار توضیح خواهیم داد. با مدرسه تحلیل همراه باشید.
مقدمهای بر الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
- در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
- طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنیها شناسایی میشود.
- هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی مبنی بر تغییر جهت روند بدهد، به عنوان الگوی برگشتی محسوب میشود.درک الگوهای هارمونیک
- از طرفی پس از یک الگوی ادامهدهنده روند در جهت قبلی خود ادامه پیدا میکند.
- برخی از الگوهای ادامه دهنده به عنوان یک مکث کوتاه در میان روندها محسوب میشوند.
- تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای قیمت به بررسی حرکات فعلی و پیشبینی حرکات آتی بازار میپردازند.
الگوهای کلاسیک تکنیکال
یکی از روشهای پایه در تحلیل تکنیکال استفاده از روش تحلیل کلاسیک است.
خطوط روند در تحلیل تکنیکال
- از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنیها شناسایی میشوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
- خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
- اینها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوتهای کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوتهای سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
- نحوه ترسیم خطوط روند میتواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم مینمایند و برخی از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
- در نمودارهای روزانه، تحلیلگران اغلب از قیمت های بسته شدن استفاده می کنند، نه از اوج یا پایین، برای ترسیم خطوط روند، زیرا قیمت های بسته شدن نشان دهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به حفظ موقعیت در یک شب یا در تعطیلات آخر هفته یا بازار هستند.
انواع الگوهای قیمتی
به طور کلی الگوهای قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم میشوند.
1- الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای ادامهدهنده یک اصلاح یا مکث قیمت است که در میانه روندها شکل میگیرد و پس از آن روند به حرکت قبل خود ادامه میدهد.
2- الگوهای برگشتی:
الگوهای برگشتی مشابه الگوهای ادامه دهنده اصلاح یا مکث قیمتی در میان روندها هستند. با شکل گیری این الگوها، قیمت در جهت خلاف روند قبل حرکت میکند.
الگوهای ادامه دهنده
- یک الگوی ادامه دهنده را میتوان به عنوان یک مکث کوتاه در طول یک روند غالب در نظر گرفت، اصطلاحآٓ زمانی که گاوها در طول یک روند صعودی نفس خود را میگیرند، یا زمانی که خرسها در طول یک روند نزولی برای لحظهای استراحت میکنند.
- در زمان تشکیل الگوهای قیمتی هیچ راهی برای تشخیص الگوی ادامهدهنده با الگوی برگشتی از قبل وجود ندارد.
- به این ترتیب، باید توجه دقیقی به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت داشت.
- پس باید دقت کنید که آیا نمودار قیمت قادر است از خط مقاومتی و یا حمایتی عبور کند.
- تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه میکنند که فرض کنیم روند جاری تا زمان تغییر روند ادامه خواهد داشت.
- به طور کلی، هرچه زمان تشکیل الگو بیشتر باشد، و حرکت قیمت در داخل الگو بزرگتر باشد، پس از خروج قیمت از الگو حرکت پر شتابتر خواهد بود.
متداولترین الگوهای ادامه دهنده
رایجترین الگوهای ادامهدهنده اینها هستند:
- مثلث: مثلث با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شدهاند.
- پرچم: پرچمها با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شدهاند.
- کنج: کنجهایی که با دو خط روند همگرا ساخته شدهاند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.
- مستطیل: در حقیقت کانال افقی است درک الگوهای هارمونیک که نشان دهنده یک بازار خنثی است.
الگوهای قیمتی برگشتی
- در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی میشود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت.
- در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی برگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود.
- به واقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود میآید که روند بعدی را تحت تأثیر خود میگذارد.
متداولترین الگوهای برگشتی
در اینجا میخواهیم درباره رایجترین الگوهای برگشتی توضیح دهیم.
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders)
شکل زیر الگوی برگشتی سر و شانه در سهام شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد فملی است. شاهد افزایش حجم معاملات در زمان شکست خط گردن هستیم.
