الگوی شکست صعودی


بین الگوی کنج و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چه تفاوت هایی هست

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس): موسسات زیادی وجود دارند که در بلندمدت سرمایه گذاری میکنند و شکست قوی در روند صعودی را به چشم فرصت خرید میبینند.

چون میدانند که فروشندگان سعی دارند روند را برگردانند، اما ۸۰ درصد از مواقع شکست میخورند.

حتی اگر اسپایک نزولی قوی و بزرگ باشد و از خط روند و میانگین متحرک دور شود، آنها همچنان میخرند.

و انتظار دارند که خرید آنها، به سایر معامله گران هم سیگنال خرید بدهد.

حداقل انتظار دارند که حرکت صعودی، نقطه شکست در زیر سقف بازار را تست کند.

وقتی تست کند، آنها در مورد برگشت روند تصمیم میگیرند. اگر روند برگشته باشد، آنگاه از خریدِ خود خارج میشوند.

اما اکثر پوزیشن های آنها سودآور است چون در نقطه خیلی پایینتری خریده بودند.

اما آنها بخشی از پوزیشن خود را در آخرین پولبک خریدند، پس بخشی از آن زیان آور است.

وقتی موسسات به این نتیجه برسند که بازار در حال نزولی شدن است، آنگاه روند برمیگردد.

چون این موسسات بودند که در پولبک های قوی میخریدند.

ولی الان هیچ موسسه ای تمایل ندارد که در یک اسپایک نزولی قوی بخرد.

موسسات صبر میکنند تا مطمئن شوند که قیمتها به اندازه کافی پایین رفته اند.

یعنی منتظر میشوند تا قیمتها به سطح حمایتِ بلندمدت برسند (مثلا خط روند ماهانه).

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

وقتی قیمتها به این سطح رسیدند، موسسات میخرند و در تمام پولبک ها هم میخرند.

از یکجایی، سایر موسسات هم متوجه میشوند که قیمتها حمایت شده اند، پس آنها هم میخرند.

پس به زودی یک اسپایک صعودی قوی شکل خواهد گرفت.

سپس یک پولبک شکل میگیرد که کف را تست کند و سپس بازار برمیگردد به روند صعودی.

هر الگوی برگشتی، نوعی از دامنه معاملاتی میباشد.

بنابراین معاملات در دو جهت میباشد تا اینکه مشخص شود جهت مخالف کنترل را در دست گرفته است.

عبارت “برگشت روند ماژور” میتواند معانی متفاوتی برای معامله گران داشته باشد.

هیچکس نمیتواند تغییر جهت روند را با قطعیت پیش بینی کند تا اینکه این برگشت روی چارت شکل بگیرد.

اما این برگشت روند را نمیتوان ماژور نامگذاری کرد. جهت پوزیشن های معاملاتی در چارت ۵ دقیقه ای میتواند دائما تغییر کند.

در صورتی که روند اصلی بدون تغییر میماند. برگشت روند ماژور یعنی دو تا روند بر روی چارت داشته باشیم که بین آنها برگشت ایجاد شده است.

یعنی یا روند صعودی برگشته است به روند نزولی و یا روند نزولی برگشته است به روند صعودی.

این نوع برگشت روند، با بالا و پایین شدنِ روند متفاوت است.

چون برگشت هایی که در قالب بالا و پایین شدن روند هستند، معمولا به اندازه یک معامله پیش میروند، اما در حدی نیستند که روند ماژور را تغییر بدهند.

همچنین برگشت های مینور در هر حالتی رخ میدهند(چه یم روند واضح داشته باشیم و چه نداشته باشیم).

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

art cobweb connection 276223 300x200 - الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

سیگنال های اولیه برای شکل گیری برگشت روند ماژور، احتمال کمی برای موفقیت دارند.

اما بازدهی بالایی دارند که معمولا چند برابرِ ریسک است.

بازار در اغلب اوقات اصلاحی است و پولبک های زیادی شکل میگیرد، اما اگر روند در حال برگشت باشد، آنگاه روند جدید به زودی مشخص میشود.

بسیاری از معامله گران ترجیح میدهند صبر کنند تا روند واضح شود و بعد وارد معامله شوند.

این افراد ترجیح میدهند که احتمال موفقیت ۶۰ درصد باشد، ولی سود کمتری داشته باشند.

هر دو حالت مناسب است چون در هر دو حالت سود میکنیم.

برای برگشت روند ماژور به چهار چیز نیاز داریم:

۱-یک روند بر روی چارت شکل گرفته باشد.

۲-یک برگشت قوی شکل بگیرد که بتواند خط روند و میانگین متحرک را بشکند.

۳- سپس سقف یا کف روند تست میشود و بعد دومین حرکت برگشتی شکل میگیرد.

این حرکت دوم در روند صعودی میتواند در قالب سقف بالاتر، سقف دوقلو، سقف پایینتر باشد. و در روند نزولی در قالب کف پایینتر، کف دوقلو و کف بالاتر میباشد).

۴-دومین حرکت برگشتی آنقدر ادامه میابد تا اینکه همه به این نتیجه برسند که روند برگشته است.

پس در ابتدا باید یک روند بر روی صفحه داشته باشیم.

سپس یک حرکت قوی در جهت مخالف شکل بگیرد که خط روند ماژور را بشکند و در آنطرف میانگین متحرک قرار بگیرد.

سپس روند باید ادامه یابد و سقف یا کف روند را تست کنیم. سپس مجددا بازار باید برگردد.

برای مثال یک روند صعودی داریم که در جهت نزولی شکسته شده است.

سپس معامله گران منتظر هستند که حرکت صعودی بعدی شکل بگیرد.

اگر بعد از تست کردن سقف، بازار برگردد، آنگاه تست موفق بوده و معامله گران شک میکنند که شاید روند در حال برگشت است.

سپس این حرکت برگشتی باید آنقدر قوی باشد که معامله گران باور کنند که بازار در روند نزولی قرار گرفته است.

اگر حرکت برگشتی در قالب یک اسپایک نزولی قوی باشد و چند شمع نزولی بزرگ هم داشته باشد، آنگاه همه بازار را در قالب روند نزولی میبینند.

اما معمولا بازار در یک کانال نزولی عریض قرار میگیرد که به اندازه ۵۰ شمع و یا بیشتر ادامه میابد. پس شکل گیری روند نزولی واضح نمیباشد.

برخی معامله گران فکر میکنند که وارد دامنه معاملاتی شده ایم، که اکثر اوقات این حالت رخ میدهد.

پس وقتی یک اسپایک نزولی قوی شکل نمیگیرد، معمولا بنظر میرسد که روند نزولی شکل نگرفته است تا اینکه چند شمع و مجموعه ای از سقف ها و کف های پایینتر شکل بگیرد.

اما در چنین حالتی معمولا بازار خیلی پایین رفته است و از سقف بازار خیلی دور شده است. پس احتمالا چیز زیادی از روند نزولی باقی نمانده است.

برگشت روند ماژور

تقریبا تمام الگوهای برگشت روند ماژور با شکست خط روند و سپس برگشت آغاز میشوند.

و در نهایت وقتی برگشت روند را داشته باشیم، آنگاه خط روند شکسته میشود.

برای مثال روند صعودی داریم و بعد الگوی سر و شانه شکل میگیرد و روند صعودی به پایان میرسد.

در این حالت، حرکت نزولی که بعد از سر شکل میگیرد، معمولا خط روند مربوط به روند صعودی کلی را میشکند.

سپس خریداران، این حرکت نزولی را در نزدیکی پولبک به شانه چپ میخرند تا الگوی پرچم صعودی-کف دوقلو تشکیل بدهند.

وقتی قیمتها از شانه چپ شروع به افزایش کردند و تا سر افزایش داشتند، بسیاری از فروشندگان فروختند.

و حالا که بازار مجدد در حال رشد است، این فروشندگان سودگیری میکنند چون ممکن است که بازار واردِ دامنه اصلاحی شده باشد و یا الگوی پرچم صعودی-کف دوقلو شکل داده باشد.

شانه راست، همان پولبک به نقطه شکست است. پس ستاپ مناسبی برای فروش در سقف پایینتر است.

برای فروشندگان بتوانند در جهت مخالف روند معامله کنند، باید خط روند شکسته شود.

چون نشاندهنده شکست روند و شروع احتمالیِ برگشت روند ماژور میباشد.

همچنین خریدارانی که در سقف قبلی(سر) خریدند، منتظر هستند که یک گام صعودی دیگر شکل بگیرد.

و با وجود حرکت نزولی بعد ازسر، همچنان پوزیشن خود را نگه میدارند.

اما وقتی میبینند که این حرکت نزولی قوی بوده و در زیر خط روند قرار گرفته است، آنگاه از صعودِ بعدی استفاده میکنند تا با ضرر کم خارج شوند.

پس هم خریداران و هم فروشندگان در حال فروش هستند و این باعث میشود که بازار پایینتر برود و سقف پایینتر(شانه راست) تشکیل بدهد.

وقتی بازار به خط گردن میرسد، خریداران و فروشندگان به ارزیابی قدرت حرکت نزولی میپردازند.

اگر قدرت آن زیاد باشد، فروشندگان اسکلپ نمیکنند، بلکه معامله خود را نگه میدارند و حتی بیشتر میفروشند چون انتظار دارند که برگشت روند ماژور شکل گرفته باشد(مخصوصا بعد از شکست خط گردن).

خریداران هم قدرت حرکت نزولی را میبینند و تا زمانی که بازار باثبات نشودف نمیفروشند.

در شکل زیر الگوی برگشت روند ماژور را داریم:

1 1024x522 - الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

اگر بعد از شکست خط روند صعودی، سقف بالاتر شکل بگیرد و روند برگردد، آنگاه معمولا یک سقف پایینتر هم شکل میگیرد تا معامله گران دومین شانس برای فروش را داشته باشند.

در این چارت برگشت روند ماژور با سقف بالاتر و پایینتر را داریم. معمولا بعد از شکست قوی در خط روند، برگشت ماژور شکل میگیرد.

گام نزولی که در شمع ۴ شکل گرفته است، نتوانسته خط روند را بشکند و همچنین نتوانسته پایینتر از کف قبلی قرار بگیرد.

و حتی نتوانسته در زیر میانگین متحرک قرار بگیرد و اصلاحی شده است.

این نشان میدهد که فروشندگان به اندازه کافی قوی هستند که بتوانند روند صعودی را برای مدت طولانی متوقف کنند.

بعد از شکست خط روند، یک سقف بالاتر الگوی شکست صعودی در شمع ۶ شکل میگیرد که ستاچ فروش است.

اما چون شکست نزولی در شمع ۴ خیلی قوی نبود، پس حرکت نزولی در شمع ۹ متوقف شده است.

شمع ۹، همان کفِ الگوی پرچم صعودی است که به شکل گوه میباشد. همچنین این شمع، ستاپ خریدِ H4 نیز میباشد.

شمع ۹ و ۵، پرچم صعودی-کف دوقلو را شکل داده اند. این الگو منجر شد که تا شمع ۱۰ افزایش داشته باشیم.

حرکت صعودی تا شمع، مومنتوم ضعیفی دارد و ستاپِ فروشِ L4 است و همچنین الگوی پرچم نزولی به شکل گوه نیز میباشد(که گام صعودی اول قبل از شمع ۹ میباشد).

همچنین شانه راست در الگوی سر و شانه نیز میباشد، اما اکثر الگوهای سر و شانه سقف به نتیجه نمیرسند و تبدیل میشوند به مثلث یا پرچم صعودی(گوه).

در این الگوی شکست صعودی حالت یک سقف پایینتر بعد از شکست خط روند است که سقف روند را تست کرده است.

الگوی برگشت روند ماژور

گام نزولی که به سمت شمع ۹ شکل گرفته است، به اندازه کافی از خط روند بلندمدت و میانگین متحرک دور شده است.

و کمی هم از کف پایینتر در روند صعودی(شمع ۵) پایینتر رفته است.

این گام نزولی بعد از یک گام نزولی شدید برای برگشت روند(شمع۴) شکل گرفته است.