دو قله (Double Tops & Bottoms)
سه قله (Triple Tops & Bottoms)
تئوری امواج الیوت و الگوهای قیمتی
- در تحلیل تکنیکال یک نظریه به نام تئوری امواج الیوت وجود دارد که برای توصیف حرکت قیمت در بازارهای مالی استفاده میشود.
- این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده شناسایی شده است.
- امواج را میتوان در تمام حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش میکنند از روند بازار سود ببرند را میتوان سوار بر موج توصیف کرد.
آشنایی با تئوری امواج الیوت
- این نظریه توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 ارائه شد.
- پس از اینکه الیوت به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را مشغول کند و شروع به مطالعه 75 سال نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30 دقیقهای در شاخصهای مختلف کرد.
- این نظریه در سال 1935 زمانی که الیوت پیشبینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد، شهرت یافت.
- از آن زمان تاکنون به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفولیو ، معاملهگران و سرمایهگذاران خصوصی تبدیل شده است.
- او دقت کرد که در نظر داشته باشد که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمیکنند، بلکه در به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدامات آتی بازار هستند.
- امواج الیوت را میتوان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخصهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص مورد استفاده قرار داد.
- معاملهگران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار موج الیوت بازار داشته باشند.
امواج الیوت چگونه کار میکنند
بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی میکنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه میگوید که حرکت قیمت سهام را میتوان پیشبینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد میشود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی میکند:
امواج حرکتی
امواج اصلاحی
با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم شامل ۳ موج است.
الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی
- الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص میشود.
- برخلاف سایر روشهای رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش میکند تا حرکات آتی را پیشبینی کند.
- از الگوهای معروف یا متداول این سبک، میتوان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.
هندسه و اعداد فیبوناچی
- الگوهای هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت بصورت یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبتهای فیبوناچی تکرار میشوند.
- ریشه روششناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (0.618 یا 1.618) است.
- ن سبتهای مکمل عبارتند از: 0.382، 0.50، 1.272، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
- ن سبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت میشود.
- از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار میشود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده میشود که تحت تأثیر محیطها و جوامعی هستند که در آن معامله میکنند.
- با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معاملهگران میتوانند نسبتهای فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیشبینی کنند.
مسائل مربوط به هارمونیک
- ممکن است یک معاملهگر غالباً الگویی را ببیند که شبیه یک الگوی هارمونیک است، اما سطوح فیبوناچی الگو را تایید نکند، بنابراین الگو را از نظر رویکرد هارمونیک، غیرقابل اعتماد میکند.
- این میتواند یک مزیت باشد، زیرا مستلزم آن است که معاملهگر صبور و منتظر تنظیمات ایدهآل باشد.
- الگوهای هارمونیک میتوانند مدت زمان حرکت قیمت را بسنجند. اما میتوان از آنها برای جداسازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد.
- این خط زمانی رخ می دهد که یک معاملهگر در منطقه معکوس وارد و در ادامه الگوی نقض شود.
- وقتی این اتفاق میافتد، معاملهگر میتواند در معاملهای گرفتار شود که روند به سرعت در جهت خلاف معامله او حرکت کند.
- بنابراین، مانند همه استراتژی های معاملاتی، مدیریت ریسک باید لحاظ شود.
- دقت کنید که این الگوها ممکن است در الگوهای دیگر هم وجود داشته باشند.
- همچنین ممکن است که الگوهای غیرهارمونیک هم در بافت الگوهای هارمونیک وجود داشته باشند.
- اینها میتوانند برای کمک به اثربخشی الگوی هارمونیک و افزایش عملکرد ورود و خروج استفاده شوند.
- چندین موج قیمت نیز ممکن است در یک موج هارمونیک وجود داشته باشد (به عنوان مثال، یک موج CD یا موج AB). قیمت ها دائما در حال چرخش هستند.
- بنابراین، بررسی نمودار قیمت در تایم فریم بالاتر مهم است.