همچنین به اندازه کافی به خط روند و یا شمع ۸(اولین پولبک در گام نزولی) نزدیک نشده است که بتواند آنها را تست کند.

تمام این موارد نشاندهنده این است که شکست خط روند قوی میباشد. پس به احتمال زیاد حداقل یک گام نزولیِ دیگر داشته باشیم و یا روند برگردد.

خریدارانی که در شمع ۶ و در سقف روند صعودی خریدند، قدرت فروشندگان در شمع ۹ و ضعف خریداران در شمع ۱۰ را دیدند و از پرایس اکشن ناامید شدند.

پس از حرکت صعودی ضعیف که به سمت شمع ۱۰ شکل گرفته است استفاده کردند تا با ضرر کم خارج شوند. و تا وقتی که بازار پایینتر نیاید، نمیخرند.

الگوی پرچم صعودی و نزولی (Flag) تحلیل تکنیکال

الگوی پرچم ( Flag Pattern ) از پرکاربردترین الگوها در تحلیل تکنیکال است. الگوی پرچم در بورس جزو الگوهای ادامه‌ دهنده می‌باشد. الگوی ادامه‌دهنده بدین معناست که نمودار قیمت، بعد از ایجاد پرچم، روند قبلی خود را از سر می‌گیرد. به زبانی دیگر، اگر روند نمودار قیمت صعودی است، به روند صعودی خود و اگر نزولی است به روند نزولی خود ادامه خواهد داد. الگوی پرچم اغلب پس از رشد یا اصلاح قیمت شدید تشکیل می‌شود. در این مقاله با الگوی پرچم، انواع آن و نحوه معامله با الگو پرچم آشنا خواهید شد.

flag-pattern-11.jpg

اجزای الگوی پرچم

الگوی پرچم ( Flag )‌ از 2 بخش تشکیل شده است:

  • میله پرچم : به روند حرکتی شارپ و تیز، پیش از ناحیه‌ی پرچم، میله گفته می‌شود که وابسته به صعودی و نزولی بودن روند همراه با شکستن مقاوت یا حمایت است.
  • بدنه پرچم : محدوده‌ای است که قیمت در آن محدوده، روندی اصلاحی دارد و انرژی لازم برای حرکت بعدی را جذب می‌کند. قسمت بدنه پرچم می‌تواند شکل‌های گوناگونی داشته باشد.

parcham1.jpg

فاکتوری که باعث اعتبار‌دهی به الگوی پرچم می‌شود و آن را قابل اعتماد می‌کند، حرکت شارپی قیمت است. هنگامی که حرکت شارپی قیمت رخ ندهد، ورود به آن روند ریسک بالایی خواهد داشت. علاوه بر آن برای اعتبار دهی بیشتر به الگوی پرچم، حجم معاملات در حرکت شارپی اولیه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار می‌باشد.

مدت زمان الگوی پرچم

الگوی پرچم در طی 1 الی 12 هف ته شکل می‌گیرد. اگر بیش از 12 هفته زمان برای شکل‌گیری آن سپری شود، این الگو به الگوی پرچم مستطیلی تبدیل می‌شود. به طور ایده‌آل یک الگوی پرچم طی 4 هفته شکل می‌گیرد.

نحوه هدف‌گذاری در الگوی پرچم

  1. ابتدا طول میله پرچم را اندازه گیری کنید.
  2. سپس به اندازه طول میله به نقطه شکست اضافه کنید. (در روند صعودی به سمت بالا و در روند نزولی به سمت پایین اضافه می‌کنیم)

flag-pattern-22.jpg

انواع الگوی پرچم

الگوی پرچم با توجه به شکل هندسی تشکیل شده بعد از حرکت شارپ صعودی یا نزولی، به 2 دسته عمده تقسیم می‌گردد.

الگوی پرچم مستطیلی (دارای دو سطح موازی)

در الگوی پرچم مستطیلی، روند اصلاحی سهم در قالب یک کانال مستطیلی صورت می‌گیرد که طول بالا و پایین مستطیل را می‌توان محدوده حمایتی و مقاومتی دانست که در این بازه نوسان می‌کند و انرژی لازم برای ادامه حرکتی هم‌جهت با میله را جذب می‌کند.

parcham3.jpg

الگوی پرچم مثلثی

الگوی پرچم مثلثی به الگویی در تحلیل تکنیکال گفته می‌شود که سهم پس از حرکت نسبتا شارپ خود (که در قالب میله الگوی پرچم شناخته می‌شود) در یک مثلث شروع به نوسان قیمتی می‌کند. این مثلث‌های ایجاد شده به مانند مثلث‌های متقارن می‌باشند.

parcham2.jpg

نحوه معامله در الگوی پرچم مستطیلی و مثلثی

باید به این نکته‌ بسیار مهم توجه کرد که به هیچ عنوان در داخل خود الگوی پرچم مستطیلی یا مثلثی، نباید وارد معامله شد و باید منتظر شکست خط مقاوت یا حمایت ایجاد شده ماند و سپس دست به انتخاب پوزیشن خرید یا فروش زد .

الگوی پرچم در روند صعودی و نزولی

در ادامه 2 حالت الگوی پرچم را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

الگوی پرچم صعودی

همان‌طور که از نام این الگو مشخص می‌باشد، نشانگر این است که روند مثبت و صعودی شکل گرفته در قسمت میله‌ این الگو بعد از کمی استراحت و تثبیت قیمت دوباره از سر گرفته خواهد شد. به زبانی دیگر بعد از جذب انرژی لازم، روندی هم جهت و هم اندازه با میله‌ی پرچم رخ خواهد داد. پرچم صعودی می‌تواند مثلثی یا مستطیلی باشد.

پس از یک رشد شارپ، برخی از سهامداران، تصمیم به اتخاذ پوزیشن فروش می‌گیرند؛ همین امر باعث می‌شود قیمت برای مدتی در حالت تثبیت قرار بگیرد. پس از مدتی نوسان بین سقف و کف کانال به محض افزایش تقاضا و شکست خط مقاوتی ایجاد شده، روند صعودی سهم از سر گرفته خواهد شد. در این صورت نقاط‌ کم ریسک خرید به صورت زیر خواهد بود :

  1. بعد‌ از شکست سقف‌‌ پرچم
  2. بعد‌ از اتمام پولبک‌ به‌ سقف‌ پرچم

الگوی پرچم نزولی

همان‌طور که از نام آن مشخص است، نشانگر روند منفی و ریزشی است و در قسمت میله‌ این الگو، بعد از کمی استراحت و تثبیت قیمت این روند نزولی از سر گرفته خواهد شد. به زبانی دیگر پس از مدتی نوسان بین سقف و کف کانال، روند اصلاحی دقیقا هم اندازه‌ با میله‌ پرچم ایجاد خواهد شد. پرچم نزولی می‌تواند مثلثی یا مستطیلی باشد.

پس از یک ریزش شارپ، برخی از سهامداران، منتظر ادامه روند می‌مانند و برخی دیگر دست به فروش میزنند؛ همین امر باعث می‌شود قیمت برای مدتی در حالت تثبیت قرار بگیرد.پس از مدتی نوسان در بازه ای مشخص (مثلثی یا مستطیلی) به محض افزایش عرضه (فشار فروش) و شکست خط حمایتی ایجاد شده، روند ریزشی سهم به اندازه‌ میله‌ پرچم از سر گرفته خواهد شد. در این صورت نقاط‌ کم ریسک به منظور خرید به صورت زیر خواهد بود:

  1. بعد از شکست کف‌ پرچم
  2. بعد از اتمام پولبک‌ به‌ کف‌ پرچم

تعیین حد ضرر در الگوی پرچم

عموما هنگام استفاده از الگوی پرچم، حد ضرر را به کمک کف الگوی پرچم می‌توان مشخص کرد. به عبارتی دیگر هنگامی که کندل‌های قیمتی در حال نوسان هستند و کف بدنه پرچم تشکیل می‌شود، در این صورت اگر کندل‌ها از این کف عبور کنند، روند صعودی و مورد انتظار تغییر می‌کند و باید حد ضرر فعال شود.

parcham4.jpg

همان‌طور که در تصویر بالا مشخص است، اگر کندل‌های قیمتی الگو را شکست دهند و به سمت پایین حرکن کنند، حد الگوی شکست صعودی ضرر فعال می‌ ‎ گردد و معامله‌گر پوزیشن فروش می‌گیرد.

parcham5.jpg

فیلتر الگوی پرچم

در میان افراد از واژه فیلتر الگوی پرچم استفاده می‌شود ولی در واقع الگوی پرچم (Flag Patter) دارای فیلتر نمی‌باشد.

جمع‌بندی

الگوی پرچم از پرکاربردترین الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند پیش‌رو از آن استفاده می‌کنند. در این مقاله به بررسی جزییات الگوی پرچم و نحوه استفاده از آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از الگوهای پرچم بهتر است به اندیکاتورهای حجم و حرکات قیمتی نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسک‌تر باشد. می‌توانید برای آشنایی با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، مقالات موجود در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.

آشنایی با الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

در ادامه‌ی مباحث مربوط به الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به «الگوی کنج» می‌رسیم. این الگو را می‌توان هم در دسته‌ی الگوهای بازگشتی جای داد و هم در دسته‌ی الگوهای ادامه‌دهنده. بنابراین قاعده‌ی کلی درباره‌ی آن وجود ندارد و برای تشخیص این مورد نیاز است که با مبحث امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آشنا باشید. اما اکثر اوقات تشکیل این الگو به ما هشدار ادامه‌ی روند را صادر می‌کند. الگوی کنج همانند سایر الگوهای قیمتی که قبلا راجع به آن‌ها صحبت کردیم، دارای روند صعودی و نزولی می‌باشد. این الگو از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما تفاوت‌های اساسی نیز میان آن دو وجود دارد که علاقه‌مندان به تحلیل تکنیکال باید آن‌ها را بدانند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با الگوی مثلث خواهیم پرداخت.

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال به چه شکل می باشد

الگوی کنج از جمله الگوهای قیمتی پرکاربرد در بحث تحلیل تکنیکال می‌باشد و معمولاً در میانه‌ی روندها اتفاق می‌افتد. یعنی تشکیل این الگو به ما هشدار ادامه‌ی روند را صادر می‌کند و معمولاً نقش یک الگوی ادامه‌دهنده را ایفا می‌کند. الگوی کنج در تحلیل تکنیکال از جمله الگوهای کوتاه‌مدت و کوچک بوده و تشکیل آن بین ۱ تا ۲ هفته به طول می‌انجامد. الگوهای کنج، هنگام نوسان قیمت سهم بین دو خط همگرا (حمایت و مقاومت) که مرزی هستند، شکل می‌گیرند. جهت حرکت این خطوط، خلاف جهت خط روند اولیه می‌باشد. در این دسته از الگوها، معمولاً مکانی که در آن گریز یا شکست قیمت رخ می‌دهد، در ۳/۲ طول کنج تا محل تقاطع دو خط همگرا می‌باشد. برای رسم الگوی کنج حداقل به دو سقف و کف نیاز داریم که هر چقدر تعداد آن‌ها بیش‌تر باشد، اعتبار الگو بیش‌تر خواهد بود.

نکته: الگوی کنج در تحلیل تکنیکال معمولاً زمانی شکل می‌گیرد که پس از یک حرکت شدید، ورود سریع قیمتی رخ دهد. بنابراین در مورد حجم معاملات نیز می‌توان گفت که کاهش آن هنگام نزدیک شدن به محل تقاطع خطوط همگرا رخ داده و هنگام نزدیک شدن به شکست قیمت نیز، شاهد افزایش حجم معاملات هستیم.

انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که گفتیم الگوهای کنج از دو خط همگرا تشکیل شده است که یا صعودی هستند و یا نزولی. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج صعودی است

این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال همان‌طور که از اسمش پیداست از دو خط روند صعودی همگرا تشکیل شده است. چنانچه روند اولیه در نمودار قیمتی نزولی باشد، بعد از آن یک الگوی کنج صعودی ظاهر خواهد شد و پس از شکست خط حمایت، روند نزولی ادامه خواهد یافت. بنابراین زمانی‌که شیب کنج رو به بالا باشد، انتظار کاهش قیمت را باید داشت. از مزایای این الگو در فاز اصلاحی می‌توان به بحث جمع‌آوری سفارشات سد راه قیمت اشاره کرد که توضیح آن در این مطلب نمی‌گنجد. اندازه‌ی حرکت قیمت در الگوی کنج صعودی به اندازه‌ی قاعده‌ی الگو می‌باشد. (البته در برخی مواقع دیده می‌شود که می‌گویند اندازه‌ی حرکت قیمت در این الگو به اندازه‌ی حرکت نزولی قبلی می‌باشد).

حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین می‌شود؟

برای حد زیان این نوع از الگوی کنج صعودی باید از آخرین سقفی که منجر به شکست ضلع پایینی الگو شده است استفاده کنیم و حد زیان را کمی بالاتر از آن قرار دهیم. برای تعیین حد سود هم از دو حالت می‌توان استفاده کرد.

۱- حالتی که الگوی کنج صعودی در فاز اصلاحی تشکیل شده باشد؛ در این حالت می‌توان حرکت نزولی قبل از آن را اندازه‌گیری کرده و پس از شکست ضلع پایینی، از نقطه‌ی شکست به سمت پایین به همان اندازه هدف‌گذاری نماییم.

۲- در حالت دوم می توان از قاعده‌ی این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال برای هدف‌گذاری استفاده کرد.

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج نزولی است

این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال درست برعکس الگوی صعودی است؛ یعنی در آن شیب کنج رو به پایین است. چنامچه روند اولیه در نمودار قیمتی دارای شیب مثبت (صعودی) باشد، بعد از آن یک الگوی کنج نزولی ظاهر خواهد شد پس از شکست خط مقاومت، روند صعودی ادامه خواهد یافت. البته ممکن است برعکس این موضوع هم اتفاق بیافتد. اما نباید عجله کرد و صبر می‌کنیم تا بازار شکست خود را به صورت درست و معتبر انجام دهد. اندازه‌ی حرکت قیمت در الگوی کنج نزولی همانند الگوی قبلی به اندازه‌ی قاعده‌ی الگو و یا حرکت صعودی قبل از تشکیل الگو خواهد بود.

حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین می‌شود؟

برای تعیین حد زیان در این نوع از الگوی کنج نزولی می‌توان از آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالایی شده است، استفاده کرد و حد ضرر را کمی پایین‌تر از آن قرار الگوی شکست صعودی داد. برای تعیین حد سود در الگوی کنج نزولی باز هم دو روش وجود دارد.

۱- چنانچه الگو در فاز اصلاحی شکل بگیرد، باید حرکت صعودی قبلی را اندازه‌گیری کرده و از نقطه‌ی شکست ضلع بالایی الگو، به سمت بالا هدف‌گذاری کرد.

۲- در حالت دوم می‌بایست ابتدا قاعده‌ی الگو را اندازه گرفت و سپس به همان میزان از نقطه‌ی شکست ضلع بالایی به سمت بالا اعمال الگوی شکست صعودی کرد.

نکته‌ی مهم: در رابطه با انواع الگوهای کنج در تحلیل تکنیکال همواره این نکته را به یاد داشته باشید که در الگوی کنج نزولی شاهد افزایش قیمت و در کنج صعودی شاهد نزول قیمت خواهیم بود.

تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث

تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث

بین الگوی کنج و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چه تفاوت هایی هست

همان‌طور که در ابتدای مقاله گفتیم، دو الگوی کنج و الگوی مثلث از لحاظ ظاهری شباهت‌های بسیاری با هم دارند. هر دوی این الگوها جزء الگوهای اصلاحی هستند و دارای ۵ موج می‌باشند که پس از اتمام موج پنجم و پایان اصلاح، روند سهم در آن‌ها ادامه می‌یابد. اما میان این دو الگو یک سری تفاوت‌های اساسی وجود دارد که در این بخش آورده‌ایم:

  • طول ظلع‌های الگوی کنج معمولاً بیشتر از الگوی مثلث است.
  • در الگوی کنج وجود دو نقطه برای رسم هر ضلع الزامی است. اما در تشکیل الگوی مثلت نیازی به سقف و کف های واضح نیست.
  • شیب خطوط در الگوی کنج همگرا می باشد؛ یعنی جهت شکل‌گیری مثلث دقیقا هم جهت با روند قبلی می‌باشد. اما در الگوی مثلث شیب خطوط بر عکس روند قبلی آن‌ها می‌باشد.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم. این الگو نیز مانند دیگر الگوهای قیمتی برای تحلیل و پیش‌بینی قیمت سهم در آینده بسیار کاربردی است. اما الگوها به تنهایی برای تحلیل قیمت کافی نیستند و در کنار آن‌ها باید از ابزارهای تکنیکی دیگری هم استفاده کرد تا بتوان مطمئن‌تر در رابطه با خرید و فروش سهم تصمیم‌گیری کرد. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائه‌ی نکات و دوره‌های مفید در زمینه‌ی آموزش بورس به شما برای سرمایه‌گذاری در این بازار پرتلاطم کمک نماید.

بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال

پیش بینی قیمت یک سهم در بازار بورس از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این کار به سادگی امکان پذیر نیست. قیمت‌ها با علائم و نشانه‌هایی که از خود به جا می‌گذارند، می‌تواند ما را در پیش بینی قیمت آینده سهم یاری کند. یکی از ابزارهایی که در پیش‌بینی قیمت آینده یک سهم کمک می‌کند خط روند است. خط روند یکی از اساسی‌ترین اصول تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است و جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان می‌دهد. شناسایی صحیح خط روند اولین قدم موفقیت در معاملات است.