- ماهیت فراکتال بازارها اجازه میدهد که این نظریه در تایم فریمهای متفاوت اعمال شود.
الگوهای کندلی یا شمعی ژاپنی
نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، دادهها را در بازههای زمانی متعدد نمایش میدهند. قدمت نمودارهای شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم برمیگردد. نمودارهای شمعی ژاپنی نسبت به نمودارهای میلهای و خطی سادهتر و مفیدتر هستند. کندلها الگوهایی میسازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیشبینی میکنند.
استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال 1991، «تکنیکهای نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا میتوانند دهها مورد از این الگوها را شناسایی کنند که نامهای مختلفی به صورت زیر دارند:
الگو پوشش ابر سیاه
ستاره صبحگاهی
ستاره شامگاهی
الگوی پوشا
الگوی نافذ
علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در دهها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شدهاند.
مرد به دار آویخته
الگوهای پرایس اکشن
در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگوهای مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگوهای شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.
اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معاملهگر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبکها به نام این افراد شناخته میشوند. از اصلیترین استراتژیهای شناختهشده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:
- لنس بگز (Lance Beggs):نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معاملهگری شما (Your Trading Coach) است.
- گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپهای معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
- ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نامهای معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.
- یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته میشود.
کلام آخر
یکی از روشهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بررسی الگوهای قیمتی است. به طور کلی الگوهای قیمتی شامل الگوهای کلاسیک (الگوهای قیمتی)، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی، الگوی پرایس اکشن هستند. آیا شما هم تجربه کار با این الگوهای قیمتی را داشتهاید؟ به نظر شما کدام یک از الگوهای قیمتی بهتر از بقیه است؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
سوالات متداول
الگوهای قیمتی به طور روندهای بازارهای مالی هستند که به صورت نمودارهای مختلف نمایش داده میشوند.در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
به طور کلی الگوهای قیمتی به ۴ دسته از جمله الگوهای کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی تقسیم میشوند.
منابع
“Introduction to Technical Analysis Price Patterns”, Investopedia, 2022.
“What Is the Elliott Wave Theory?”, Investopedia, 2022.
“Harmonic Patterns in the Currency Markets”, Investopedia, 2022.
“The 5 Most Powerful Candlestick Patterns”, Investopedia, 2022.
الگوی هارمونیک AB=CD چیست؟
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند. الگوهای هارمونیک گارتلی، بت (خفاش)، باترفلای (پروانه)، شارک (کوسه) و AB=CD نمونههایی از این الگوها هستند که به معاملهگران کمک میکند بتوانند با شناسایی این الگوها و ورود به معامله به سود برسند. امروزه این الگوها طرفداران زیادی در بین معاملهگران پیدا کرده و در نمودارهای قیمتی تشکیل میشود. با آکادمی بورس پشوتن همراه باشید تا شما را با الگوی هارمونیک AB=CD آشنا کنیم.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال )
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبتها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آن را یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد. با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نماید.
تعریف الگوی هارمونیک AB=CD
الگوی هارمونیک AB=CD یک ساختار قیمتی چهار نقطهای است. بخش اول قیمتی تا حدودی اصلاح میشود و حرکت قیمتی مساوی را از محدوده اصلاح قیمتی طی میکند. نسبتهای فیبوناچی در این الگو بایستی در نقاط خاصی روی دهند. در این الگو نقطه C بهعنوان سطح تکمیل الگو در نظر گرفته میشود. هر چند بسط BC در این ساختار بسیار اهمیت دارد؛ اما مهمترین عدد هارمونیک (Harmonic) نقطه دقیق تکمیل AB=CD است.