خط روند Trend line

تغییرات قیمتی یک سهم به این معنا است که سهمی چه تغییرات قیمتی را پشت سر گذاشته است. این تغییرات برای یک سرمایه‌گذار اهمیت خاصی دارد تا با توجه به تغییرات قیمتی یک سهم اقدام به خرید و فروش آن کند. برای دنبال کردن این تغییرات قیمت نیاز به خط روند داریم. در تحلیل تکنیکال، روند به معنای رفتار قیمت است که شامل تمامی افزایش و کاهش قیمت‌ها می‌شود. یعنی یک سهم در بازه زمانی خاص از چه قیمتی به چه قیمتی افزایش یا کاهش داشته است. استفاده خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است. خطوط روند در صورتی که به شکل افقی و عمودی باشد ناپایدار است. هر چقدر شیب خط به 45 درجه نزدیک باشد مسیر خود را به سختی تغییر می‌دهد.

خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای موفقیت و کسب سود در بازار سرمایه حتما در جهت روند فعلی به معامله بپردازید در واقع در رونده صعودی وارد بازار شده و در روند نزولی از آن خارج شوید.

خط روند هم می‌تواند صعودی و هم نزولی باشد. هرگاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیلگر کف قیمت‌ها را به هم وصل کند خط روند صعودی و رو به بالا خواهد بود. اما اگر بر عکس این حالت باشد، تحلیلگر نقاط مختلف در سقف قیمت را به هم متصل کرده و شیب رو به پایین ایجاد می‌شود که نشان دهنده روند نزولی قیمت سهم است.

انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

همانطور که گفته شد خط روند در تحلیل تکنیکال می‌تواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. خط روند از وصل کردن پایین‌ترین و بالاترین قیمت‌ها در نمودار تشکیل می‌شود. در نمودارهای قیمتی در بورس 3 نوع خط روند وجود دارد: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

خط روند صعودی

یکی از انواع خط روند که به بررسی آن می‌پردازیم خط روند صعودی است. با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی، خطی به وجود می‌آید که به صورت شیب مثبت بوده و روند صعودی را نشان می‌دهد. شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قیمتی قبلی می‌باشد. بنابراین در این حالت قیمت‌ها رو به افزایش هستند. در این حالت با اینکه روند صعودی است اما در یک بازه زمانی به یک نقطه حداکثر رسیده و اصلاح خورده و به سمت پایین نزول کرده، سپس در یک قیمت خاص دوباره حمایت می‌شود و به روند صعود ادامه می‌دهد این صعود و نزول ممکن است چندین بار تکرار شود. هر گاه در روند صعودی، کاهش قیمت رخ داد، فرصت مناسب برای خرید و ورود به بازار است. زمانی می‌توان از روند صعودی یک سهم مطمئن شد که نقاط حداکثری آن بالاتر از نقاط حداکثری قبلی باشد.

خط روند نزولی

دومین خط روند در تحلیل تکنیکال که به بررسی آن می‌پردازیم خط روند نزولی است. خط روند نزولی توسط یک مقاومت تشکیل می‌شود. با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی، خطی به صورت شیب منفی ایجاد می‌شود که روند نزولی را نشان می‌دهد. در این روند، نقاط حداکثری نسبت به نقاط حداکثری قبلی پایین تر است. این بدین معناست که هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبلی باشد. در روند نزولی قیمت‌ها رو به کاهش هستند. هر افزایش قیمت در روند نزولی فرصت مناسبی برای فروش و خروج از بازار می‌باشد.

خط روند خنثی

علاوه بر خط روند نزولی و خط روند صعودی خط روند دیگری در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به خط روند خنثی معروف است. در این روند صعود و نزولی اتفاق نمی‌افتد. در روند خنثی کف‌ها و سقف‌ها به صورت نامنظم شکل می‌گیرند برای همین صعود و نزول قیمتی خاصی در آن دیده نمی‌شود. یعنی قیمت‌ها تمایلی به صعود یا نزول ندارند و در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت می‌کنند. شیب در روند نزولی تقریبا صفر است.

استحکام و اعتبار خط روند

خط روند یکی از بهترین روش‌های تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند در اثر متصل شدن بالاترین قیمت‌ها و پایین‌ترین قیمت‌ها در یک بازه زمانی به وجود می‌آید. تحلیلگران یک بازه زمانی را مشخص کرده و در آن بازه زمانی بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌ها را روی نمودار علامت‌گذاری کرده و بعد از متصل کردن نقاط به یکدیگر، تغییر قیمت سهم را بدست خواهد آورد. تحلیلگران بعد از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر می‌توانند برداشت اولیه خود را از صعودی یا نزولی بودن روند سهم داشته باشند. اما این دو نقطه به تنهایی دلیل کافی برای تحلیل روند نخواهد بود. پس بهتر است حداقل سه نقطه روی نمودار داشته باشند تا از جهت روند قیمت سهم مطمئن شوند. عواملی در اعتبار خط روند موثر هستند که در ادامه به توضیح آن‌ها می‌پردازیم.

  • تعداد برخورد نمودار با خط روند: زمانی خط روند اعتبار بیشتری دارد که تعداد برخورد نقاط قیمتی با خط روند بیشتر باشد.
  • شیب خط: هر چقدر شیب خط بیشتر باشد، از پایداری کمتری برخوردار است و احتمال شکست وجود دارد. بنابراین زمانی که شیب خط به 45 درجه نزدیک‌تر باشد اعتبار خط، بیشتر است و از پایداری بیشتری دارد.
  • بازه زمانی مورد بررسی: اعتبار خط روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. مثلا اگر سهمی در سه ماه اخیر نزولی باشد، در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی بوده و نزولی که در سه ماه اخیر اتفاق افتاده فقط به دلیل اصلاح سهم بوده باشد، پس خط روند بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
  • شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هر چه کندل‌های بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود احتمال شکست در آن خطوط روند زیاد است.

نکته: مطلب مهمی که وجود دارد و کمتر به آن توجه می‌شود این است که، یک روند هیچ وقت تا ابد ادامه دار نخواهد بود، هر چه از عمر خطوط می‌گذرد اعتبار بیشتری دارد، اما احتمال شکست بالا می‌رود.

اصول ترسیم خط روند

سوال دیگری که در رابطه با خط روند وجود دارد این است که چگونه می‌توانیم خط روند ترسیم کنیم؟ الگوی شکست صعودی معامله‌گران بازار بورس در ابتدا باید به روش ترسیم خط روند آشنایی کامل داشته باشد. تا با توجه به خط ایجاد شده در نمودار بهترین تحلیل را ارائه دهد. از این رو رسم خط روند مهم‌ترین قدم در دنیای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. در هنگام رسم خط روند باید دو نقطه را در کف یا دو نقطه در سقف را به هم وصل کنید و به سادگی خط روند را ترسیم کنید. در ادامه به طور کامل به توضیح مراحل رسم خط روند در خطوط نزولی یا صعودی می‌پردازیم:

مرحله اول، تعیین بازه‌های زمانی: این مرحله با توجه به شرایط بازار متفاوت است. هر سهامدار با در نظر گرفتن شرایط خود بازه زمانی متفاوتی را برای رسم خط روند انتخاب می‌کند. یک تحلیلگر ممکن است بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد، الگوی شکست صعودی ولی تحلیلگر دیگر بازه ساعتی، روزانه و… را مد نظر قرار دهد.

مرحله دوم، درج نقاط قیمت روی نمودار: تحلیلگر برای اینکه داده‌های اولیه تحلیل فراهم شود نقاط قیمتی را روی نمودار علامت گذاری می‌کند.داده‌های درج شده، صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمت‌ها را ارائه می‌دهد. رسم خط روند در دو شرایط صعودی و نزولی متفاوت است: اگر روند صعودی باشد، در هر نقطه انتخابی کمترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آن‌ها را به هم وصل می‌کنیم. خطی که ایجاد می‌شود را خط روند صعودی می‌گویند. خط روند صعودی نشانگر مناسب بودن شرایط بازار برای خرید سهم است.

اگر روند نزولی باشد، در هر نقطه انتخابی بیشترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آن‌ها را به هم وصل می کنیم. خطی که ایجاد می‌شود را خط روند نزولی می گویند. این خط نشان می‌دهد که بیشترین قیمت در هر بازه زمانی تمایل به نزول دارد، پس نشانگر بهترین زمان برای خروج از بازار است.

مزایا و کاربرد خط روند

یک تحلیلگر با استفاده از تحلیل خط روند می‌تواند اطلاعات زیاد درباره خرید و فروش سهم در بازار بدست آورد. در این بخش به تعدادی از اطلاعاتی که توسط خط روند به دست می‌آید اشاره می‌کنیم:

  1. اطلاع از نوسان قیمت
  2. مدت روند صعودی یا نزولی قیمت
  3. تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
  4. تشخیص نوسان بازار نسبت به روند کلی قیمت
  5. شدت افزایش یا کاهش قیمت

بنابراین استفاده درست از خط روند می‌تواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل کمک کند.

معامله با استفاده از خط روند

به طور کلی برای معامله با استفاده از تحلیل خط روند دو حالت وجود دارد:

  1. حالت اول: قیمت در مسیر حرکت با خطوط روند برخورد می‌کند؛ اما توانایی شکست آن را ندارد. در این صورت معامله‌گران با در نظر گرفتن روند جاری بازار، هنگام لمس روند حمایتی توسط قیمت، وارد بازار شده و اقدام به خرید می‌نمایند. در حالت معکوس هم معامله‌گران از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده می‌کنند.
  2. حالت دوم: خطوط روند توسط قیمت شکسته می‌شود. قیمت پایین‌تر یا بالاتر از آن بسته می‌شود. در این حالت خط روند خاصیت معکوس پیدا می‌کند. به عنوان مثال اگر خط نزولی، نقش مقاومت داشته باشد بعد از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می‌شود و معامله‌گران تا زمانی منتظر می‌مانند که قیمت به خط روند برگردد، تا در همان نقطه وارد یک معامله کم ریسک شوند.

شکست خط روند در بورس

خط روندی که توسط تحلیلگران بازار بورس ترسیم می‌شود، ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شود؛ اما این شکست زمانی مهم است و شکست معتبر محسوب می‌شود که دارای ویژگی‌های زیر باشد:

  1. حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست حجم معاملات باید بالاتر از میانگین روزهای دیگر باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکست پایین باشد، شکست از نوع فیک خواهد بود و احتمال برگشت قیمت به روند قبلی وجود دارد.
  2. شکاف قیمتی یا کندل بزرگ: یکی دیگر از موارد مهم در زمان شکست خط روند، میزان تغییر قیمت در زمان شکست خط روند است. هر چقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، شکست معتبر خواهد بود. اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
    نکته: شکاف قیمتی، شکاف یا گپ ناحیه‌ایی از نمودار قیمت است که در آن قسمت هیچ معامله‌ایی توسط معامله‌گران انجام نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودار شده است.
  3. همراه بودن شکست با یک الگو: زمانی که یک شکست با الگو همراه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. چون شکست معتبر خواهد بود.
  4. بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده: هر چقدر اعتبار خط روند بالا باشد، شکست آن از اعتبار زیادی برخوردار است. یعنی زمانی یک خط روند که اعتبار بالایی دارد، شکسته شود، شکست آن از نوع فیک نبوده و یک شکست معتبر محسوب می‌شود و نشان دهنده تغییر در روند قبلی سهم می‌شود.

کلام آخر

در این مقاله به بررسی خط روند، انواع آن و تمام موارد مرتبط با آن پرداختیم. گفتیم که خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است. با توجه به گفته‌های بالا متوجه شدیم که خط روند برای تحلیلگران اهمیت بالایی دارد زیرا به کمک آن می‌توانند زمان مناسب ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهند. پس خط روند به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن سود و همچنین جلوگیری از ضرر مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سوالات متداول

خط روند چیست؟

خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید وضعیت فعلی مورد استفاده قرار می گیرد.