نسبتهای متقابل الگوی AB=CD
در الگوی AB=CD تناسب نسبتهای فیبوناچی در ساختار قیمتی معمولاً نشانگر روابط متقابل خاصی است. نسبت متقابل نقطه C همان میزان اصلاح موج AB معمولاً نشانگر میزان بسط BC است که برای تعریف محتملترین محدوده بازگشتی به کار میرود. برای مثال اصلاح ۰٫۶۱۸ درصدی در نقطه C معمولاً بسط ۱٫۶۱۸ درصدی BC را نشان میدهد که با نقطه تکمیل AB=CD مطابقت دارد. این رابطه متقابل در الگوهای یکسان AB=CD بهترین محدوده بازگشتی محتمل (PRZ) را برای این ساختار تعریف میکند. این نسبتهای متقابل که ساختار AB=CD را تکمیل میکنند به صورت زیر هستند:
نسبتهای متقابل برای تعریف محدوده تکمیل الگو ضروری هستند. با این حال مهمترین عددی که در الگو بایستی در نظر گرفته شود، این است که بسط BC بایستی با محدوده تکمیل الگوی AB=CD انطباق داشته باشد.
الگوی بازگشت صعودی AB=CD معکوس
زمانی که با فروش گستردهای در بازار مواجه هستیم الگوی بازگشت صعودی AB=CD میتواند بهترین ارزیابی برای پیشبینی حرکات قیمتی باشد. هر چند تقارن الگو شاید متفاوت باشد، اما ساختار اولیه حداقل شرط مورد نیاز برای الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) است.
بایستی گفت که محدوده ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶، تمامی اصلاحهای فیبوناچی در این دامنه برای نقطه C را شامل میشود. به همین دلیل نقطه C میتواند ۰٫۳۸۲، ۰٫۵۰، ۰٫۶۱۸، ۰٫۷۰۷، ۰٫۷۸۶ یا ۰٫۸۸۶ باشد. بر اساس نسبتهای متقابل اشاره شده در جدول بالا، این نسبت با برآورد BC همخوانی دارد که میتواند یا ۱٫۱۳، ۱٫۲۷، ۱٫۴۱، ۱٫۶۱۸، ۲٫۰، ۲٫۲۴، یا ۲٫۶۱۸ باشد. در برخی موارد نادر هم میتوان از برآورد ۳٫۱۴ هم استفاده کرد.
با تکمیل شدن این الگو قیمت رو به صعود حرکت میکند و میتواند تا نقطه c یا 61.8 درصد ضلع cd حرکت کند.
الگوی بازگشت نزولی AB=CD
الگوی بازگشت نزولی AB=CD بایستی تقارن متمایزی با نقطه تکمیل الگو در برآورد BC و محدوده بازگشتی محتمل داشته باشد.
باز هم تأکید میشود که محدوده ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ اصلاح فیبوناچی، دامنهای برای نقطه C است که میتواند شامل هر کدام از نسبتهای معاملاتی هارمونیک در بین این دو عدد باشد. به همین دلیل نقطه C میتواند ۰٫۳۸۲، ۰٫۵۰، ۰٫۶۱۸، ۰٫۷۰۷، ۰٫۷۸۶ یا ۰٫۸۸۶ باشد. بر اساس روابط متقابل تعریف شده، نسبت مربوط به برآورد BC هم میتواند ۱٫۱۳، ۱٫۲۷، ۱٫۴۱، ۱٫۶۱۸، ۲٫۰، ۲٫۲۴ یا ۲٫۶۱۸ باشد. در برخی موارد نادر هم میتوان از برآورد ۳٫۱۴ استفاده کرد.
با تکمیل شدن الگو قیمت رو به نزول میکند و میتواند تا نقطه cیا 61.8 درصد ضلع cd نزول کند.
الگوی جایگزین AB=CD یا Alternate AB=CD
از آنجایی که الگوی AB=CD چارچوب اولیه تمامی الگوهای هارمونیک است، بایستی در تعریف محدوده بازگشتی محتمل به آن توجه لازم را داشت. الگوهای جایگزین، ابزاری مؤثر برای تکمیل سایر محاسبات فیبوناچی مهم است، بخصوص زمانی که معادل AB=CD با ساختارهای خاص هارمونیک همبستگی ندارد. الگوی جایگزین AB=CD هم ساختارهای مشابهی را نشان میدهد.