چند نوع خط روند در تحلیل تکنیکال وجود دارد؟

خط روند صعودی،خط روند نزولی،خط روند خنثی

در زمان شکست خط روند به چه ویژگی هایی باید توجه کرد؟

1-حجم معاملات در زمان شکست 2-شکاف قیمتی یا کندل بزرگ 3-همراه بودن شکست با یک الگو 4-بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده

کارگزاری هوشمند رابین

کارگزاری فارابی

کارگزاری فارابی

این مقاله به کوشش سمانه اطراف و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تک‌تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.

الگوی کانال صعودی در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی کانال صعودی در تحلیل تکنیکال چیست؟

کانال صعودی یک حرکت قیمت (پرایس اکشنی) بین دو خط موازی صعودی می‌باشد. قله‌ها و دره‌های بالارونده مشخصهٔ این الگوی قیمتی می‌باشد. تحلیلگران تکنیکال، کانال صعودی را با به هم وصل کردن دره‌های روند صعودی و رسم خط روند صعودی که می‌شود کف کانال و سپس متصل کردن قله‌های این روند صعودی که می‌شود سقف کانال، می‌سازند. معکوس الگوی کانال صعودی، کانال نزولی می‌باشد.

اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد کانال قیمتی ندارید پیشنهاد می‌کنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «کانال قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.

نکات مهم:

  • در تحلیل تکنیکال از کانال صعودی برای نشان دادن یک روند صعودی در قیمت استفاده می‌شود.
  • کانال صعودی دو خط صعودی است که بالا و پایین نمودار قیمت کشیده می‌شود و نشان‌دهندهٔ سطوح حمایت و مقاومت می‌باشد.
  • کانال‌ها در تحلیل تکنیکال معمولاً برای تأیید روندها، تعیین نقاط شکست و بازگشت‌ها به‌کار می‌روند.

مثالی از کانال صعودی

درک کانال صعودی

در یک کانال صعودی، قیمت همیشه داخل این دو خط موازی نمی‌ماند و نواحی حمایت و مقاومتی خارج از این خطوط شکل می‌گیرند که معامله‌گرها می‌توانند از این حمایت‌ها و مقاومت‌ها برای قرار دادن استاپ لاس و تارگت سود استفاده کنند. شکست خط سقف کانال صعودی می‌تواند نشانهٔ ادامهٔ روند صعودی باشد و شکست خط کف کانال به پایین می‌تواند نشانهٔ تغییر روند باشد.

کانال بالاروندهٔ یک روند صعودی واضح را نشان می‌دهد. تریدرها می‌توانند بین سطوح حمایت و مقاومت این کانال سوئینگ ترید کنند یا اینکه در جهت شکست‌های به بالا یا به پایین وارد معامله شوند.

ترید با کانال صعودی

  • حمایت و مقاومت: معامله‌گرها می‌توانند وقتی قیمت به کف کانال می‌رسد پوزیشن لانگ باز کنند و پوزیشن لانگ خود را وقتی قیمت به سقف کانال رسید ببندند. استاپ لاس باید کمی زیر خط کف کانال، در نقطه‌ای که پوزیشن لانگ بازمی‌شود قرار گیرد تا در صورت عکس شدن روند از ضرر زیاد جلوگیری کند. معامله‌گرهایی که این استراتژی را استفاده می‌کنند باید مطمئن بشوند که فاصلهٔ بین کف و سقف کانال به‌اندازهٔ کافی باشد و نسبت سود به ضرر ارزش این معامله را داشته باشد. به‌عنوان مثال، اگر یک تریدر یک استاپ 5 دلاری قرار داده (یعنی در صورت باطل شدن فرضیات، 5 دلار ضرر خواهد کرد)، عرض کانال صعودی باید حداقل 10 دلار باشد تا نسبت ضرر به سود 1 به 2 را بدهد.
  • شکست سقف کانال به بالا: تریدرها می‌توانند وقتی قیمت سقف کانال رو به بال شکست وارد پوزیشن لانگ شوند. منطقی است که از اندیکاتورهای دیگر باری تأیید شکست استفاده کنیم. به‌عنوان مثال، معامله‌گر می‌تواند آن شکست سقف کانالی را برای گرفتن پوزیشن لانگ مدنظر قرار دهد که با افزایش شدید در حجم همراه باشد و اینکه مقاومت جدی‌ای در تایم فریم بالا برای بالا رفتن قیمت وجود نداشته باشد.
  • شکست کف کانال به پایین: قبل از اینکه تریدر وقتی کف کانال صعودی به پایین شکست پوزیشن شرت باز کند، باید دنبال نشانه‌های ضعیف بودن روند باشد. اگر قیمت بارها در رسیدن به سقف کانال ناکام باشد، یک هشدار اولیه برای ضعیف بودن روند صعودی است. معامله‌گر همچنین باید دنبال واگرایی بین اندیکاتوری مثل rsi و قیمت باشد. به‌عنوان مثال اگر قیمت در حال ساخت قله‌های بالارونده است اما rsi در حال ایجاد قله‌های پایین‌رونده می‌باشد، این می‌تواند نشانهٔ ضعیف شدن ممنتم صعودی باشد و اینکه این صعود ممکن است متوقف شود.

کانال‌های پاکت نامه (Envelope Channels)

کانال‌های انولاپ، کانال‌های معروف دیگری هستند که می‌توانند به‌عنوان کانال‌های صعودی (مرجع) و نزولی مورد استفاده قرار گیرند. کانال‌های انولاپ معمولاً برای بررسی و تحلیل حرکات قیمتی در بازه‌های طولانی‌تر استفاده می‌شوند. خطوط روند می‌توانند براساس میانگین‌های متحرک یا قله‌ها و دره‌ها در بازه‌های مشخص ایجاد شوند.

در معامله با کانال‌های انولاپ می‌توان استراتژی مشابهی با استراتژی معاملاتی کانال‌های صعودی و نزولی در پیش گرفت. استفاده از کانال‌های انولاپ می‌تواند بازه‌های زمانی طولانی‌تری را دربر بگیرد که شامل صعودها و نزول‌هایی باشد. اما کانال‌های صعوی و نزولی بیشتر برای پیش‌بینی تغییرات قیمتی بعد از معکوس شدن روند استفاده می‌شوند.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.