در واقع در الگوهای جایگزین قیمت میتواند به محدودههای مختلف فیبوناچی برسد و واکنش نشان دهد.
الگوی جایگزین بازگشت صعودی AB=CD
الگوی جایگزین بازگشت صعودی AB=CD معمولاً الگوهایی مشابه الگوی صعودی Crab و الگوی صعودی Butterfly را در بازارهایی که با فروش گسترده مواجه هستیم نشان میدهد. با این حال این الگو تنها یک محاسبه مکمل نسبت به سایر اعداد فیبوناچی در محدوده بازگشتی محتمل است. علاوه بر این الگوهای معادل AB=CD معمولاً نقطه تکمیل بسیار قابلتأملتری را نسبت به ساختارهای جایگزین دارا میباشند. الگوی AB=CD با بسط ۱٫۶۱۸ معمولاً کاربرد نسبتاً کمتری در مقایسه با سایر ترکیبهای AB=CD دارد. با وجود تفاوتها زمانی که در الگوی هارمونیک هر محاسبه AB=CD به درستی اعمال شود، میتواند محدوده بازگشتی دقیقی را تعریف کند و ابزار مؤثری برای محاسبه ساختار قیمتی باشد.
الگوی جایگزین بازگشت نزولی AB=CD
بایستی تأکید کرد که الگوی AB=CD فرقی ندارد که الگوهای معادل باشد یا جایگزین، اساس تمامی ساختارهای هارمونیک هستند. در بیشتر موارد، این الگو حداقل شرط مورد نیاز برای ورود به معامله است. زمانی که با سایر اصلاحهای فیبوناچی مهم و برآوردهای فیبوناچی ترکیب میشود، این الگو میتواند محدوده بازگشتی خوبی را تعریف کند.
سایر انواع جایگزین این الگو معمولاً در الگوهایی یافت میشوند که موج کشیده شده CD طولانیتری دارند. برخلاف Gartley که از معادلهای AB=CD استفاده میکند، ساختار Bat معمولاً الگوی AB=CD 1.27 جایگزین را تجربه میکند. این دو الگوی مشابه نیازمند شرایط AB=CD متفاوتی هستند، تا ساختار آنها را تائید کند.
با این حال این درجه از اختلاف، صحت تکنیکهای تشخیص الگو را ارتقا میدهد و ریسک کلی در تعریف محدوده بازگشتی دقیق را پایین میآورد.
الگوی کامل AB=CD
الگوی کامل AB=CD بوسیله نقطه C تعریف میشود که بایستی دقیقاً برابر اصلاح ۰٫۶۱۸ درصدی موج AB باشد. نقطه اصلاح ۰٫۶۱۸ درصدی C، موجب بسط ۱٫۶۱۸ درصدی BC میشود. هر چند بسط ۱٫۶۱۸ درصدی معمولاً نشانگر محدوده بسط یافته از دید فیبوناچی است، اما معمولاً واکنشهای قوی را به همراه دارد، بخصوص در این الگو.
این ساختارها معمولاً تقارن نسبی دارند و ایدهآلترین ساختار هندسی را دارا میباشند، نسبتهای ۰٫۶۱۸ و ۱٫۶۱۸ کاملترین الگویAB=CD را در میان نسبتهای هارمونیک نشان میدهند که مستقیماً از توالی فیبوناچی مشتق شدهاند. یکی دیگر از جنبههای الگوی کامل AB=CD، موارد مربوط به زمانبندی کلی است. در واقع هر موج بایستی مدتزمان دقیقاً یکسانی را سپری کند. هر چند به یک مدت زمان دقیقی نیاز نیست، اما هر بخشی از الگو بایستی بهطور مجزا متقارن باشد.
نقطه C بایستی اصلاح ۰٫۶۱۸ درصدی دقیقی از موج AB باشد. برآورد BC بایستی برابر ۱٫۶۱۸ درصد باشد. مدت زمانی که هر موج قیمتی طول کشیده بایستی یکسان باشد.
دیدگاه شما